قبله من
در هر دو جهان، قبلۀ من، روی حسین است
یعنی همه جا روی دلم، سوی حسین است
.
با عشق حسین از دو جهان، چون نکَنم دل؟
مُلک دو جهان، قیمت یک موی حسین است
.
.
در سجده دلم، حاجت محراب ندارد
محراب نمازم، خم ابروی حسین است
.
گشتم همه بازار جهان را و نجُستم
مُشکی که نه در حسرت مُشکوی حسین است
.
خضر آن چه به صد سیر و سفر در طلبش بود
آبی است که سرچشمۀ او، جوی حسین است
.
اَجرام فلک، جلوهای از خویش ندارند
روشنگری مهر و مه از روی حسین است
.
خُلقِ که کنم وصف و خصال که ستایم؟
از خوی که گویم که بِه از خوی حسین است؟
.
حوران بهشتی همه در گلشن فردوس
بویند گلی را که در او، بوی حسین است
.
طوبی به چنان جلوهگری، روز قیامت
نظّارهگر قامت دلجوی حسین است
.
در معرکه چون دید فلک صولت او، گفت
نیروی علی، در یَد و بازوی حسین است
.
بوم و برت، ای کرببلا! دشت ختن گشت؟
یا این همه مشکین نفس از بوی حسین است؟
.
آخر همه را خوابگهی هست، در این خاک
از اوست سعادت که به پهلوی حسین است
.
این جا اگرش اهل جفا قدر نسنجید
آن جا همه سنجش، به ترازوی حسین است
.
«نظمی» گنهش، گر چه بُوَد بیش ولیکن
توفیق وی این بس که ثناگوی حسین است
#نظمی_تبریزی