eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
6_144232837807962388.mp3
4.78M
دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . _ دیرِ راهب و خاندان آل الله _حاج مهدی رسولی ┅═══••═══┅ از صبح دل تو دلش نیست ، یه خوابی دیده عیسی مسیح بهش گفته مهمون داری ... از صبح نشسته منتظر خدا این مهمون من کیه که عیسیِ پیغمبر اینجور سفارششُ کرده ... کأنَّ یه کِشِشی تو این دلشِ .. یه هول و وَلایی تو این دلش ایجاد شده ... همینجور منتظر ساعات گذشت ، ظهر شد عصر شد ، نزدیک غروب از دور یهو دید یه سیاهی داره نزدیک میشه ، اومد بیرون با دقت نگاه کرد دید یه قافله ای داره میاد ... همینجور که قافله نزدیکتر میشد نگاه کرد دید این قافله حالاتش عجیب غریبه ... یه عده مرد جنگی ، از سر و وضعشونم معلومه لا اُبالی ... پشت سرشون هشتاد و خورده ای زن و بچه قد و نیم قد ... یه آقایی روی ناقۀ لنگ ... دستاشو بستن ... پاهاشو از زیر شکم ناقه ... نگاه میکنه به چهرۀ این قافله، خدا این قافله عجب عجیب غریبِ ... نه به اون مردایِ جنگی ، نه به این زن و بچه ... اینا کی ان؟.. نکنه اینا همون مهمونایی ان که عیسی مسیح به من وعده داده .. یه نگاهی درستی کرد دید بالایِ نیزه یه تعداد سرُ زدن .. اما این زن و بچه همش نگاهشون به یه سر که بین اون یکی سَرا مثل خورشید داره نور میده ... هی نگاه می‌کنه ، خدایا چقدر نورانیِ این رأس مبارک ... این همون مهمونیِ که عیسی به من وعدۀ اومدنشو داده .. ایستاد، آرام آرام آمدند راهب بگو ببینم تو این دِیرت یه جا برا استراحت ما هست یا نه؟ گفت بفرمایید میتونید اینجا استراحت کنید، میگه آمدن خودشون چادر زدن و اسباب غذا ، یه عده ای زن و بچه ها رو هم جمع کردن پشت دِیر (کلیسا) زن و بچه ها کنار هم ، آروم آروم داره غروب میشه، هوا داره سرد میشه ، لباس نامرتب تن این بچه ها ... دید تو این زن و بچه ها چشم همه شون به یه خانم .. انگار همه پروانۀ دور اون شمعند ... صدا میزنه بچه ها بیان جلوتر، بچه ها تو پناه این دیوار پناه بگیرید ، سرما کمتر اذیت کنه .. یکی میگفت عمه پاهام .. یکی میگفت عمع امروز یکم عقب افتادم بد زدن تو کمرم .. صدا میزد کلثوم، چند تاشونو تو بغل کن .. رباب چند تاشونوم تو بغل کن .. فضه نزار این بچه ها جدای از هم بشینن .. صدا زد اون نازدانه ام بیاد بغل خودم عمه ... عمه فدات بشه عمه .. با یه زحمتی بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو ، به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم. _چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟.. راهب اون سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو این دختر فقط می‌دونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه ؟.. بگو راهب سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت .. خدایا چه خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم مِنّی .. به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره .. الهی فدایِ اون لبای خونیت آره این شده جوابِ مهربونیت .. میگه گوشامو ‌جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟ .. أنا ابنُ محمدٍ المصطفی ... أنا ابنُ علیٍ المرتضی ... أنا ابنُ فاطمةِ الزهراء ... من میگما، شاید یهو صدایِ مادرش .. راهب داره گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم ... انا الغَریب ... انا العَطشان ... قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ... بابا ... از رو نیز نگام میکردی یادته من تو رو نگاه می کردم یادته پای نیزه تن سیلی خوردم یادته من همش زمین میخوردم یادته چشم و گوش و دهن و دست شود مست اگر... بشنویم و بنویسیم و بخوانیم: «حسین (ع)» 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-20240723-200014.mp3
1.8M
🎤کربلایی حسین بابانیا سبک راس تو می رود بالای نیزه ها ( بی دست کربلا دست مرا بگیر) ای ماه نیزه و خورشید کاروان بر محملم شدی با سر تو سایبان ای جان من شدم بعد از تو نیمه جان تا همسفر شدم با شمر و با سنان 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم ای گیسویت رها در پنجه ی نسیم قرآن بخوان بگو از "کهف" و از "رقیم" آه ای هلال من قربان روی تو خاکستری چرا گردیده موی تو 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم زد این فراق تو آتش به خرمنم نیزه نشین تو و محمل نشین منم بعد از تو گشته است روزم زغصه شام پرده نشین کجا رفتن به بزم عام 🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم ( 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
recording-20240723-195834.mp3
1.98M
