او حالی ایله مجسّم که روز عاشورا
.
مرحوم طوری تبریزی
.
او حالی ایله مجسّم که روز عاشورا
زمان عصریدی قالموشدی شاه دین تنها
.
نه حالدیدی او ساعتده زینب کبرا
دیردی قارداشی هذا وِداعیَ الأُخرى
.
ارائه ایلمیشم منتَخبده بو خبری
وداع ایدنده حسین اهل بیت خونجگری
.
بویوردی فضّیه ای خیرة النّسایه کنیز
بو افتخاریله دنیا و آخرتده عزیز
.
فلان محلَّده بیر بوقجا واردی رنگی فلان
اولوب او بوقجادا ملفوف بیر لباس جنان
.
بیر عمده مطلب اولوب بو لباسده مکتوم
ایدوبدی دوسته خلاق لم یَزَل مختوم
.
خلیله ناری او پیراهن ایلیوب گلشن
مِساسی دیدۂ یعقوبی ایلیوب روشن
.
او پیرهن منه میراث انبیادندی
گَرَک گییَم اونی اسرار کبریادندی
.
باشارسان ایلمه بو سرّی زینبه اظهار
دیوب آنام اونا بو نکته ده نه حکمت وار
.
گینده اغلوم اونی عمرونون اَواخریدی
حضور یاره گیدنده لباس فاخِریدی
.
گیدوردی فضّه گتورسون او کهنه پیرهنی
گوروب کنیزی خانم لرزیه دوشوب بدنی
.
کنیزی فضّیه فرمایش ایلدی زینب
سنه نه امر ایلدی قارداشیم ندور مطلب
.
ادَبله عرض ایله دی من بو أمره مأمورم
سنه او امری بیان ایلَماقدا معذورم
.
دیدی قسم وئرورم عصمت بتوله سنی
حسین امر ایلین سرّه آگه ایله منی
.
وفالی فضه اولوب بو قضیّه ده ناچار
بلالی زینبه اوضاعی ایلدى اظهار
.
بولوب قضیه نی ایوای دیوب اولوب بیهوش
خیال مرگیله ریگ اوسته اولدی هم آغوش
.
گلوب حسین خانم زینبون باشی اوسته
باشین گوتوردی دیزی اوسته آلدی آهسته
.
دیدی اگر ایکى اوچ قطره سیزده سو تاپولا
سَپون بونون یوزونه بلکه ضعفدن آییلا
.
جواب وئردیله یا سیّدی تاپولمور سو
حرام ایدوب بیزه مَهریۀ بتولی عدو
.
مؤثّر اولدی ز بس که امامه بو احوال
بسان چشمه گوزوندن آخیتدی اشگ زلال
.
توکولدی قارداشین اشگ تری باجی بورونه
باجی آچوب گوزونی باخدی قارداشون گوزونه
.
دوروب اوتوردی دیدی ای شقیقۀ روحیم
محیط غمده اولان فُلک صبریمه نوحیم
.
او آغلیان گوزون اولسون باجون فداسی حسین
گلیدی کاش منه باشوین بلاسی حسین
.
توکوب گوزون یاشینی باغریمی کباب ائتمه
بو رحم سیزلر الینده بیزی قویوب گیتمه
.
بویوردی باجی بو بیر امردور اولوب محتوم
گرک باشیم کسیلَه تشنه لب اولام مظلوم
.
حسینه حسرتیله باخدی دخت خیر الأنام
دیدی ادبله منی دوغمییدی کاش آنام
.
بو یرده طایر دل ایستدی ایده طَیَران
گزوب چوخور یرین اطرافین ایلیه جولان
.
سزیلدیوب قلم ألده دیدی داخی یازما
قاییت مدینیه «طوری» کلامیوی آزما
.
.🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
طبعم امشب میل کوی یار کرد #خروج_مدینه 🌴🌴
حرکت امام حسین (ع) از مدینه
.
.
مرحوم حاج علی اصغر بنائی یزدی
.
طبعم امشب میل کوی یار کرد
دیده را از خواب خوش بیدار کرد
.
روح اندر تن بپرواز آمده
طبع من با روح دمساز آمده
.
در هوای کوی دلبر تاختند
بر جلال و شوکتش دل باختند
.
کرد دلبر از وطن میل سفر
زین سفر عالم شود زیر و زبر
.
همره خود می برد اهل حرم
تا امان ماند حرم اندر حرم
.
ناقۀ بختی قطار اندر قطار
جبرئیلش ساربان اندر کنار
.
هودج زرین به پشت ناقه ها
گردشان بگرفته بس پروانها
.
طرقو گویان ملایک سر بسر
یکجهان عصمت برون آمد ز در
.
همره خورشید عفت بود و ماه
داد بانو را بمحمل جایگاه
.
ام لیلا کرد در محمل مقر
اکبرش همراه چون قرص قمر
.
عصمت الله دگر آمد برون
شوکت او بسته عالمرا جنون
.
شهربانو مادر زین العباد
شاهرا بانو و شاهانرا نژاد
.
گشت اندر برج محمل در حجاب
عابدینش بود همره از ثواب
.
بانوی دیگر عیان گشتی ز پی
یک جماعت طرقوا گویند و هی
.
آمد و بنشست در محمل رباب
طفل اندر بر بُدش چون آفتاب
.
شد هیاهوی بلند اندر حرم
طرقوا گویان منادی دمبدم
.
گشت یک دنیای عفت آشکار
عصمت کبری برون شد با وقار
.
یکطرف سلطان دل با صد جلال
یک طرف عباس با وقر و کمال
.
عون و عبدالله و جعفر از قفا
اکبر و قاسم دگر سو از وفا
.
