#اربعین_حسینی علیه السلام
🍃▪️▪️🍃▪️▪️🍃▪️▪️
عاقبت آمدم پس از عُمری
به مزارت نه بر مزارِ خودم
آمدم های های گریه کنم
به دلِ خون و داغدارِ خودم
چند وقتیاست بغضِ سنگینی
به گلویم نشسته ، میبینی؟
کارِ خود را فراق با من کرد
کمرم را شکسته میبینی؟
شانههای ضعیفِ طفلانت
خواهرت را کشان کشان آورد
هرکه اینجا رسیده سوغاتی
سر و رویی پُر از نشان آورد
شرحِ این راه را یتیمانت
با زبانِ اشاره میگویند
با لبی زخم خورده ، چاک و کبود
با تَنی پاره پاره میگویند
شام با من چه کرده ، میبینی؟
رویِ پیشانیام پُر از چین است
بعد از این ضجهای نمیشنوم
گوشم از تازیانه سنگین است
با اشاره رُباب میگوید
هیچ داغی شبیه این غم نیست
بِینِ گهواره نه ببین زینب
کودکم بینِ قبرِ خود هم نیست
از سرت بی خبر نبودم که
هر شبی دست این و آن دیدم
با کمی لختِ خون عقیقت را
من به انگشتِ ساربان دیدم
بود بر گیسوانِ تو جایِ
پنجهی چندتا زنا زاده
زود فهمیدم از محاسنِ تو
که سَرَت در تنور اُفتاده
کاش میشد که بوریا بودم
تا نگه دارمت همیشه تو را
کاش میشد که بوسهای بزنم
باز حلقومِ ریش ریشِ تو را
اربعینی گذشته اما باز
نیزههاشان هنوز در خاک است
لخته خونهای خشک بر تیر است
تیغهای شکسته بر خاک است
یاد عصری که دیدمت اینجا
بعدِ غارت عجیب میخندند
حرفِ سوغات بود و با عجله
از تَنَت تکه تکه میکندند
پای من جان نداشت تا آیند
بی اثر بود هرچه کوشیدم
از سرِ شیبِ تُندِ گودالت
تا کنارِ تنِ تو غلطیدم
سرِ عمامه و عبایت نَه
بود دعوا برایِ پیرهنت
دستهایم بُرید وقتی که
تیغها را کشیدم از بدنت
#حسن لطفی
#حضرت_زینب علیهاسلام
#اربعین_حسینی علیه السلام
🍀▪️✨🍀🍀▪️✨🍀🍀
آورده هرم آه بلا بر سرم حسین
بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین
آهسته گویمت که علمدار نشنود
کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین
دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین
مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین
از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس
چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین
هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت
کردم سپر برای تو برگ و برم حسین
این رد ریسمان اسیری به دست من
ارث و هویتی است که از حیدرم حسین
با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز
بر سینه می زند زغمت مادرم حسین
شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!!
خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین
نقش بر آب زحمت زینب شده حسین
شرمنده از امانتی دخترم حسین
#سعید محمدی
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#اربعین_حسینی علیه السلام
🏴🍂✨▪️🏴🍂✨▪️
نمیخواهم بگویم آنچه دیدم
نمیخواهم بگویم ماجرا را
کجا رفتم چه ها دیدم بماند
نکرده هیچ کس با من مدارا
به روی شانه بار غم کشیدم
میان سینه ام غیر از تبت نیست
همین اندازه می گویم برادر
دگر این زینبت آن زینبت نیست
اگر چه زنده ام-اما به سختی
خودم را تا مزار تو رساندم
مرا با زور از پیش تو بردند
خودم ناراحتم این جا نماندم
تنت روی زمین ماند و سرت هم
فراز نیزه بالای سرم بود
چهل روزه است روز وشب ندارم
غم تو بغض و آه حنجرم بود
رسیدم از سفر آن هم چگونه
پر از دردم، غمینم ،نیمه جانم
شکسته حرمتم در کوچه بازار
شهیدِ طعنه و زخم ِ زبانم
دم دروازه ها یادم نرفته
سرت را نیزه دار تو تکان داد
میان حلقه ی نامحرمان هم
یکی با دست طفلت را نشان داد
همان بهتر که سر بسته بماند
مصیبت های سنگینی که دیدم
اگر چه دور بودم از تو اما
ولی شکر خدا پیشت رسیدم
#محمدحسن بیات لو
#اربعین_حسینی
🥀🥀🥀
گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
من به خاک غمت امروز معطر گشتم
من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
سپر دخترکان تو برادر گشتم
چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا
سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا
هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین
پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین
دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم
از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین
نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد
هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین
شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند
پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین
ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین
وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین
قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد
روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد
یادمان هست همینجا کفنت را بردند
گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند
یادمان هست همینجا به زمین افتادی
نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند
سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد
رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند
یادمان هست که گودال قیامت شده بود
با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند
ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت
ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند
دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین
رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین
#وحید محمدی
#امام_حسین علیه السلام
#اربعین_حسینی
#جامانده
✨✨🍁✨✨🍁
قلبِ این گریه کُنت را باصفا کن یا حسین
در میانِ خیلِ عشّاقت..صدا کن یا حسین
اربعین آمد ولی امسالِ محرومم ز تو..
هیئتِ ما را بیا و کربلا کن یا حسین
بیرقی سردر زدم این هم بجای بیرقت..
روضه ی ما را خودت دور از ریا کن یا حسین
می دهم از دور آقا جان سلامی با ادب..
در جوابش یک نگاهی بر گدا کن یا حسین
جای موکب...این غذای هیئتی را می خورم
این طعامِ روضه را پُر از شفا کن یا حسین
در کنارِ مادرت یک سر بزن ..ذبحِ عظیم..
حنجره ها را پُر از شور و نوا کن یا حسین
ای همه کاره...دلِ ما را از اینجا پر بده..
چون کبوتر جَلدِ آن صحن و سرا کن یا حسین
ما برادر می شویم انگار در زیرِ عَلَم..
این محبّت را سراسر کیمیا کن یا حسین
زائرم امسال هم..امّا به نوعِ دیگری..
خواهشاً شوری دگر در دلِ بپا کن یا حسین
#محسن راحت حق
#حضرت_زینب علیها سلام
#اربعین_حسینی
#زمزمه
✨✨🍂🍂✨✨🍂🍂
بارسفرببندید عالم شده عزادار
قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار
گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان
تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان
دیدی که پس گرفتم پیراهنت برادر
برگوشم از بیابان آیدصدای مادر
روضه بپا نمایم هرگوشه ازبیابان
من مضطرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان
یادم نرفته دیدم خوردی زمین به گودال
میرفتی ای ذبیحم باضربه نیزه ازحال
خودرا به تورساندم باگیسوی پریشان
ای بی سرم حسین جان برادرم حسین جان
کارم کشیده بی تو تامجلس حرامی
شخصیتم شکسته با ناسزای شامی
باخیزران بهم ریخت ترتیب صوت قرآن
من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان
ازمن نپرسی ازچه شرمنده ازوصالی
شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی
ریحانه ء بهشتی جامانده کنج ویران
بی یاورم حسین جان
#قاسم نعمتی