🎤کربلایی حسین بابانیا ▪️ ▪️ چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه ببین تن زینب ، زخمی شلاقه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه سنگا شده روونه سوی نیزه خون گلوت میریزه روی نیزه ▪️وای حسین وای حسین حسینم لبات ترک داره ، سرت پر از خونه چقد روی نیزه، موهات پریشونه چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه چقد روی نیزه ، موهات پریشونه یادش بخیر روزای خوبه باتو مادرمون شونه می کرد موهاتو ▪️وای حسین وای حسین حسینم نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی خیلی دل خواهرتو آزردن برای زینب صدقه آوردن ▪️وای حسین وای حسین حسینم نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش فکری به طفل بی ، پناه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش ببین که هق هق میکنه رقیه حرف نزنی دق میکنه رقیه ▪️وای حسین وای حسین حسینم () 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
recording-20240723-195717.mp3
1.48M
🎤کربلایی حسین بابانیا به سمت گودال از کجایی ای عباس/ ببین غریبانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه بیا ببین حال /حرم پریشانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه الحسین … واویلا۳» خاکی و خون آلود/صورت مهمانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه حالا جای عباس /شمر نگهبانه و دخلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه الحسین … واویلا۳» فاطمه بی تابه/سکینه گریانه وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مرجانه رقیه می ریزه /اشگ یتیمانه وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه الحسین … واویلا۳» حریم آل الله /بی سر وسامانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه تو پای دخترها / خار مغیلانه وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه الحسین … واویلا۳» رباب غش کرده /چقد هراسانه وَدَخَلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه چوب ستم اجر /قاری قرآنه وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه الحسین … واویلا۳» بزم شراب جای/پرده نشینانه وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مَرجانه یکی نگفت این نا/موس مسلمانه و دَخَلت زینب/عَلیَ بن مَرجانه الحسین … واویلا۳» 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ❣﷽❣ ⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖ السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ..... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین ..... 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
❣﷽❣ ⚫️ 🔘 ▪️ 2 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️ 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
829.1K
❣﷽❣ 🏴 🔘 آل الله در 🔘 میگذرد کاروان نمیشه باورم هنوز ازت جدا شدم داداش تو رفتی و منم اسیرِ نامحرما شدم داداش نمیشه باورم هنوز که نیستی تو کنار من چجور کنار بیام با این غم ای کشته ی دور از وطن نگاهه من به سرته چش تو به معجرمه سایه ی شوم حرمله هر جا میرم رو سرمه 🔘داداش حسین نمیشه باورم هنوز با قاتلتم همسفر اونکه سر تورو بریده همراهمه تو این سفر نمیشه باورم هنوز سر تو روی نیزه هاست کجا مونده تنت داداشم رو خاک داغ کربلاست نگاهه من به لبته لبی که قرآن میخونه نگاهه تو به تنمه کبوده از تازیونه 🔘داداش حسین (کربلایی امیرحسین سلطانی) 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
829.1K
❣﷽❣ 🏴 🔘 آل الله در 🔘 میگذرد کاروان نمیشه باورم هنوز ازت جدا شدم داداش تو رفتی و منم اسیرِ نامحرما شدم داداش نمیشه باورم هنوز که نیستی تو کنار من چجور کنار بیام با این غم ای کشته ی دور از وطن نگاهه من به سرته چش تو به معجرمه سایه ی شوم حرمله هر جا میرم رو سرمه 🔘داداش حسین نمیشه باورم هنوز با قاتلتم همسفر اونکه سر تورو بریده همراهمه تو این سفر نمیشه باورم هنوز سر تو روی نیزه هاست کجا مونده تنت داداشم رو خاک داغ کربلاست نگاهه من به لبته لبی که قرآن میخونه نگاهه تو به تنمه کبوده از تازیونه 🔘داداش حسین (کربلایی امیرحسین سلطانی) 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
170.1K
❣﷽❣ 🏴 🏴 یا امام زمان سیدی سرت سلامت گریه کن در غم زینب و رنج اسارت کمر آسمان از غم خمیده همچو زینب کسی ماتم ندیده 🏴سیدی سیدی آجرک الله یا امام زمان قلب آسمان شکسته عمه ات میرود شام و کوفه دست بسته تا ابد چشم ما گردیده خونبار عصمت حق کجا و کوچه بازار 🏴سیدی سیدی آجرک الله یا امام زمان الامان از قاضریه چه کشید عمه ات روی تل زینبیه هستی اش همچو بسمل زد پرو بال فاطمه آمده میان گودال 🏴سیدی سیدی آجرک الله () 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
1.35M
