#حضرت_رقیه علیهاسلام
🥀▪️🥀▪️✨
🏴#شب_سوم_محرم
گریه کردم گریه دارم مثل رود جاریم
یک نفر هم نیست اینجا تا دهد دلداریم
تا توقف میکنم از پشت با پا میزنند
بعد تو محکوم بر این رفتن اجباریم
گاه چوب نیزه از شلاق دردش بدتر است
آنقدر زد به تنم لبریز زخم کاریم
من همان یک بار خوابیدم برایم کافی است
از نگاه زجر میترسم پر از بیداریم
نیست واضح صحبتم دندان ندارم عفو کن
مشت محکم خورده ام در وقت گریه زاریم
باورش سخت است میخواهند تحقیرم کنند
باورش سخت است بین عده ای بازاریم
دختران بابای خود را هی نشانم میدهند
جان بابا نیمه جان از این یتیم آزاریم
یک طبق آمد غذا آورده اند!اما چرا
بوی تو دارد غذای سفره ی افطاریم؟!
سیدپوریا هاشمی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
✨🍂▪️✨🍂▪️✨🍂▪️
🏴#شب_سوم_محرم
دلم خوش بود بر عمه، که او را دست کم دارم
بیابان است و تاریک است و تازه ترس هم دارم
لباسم پاره و سرما مرا بدجور آزرده
چه بد... گرمای آغوش عمو را باز کم دارم
همیشه وقت مشکل های سخت و وقت تنهایی
توسل بر علی و فاطمه، چون عمه ام دارم
توسل کردم و آمد به سویم مادرم زهرا
رسید و گفتمش باید که فرصت مغتنم دارم
چه میبینم؟! خمیده آمدی؟! من درد یادم رفت
سوال از ماجرای کوچه و درب حرم دارم
نپرس از حال من، بابا ندارم، بعد عاشورا...
دو چشم تار و روی نیلی و آوای بم دارم
خدایا بازهم دارد، صدای زجر می آید
چه ترسی از صدای پای او در هر قدم دارم
به زیر چادرت مادر مرا پنهان کن و برگرد
ازین ملعون، کبودی در تنم چندین رقم دارم
به پهلویم لگد خورد و ببین یا فاطمه دیگر
شبیه تو ازین پس من همیشه قد خم دارم
برو مادر برو اما اگر دیدی تو بابا را
بگو از قول من، بعد از تو هر ثانیه غم دارم
محمدجواد شیرازی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
✨🍁▪️✨🍁▪️✨🍁▪️
🏴#شب_سوم_محرم
قطره ای نیست از این رود که دریا نشده
چهره ای نیست در این ماه، که زیبا نشده
من گدایی که نشستم همه جا با همه کس
او خدایی است که از پیش گدا پا نشده
یا که بخشیده و ننوشته گنهکار، مرا
یا که پرونده من، گم شده پیدا نشده
خوبی یوسفم این است که در اوج مقام
مانع سوختن و عشق زلیخا نشده
کاسهء آبرویی داشتم از لطف خدا
بارها خورده زمین بشکند اما نشده
وقت و بی وقت نشان داده که قولش قول است
نشده زود بگوید برو حالا...نشده
با کریمان بنشین شب، دم دیوار بهشت
روزی سفرهء تو آمده فردا نشده
در کجا دیده کسی جز سر بازار علی
این همه بندهء آلودهء رسوا نشده
ای که جا مانده ای از قافله عفو بیا
فاطمه گفته بیا! آخر دنیا نشده
زیر بال و پر من را همه جا خوب گرفت
همه خسته شده اند از من و زهرا نشده
زنده یا مرده ما را برسانید عرفه
سند بخشش مان خوب شد امضا نشده
جان، رقیه است همان آینهء زهرا که
کم ندارد در امامت، فقط آقا نشده
کسی اندازه او چکمه نخورده زهمه
کسی اندازه زینب کمرش تا نشده
چند تا ناخن اگر مانده شکسته شده است
هرچه کرده گرهء موی سرش وا نشده
حجم سیلی ز سر و صورت او بیشتر است
پنج انگشت، روی چهره او جا نشده
رضا دین پرور
