امیر حسین یعقوبیان:
#زمینه_حضرت_علی_اصغر_ع
#زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
سبک: پناه حرم...
لالایی علی! پیدا نمشه آبی توی خیمه برات
گریه نکن عزیز من گرفته صدات
آبی برای تو نمی رسه از فرات
لالایی علی! از علقمه فقط صدای آه می رسه
ناله مادرت زخیمه گاه می رسه
گریه نکن که حرمله زراه می رسه
علی اصغرم! چجور بریزم خاکا را روی پیکرت (روی صورتت)
داره زدست می ره کنار تو مادرت
دیدی سه شعبه کرد جدا تنت از سرت
#زمینه_حضرت_علی_اکبر_ع
#زمزمه_حضرت_علی_اکبر_ع
علی اکبرم! فدای چهره پیمبریت ای علی
فدای ضرب شست حیدریت ای علی
فدای غصه های مادریت ای علی
علی اکبرم! بریده ای بریده ای بریده علی
خمیده ام خمیده ام خمیده علی
به وسعت صحرا شدی پاشیده علی
پاشو ببین که عمه آمده از حرم
دارم کنار پیکرت تو از دست می رم
چجوری برگردونمت گل پرپرم
#زمینه_حضرت_عباس_ع
#زمزمه_حضرت_عباس_ع
یل کربلا! صدای العش میاد توی خیمه ها
برو به سمت علقمه ولی زود بیا
فقط بدون که چشم براهتن بچه ها
علمدار من! دلشور افتاده میون اهل حرم
اگه که برنگردی ای برادرم
می سوزه خیمه و یکی میگه معجرم
ابالفضل من! کی دستاتو بریده ای علمدار من
کی چشماتو دریده ای سپهدار من
فدا سرت که مشکت و زدن یارمن
علمدار من! ببین که مادر آمده توی علقمه
تو این شلوغی ها و توی این همهمه
پاشو ببین کبودی رخ فاطمه
#زمینه_عاشورا
#زمزمه_عاشورا
پناه حرم كجا داری میری بگو برادرم
بدرقه ی راه تو اشك چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
پناه حرم بیا ببین نامحرم ها رو دور و برم
خاكی شده دوباره چادر مادرم
تو رفتی و كشیدن از سرم معجرم
پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت
بمیره خواهرت چقدر غریب كشتنت
یه جای سالمم نمونده روی تنت
پناه حرم یكی داره پیرهن خونیت رو می بره
اومده ساربان به فكر انگشتره
به روی نیزه ای سر علی اصغره
پناه حرم جلو چشمای مادرم زدی دست و پا
با نیزه زد تو دهنت یكی بی هوا
زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا
پناه حرم یه مادری داره به صورتش می زنه
میون قتلگاه یه تشنه جون می كنه
یه سینه ای به زیر سم اسب می شكنه
پناه حرم رفتی و دخترت داره كتك میخوره
غنیمتاش و هركسی داره میشمره
ناموس تو ،تو آرزوی یك چادره
پناه حرم دزدیدن گهواره رو می بینی داداش
گوش های بی گوشواره رو می بینی داداش
این معجرهای پاره رو می بینی داداش
پناه حرم! صدای مادرم میاد نزن بی حیا
عزیز قلب مصطفی بگو که چرا
افتادی زیر تیغ و نیزه و دست و پا
پناه حرم! تو زیر چکمه های شمر توی قتلگاه
من بالای مقتل و با دلی پرزآه
دارم میبینم که داری می شی سرجدا
حسین جان من! داره رگای گردن تو را می بره
ولی چرا سرت را ازقفا می بره
جلوی چشم خواهرت چرا می بره
#زمینه_شام_غریبان
#زمزمه_شام_غریبان
پناه حرم! داره می سوزه توی شعله ها خیمه ها
نه خیمه ها بلکه دل همه بچه ها
دل تموم آسمونیا و خدا
حسین جان حسین! تنت میون مقتل و سرت روی نی
رفتی نگفتی که قرارمون باشه کی ؟
خدا کنه که نبرن تو را بزم می
پناه حرم! کجا داری می ری بگو روی نیزه ها
بدون من داری می ری تو از کربلا
زینبت و به کی سپرده ای یا اخا
#یاسر_مسافر
مشابه سبک زیر خوانده میشود 👇👇