eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
عمریه گریونم برلب اومد جونم روز و شب روضه به یاد کربلا میخونم ـــــــ••••••ـــــ الوداع ای گریه های نیمه شب هام الوداع سجاده ی گریه و نجوام میرم و راحت میشم از غصه هایی که چهل ساله کشیدم بعد بابام لحظه لحظه هردم طی شد عمرم با غم الوداع ای مونس چشمانم اشک ماتم ـــــــــــــــــــــــــــــــــ خاطرات غربت و دیگه نمیخوام زخم کاری زد به قلبم تیغ دشنام کربلا خیلی مصیبت ها رو دیدم اما روضم این شده: الشام ،الشام ما کجا و دشنام سنگ از روی بام هیچ غمی نمیرسه به پای غمهای شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــ یاد عــــمه زینبــــی که نیمه جونه عمریه اشک از دو چشم من روونه کاش می رفت از یادم اون لحظه که دیدم عمه زینب رو به زیر تازیونه چشم من میباره این برام آزاره جای اهل بیت عصمت کوچه و بازاره؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یاد اون سه ساله ای که بی قراره واسه دیدن باباش چشم انتظاره از رو نی بابا خودش دیده ، رقیه روی خارای مغیلان پا میزاره دختری که تنها هی صدا زد بابا تا کتک میخورد میگفت مادرم یازهرا شاعر : عبدالزهرا هاشمیان #واحد شهادت امام السلام @rozevanoheayammoharramsoghandi
بند اول کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری دعا شده بهونه/مگه خبر نداری؟! یه نیمه روزی کشتن/تو کربلا بابامو همه برادرامو/عموی باوفامو سراشونو بریدن و_رو نیزه ها کشیدن و با نعل تازه ای خدا_روی اونا دویدن و دیدم که میبرید سر و دیدم زجه ی مادر و دیدم هجوم لشکر و خنجر به حنجر بابا رسیده بود سر روی دامنه قامت خمیده بود (مظلوم ابالشهید) بند دوم کارم شده چهل سال/گریه برای شیرخوار به این بهونه لعنت/به حرمله هزار بار دیدم که اون دو ملعون/بهم اشاره کردن سه شعبه چاره کردن/گلوشو پاره کردن شاهد قبر کوچیکی_تو کربلا منم منم شاهد راس کوچیکی_رو نیزه ها منم منم دیدم و میکشم عذاب دیدم و دارم اضطراب دیدم شکایت رباب گهواره خالی و نجوای لای او در بین ازدحام مُردم برای او (مظلوم اخالشهید) بند سوم کارم شده چهل سال/گریه واسه اسارت یادم نمیره بزمه/حرامی و جسارت کوچه به کوچه رفتم/محله ی یهودی از اونجا یادگاری/دارم فقط کبودی چشای بی حیا بود و_خنده ی شامیا بود و سر بابامو میدیدم_که زیر دست و پا بود و دیدم و میکشم عذاب دیدم سر به خون خضاب دیدم بزم می و شراب میزد به لعل گل با چوب خیزران لعلی که بوسه زد جدم نبی بر آن (مظلوم ابالشهید) شاعر : امیرحسین سلطانی شهادت امام السلام @rozevanoheayammoharramsoghandi
من زین العابدینم و – سبط علی مرتضی میخوام براتون بگم از – قصه بعدکربلا نبودید آی سینه زنا – نبودید آی گریه کنا من چی بگم ازشهرشام – ای وای خدا ای وای خدا (چی بگم از , کجاش بگم – ازکتکایی که به خواهرم زدن چی بگم از, کجاش بگم – ازعمه که سپرمی شد بازمی زدن چی بگم از , کجاش بگم – ازبی کسی وغربت این قافله چی بگم از , کجاش بگم – ازخنده وتمسخرای حرمله ) [امان ازاین غریبی] ***************************************** چل ساله گریه می کنم - هرباربه یک بهونه ای بیشتر واسه خرابه و – سه ساله دردونه ای همه بهم میگن چرا – اینقده گریه می کنی داری هلاک میشی آقا – ازبس که مویه می کنی (دست خودم , نیست به خدا – یه طفل شیرخوارمی بینم اشک می ریزم دست خودم , نیست به خدا – تاکه یه سردارمیبینم اشک می ریزم دست خودم , نیست به خدا – جوون رعنا می بینم اشک می ریزم دست خودم , نیست به خدا- هرکی تو تنگنا می بینم اشک می ریزم ) [امون ازاین غریبی] شاعر : میثم گل محمدی سنگین امام السلام @rozevanoheayammoharramsoghandi
