🔶 #طفل_شیرخواره نشان مظلومیت #اباعبدالله 🔶
السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ.
و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول...
و نقل است كه وقتى أصحاب #امام_حسین و تمام نزديكانش به #شهادت رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين #امام_سجاد عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام #عبدالله_الرضیع كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود:
اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مىفرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى #رسول_خدا محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!.
گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود:
همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند.
در گذشته #علی و فرزندش #حسن كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند.
همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم.
واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم #مكه و #مدینه گرد آوردند.
سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم.
در ريختن خون من براى #ابن_زیاد كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند.
و #عمر_بن_سعد با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند.
و اين بخاطر مسألهاى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى:
يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند.
پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيدهام.
نقرهاى كه از طلا خالص شده، و من نقرهاى هستم كه فرزند دو طلا مىباشم.
چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم.
#فاطمه زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار #بدر و #حنین است.
ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده.
و او در روز احد يورش و حملهاى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد.
سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود.
اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند.
عترت نيكوى #پیامبر_خدا مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه.
علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مىپرستيد.
از ابتدا به بتها كينه مىورزيد و لحظهاى با قريش آنها را سجده نكرد.
دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت.
📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱
🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روایت #سیدالشهدا #سیدالشهداء
#کربلا #عاشورا #محرم
#طفل_رضیع #علی_اصغر #طفل_شیرخواره
مرثیه
جان به لب اصغروبر صورت جانان خندد،
ژاله برچهره واین غنچه گریان خندد،
تا که فزون نکند داغ علی اکبر را،
تشنه لب اصغر از آن بررخ جانان خندد،
شد کباب از اثر خنده او قلب رباب ،
طفل شش ماهه که دیده است بمیدان خندد،
هدفش بود درآغوش پدر جان دادن،
چون علی دید که شد مشکلش آسان خندد،
یا رب این تیر سه شعبه چه با اصغرگوید،
که از ره تحقیر به پیکان خندد،
میهمان بود علی اصغروعطشان جان دادن،
سنگ دل حرمله بسر غربت مهمان خندد.
سلام بر علی اصغر امام حسین علیه السلام
🍃✨ #آیت_الله_مجتهدی ره:
وقتی بعضیها از قبر بیرون میآیند، یک نفر جلوی آنهاست که میگوید بیا که تو را مژده میدهیم به کرامت و بهشت!
🌾دختری جهاز نداشت و تو رفتی جهاز او را تهیه کردی و حتی نگذاشتی کسی بفهمد. من همان [عمل تو] هستم.
🌾راه را برای او باز میکند و به بهشت میبردش. در دنیا، حتی یک نفر را هم که شده خوشحال کنید.
❣﷽❣
♨️ #دفتری_علی_اصغر_ع (3)
♨️ #روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
♦بر نور جمال پاک احمد صلوات
♦برعطر وجود حی سر مد صلوات
♦بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
♦برخاتم انبیاء محمدوآل محمد صلوات
( #دعای_فرج )
☇ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر
☇مهمان حسینیم بگو یا علی اصغر
☇این کودک شش ماهه گل باغ رباب است
☇پرپر شده درگلشن زهرا علی اصغر
☇ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید
☇چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر
☇طفلش مشماری که بود باب الحوائج
☇پرونده ما را کند امضاء علی اصغر
🔲 السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ..
المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ...
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ
⬅️بریم در خانه ی باب الحوایج ، شیرخواره ابی عبدالله ..
بریم کربلا...
کنار قبر شش گوشه ارباب بی کفن ...
اون آقایی که پایین پاش علی اکبر ع خوابیده...
آخ رو سینه اش علی اصغر ع ...
امان از دل حسین ...
یا حسین 3
⬅️در حالات میرزای قمی نوشتن گاهی 10 روز روضه میگرفت سفارش میکرد ..
میگفت هر 10 روز روضه علی اصغر رو بخونند ..
(گفتن آقا کسای دیگه هم بودند کربلا که شهید شدند.. علی اکبر بوده .. قاسم .. ابالفضل بوده چرا هر ده روز روضه علی اصغر (چرا؟؟))
فرموده بودند..برا اینکه علیاصغر مظلوم بود..
اونایی که تو کربلا بودن زبون داشتند.. از عطش ناله میکردند..
شمشیر داشتن جنگ میکردند..
اما علی اصغر شش ماهه زبون برای حرف زدن نداشت ...
آخ مرد جنگ نبود .. لباس رزم به تن نکرد..
تو آعوش ابی عبدالله پرپر شد..
🔰 بعد فرمودند اگه مشکل دارید اگه هر دری میزنید مشکلتون حل نمیشه..