صیت اجلالش ملک دیوانه کرد
شمع بود و جمله را پروانه کرد
.
دختر شیر خدا اخت الوقار
زینب کبری بعزت شد سوار
.
دارد این زینب سواریِّ دگر
زان شود زهرا و حیدر خون جگر
.
ناقۀ عریان کجا زینب کجا
غُل بگردن عابدین و تب کجا
.
اشقیا از یکطرف غم یکطرف
کودکان با چشم پرنم یکطرف
.
یکطرف اجساد اندر روی خاک
یکطرف طفلان ز بی آبی هلاک
.
یکطرف سرها همه بر نوک نی
الرّحیل از اشقیا باشد ز پی
.
ای بنائی کم کن این گفتارها
زینب واین محنت و آزارها
.
.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
یا حسین سنون حالیوه او گون
عاشورا – عزای حسینی
.
#سبک_ساخلا_ناقه_می_کاروانیدن … 8 سبک
.
مرحوم ذلیل تبریزی
.
.
یا حسین سنون حالیوه او گون
قتلیوه دوران لشکر آغلادی
بولمورم نه غم یوز وئروب سنه
سس چکوب هامی صفلر آغلادی
یرلر آغلادی گویلر آغلادی
شمر الینده کی خنجر آغلادی
.
.
گتدون اصغرون فرقۀ عدو
ایستدون ولى وئرمدیله سو
دولدی قانیله ساغر و سبو
باخدی ساقی کوثر آغلادی
.
.
گوردی حرمله ہو حکایتون
وار سودان سنون چوخ شکایتون
باخدى غیظیله پوزدی حالتون
حالیوی گورن کافر آغلادی
.
.
آلدى تیریله بیر کمان اله
سالدى عالمه شور و ولوله
ائتدى حقیله اوخ مقابله
اهل آسمان یکسر آغلادی
.
.
گورمیوب داخی دیدۀ جهان
بیله میهمان بیله میزبان
وئردی حرمله سو یولون نشان
اوخ دگوب على اصغر آغلادی
.
.
گوردون اصغرون ئوزگه حالیله
ایستدون گیده چوخ جلالیله
دوتدون اوجووی دولدی قانیله
چشم های خون پرور آغلادی
.
.
گلدی وا حسین مهر و ماه دن
سالدیلار سنی ذوالجناحدن
جوش ایدنده قان قتلگاهدن
وای اوغول دیوب حیدر آغلادی
.
.
دوتدی صحنه کربلانی توز
چخدی گویلره آه سینه سوز
ائتدیلر ذبیحاً قفا سوسوز
آتدی فاطمه معجر آغلادی
.
.
دوشدی عالمه شور و غلغله
یرلر ایلدی جمله زلزله
آلدی خنجرین شمر دون اله
شمر الیندہ کی خنجر آغلادی
.
.
عترت رسول اولدی دیده خون
چوخ جفا او گون ائتدی قوم دون
ووردولار باشون نیزیه سنون
باخدی زینب مضطر آغلادی
.
.
بو مصیبتی یازمارام عیان
قورخورام یانا هفت آسمان
قتلگاهینه گلدی ساربان
عرش حضرت داور آغلادی
.
.
نعشی اوستونه گلدی مادری
دولدی اشگیله دیدۀ تری
گوردی ال گیدوب یوخدی اللری
ساربان کَسَن اللر آغلادی
.
.
کیمسه دوتمادی اول غریبه یاس
سویدولار اونی قالمادی لباس
ئولدی شاه دین گیتدی هر اساس
نعشینی سویان کافر آغلادی
.
.
ای « ذلیل » آل ساخلا بیر دایان
ایلمه داخی سوزلرون بیان
آغلادی بو گون جمله قدسیان
لوح و هم قلم دفتر آغلادی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
14aUjl.mp3
5.1M
یخلب عباسیم
نهر فرات اوسته😭
بلیم سندی زینب
علمدار اولدی ...🥀🥀🥀
1_272554446.mp3
5.83M
🎧 روضه امروز: حضرت زینب(س)
هر روز زیارت عاشورا بخونیم و روضه گوش کنیم.
امام زمان:
یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
26.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید #تصویری_جلسات
هيأت رايةالعباس ( عليهالسّلام )
با مداحى #حاج_محمود_كريمى
#شور من بی تو دلگیرم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🕊﷽🕊
🌹#روضه_اربعین
🌾 #دفتری_اربعین
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))
🕊﷽🕊
🕊#روضه_فاطمه_صغری_س
🌿#دفتری_فاطمه_صغری_س
📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
📔بر روح مطهر امام و شهدا
📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
(#دعایفرج)
❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣
✨الهی کام ناکامان بر آید
✨شب هجران بیماران سر آید
✨غم تنهایی و درد جدایی
✨ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
🌾خدایا رحم کن بر حال زارم
🌾که عمر رفته بار دیگر آید
🌾ز دشت کربلا سوی مدینه
🌾دوباره ناله پیغمبر آید
🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
🌾مرا کی اینجا دست یاور آید
🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم
🌾چو اکبر نوجوان از در درآید
⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
▪️درد بی پدریُ نمیدونید
▪️هر کسی بابا داره غم نداره
▪️چیزی توی این جهان کم نداره
▪️الهی هر کی سفر کرده داره
▪️کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
.....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
🔘دختری را که پدر در سفر است
🔘روز و شب چشم امیدش به در است
🔘هر صدایی که ز در می آید
🔘به گمانش که پدر می آید
🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش
🔘پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم
🕊هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
کانال مداحان ترحیم خوان
ایتا
لینک👇
@tarhimkhaniy