سر خاک کف پای تو یا حضرت سجاد جان، مست تولّای تو یا حضرت سجاد دل غرق تجلّای تو یا حضرت سجاد دست من و اعطای تو یا حضرت سجاد پرواز دهد ذکر تو تا عرش دعا را جنت، شنود از نفست بوی خدا را تو وجه خدا، دست خدا، چشم خدایی تو روح دعا، بال دعا، قلب دعایی تو کعبه و تو زمزم و تو سعی و صفایی تو مشعر و خیف و عرفاتی و منایی تا دور تو ای کعبه مقصود نگردند حجاج، طواف حرم الله نکردند ای آب بقا، قطره ای از آب وضویت وی خضر نبی، نخله سبزی، لب جویت گلبوسه ی جان دو جهان بر گل رویت ارباب دعا چشم گشودند به سویت خورشید دو گیتی مه هر انجمنی تو آئینه زهرا و حسین و حسنی تو مهر تو همه خیل رسل راست وظیفه گفتار تو در لوح الهی است لطیفه بر لعل لبت، بوسه ی آیات شریفه مصحف، بود از فاطمه و از تو، صحیفه اول علی از سلسله ی خیرالانامی چارم ولی حق پدر هشت امامی تو نور فروزنده ی مصباح هدایی سر سلسله ی نسل امام شهدایی و الله تو، پیغامبرِ خون خدایی همسنگر سرهای ز تن گشته جدایی هر چند که بر گردن خود، سلسله داری جا در دل بشکسته ی هر سلسله داری پرواز کند طایر وحی از چمن تو شمشیر خدا خطبه ی دشمن شکن تو افسوس که شد سنگ جواب سخن تو زنجیر کند گریه به زخم بدن تو بس گل، که به سر ریخت ز سنگ لب بامت افسوس که بردند به ویرانه ی شامت غیر تو که ای یوسف زهرای شهیده گردیده پیام آور سرهای بریده جای صلوات از همه دشنام شنیده خون دلش از حلقه ی زنجیر چکیده؟ گیرم که عدو برد سوی شام خرابت ای کاش نمی برد سوی بزم شرابت ای طایر رحمت، ز چه رو بال و پرت سوخت هر لحظه دل از شعله ی داغ دگرت سوخت افسوس که در ماه محرّم، جگرت سوخت از زهر جفا یکسره پا تا به سرت سوخت یک کرب و بلا سوز، دلت بود به سینه تا کرب و بلا شد ز غمت شهر مدینه عمری به دل سوخته ات، سوز نهان بود خون جگرت، دم به دم از دیده، روان بود چشمت به عزای شهدا، اشک فشان بود از کعب نی اَت، بر بدن خسته نشان بود در غسل تو یاران ز جگر آه کشیدند بر پیکر پاکت اثر سلسله دیدند هر شب دل زارم شده، زوّار بقیعت ای کاش نهم چهره به دیوار بقیعت چون شمع بسوزم به شب تار بقیعت خون گریه کنم، لحظه ی دیدار بقیعت گیرم به دل شب ز دل خاک سراغت گریم به تو و تربت بی شمع و چراغت من «میثم» دلسوخته ی زار شمایم خاک قدم میثم تمّار شمایم شرمنده که با هیچ، خریدار شمایم هر چند بدم، عبد گنهکار شمایم نامم ز ره لطف به خاطر بسپارید در مصحف صدّیقه ی کبری بنگارید @rozevanoheayammoharramsoghandi
🍁▪️🍁 ناز کن هر چه که خواهی که خریدن دارد بوسه ای از لب پرخون تو چیدن دارد بروی نیزه نشستی و نگفتی به خودت دخترت پشت سرت پای دویدن دارد؟ خانه خولی و زهرا و سرت در آغوش حس مادر به سر سوخته دیدن دارد اکبرت کو که ببیند هدیه اش را بردند هدیه از گوش یتیم تو کشیدن دارد گرچه بال و پر من را همه جا سنگ زدند با تو بالم به خدا حس پریدن دارد @rozevanoheayammoharramsoghandi
🌱 علیها سلام 🍂 مردم لباس پاره ما خنده دار نیست کاخ غرور کاذبتان پایدار نیست مردان ما به نیزه و در کوچه های شهر گرداندن زنان حرم افتخار نیست در سختی و بلا به خدا تکیه میکنیم سر می دهیم در ره او، این شعار نیست ای بزدلان ز بام به ما سنگ می زنید در دست های بسته ما ذوالفقار نیست زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟ دیگر به گریه های شما اعتبار نیست در بین طعنه های وقـیح تمام  شهر بدتر ز طعنه های بد نیزه دار نیست وحید قاسمی @rozevanoheayammoharramsoghandi
▪️🍂 مبریدم، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه‌ی گل ‌زاری هست ساربانا،مزنید این همه آواز رحیل که در این دشت مرا قافله ‌سالاری هست من و این باغ خزان‌دیده خدا را چه کنم همره لاله‌رخان، لاله‌ی تبداری هست ساربان،تند مران قافله‌ی گل‌ها را که در این حلقه‌ی گل، نرگس بیماری هست نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست تشنه‌ کامان بلا را، چه غم از سوز عطش ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست هستی‌ام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله هیچم ار نیست تمنای توام باری هست تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد یادگار از تو پرستوی پرستاری هست با وجودی که بود بار جدایی سنگین لله الحمد مرا روح سبک ‌باری هست گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند هست پیوند وفا با تو مرا آری هست باغبان چمن معرفت، آسوده بخواب که مرا شب همه شب دیده‌ی بیداری هست در نماز شب خود غرق مناجات توام یار اگر نیست ولی زمزمه‌ی یاری هست مبرید از چمن حُسن(شفق)را بیرون که در آنجا که بود جلوه‌ی گل خاری هست محمد جواد غفورزاده @rozevanoheayammoharramsoghandi