روضه علی اصغر ع بگیرین ..
خیلی در خونه علی اصغر امام حسینو بزنید ..
امان از دل ابی عبدالله ..
بمیرم برا دل داغدارت یا حسین ..
🎇آی حاجت دارا... جوون دارا ..آی مریض دارا...
( یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..)
☆هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
☆جزخداوند به عمرم به کسی رو نزدم
☆روی دستم گل بی برگ و برم را کشتن
☆رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
☆حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
☆کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
⬅️(راوی میگه دیدم ابی عبدالله زیر عبا قنداقه ی خونی پنهان کرده ..متحیره)
آخ یه قدم سمت خیمه برمیداره دو قدم برمیگرده ..
(میگه اینقده دلم برای حسین سوخت منم براش گریه کردم)
با خودم گفتم چرا نمیره سمت خیمه ها ..
دیدم یه عده زن و بچه جلوی خیمه ها منتطرند .. چشم براهند علی برگرده ..
🍁بچه ها دست بابا خونی شده
🍁گمونم شیش ماهه قربونی شده
🍁عبارو طوری رو اصغر کشیده
🍁معلومه خیلی خجالت کشیده
⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند ..
این بدن مطهرو دفن کرد..
(یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..)
آقا جان زخمی ندیده بود این بدن ..
(فقط یه تیر خورد ،، )
نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،،
نخواستی خواهراش ببیننه ..
آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه ..
نخواستی عمه اش زینب ببینه ..
آقا جان ...
بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه...
دیگه حرف یه زخم نبود..
(تو ناحیه مقدسه داریم)
فرقةٌ بالسيوفِ ..
فرقةٌ بالرماح ..
فرقةٌ بالحجارةِ ..
فرقةٌ بالخَشَبِ والعصا ..
یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا
چه کردند با عزیز برادر زینب ...
◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان
◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست
⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
یا لیتنا کنا معک فافوز فوزا عظیما
دعا👇👇
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ
وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِه
ِوَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
وَ الفائزینَ بلِقائه
🔰جهت شادی روح امام و دو فرزند امام علما صلحا شهدا
گذشتگان علی الخصوص گذشتگان این جمع و بانی محترم مجلس
بخوانید رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات
🔰#تاریخ_به_افق_کربلا
🏴روز ششم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟
🌾حصین بن تمیم با چهارهزار نفر، حجازبن ابجر عجلی با هزار نفر و یزیدبن حارث با ۸۰۰ نفر وارد کربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپیوندند و موافق بعضی از روایات، پیوسته لشکر آمد تا به تدریج تعداد سپاه عمربن سعد به ۳۰ هزار سوار نفر رسید.
🍂در این روز بود که ابن زیاد میان خود و اردوی عمربن سعد سوارانی تیزرو گماشت که پیوسته اخبار را گزارش میدادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهـ گاهواره ات اۍ هُرم التھاب؛ بخواب . .
[WWW.FOTROS.IR]ma98061505.mp3
9.74M
🏴#شب_هفتم_محرم
#حاج_محمود_کریمی
#لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا
#زمیـــــنه
نوحه#،
لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا
موقع خواب حالا اما نه به زیر خاک
لالایی چه شیرینی روی ابرا بنشینی
خوابای خوب ببینی اما نه به زیر خاک
لالایی گل زهرا عمو بیاد از صحرا
آب بیاره سقا اما نه به زیر خاک
لالا گل یاسینم گل پس شیرینم
دومادیتو میبینم اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک
لالایی گل مریم میبری زقلبم غم
قدکه میکشی کم کم اما نه به زیر خاک
لالایی عزیز جونم نور چشم گریونم
شمع شبهای خونم اما نه به زیر خاک
لالا گل بارونی لالایی پریشونی
گفتم میری مهمونی اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک
علی لای لای علی لای لای علی لای لای
لالا لالا لالایی گل پونه قناریِ بی آب و دونه
خدا خودش روزی رسونه علی لای لای
مادر تو بدون شیره این لبِ یا این که کویره
گریه نکن صدات میگیره علی لای لای
علی لای لای علی لای لای علی لای لای
تیری که خورد به چشم ساقی با حنجرت کرده
تلاقی چیزی ازت نمونده باقی علی لای لای
حرمله میخنده عزیزم دل منو کنده عزیزم
سرت به مو بنده عزیزم علی لای لای
علی لای لای علی لای لای علی لای لای
لالایی چه شیرینی روی ابرا بنشینی
خوابای خوب ببینی خوابای خوب ببینی
کانال مداحی محرم ایتا👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram