#مربع_ترکیب منم سنگ صبور لانه‌ی عشق که بودم خانه‌دار خانه‌ی عشق منم در بزم مظلومانه‌ی عشق سرود نغز و جاویدانه‌ی عشق اگر چه زن ولی مرد آفرینم کنیز فاطمه امّ‌البنینم   پس از عصیانگری‌های مدینه که شد آتش سراپای مدینه پس از پرواز زهرای مدینه که تنها ماند مولای مدینه مرا هفت آسمان قدرم قضا داد فلک دستم به دست مرتضی داد   از آن روزی که رفتم محضر او خرامان تا رسیدم در بر او که گیرم جای یاس پرپر او به استقبالم آمد دختر او مرا مادر خطابم کرد زینب مرا از شرم آبم کرد زینب   از آن ساعت که آن درگاه دیدم چهار أختر بدون ماه دیدم علی را سر درون چاه دیدم هزاران لحظه‌ی جانکاه دیدم به گرد شمعشان پروانه گشتم نه بانو بل کنیز خانه گشتم   زمان بگذشت تا نخلم ثمر داد مرا هم چرخ گردون بال و پر داد خدا پاداش بر من یک پسر داد پسر نه در کفم قرص قمر داد سراپا موجی از احساس گشتم که من هم صاحب عباس گشتم   چه عباسی که دل پا بست او بود برایم قبله، چشم مست او بود چه عباسی که هستم هست او بود گره بگشای کارم دست او بود ز طفلی گشت ماه عالمینم غلام حلقه در گوش حسینم   حسینم پیر و عباسم مریدش حسینم قبله، عباسم شهیدش حسینم عشق، عباسم نویدش برادر نه که می‌بودی امیدش گل من روح پاکش منجلی بود همه عشقش حسین ابن علی بود   در آن روزی که مظلومانه رفتند کبوترهای من از لانه رفتند همه گل‌هایم از گلخانه رفتند به کف جان و پی جانانه رفتند که می‌گفتم به گوش نور عینم مبادا بازگردی بی‌حسینم   همه رفتند و من جا مانده بودم میان موج غم‌ها مانده بودم از آن ساعت که تنها مانده بودم به ره محو تماشا مانده بودم که شاید کاروان یاس آمد حسین و در پی‌اش عباس آید   ولی افسوس دیدم کاروان را که می‌آورد با خود خستگان را بدیدم مادران نیمه‌جان را سیه‌پوش مصیبت کودکان را عیان شد هستیم از دست رفته ز دستم هر چه بود و هست رفته حیدر توکلی

. #امام_حسین علیه_السلام #مربع_ترکیب   روضه خوانم من و دلباخته ی روی توام  سالها سر به گریبان سر کوی توام  بسته ی موی تو و کشته ی ابروی توام مرثیه خوان غم نیزه و پهلوی توام پدرم گفت تورا هدیه به زهرا کردم  (سالها نوکری درگه مولا کردم)   *  ای گدایی تو بهتر ز امیری ارباب  چه شود دست من از لطف بگیری ارباب  سر این سفره مرا هم بپذیری ارباب دوست دارم برسم با تو به پیری ارباب  (سالها سوخته ام تا شررم گردانی  جگرم خون شده تا خون جگرم گردانی)  *  من که هر دم ز دم ماتم تو دم دارم  با غلامی شما فخر به عالم دارم  روزگارم خوش و یک چیز فقط کم دارم  (کربلایی نشدم خجلت از این غم دارم) (فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم  بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم)  ***  هر کسی باتو گره خورد دلش شد شیدا  گشت احیا و شد آواره و مجنون شما  گفت ای دوست تویی واسطه ی فیض خدا  همه ی زندگیم باتو عجین شد آقا  تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین)  خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین)  ***  شیعه در سینه ی خود داغ زیادی دارد  روز وشب از لب عطشان تو یادی دارد  باز اما به دل خویش مرادی دارد  عزم یاری تو و روح جهادی دارد  دوست دارد بشود مثل علی اکبر تو  (بشکند گر سر عشاق فدای سر تو)  *** عاشقان تو فراوان و به قرآن سوگند  دشمنان با نفس سینه زنان می ترسند  آرزوی همه این است که با یک لبخند  شاه امضا کند و همره چاوش خوانند  (هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله  هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله) ***  به فدای تو و شش گوشه وصحن وحرمت  کتل و بیرق و زنجیر و دمام و علمت  دعبل و مقبل و عمان تو محتشمت روضه و زمزمه  و نوحه و ذکر دودمت :  (امشبی را شه دین درحرمش مهمان است  صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است) #محمد_مهدی_روحی✍ ...........................................................