@rozevanoheayammoharramsoghandi
دوبیتی های شهادت حضرت رقیه (س)
هجده لغت به سوره ی کوثر نوشته است
یعنی که عمر فاطمه را هجده سرشته است
دانی چرا سوره ی کوثر سه آیه دارد
این سه نشان دهنده ی عمر رقیه است
*
*
من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن
تاابدحاجـــت رواگردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم
*
*
مرا دشمن به قصد کُشت می زد
به جسم کوچک من مُشت می زد
هرآن گه پایم از ره خسته می شد
مرا با نیزه ای از پُشت می زد
*
*
یک رقیه جان از آن لب ها برایم خرج کن
محفل انس مرا آیات قرآنی بس است
:: محمد سهرابي ::
*
*
آمد سه ساله و سه قرن تجربه ها کرد
از بی مهری عالم، گلایه ها به خدا کرد
عمرش نکشید تا چو فاطمه بدرخشد
اما ببین که او، پیٍ خرابه ، چه ها کرد
*
*
توئی ماه من ومن چون ستاره
غمم گشته پدرجان بی شماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر برگوش پاره
*
*
ﻣﺎ اﻟﻔﺖ دﯾﺮﯾﻨﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ در دارﯾﻢ
اﻧﺴﯽ ﺑﻪ ﺳﻼﻟﻪ ی ﭘﯿﻤﺒﺮ دارﯾﻢ
ﺧﻮاﻫﺎن ﮐﺮاﻣﺘﯿﻢ از درﮔﻪ ﻋﺸﻖ
ﮐﯽ دﺳﺖ ز داﻣﻦ رقیه ﺑﺮدارﯾﻢ؟
*
*
از گیسوان خاکی ام تا که ببافی
یک چیزهایی مانده اما آنقدر نه . . .
:: علي اكبر لطيفيان ::
*
*
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دوچشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
*
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
یک بیتی و دوبیتی شهادت حضرت رقیه س
😭😭
ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت “هم زد” گریه کرد
:: كاظم بهمني ::
*
*
خشت های این خرابه سنگ غسلش می شود
یک نفر باید دوباره غسل یک زهرا کند
:: علی اکبر لطیفیان ::
*
*
به روی نیلی و موی سفید دقت کن
بگو شبیه که هستم پدر، اگر گفتی؟
:: حامد خاكي ::
*
*
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی
:: سید محمد جواد شرافت ::
*
*
زن غساله چه می دید که با خود می گفت:
مـادرت کـاش به جای تـو پـسـر می آورد !
:: كاظم بهمني ::
*
*
ای داغ غمت لاله به باغ دل ما
نام تو رقیّه جان، چراغ دل ما
دلسوختگان غم خود را دریاب
بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
:: سید رضا مؤید ::
*
*
می آیم با شمیم زخم لاله
به دستم خون اوراق سه ساله
چهل بار از کتابی سرخ خواندم
مصیبت نامه ی یاس سه ساله
:: محمد حسین انصاری نژاد ::
*
*
یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است
سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم
احساس کردم صورتم آتش گرفته است
خود را میان یک در ودیوار دیدم
:: كاظم بهمني ::
*
*
بابا ببین چه کردند با شبهِ مادر تو
از دست رفته حالا چشمان دختر تو
:: وحيد مصلحي ::
*
*
یک لحظه دید عمه مرا ، اشکباره شد
داغ مدینه در دل زارش دوباره شد
نامرد سیلی اش دو هدف داشت همزمان
هم گوشواره رفت، هم گوش پاره شد!
:: مهدي صفي ياري ::
*
*
دستان کوچکش که ضريح اجابت است
دل بسته بر کرامت او چشم سائلش
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi