eitaa logo
مداحی و اشعار مناسبتی
3.1هزار دنبال‌کننده
236 عکس
342 ویدیو
139 فایل
آموزش تخصصی مداحی و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها خادم کانال: @Y4mahdi_313 تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
Taksavare-Karbala-HAMID-NAZARI-6.mp3
7.06M
🎧 سنتی جانسوز | زینب ای زینب 🎤 حاج حامد نظری @madahionline_313
shahide_gomnam.mp3
2.01M
🎧 واحد | شبای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره 🎤 کربلایی مجتبی رمضانی @madahionline_313
هر که با خاک درت کام لبش بردارد از همان کودکیش چشم به کوثر دارد اولین آرزویم هست همانی باشم که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد چند صد حج پیادست ثواب آنکه قصد پا بوسی شش گوش تو در سر دارد پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند این چه شاهی است مگر این همه نوکر دارد چشم هایم شده چون شاخه ی پر باری که چار فصلش زغمت میوه ی نوبر دارد هر که بر داغ تو نگریسته پیغمبر نیست گریه بر توست مدالی که پیمبر دارد تکیه بر نیزه ی غربت زدی و فرمودی چشم غارت به حرم این همه لشکر دارد خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید کین هلال سر نی آمده دختر دارد @madahionline_313
هزاران جمعه رفت و نیست دیگر باورم بی تو نگـردد بـاز صبح جمعـه ای، چشم ترم بی تو دوایش را نمی خواهم شفایش را نمی‌خوانم اگر عیسی ابن مریم پا گذارد بر سرم بی تو ز هنگام ولایـت پیشتـر هـم بـود معلومم که باشد تلخ تر از زهـر، شیر مـادرم بی تو ز هر رکن حرم، سنگ ملامت بر سرم بارد اگـر یکبـار بـر دیـوار کعبـه بنگرم بی تو بـه امید ظهورت  زنـده بودم، زندگی کردم الهـی جـان نیاید لحظه ای در پیکرم بی تو سزد تا همچو شیطان رانَد ابراهیم با سنگم اگـر در حجـر اسماعیل هم رو آورم بی تو بـه صبح جمعـه سوگند ای امید روزهای من غروب جمعه گـردد شـام غـربت باورم بی تو به روح مادرت زهرا به دست خود کنم دورش اگر روح الامین چـون روح آید در برم بی تو بیا یابن الحسن صبحی بدم بـر شـام هجرانم کـه شب هـا از چراغ انجمن، تنها تـرم بی تو (عج) @madahionline_313
مهدی رسولی .mp3
2.99M
🎧 مناجات | من اومدم بگم فقط که 🎤 حاج مهدی رسولی (عج) @madahionline_313
کرمانشاهی۱۲.mp3
5.02M
🎧 سرود مناجاتی | با آفتاب قرار مدارمو گذاشتم 🎤 حاج امیر کرمانشاهی (عج) @madahionline_313
نریمانی ۸.mp3
7.29M
🎧 مناجات | از انتظار تو خبری نیست در دلم 🎤 سید رضا نریمانی (عج) @madahionline_313
ninava.ir1_.mp3
8.32M
🎧 زمینه | تشنگان حرم عشق همه گوش کنید 🎤 حاج مهدی منصوری (علیه السلام) @madahionline_313
shafe-1.mp3
7.45M
🎧 زمینه | جانسوز 🎤 کربلایی مجید رمضان زاده (علیه السلام) @madahionline_313
Majid Banifateme - Eyde Ghadir 3 (128).mp3
3.16M
🎧 سرود | بخدا برای عشقت یا علی 🎤 سید مجید بنی فاطمه @madahionline_313
ninava.ir-29.mp3
7.49M
🎧 شیعیان ماه غم و موسم ماتم آمد 🎤 حاج عباس مفتاح @madahionline_313
غزل مثنوی غدیر قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم برکه‌ای رود شد و موج شد و دریا شد با جهاز شتران کوه اُحُد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دست در دست خودش یک‌تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن مأذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت: این‌بار به پایان سفر می‌گویم بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌ست کهکشان‌ها نخی از وصلۀ نعلین علی‌ست گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم؛ دستش هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما واژه در واژه شنیدند صدا را اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام شاعر: سید حمید رضا برقعی @madahionline_313
ویژه شهادت امام باقر علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم   پیداکه  شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم 🗣 قاسم نعمتی (ع) (ع) (ع) @madahionline_313