#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
شب و روز هفدهم محرم
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورم نیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند
4_6048361821709010238.mp3
زمان:
حجم:
7.99M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔉 هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت رو است سر نیزه فقط سر دیدم...
▪️روضه شب شانزدهم ماه محرم
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
شب و روز هفتم محرم
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورم نیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
🏴🏴
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
مداح:#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
#پیشنهادم_دانلود👌👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم * از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم
بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم * در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم
سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد * در باز شود باز اگر نامه بگیرم ….
ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد * در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم
چاووش عزا موکب غم را حرکت داد * میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم ….
*دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا…*
ای همسفران قافله را تند نرانید * کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم ۲
شمیم پرچمش میاد، بوی محرمش میاد * چه بلایی سرش میاد، صدای مادرش میاد
یکی میاد یکی میره، شهید میاد اسیر میره * جوون میاد و پیر میره ….
حسین …..
😭ابی عبدالله رسید منزل سعلبیه، اونجا اتراق کردن، دو تا قاصد از کوفه میومدن، حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟! گفتن همین قدر بگیم مسلمت رو کشتن، تا این خبر رو دادن *فَابک للحُسَیْنِ* ارباب ما گریه کرد، فرمود: ”رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ” بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارن 😭…” مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره، دوتا آقازادش تو خود کربلا کشته شدن که حضرت تو ناحیه ی مقدسه به اونا سلام می کنه، دوتا آقازادش، محمد و ابراهیم ن که تو مصعب کشته شدن، یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده، این دختر رو صدا زد ، بغلش کرد، ابی عبدالله دایی این دختره، یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده”حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی، من هستم …”خواهران و دختران من هستن”
💔سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه، گذشت تا عصر روز عاشورا، با همه وداع کرد، همه رو آرام کرد… این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد، سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه…”یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته…سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده” از اسب پیاده شد”این ناز دانه رو بغل گرفت، یا الله، نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد، دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود:”لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة، مادام الروح فی جُثمانی”یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن…”هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت، دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت، هر جوری بود دختر رو آرام کرد”اما بمیرم عصر روز یازدهم، این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه، هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه، دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره… هر کاری کرد نتونست”میدونی چرا؟ آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد….”
😭بدن امام احترام داره، هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه، آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت، ”فنکبت علیه” بر اون بدن سجده کرد… این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده، یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد، سکینه جان، به شیعیان من سلام مرا برسان، بگو بابامو لب تشنه کشتن…
😭ای حسین ….
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی * اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
💔*اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد، سکینه جان به اونا بگو:*
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی * کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَابَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
😭حسین ….
بأبی المستضعف الغریب، یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد * ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین….
😭بالحسین
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعای_حسینی
#مداح#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
دعا کنید که سقا ...
پاش برسه به دریا
مشکو پرازآب کنه،
بیاره تو خیمه ها
عمو عمو ابالفضل ...
میخوای بشنوی؟
نمیتونی بشنوی،
تازه عموعمو گفتنشونم نمیشنوی
چه برسه به واعطشا...
اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی ...
دعا کنید که سقا...
پاش برسه به دریا
مشکو پرازآب کنه،
بیاره تو خیمه ها
عمو عمو ابالفضل ...
ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمربنی هاشم بره میدان؛
اما تعبیر حسین اینه
《أَطْلُبَ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ الْمَاءِ》
حالا که میخوای بری برو
امافقط برو آب بیار،
یه جمله هم بهش فرمود،
من نمیدونماین جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه
فرمود:عباس من تو پرچمدار منی!
《لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي》
یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم میپاشه،
فهمیدی چی گفتم؟من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،
دنبال عباس رفتن،
یه جا گیرش بندازند...
رفت تو شریعه،
دوس داری امروز داد بزنی میدونم اما اروم گریه کن
مشکو پر از آب کرد،
با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،
مرکبش نوشید؛
《فَذَکَرَ عَطَشَ الْحُسَیْنِ فَرَمَی الماءَ عَلی الماء》
آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام و که《الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَي الظَّمَإِ》ست
برا آب فرات و آب دنیا نمیفروشم،
کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟!
《فَرَمَی الماء》آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره،تو هنوز عباس و نشناختی! نانجیب تو مَهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم!《فَرَمَی الماءَ عَلی الماء》
تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر ابالفضل میگرده،
تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا منو ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،
یا صاحب الزمان!
نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی مینویسد:
مشکو به دندان گرفت؛
هنوز داره به سمت خیمه ها میاد...
اخ یارب مکن امید کسی را تو ناامید...
تا تیر به مشک آب زدن نوشته اند: 《وَقَفَ مُتِحَیرا》
سرگردان،متحیر...
دست نداره که بجنگه،
آب نداره که به خیمه ها برگرده...
#الله_اکبر
#یا_صاحب_الزمان!
بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:
مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،
اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم ایت الله آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛
اومد منزل؛شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد،
حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! حالا روضه رو خود عباس خوند؛
فرمود:آسید ابراهیم!دستامو که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هرکاری کردم دست نداشتم تیرو دربیارم ،سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون بیاد بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛
این زانوم رو آوردم بالا،تیرو بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن...
#آی_حسین...
اومد کنار بدن برادر
(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)
سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین
《فَوَقَفَ مُنحَنیا》...
زبان حال بگم:
تو مثل جون عزیزی،
اگر که برنخیزی
رقیه مو میبرد
عدو برا کنیزی...
#آی_حسین ...
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مداح. #حجت_الاسلام_میرزا_محمدی👌
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️مباد لحظهای از یاد تو جدا باشم(٢)
▪️خدا کند همهی عمر با شما باشم
▪️مرا رها مکن از آستانهات آقا
▪️رضا مشو که ز درگاهتان جدا باشم
▪️اگرکه فیض دعای تو شاملم گردد
▪️ز دام غفلت و بند گنه رها باشم
▪️اگر نصیب کنی طول عمر با عزت
▪️همیشه و همهجا خادم شما باشم
شب عاشورا آرزوت چیه؟
▪️دلم قرار ندارد بیا و کاری کن
▪️که عاقبت سفری با تو کربلا باشم
یابن الحسن..
با امام زمان بریم زیارت جد غریبش
▪️السّلام ای بدن مُثلِهی گرما دیده
اصلا همین یه بیت برا سلام بسِ
▪️السَّلام ای بدن مُثلِهی گرما دیده
▪️السَّلام ای سر مجروح کلیسا دیده
حسین...
▪️امشب شهادتنامهی عشاق و امضا میکنی...
ببین میتونی شهادتت رو بگیری از آقا یا نه؟
▪️امشب شهادتنامهی عشاق و امضا میشود...
همه بخونن، شعری که شهدا شب عملیات میخوندند
▪️فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
▪️امشب شهادتنامهی عشاق و امضا میکنی
▪️فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
▪️امشب ابوفاضل بود گرم طواف خیمهها
▪️فردا سنان و حرمله، آتش کشند به خیمهها
واویلتا واویلتا
مرحبا نوحه خون شو
واویلتا واویلتا
▪️امشب کنار یک دگر...
قدیمی میگفتند امشب بچهها خواب راحت داشتند
اما این درست نیست
چون از امروز غروب شمر اومده کربلا
من زبان قدیمیا رو عوض کردم
▪️امشب کنار یک دگر، طفلان به خیمه بیقرار
▪️فردا غروب کربلا، طفلان همه حال فرار
واویلتا واویلتا
واویلتا واویلتا
حالا میخوای گریه کنی نوحهات رو خوندی؟
▪️امشب بیا شانه زنم ،با گریه بر گیسوی تو
▪️فردا به دست این و آن ،ترسم بیافتد موی تو
داداش...
▪️امشب اجازه میدهی بوسه زنم پا تا سرت...
توقع نداشته باش ما دیگه داد بزنیم...
▪️فردا تو را گم میکنم بر هم بریزد پیکرت
▪️امشب لباس کهنه را ،آماده کن با سوز و آه
▪️فردا همین را از تنت ،بیرون کشند از قتلگاه
واویلتا واویلتا...
السلام علیک یا اباعبدالله..
به همه داره سلام میکنه...
السلام عَلی عَلیٍ الکبیر
السلام علی الرَّضِیع الصَّغیر
السلام علی النّسوَة البارزات
السلام علی اباالفضل العباس
السلام علی البَدَن السَّلِیب
حسین...
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
مداح. #حجت_الاسلام_میرزا_محمدی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من
هر کی هر چی تونست غارت کرد، حتی نعلیناش رو هم غارت کردن،
▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من
ببین اینجوریه یا نه
با یه کسی میخای روبوسی کنی کجا رو می بوسی؟؟؟
▪️بوسه باید به روی گونه نشیند اما
▪️چاره ای نیست رگ حنجر تو مانده و من
حسین.....
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
تا شبم روضه گوش بدی نه تموم میشه
نه تو خسته میشی
باشه برا کربلا، اربعین جبران کنیم
میخواهیم یه خداحافظی بکنیم،
ما که از امام حسین، خداحافظی نداریم نکنه از امشب یادت بره،
امشب نظم زندگیت دیگه برمیگرده،
سر ساعت دیگه غذا میخوری ،
سر ساعت میخابی،
سر ساعت بیدار میشی،
سر ساعت سر کار میری،
اما از امشب نظم زندگی زینب بهم میخوره، کم نگذاری،
ما تا اربعین با این قافله میایم نکنه این مشکیت رو در بیاری ها،
تازه عزا شروع شد از امروز،
تا اینجا به پیشواز رفتی از امروز به بعد تازه عزا شروع شد،
منتهی اين رو به هر کسی نمیدن،
خیلیا امروز، خداحافظی میکنند میرند،
اما اوناییکه با زینب میمونند اربعینی میشند تو لشکر صاحب الزمان اسمشونو مینویسه عمه جان،
لذا تو محله ات، تو خونه ی خودت ، تکیه ها، ایستگاه صلواتیها، هر شب ، ولو شده چند دقیقه برا این خانم، روضه بپا کن،
حالا خداحافظی رو از زبون زینب داره میگند
نمیخواست بره از کربلا،
فردا وقتی اومد کنار گودال،
گفت داداش، اگه این درنده های بیابون هم تکه تکه ام کنند بازم میمونم
اما چه کنم هر چی توقف کنم بچه هاتو میکشند،
با یه حسرتی خدافظی کرد
▪️چون چاره نیست میروم و می گذارمت
▪️ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
حسین....
▪️سپردیم به که رفتی به دلغکان و کنیزان
▪️به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان
حسین.....
بالحسین و بالزینب یا الله....
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram