.
#روضه_حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالایی عموش بیاد،مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه ی عمو ،خدا کنه به هوش بیاد
لالایی باباش بیاد، سوار ذوالجناش بیاد
صدای خنده گلم ،برای عمه هاش بیاد
لالایی بارون بیاد، خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد
▪️وقتی بچه خوابه،میدونی چرا خوابه؟ شکمش سیره،گرسنه اش نیست،خدا کنه همه بچه ها خواب باشند امشب،میدونی چرا خوابه؟تشنه اش نیست،میدونی چرا خوابه؟ تازه تو بغل مادرش بوده، بچه ای رو نیم ساعت دست به دست کنی بیدار میشه،یه ساعت هرکی تو خیمه بغلش کرد،آروم نشد.
لالایی بارون بیاد؛ خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد
همش گفتیم بیاد،بیاد،حالا این یکی نیاد،چی نیاد؟
لالایی خزون نیاد، حرمله با کمون نیاد
آتیش به جونمون بسه، آتیش به خیمه مون نیاد
▪️ناله میزنی بگم؟یا بچه رو حسین عمودی گرفته که لشکر ببینه،یا بچه رو دو دست گرفته بغل کنه،خداحافظی کنه،در هر دو صورت:
لالایی خدا کنه ،تو خیمه سرصدا نشه
هرچی میخواد بشه بشه، سر از تنت جدا نشه
وای…حسین..
اینی که مقتل میگه:
فذبحوه من الأُذن الی الأُذن
یه بچه شش ماهه رو در نظر بیار،ببین از گوش تا گوش چقدره،ببین یه سر اگه از گوش تا گوشش بریده بشه،چی میمونه؟وای حسین…شماها مَردید،این همه سال گذشته،من دارم برات تعریف میکنم،داری گریه میکنی،حالا ببین مادر چه کرده کربلا، فذبحوه من اذن الی اذن،می خوام یه جایی ببرمت،شب هفتم،خیلی از مریض ها التماس دعا گفتند،آورد علی رو پشت خیمه ها،بمونه حسین چه بلایی سرش اومد،بخدا روضه علی اصغر پاره شدن گلو نیست،اینها پاره گلو زیاد داشتند،روضه علی اصغر اینه،کسی که تکلیف عالم رو معلوم میکنه،کارش به جایی رسید،هی یه قدم میرفت،برمیگشت،متحیر،یه نگاه میکرد،میدید زنها جلو در خیمه اند،رفت پشت خیمه،نشست رو خاک،بچه رو آروم آروم گذاشت،دید علی دست انداخته تیرو گرفته،تیر و کشید بیرون،سر داره جدا میشه،سر و آروم آروم کنار بدن گذاشت،حسین…….
نماز صبر خوند،استعینو بالصبر و الصلوة
تا اومد علی رو بذاره،الله اکبر،اومد آروم سرُ چسبوند،به بدن،پارگیِ گلو پیدا نشه،مادر داره میاد،رباب خودش رو رسوند،یه نگاه به علی کرد،میخوام یه حرفی بزنم باید ناله بزنی،داد بزنی،ان شاءالله که گلوی بریده رو ندید مادرش،حنجر بریده رو ندید،حسین سر رو یه جوری گذاشت،مادر نبینه سه شعبه چه کرده،ای وای،می خوام از رباب بگم،اولشم گفتم،اینجا،حنجر بریده ندید،ندید،میدونی کی حنجر بریده دید
▪️لااله الا الله،راوی نقل میکنه،میگی وقتی داشتن با چوب میزدن رو لبها،دیدن یه زنی از تو اُسرا دوید،رفت،سر حسین رو بغل کرد،دید رگُ بریده،چقدر بریزه تو خودش،دید دیگه الان وقتشه،یه دل سیر ناله بزنه،سر بریده رو بغل کرد،رباب برات بمیره،حسین…….
#شیر_خوارگان
#شیرخوارگان
#شب_هفتم_محرم
.👇
.
هدیه به حضرت رباب. حضرت خدیجه. حضرت آمنه. حضرت ام البنین حضرت فاطمه صلوات
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
#زمینه
#شور
#واحد
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر_ع
بند اول
علی جون
می بینی پر از غصه و اضطرابم
علی جون
منم مثل تو تشنه ی جرعه ابم
علی جون
غم تشنگی تو میده عذابم
لالابی
بخواب ای گله خوشگله من
لالایی
بخواب ای عزیزه دله من
لالایی
بخواب عمر من حاصله من
لالایی. لالایی لالایی. لالایی. لالایی. لالایی
بند دوم
خدایا.