❣﷽❣ 🍁 🍁 ( دنیای بی حسین ) 🍁 سلام فرمانده ( دنیا بدون تو معنایی نداره ) رفتی حسین من زینب هم اسیر شد با دستای بسته اِنقد غصه دید که توی کوفه پیر شد داری خبر حسین رفتم من کجاها از روو نیزه دیدی کشتن زینبت رو با زخم زبونا شکسته شد ، سرم داداش توو آتیشا سوخته چادرم داداش بهم خیلی ، جسارت شد کبود و نیلیه پیکرم داداش 🍁حسین جانم از بعد رفتنت روز خوش ندیدم توی راه کوفه حرف ناسزا و بی ربطی شنیدم چشمای زینبت چون دریای خونه دردم بی امونه رو در روی مَردم خوردم تازیونه شده سهمم ، فقط آزار منو بردن بین کوچه و بازار در حق من ، جنایت شد به زینب خندیدن وسط انزار 🍁حسین جانم در بین کوچه ها جون دادم براتو توی شهر کوفه دیدم گریه ها و بغض دختراتو دار و ندارم و دُزدیدن حسین جان دور از چشم عباس پیش اهل بیتت رقصیدن حسین جان عذابم داد ، نگاهاشون نشون دادن زینب و با دستاشون امان از این ، یهودی ها منو آزارم دادن با حرفاشون 🍁حسین جانم ( آقای عباس قلعه) 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
828.1K
❣﷽❣ ◾️ ◾️ ◾️ رفته در کوفه و شام کاروان عزا دار برسر نیزه باشد راس شاه و علمدار کاروان رفته منزل به منزل زینب از غم زند سر به محمل ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا در ره کوفه و شام شد بلند آه طفلان بس کتک خورده بودند بچه های شهیدان بازوی زینب و تاریانه سپر بچه ها عاشقانه ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا سید الساجدین شد روی ناقه ی عریان با غل و کند و زنحیر وای از این ظلم دوران داغ او تازه شد شام ویران خارجی خوانده شد اصل قرآن ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زینب و خطبه هایش کرده رسوا عدو را گفته پیش ستمگر "ما رایت الا جمیلا" گر چه داغش به دلها اثر کرد عاقبت خون پاکش ثمر کرد ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زنده گردیده اسلام از قیام حسینی شور نهضت بپا شد از پیام خمینی خون ماشد بجوش از محرم امتی در خروش از محرم ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا زنده ایم با ولایت این بود یک سعادت رهرو کربلا و خط سرخ شهادت در دفاع از حرم بی امانیم منتظر بهر صاحب زمانیم ◾️یاحسین یاحسین یابن الزهرا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
کانال روضه دفتری - @rozeh_daftari.mp3
978.3K
❣﷽❣ ◾️ ◾️ زنوک نی برادر نگاهی کن بخواهر تکلم کن عزیزم ببین ـ حال دخــتر هلال زینب ـ نظر کن امشب که هستم در تب حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا سرت شد سایه بانم تو نور دیده گانــــم بخوان قرآن حسینم تو ای ــ مهربانـــــم ببین چشمانم ـ عزیـــز جانـــــم به تـــــو گریانم حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا زحال من عیان اســـــت دو چشمم خونفشـانست میان سیــــــنه مـــــن چه قلبــی ـــ نهان است سرت خونین است دلم غمگین است نوایم اینست حسینا ◾️آه و واویلا ۳ حسینـــــا (عیسی دین محمدی) 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازهایی از یک مثنوی باز چشمم به بلایی روشن است امتحان تازه‌ی صبر من است بعد گودال تو با حالی جدید می‌روم امروز گودالی جدید گریه کن بر روضه‌ی مکشوفه‌ام پابرهنه کوچه گردِ کوفه‌ام غم زیاد است و پریشانی زیاد دارم اینجا آشنایانی زیاد وای بر این روزگارم وای وای محملی بی پرده دارم وای وای خنده‌ها بر اشک و آهم می‌کنند می‌شناسند و نگاهم‌ می‌کنند جای گل، زخم زبانم می‌دهند این و آن بر هم نشانم می‌دهند! سعی و کوشش‌های من بی حاصل است دست بسته رو گرفتن مشکل است حرمله.. این حرمله.. این حرمله.. می‌زند ما را و می‌گیرد صله با لباس پاره، روی پُرغبار بودم از ام حبیبه شرمسار بچه‌ها از ضعف افتادند و بعد نان به ما خیرات می‌دادند و بعد جمع کردم لقمه‌ها را از حرم خطبه خواندم یک‌صدا چون مادرم.. سفره‌هاتان‌ نان‌ اگر دارد ز ماست! نان به سفره‌دار دادن کی رواست؟! ای که خوردی سال‌ها نان علی! حال می‌خندی به طفلان علی؟! ✍ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
خوشا لبی که دم زد از نوای صاحب الزمان خوشا دلی که پُر شد از ولای صاحب الزمان خوشا بحال عاشقی که هر سحر دقایقی کند کبوتر دلش هوای صاحب الزمان خوشا به دیده‌ای که تر، شود به یاد منتَظَر خوشا سری که می‌رسد به پای صاحب الزمان تو عارفی، تو ذاکری، به کربلا تو زائری اگر کنی چو شاعری ثنای صاحب الزمان دِی‌اش بهار می‌شود، چو شهریار می‌شود کسی که یار می‌شود، برای صاحب الزمان طعنه خورد از این و آن، ولی نمی‌کند فغان هر آنکه شد در این جهان گدای صاحب الزمان اگر کسی نوا کند، بهر فرج دعا کند حاجت او روا کند، خدای صاحب الزمان خدا رضا نمی‌شود، درد دوا نمی‌شود ندبه دعا نمی‌شود، جدای صاحب الزمان دوباره مثل هر شبش، بیاد عمه زینبش به عرش حق رسیده ناله‌های صاحب الزمان ✍ 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram