eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6016980991053138581.mp3
1.29M
‍ طشت گذاری دولانین طشت عزانین باشینا فاطمه مشتریدی گؤزیاشینا آغلیون تشنه فرات اوستونده آقامین الده ئولن قارداشینا جان فدا عرصه ده تنها آقاما آغلیور نهریله دریا آقاما مشکه باخدوقجا دیون یا سقا مشک شرمنده دی عباس آقاما آقاما خیمه یولون باغلادیلار ئورگین تیر غمه داغلادیلار ائشیدن وقتده سوسوز ئولمگینی تشنه لر حالینه قان آغلادیلار ساخلیون مد نظر محنتوزی یقین عباس بیلر نیتوزی منصبی باب الحوایج آقادی تئز برآورده ائدر حاجتوزی شعر از عباسی ممعروفان
هدایت شده از اشعار مناجات باخداواهلبیت(رمضان المبارک)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲لبَّیک اللّهمّ لبَّیک 🕋لبَّیک لا شریک لک لبَّیک 🤲إنّ الحمد و النّعمة لک و الملک 🕋لا شریک لک لبَّیک
امام_حسین کعبه_وکربلا گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترم تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خون خدا می جوشد از بام و درم کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم کعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده اند تو کجا و من کجا تو دیگری من دیگرم کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ای است آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا منم در خیمه گاه و قتلگاه سعیِ هفتاد و دو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرن ها جوشد ز دامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم کعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان من من همانا بر تمامِ آفرینش محورم ناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باش تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست چند می گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کلّ آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللّهیم من هم آغوش ابوالفضل و علیِّ اکبرم مضجع العشّاق فرموده علی نام مرا شاهدم این دامن سرخ شهادت پرورم اشگ زهرا ریخته در دامن گلزار من عِطر جنّت می دمد از لاله های پرپرم ذره ای از خاک من، درد خلایق را دواست خون ثارالله می جوشد زهر نخل ترم اینکه می بوسند با هم انبیا و اولیا دست عبّاس است کافتاده به خاک معبرم گر چه در قلبم فرات و دجله می جوشد مدام آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین از رباب و حنجر خشک علیِّ اصغرم نخل «میثم» نخله ای باشد ز نخلستان من بیت بیت آتشین آن بود برگ و برم
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات صداى روضه شما را کشیده تا اینجا یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا حسین گفتن ما مسلمیه هر سال نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا صداى پاى محرم به گوش مى آید حسین قافله ها را کشیده تا اینجا بنى گفتن یک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا سخن ز موى پریشان زینب کبرى امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش که نامه هام شما را کشیده تا اینجا عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانۀ آوارگى ارباب است قاسم نعمتی 🌴🖤🌴🖤🌴
وقتی نَفَس از سینه بالاتر نیاید جز هِق‌هِق از این مردِ غمگین بر نیاید خیلی برایِ آبرویم بد شد اینجا آنقدر بد دیدم که در باور نیاید در را خودم بر رویِ دشمن باز کردم گفتم به طوعه تا که پشت در نیاید سوگند خوردم در مدینه بعدِ زهرا خانومِ خانه پشتِ در دیگر نیاید دیر است اما کاش می‌شد تا عقیله شهرِ تنور و خار و خاکستر نیاید بر پُشتِ دستم می‌زنم دیدی چه کردم هرکس بیاید مادرِ اصغر نیاید ای کوفه باتو آرزویم رفت از دست بی آبروها آبرویم رفت از دست در کوچه‌ها بر خاکها رویم کشیدند در را شکستند و به پهلویم کشیدند در پیشِ زنهاشان غرورم را شکستند با پا زدنهاشان غرورم را شکستند از بس که زخمم می‌زدند از حال رفتم بینِ جماعت بودم و گودال رفتم عمامه‌ی من را که غارت کرد نامرد با نیزه‌ای آمد جسارت کرد نامرد دو کودکم دیدند بر جانِ من اُفتاد دو کودکم دیدند دندانِ من اُفتاد طفلانِ من دیدند طفلانت نبینند آقا جسارت را به دندانت نبینند با سنگهای خود سرِ من را شکستند انگشتِ بی انگشترِ من را شکستند ای کاش می‌شد لحظه‌ی آخر  نیاید یا ساربان دنبالِ انگشتر نیاید وای از دلِ زینب چه می‌آید سرِ او وقتی که انگشتر زِ دستت در نیاید یا لااقل دنبالِ این هشتاد خانوم نامحرمی با خیزرانِ تَر نیاید بالا سرت وقتی که گودالت شلوغ است هرکس بیاید کاشکی مادر نیاید حسن لطفی
‍ ‍ مسلم به حضرت علیه السلام مسلمم من سفیر حسینم بیشه حقده شیر حسینم اهل کوفه کمنده سالوبلار قاچمارام من اسیر حسینم ای منیم سروریم یا حسین گل حجت داوریم یاحسین گل بی وفالر منی ئولدورولر یولدادی گوزلریم یاحسین گل گلمسن مسلمه کیم ویرر سس قالمشام کوفه شهرینده بی کس گردنیم قالدی جلاد الینده ای باشیم صاحبی هارداسان گل عاشق خسته دلداری سسلر بی قرارم دلیم یاری سسلر مسلم بن عقیل عاشقانه جان ویرنده علمداری سسلر آی منیم یاوریم آی ابوالفضل قالمشام من غریب آی ابوالفضل مسلمی قبلیه دوندرن یوخ باشیوه گل دولانم ابوالفضل (اوچ نفرین جنازه سین اوجایردن یخدلار یره، بیری امام جواد علیه السلامدی راوی دییر کوچه دن رد اولوردم گوردوم دامن اوستوندن بیر عده قوش انیر قالخیر کنیز دن خبرآلدم اودامدا نخبروار جواب ویردی مگر خبرین یوخدی فاطمه بالاسنین جنازه سی گون قاباقندا قالب ملعونه همسری زهر ویرمیشدی جنازسین قویموشدی دامن اوستونده اله کی بولدی مردم خبردار اولدولار امام جوادن جنازه سین دامن اوستوندن آتدی یره ایکمجی جنازه جناب مسلمون جنازه سیدی دارالعماره نین اوستونده اول باشین بدنینن آیردلار آتدلار یره دالسیجا جنازه نی آتدیلار یره اوچومونجی جنازه کیمیدی) گوردی باش آچخ قولسوز آتدان یخلیر سقا تاب ایتمدی بو حاله خاتون بهشت آرا رد اولجاق آت اوستوندن عباسی دوتوب زهرا گلدی عباس آدی سو صحبتی یاندی اورگیم گوزده حی جلوه لنوب کرب وبلا میدانی گوردی عباسی باسوب باغرنا اسلام علمین مشکی ساقدی هله ایستیر چخا نخلستانی چخدی امانجه چخماق نه صاق ال وار نه صول ال نجه چخسون هارا گیتسون یارادی هریانی حرمله ایتدی کمین گوردی عجب فرصتدی اوخلارینان سچیب اوچ شعبه لی بیر پیکانی سجده آثاری اولان آنی نشانه دوتدی گوردی نه واردی حریفین الی نه قلخانی اوخ دیوب قالدی هدفده یازیرام یازهرا سن کی اوردیدون ئورون گورموسن اول بحرانی ال اگر اولسا مین اوخ دیسه ده انسان چخادار ال اگر اولماسا بیر اوخدا یخار انسانی گوردولر ام بنین اوغلونی مشکلده قالوب اشک آخور مشکه باخور ضعف دوتوب اعضانی ایکی دیز دوتدی اوخی باشینه ویردی حرکت دوشدی عمامه عیان اولدی سر عریانی گور سپرسیز باشا نیلر دیه بیر آهن عمود قالدی بیر حاله دولوب گوزلرزنه القانی یل اسوب گوزلرینین قانینی پرچم سیلدی گوردی مشکینده سویوخدی اوجالوب افغانی دیدی گل سیدی شرمنده علمداریوی تاپ یخلدی سقا یره باش یارالی قان گلور اوسسلنور یاحسین داده اوخ وران گلور یاحسین یاحسین گل هرایه هارداسان گلدی زهرا ننم کربلایه هارداسان گوزل آقام ئوز آقام واراورکده سوز آقام من سنسیز دوزنمیرم سن بودرده دوز آقام حیدر اوپن الره دوشمن وردی گوز آقام آختاریردیم بوحالی هرگئجه گوندوز آقام وای منه وای منه وای ربابه وای منه گل یولون گوزلورم گوزلریم قربان سنه بانوای استاد سید محمد عاملی اردبیلی👆👆
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبا و شنیدنی 🎤 باصدای 🎼 آرزو دارم بمیرم عرفه کربلا •┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈• کانال روضه دفتری 👇تلگرام وایتا ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
4_443692751859482780.mp3
2.32M
مدح اباعبدالله الحسین ع استاد شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین... مدرس
‍ روز و شب دارم دعا           آرزومه ای خدا        دیدن شیش گوشه ی کرببلا همه رفتن کربلا              به دیار نینوا          اسم من از قلم افتاده خدا من و این دیده ی تر        من و قلب پرشرر     من و یک عکس ضریح کربلا حرم اربابم حسین       صحن بین الحرمین      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم همه سوز و ساز من         اینه امتیاز من       که غلام و سینه چاک زینبم میرسه تو هیئتا         به مشام جان ما      بوی دلنواز یاس از علقمه بَه! که چه غوغا میشه    محشری بر پا میشه    شب جمعه کربلا با فاطمه چی میشه روز جزا           به سپاس گریه ها          ما بشیم از همه آدما جدا مست شاه نینوا            جای جنت خدا           ما بشیم ساکن کوی کربلا 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 # اجرای سبک: 🎤بانوای مداح اهل بیت ( ع) # استاد _ کربلایی _ محسن _ اخوان # التماس دعای فرج 🙏🙏🙏🙏 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
4_5940805803278599499.mp3
1.05M
‍ ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام 🎤 مهدی سماواتی97 *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. 🥀