چی میشه که چند قطره بارون بیاره
خدا یا
آخه اصغرم تاب موندن نداره
خدایا
می ترسم من و دیگه تنها بزاره
می ترسم
که غنچم بشه پر پر اخر
می ترسم
بشم بی علی اصغر آخر
می ترسم
عزیزم بشه بی سر آخر
می ترسم.
لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی
بند سوم
می بینی
بابات دیگه چاره نداره علی جون
غم تو
داره گریمو در میاره علی جون
رو دستم
تو موندی با حلقوم پاره علی جون
رو دستم
همش در پی رفتنی تو
رو دستم
داری دست و پا می زنی تو
عزیزه
دلم داری جون می کنی تو
علی جون
هنوز یادمه خنده ی آخره تو
علی جون
چراروی نی بند نمیشه سر ه تو
علی جون
هنوز می چکه خون از اون حنجره تو
می خنده
بهم حرمله بین لشگر
می خنده
از این شاده که هستی بی سر
می خنده
به چشمای غمگینه مادر
شعر. کاری مشترک
#رضا_نصابی✍
حسین جبرئیل نژاد دلجو✍
#شیرخوارگان
.
.
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
توی خیمه ها رباب ، شده خیلی نگرون
واسه بچش میخونه ،لالایی با دل خون
هرکاری که میکنم عزیزمن نمیخوابه
خیلی گرمش شده بچم تشنه ی جرعه آبه
بچم و نبر حسین بیرون خیمه آفتابه
چرا بارون نمی باره آسمون
شیرخارمون نداره دیگه توون
لالا لالا لالالالا لالایی
...................................................
#بند_دوم
اینجوری نگام نکن،قربون نگات علی
التماس دشمن و ،میکنم برات علی
آرزوم موند تو دلم یه بار بگی به من بابا
حالا روی دست من سرت شده از تن جدا
باچه رویی ببرم تور علی به خیمه ها
سرتوشد به یه پوستی آویزون
اناالله والیه راجعون
لالالالا لالالالا لالایی
#بند_سوم
پر غنداقت و من ،توی آغوش میگیریم
اونقدر لالا ، میخونم تا بمیرم
زیر آفتاب صورتم بی تو علی سوخت عزیزم
نانجیب من و که دید فکر کرد که مادر کنیزم
تا ابد از فراق تو پسرم اشک می ریزم
جشن یک سالگیت و من میگیرم
تا ابد از عشق تو من اسیرم
لالالالا لالالالا لالایی
___
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
کمی آهسته برو ، شبه پیغمبرمن
دل من پیش توئه، علی اکبر من
برو میدون پسرم خدا بشه پشت وپنات
لحظه های آخری عوض شده طرز نگات
تومیشی فدای من منم میشم بابا فدات
لب خشکت و می بوسم اکبرم
اضطرابی افتاده توی حرم
علی اکبر علی اکبر پسرم
.................................................
#بند_دوم
خون روی سرتو ، ریخته شدروی چشات
مسیرت عوض شدو، رفتی پیش دشمنات
بین اون نانجیبا گیرافتادی تو پسرم
اومدم بالا سرت شبیه یک محتضرم
عصای پیری من بودی علی اکبرم
دونه های تسبیه من شدجدا
رو زمین کربلا پخش وپلا
علی اکبر علی اکبر پسرم
___
#واحد #شب_تاسوعا
مشکت و رو دوشت بگیر، برو ای برادرم
می شینه منتظرت ، توی خیمه دخترم
می بینی که از عطش خشکه لبای اصغرم
برو عباس زود بیا امید این اهل حرم
توی کربلا شدی عزیزمن آب آورم
چش به راهه توئه چشمای رباب
داره امید که میای بامشک آب
عباس من عباس من داداشم
#بند_دوم
حرمله امیدت و ،ناامید کرده چرا
چی شده علمدارم،افتادی روی خاکا
بی تو دشمن میکنه چشماش و به خیمه ها تیز
تا الان رقیه حتی نشنیده لفظ کنیز
این سنان دائم الخمر داره خیلی چش هیز
ضربه ی عمود روفرقت کاری شد
چه قدر از تن تو خون جاری شد
پاشو عباس پاشوعباس داداشم
___
#واحد #شب_عاشورا
شب عاشورا همش، شبای مناجاته
هرکسی شهیدبشه،پای تو سعادته
یه جوره دیگه رباب علی رو میگیره بغل
میگه قاسم شهادت برام شیرینترازعسل
میریزه از چشای اکبر تو همش غزل
مکن ای صبح طلوع داداش غریبی
برای اهل وعیالت حبیبی
امون از این غریبی و جدایی
.............................................
#بند_دوم
چه قدر سخته برام ،من باتو ودا کنم
حنجرت رو می برن ،من فقط نگا کنم
سرت و بالا بیار تا که ببوسم حنجرت
جدایی سخته برام فدای کهنه پیرهنت
الهی که نبینم نیزه میره تو دهنت
تو غریب مادرم هستی حسین
خیلی فکرمعجرم هستی حسین
امون از این غریبی و جدایی
____
#واحد #شام_غریبان_امام_حسین
توی گودال عزیزم ، شلوغه دوروبرت
داره میرسه بگوش،یا غریب مادرت
پیش چشمام چه قدر نیزه زدن روی پرت
پیش چشمام با عصا میزنه روی بدنت
پیش چشمام شده غارت عزیزم انگشترت
باکف پا میزنن رو دهنت
دریدن گرگا عزیزم پیرهنت
قتلگاه یا قتلگاه یا قتلگاه
#بند_دوم
روی خاک کربلا ، دلیل ماتم شدی
واسه دِرهمی داداش، چه قدر درهم شدی
حلالم کن که توی گودال غم گیرافتادی
حلالم کن زیر تیغ و دشنه ها تو جون دادی
تورو میزنن داداش قصد ثواب
من و میزنن توی بزم شراب
کربلا یاکربلا یا کربلا
_
#شیرخوارگان
#شیر_خوارگان
#رسول_ملکی_حسرت✍
👇
.
#زمزمه #شور_روضه
#شب_هفتم_محرم
🔹 حضرت علی اصغر علیه السلام
____
لالایی ، غنچه ی پرپرم
از رو نی نیفتی پسرم
قرار بود عصای دستم شی
نگا کن خم شده کمرم
گهواره ات ، رو اینا شکستن
سرت رو ، به روی نی بستن
میترسم بیفتی رو زمین
آخه این نیزه دارا مستن
(لالا ، عزیز دلــم)
____
خدایا چه کنم با این غم
کاش از تشنگی جون میدادم
تا بودی نداشتم شیر اما
حالا که آب خوردم شیر دارم
رو دستای بابا جون دادی
از اسمت ترسیدن زیادی
ناله ی بابات تا بلند شد
یک لشکر کردن باهم شادی
(لالا ، عزیز دلــم)
____
#زمزمه #شیرخوارگان
#شور
#حضرت_علی_اصغر
#محرم۱۴۴۵
#میلاد_پرازده ✍
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram
👇👇
✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫
✨💫✨💫
💫✨💫
✨💫
💫
برای: #شب_هفتم_محرم
سبک: #زمینه_شور_احساسی
متن: #خیمه_به_خیمه_همه_جارو
به قلم: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
💫✨💫✨💫✨💫
بند ۱
خیمه به خیمه همه جارو برا آب گشتم
آبی پیدا نشده گل پسرم گریه نکن
حتی یک قطره ی آب برای تو کافیه
ببین حال و روزمو من پدرم، گریه نکن
لالایی ... لالایی بخواب باباجون گل پسرم
لالایی ... آبی نمونده علی قربونت برم
لالایی ... گریه نکن دیگه علی اصغرم
روزدم، رومو زمین زدن ببین عدو میخنده
دست و پانزن بیشتر از این نکن منو شرمنده
/// ای گلم علی،لالایی///
💫✨💫✨💫✨💫
بند۲
میخواستم اکبر بشی این آرزو از بین رفت"
رو زدم آب بگیرم این آبرو از بین رفت
دیگه کار از کار گذشت شکوفه سر وا کرده
اصغرم با یه دونه تیر تو گلو از بین رفت
لالایی ... لالایی لالایی لالایی لالایی
لالایی ... لالایی لالایی لالایی لالایی
لالایی ... چه زود خوابیدی روی دست بابایی
رفتی به سوال های یک حرم اضطراب چی بگم؟
رو به رو شدم وقتی با مادرت رباب چی بگم؟
/// ای گلم علی،لالایی///
💫✨💫✨💫✨💫
#نذر_فرج
#شب_هفتم
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram