eitaa logo
مداحی و اشعار مناسبتی
3.1هزار دنبال‌کننده
235 عکس
338 ویدیو
139 فایل
آموزش تخصصی مداحی و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها خادم کانال: @Y4mahdi_313 تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زینب (سلام‌ الله علیها) چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه می‌زدند که برخیز دریغ و درد، چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایۀ سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه، سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که می‌خواند فی البداهه و می‌ریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی (ع) @madahionline_313
◼️ آمدن إمام سجاد علیه‌السلام برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام و شهدای کربلا... ⚡️ خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود... در نقل‌ها آمده است: بعداز که گذشت سه روز از عاشورا وقتی که بنی اسد، بر بالای بدن پاک و مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام رسیدند، او از روی نشانه های امامت و نوری که از او ساطع می‌شد، شناختند. دور پیکر امام علیه‌السلام را گرفتند و شروع به گریه و زاری در اطراف او کردند. و حاوَلوا تحريكَ عضوٍ من أعضائه، فلَم يَتمكّنوا. ▪️سعی کردند یکی از اعضای او را جابجا کنند، اما نتوانستند. یکی از آنها گفت: چگونه ما می توانیم این بدن‌ها را دفن کنیم؟! ما از کجا می‌دانیم که هر جسد از آن کیست؟! و هُم كما تَرونَ جُثثٌ بلا رؤوس، قد غَيّرتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ ▪️خودتان هم می‌بینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و خورشید، وضعشان پریشان کرده است. 🔻در همین حینی که مشغول صحبت باهم بودند، سواری را مشاهده کردند که نزدیک آن ها می آمد و نقاب بر صورت زده بود. آن ها _به گمان اینکه این سوار از بنی امیه است _ از اجساد فاصله گرفتند و دیدند که آن مرد از اسب پیاده شد و در حالی که کمرش، منحنی شده، آرام آرام از کنار اجساد، رد می‌شد؛ حتّى إذا وَقعَ نَظرَهُ على جسدِ الحسين رَمَى بِنَفسِه عليه، و احتَضَنه، و جعلَ يَشمّه تارةً، و يُقبّله أخرى، و هو يَبكي و قد بَلّ لِثامُه مِن دموع عينيه، ▪️تا اینکه که چشمش به بدن امام حسین علیه‌السلام افتاد ، پیش آمد و خود را بر آن انداخت ، آن را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریه کردن.گاهی آن ها را می بوسید و گاهی آن را می بویید. آن قدر گریه کرد تا نقاب چهره اش، خیس از اشک شد و می فرمود: «يا أبتاه بِقَتلك قَرّتْ عيونُ الشّامتين، يا أبتاه بِقتلك فرُحت بنو أميّة، يا أبتاه بعدك طالَ حزننا، يا أبتاه بعدك طالَ كَربنا» ▪️پدرجان! با کشتن تو، چشم های مردم کوفه و شام، روشن شد. پدرجان! با کشتن تو، بنی امیه خوشحال شدند. پدرجان بعد از تو اندوه ما طولانی است و غصه هایمان تمامی ندارد. 🔻سپس رو به بنی اسد کردند و به آنها فرمودند: چرا دور و بر این اجساد ایستاده‌اید؟ گفتند: ما آمدیم آن را تماشا کنیم. حضرت فرمود: قصد شما چه بود؟ آنها گفتند: بدان ، ای برادر ، اکنون ما آنچه را در دل خود داریم در مورد آن جنازه ها به تو می گوییم. ما آمده‌ایم تا جسد امام حسین علیه‌السلام و اصحاب او را به خاک بسپاریم و مشغول این کار بودیم که تو از دور نمایان شدی و ما به گمان اینکه تو از اصحاب بنی امیه هستی، دست از کار کشیدیم. 🔻سپس امام علیه السلام ، خطی را روی زمین کشیدند و رو به بنی اسد کرده و فرمودند: اینجا را حفر کنید. بنی اسد مشغول حفر شدند. سپس حضرت دستور دادند که هفده جسد را در آن حفره به خاک بسپارند. سپس کمی آن طرف تر خطی را روی زمین کشیدند و دستور دادند تا آن جا را حفر کنند و باقی جسدها را در آن به خاک بسپارند به جز یک جسد را... 📚مقتل الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم ص۴۶۶ (ع) @madahionline_313
astanevesalmagtal41.mp3
24.78M
⬅️ این فایل شامل: جسارت یزید ملعون به سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام، بررسی و معرفی روضه های تحریفی مجلس یزید، سخنان امام سجاد علیه السلام با یزید، به کنیزی خواستن دختر سیدالشهدا و دفاع حضرت زینب از او، خطبۀ حضرت زینب در کاخ یزید (ع) @madahionline_313
🌠☫﷽☫🌠 🏴کربلا خاک تو گلزار شهیدان می شود مقتل اجساد صد چاک عزیزان می شود 🏴قدر این اصحاب پاکم را بدان ای کربلا نور باران خاکت از اجساد آنان می شود  🏴این عزیزان را که بینی در قیام و در قعود بر فراز نیزه فردا رأس آنان می شود  🏴محفل گرم عزیزان مرا امشب ببین جای این محفل بپا شام غریبان می شود  🏴کربلا خاک تو را از خون خود رنگین کنم مقتلم دارالشفای دردمندان می شود 🏴در عزای من سیه پوشد همه کون و مکان زین غم و درد و مصیبت عرش لرزان می شود 🏴قطرۀ آبی نباشد بهر طفلان حزین ناله و فریادشان تا عرش یزدان می شود 🏴یادگار مجتبی قاسم ز جور اشقیا غرق اندر خون خود با چهر رخشان می شود 🏴پاره پاره غرق خون جسم علی اکبرم واژگون از صدر زین بر خاک غلطان می شود 🏴دست عباس رشیدم گردد از پیکر جدا تیر باران جسم آن سقای عطشان می شود 🏴کربلا از حالت عباس چون گویم سخن پاره آندم مشک او کز جور عدوان می شود 🏴عصر عاشورا زند دشمن چو آتش در خیام از شرارش عترت طاها هراسان می شود  🏴کودکان تشنه لب گریان به هر جانب روان زینبم دنبالشان هر سو پریشان می شود 🏴آه از آن ساعت که زینب بگذرد از قتلگاه خون روان از دیده اش در این بیابان می شود 🏴کس نباشد محرم سجاد من جز زینبم چون سر من بر سر نیزه نمایان می شود 🏴در اسارت خواهرم از کوفه تا شام بلا قافله سالار طفلان و اسیران می شود (ع) @madahionline_313
🌹بسم رب الشهداء والصدیقین🌹 🌟اسامے شهداے ڪربلا🌟 🖤 اسامے بزرگ مردانے ڪه در واقعه ڪربلا به شهادت رسیدند: ۱_حسین ابن علے ابن ابوطالب(ع) ۲_ عباس ابن علے ابن ابوطالب(ع) ۳_عبدالله ابن علے ابن ابوطالب ۴_ عثمان ابن علے ابن ابوطالب ۵_ عون ابن علے ابن ابوطالب ۶_ جعفر ابن علے ابن ابوطالب ۷_ علے (اڪبر) ابن حسين ابن علے ابن ابوطالب(ع) ۸_ علي (اصغر) ابن حسين ابن علے ابن ابوطالب(ع) ۹_ ابوبڪر ابن حسن ابن علے ابن ابوطالب ١٠- قاسم ابن حسن ابن علے ابن ابوطالب ١١- عبدالله ابن حسن ابن علے ابن ابوطالب ١٢- عبدالرحمن ابن عقیل ابن ابوطالب ١٣- جعفر ابن عقیل ابن ابوطالب ١٤- عبدالله (اڪبر) ابن عقیل ابن ابوطالب ١٥- عبدالله (اصغر) ابن عقیل ابن ابوطالب ١٦- عون ابن جعفر ابن ابوطالب (جعفر طیار) ١٧- عبدالله ابن مسلم ابن عقیل ١٨- حبیب ابن مظاهر ١٩- حجاج ابن مسروق جعفے ٢٠- حر ابن یزید ریاحے ٢١- حلاس ابن عمر راسبے ٢٢- حنظله ابن اسعد شبامے ٢٣- زاهر مولے عمرو ابن حمق ٢٤- زهیر ابن قین بجلے ٢٥- سالم ابن عمرو ٢٦- سعید ابن عبدالله حنفے ٢٧- سلمان ابن مضارب بجلے ٢٨- سوار ابن منعم ٢٩- سوید ابن عمرو خثعمے ٣٠- سیف ابن حارث ابن سریع جابرے ٣١- سیف ابن مالک عبدے ٣٢- هفهاف ابن منهد راسبے ٣٣- ضرغامه ابن مالک ٣٤- عابس ابن ابے شبیب شاڪرے ٣٥- عامر ابن حسان ابن شریح طائے ٣٦- عامر ابن مسلم عبدے ٣٧- ابو ثمامه صائدے ٣٨- عبدالرحمن ابن عبدالله ارحبے ٣٩- عبدالرحمن ابن عبدربه انصارے خزرجے ٤٠- عبدالرحمن ابن عروه غفارے ٤١- عبدالله ابن عروه غفارے ٤٢- جبله ابن علے شیبانے ٤٣- جابر ابن حارث سلمانے ٤٤- جابر ابن حجاج تیمے ٤٥- جناده ابن ڪعب انصارے ٤٦- جندب ابن حجیر خولانے ٤٧- عبدالله ابن عمیر ڪلبے ٤٨- یزید ابن مغفل جعفے ٤٩- ابراهیم ابن حصین ازدے ٥٠- ابو عمرو نهشلے ٥١- اسلم ترڪے ٥٢- عمار ابن حسان طائے ٥٣- عمرو ابن جناده انصارے ٥٤- عمرو ابن قرظه انصارے ٥٥- امیه ابن سعد طائے ٥٦- عون ابن عبدالله ابن جعفر ٥٧- انس ابن حارث ڪاهلے ٥٨- قاسط ابن زهیر تغلبے ٥٩- بریر ابن خضیر همدانے ٦٠- مالک ابن عبدالله جابرے ٦١- مجمع ابن عبدالله عائذے ٦٢- محمد ابن عبدالله ابن جعفر ٦٣- مسعود ابن حجاج ٦٤- مسلم ابن عوسجه اسدے ٦٥- مسلم ابن ڪثیر ازدے ٦٦- یزید ابن ثبیت عبدے ٦٧- نافع ابن هلال ٦٨- نعیم ابن عجلان انصارے ٦٩- وهب ابن عبدالله ڪلبے ٧٠- منجح ابن سهم (غلام ابا عبدالله) ٧١- جون (غلام ابوذر غفارے) ٧٢- شوذب (غلام شاڪر ابن عبدالله همدانے) ❣️رضوان الله تعالى عليهـم اجمعين❣️ (ع) @madahionline_313
✍ میاید از سرِ برزن خبر چه داغ و گران! مرا که کشت خبر، تا کند چه با دگران! خبر دهید که افتاده مادری و رواست که ایستاده ز غم جان دهند رهگذران خبر دهید که نامرد، پیش طفلش زد خبر دهید از اندوهِ دختری نگران زنی به خاطر حفظ حجاب سیلی خورد به دست سنگدلِ سفله ای که وای برآن شما که دیده و رنجیده اید! نقل کنید وگر که هیچ نیاید به چشم فتنه‌گران در آفتابِ جزا، مستحقِ عریانی ست قبیله‌ای که ندارد کسی حجاب درآن! @madahionline_313
✍ خودم دیدم که صحرا لاله گون بود زمین از خون یاران غرقه به خون بود خودم دیدم فضای آسمانها پر از انّا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را اگر چه در کنار نهر علقم ز گریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله می کرد خودم دیدم سر شک مادرم را مکن منعم اگر با این همه داغ زنم بر چوبه محمل سرم را گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوتر های معصوم همه سر زیر پرها برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت ز بی آبی همه پژمرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا به جرم عشق سیلی خورده بودند گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را خودم دیدم زمین دریای خون بود خودم دیدم که عالم لاله گون بود خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را خودم دیدم حسینم تشنه جان داد چه جانی بر لب آب روان داد خودم دیدم کنار نعش اکبر حسینم می زند بر سینه و سر خودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدند خودم دیدم طناب ظلم بستن             به دست و بازوی آن شیر زنها میان این همه گلگون کفن ها کنون من مانده ام تنهای تنها کنار قتلگه آمد به یادم که بی خود گشتم و از پا فتادم به رگ های برادر بوسه دادم به جای مادرم زهرا حسینم به رخساری که پیغمبر ببوسید مکرر حیدر صفدر ببوسید مزن با چوب خیزران بر لب او به پیش دختران و زینب او نمی بینی سکینه هست ناظر علی ابن الحسین هست حاضر اسیران را بر انظار بردند میان مجلس اغیار بردند علی بن الحسین و عمه اش را به بزم دون اسارت وار بردند گهی اندر سرباز بردند ز دشت کربلا آل محمّد (ص) به کوفه در بر خونخوار بردند (ع) @madahionline_313
[Ansarolhojah]Shab1Moharam1402.04.27-04.mp3
6.99M
🎧 شور | هله عاشقان که محرم است (محرم ۱۴٠۲) 🎤 کربلایی میثم رفیعی نژاد (ع) @madahionline_313
کوفه و اسارت یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده چشمان شور،آینه ات را نظر زدند در پیش خانه ی تو سرم را به در زدند در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد پنجاه سال پرده‌نشین..،کوچه‌گَرد شد تا پای ما به معرکه‌ای نامراد رفت خلخال دخترانِ حسین‌ات به باد رفت این کوفیان به نسل تو،گمراه  گفته اند خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد از بس که سنگ خورد حسین‌ات..،کبود شد نیزه نشین تو همه را پیر کرده است شکل سرش دو مرتبه تغییر کرده است این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت این حرمله کنار رباب تو آب ریخت از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه در بزم او نمک به غمِ جاری‌ام زدند با چوب‌دست روی لب قاری ام زدند کوفه که زیر پاش نهاد احترام را... باید خدا بخیر کند شهر شام را 🗣 بردیا محمدی (ع) @madahionline_313
✍ مقتل سیدالشهداء ◾️کس منزلتت ندید، بُغضاً لأبیک از کینه شدی شهید، بُغضاً لأبیک از هر طرفی بر بدنت سنگ زدند وقتی که شدی وحید، بُغضاً لأبیک... در نقل‌ها آمده است: وقتی‌که سیدالشهداء علیه‌السلام تنها شده بود و دیگر یار و یاوری برایش باقی نمانده بود،آمد و مقابل لشکر ایستاد و با صدای بلند فرمود: يا وَيلكم! عَلَى مَ تُقاتِلونَني؟! علَى حقٍّ تركتُه؟ أم علَى سُنّةٍ غيّرتُها؟ أم علَى شريعةٍ بَدّلتُها؟ ▪️واى بر شما! از چه رو با من می‌جنگید؟! آیا حقی را ضایع کردم؟ آيا سنّتى را در دين دگرگون كردم؟ يا شريعتى را واژگون آورده‌ام؟ آن لشگر نیز در پاسخ آن حضرت گفتند: بَل ُنقاتلك بُغضاً منّا لأبيكَ و ما فعَلَ بأشياخنا يومَ بَدرٍ و حُنين. ▪️بلکه ما به خاطر بغض و کینه‌ای که از پدرت در سینه داریم، و به خاطر آنچه که او در بدر و حنین بر سر پدران و بزرگان ما آورد، با تو می‌جنگیم؛ فلّما سَمِع کلامَهم بَکیٰ بُکاءً شدیداً ▪️ سیدالشهداء علیه السلام تا این جمله را شنید، به شدت گریه کرد. 📚مقتل ابومخنف، ص۸۴ 📚دمعة الساکبة،ج۴ص۳۴۰ (ع) @madahionline_313
فراق یار و جمعه به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی (عج) @madahionline_313
حضرت زینب (سلام الله علیها) ای سر ‌که در مقابل چشمان زینبی داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی ای سر بریده‌ای که تنت روی خاک‌هاست تو کشته‌ی غریب بیابان زینبی ای سربریده! بی‌سروسامانی‌ام ببین می‌بینمت که بی‌سر وسامان زینبی از چشم نیمه‌باز تو ای غیرت‌خدا معلوم شد هنوز نگهبان زینبی با اینکه نیزه‌ای به گلویت نشسته است اما هنوز قاری قرآن زینبی گیسوی درهمت سر نی فاش می‌کند آشفته‌ی رباب و پریشان زینبی پایین نی، مراقب طفلان تو منم بالای نی، مراقب طفلان زینبی @madahionline_313
[Ansarolhojah]Shab2Moharam1402.04.28-13.mp3
10.9M
🎧 مقتل | سر از بدنم که میشه جدا (محرم ۱۴٠۲) 🎤 حاج امیر کرمانشاهی (ع) @madahionline_313
بسم الله الرحمن الرحیم مصیبت اسارت اهل بیت عصمت و طهارت ◼️يـا لَلرِّجـالِ بَنـاتُ الطُّهْرِ قَدْسُبِيَتْ سَغْبي وَ عَطْشي وَ حَسْري مـا لَهـا اِتْبٌ ◼️وَ حُمِّلَتْ فَوْقَ اَقْتـابٍ مُكَشَّفَةً عَلي صِعـابٍ وَ دارَتْ حَوْلَهَا الرَّكْبُ ◼️اِنِ اسْتَغـاثَتْ لَهـا شَتْمٌ وَ مِرْزَبَةٌ وَ اِنْ بَكَتْ حَسْرَةً مِنْ فَوْقِهـا ثَغْبٌ 🔹اي مردان با غيرت دختران فاطمه اطهرعلیها السلام و بازماندگان عترت پيغمبر همه اسير و دستگير شدند بحالتي كه همه گرسنه و تشنه و حسرت‏ زده بودند و يك كهنه چادر نداشتند كه خود را از نامحرمان بپوشند. 🔹پس آن بي كسان را با روهاي باز بالاي جهاز شتران تندرو نشانيده و سواران و نيزه‏ داران دور ايشان را گرفته. 🔹هر وقت كه استغاثه مي‏نمودند ايشان را ناسزا و دشمنام مي‏گفتند و تازيانه بر آنها مي‏زدند و اگر از روي حسرت بر حال خود گريه مي‏كردند كعب نيزه بر سر و روي آنها مي‏زدند. 📚 دیوان مراثی مرحوم حاج محمد کریم کرمانی اعلی الله مقامه (ع) @madahionline_313
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب بیا (عج) (ع) @madahionline_313
اسارت حضرت زینب (سلام الله علیها) از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست کافی است بزم سوختگان را شراره ای سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر در دست زینب است گریبان پاره ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره ای چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد از بحر بر کنار نگردد کناره ای با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره ای جایش به روی صورت من درد می گرفت میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره ای (ع) @madahionline_313
امام حسین (علیه السلام) به تاخت میرود و از خزان خبر دارد به تاخت میرود انگار بار سر دارد گمان کنم که ز نعش پرنده آمده است و پای مرکب او را ببین که پر دارد تمام شادی دنیاست در دلش انگار میان توبره اش تکه های زر دارد چرا ز توبره اش خون تازه میریزد و خون کیست که روی زمین اثر دارد چرا به سمت تنور است مقصدش هیهات تنور خانه چرا همچنان شرر دارد به ساق عرش نگاه ملائک افتاده است به آن تنور چرا مصطفی نظر  دارد دعا کنیم ‌که زهرا ندیده باشد و بعد کسی بیاید و در از تنور بردارد (ع) @madahionline_313
رباعی امام حسین (علیه السلام) ای ذبح عظیم! یااباعبدالله! مولای کریم! یااباعبدالله! الحق که عجیب‌تر بُوَد، قصّه‌ی تو از کهف و رقیم، یااباعبدالله! (ع) @madahionline_313
روضه حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا....... دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... (ع) @madahionline_313
امام حسین (علیه السلام) من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد دیدم که جای آب لبت نیزه میخورد  ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترام واجب زینب ، دم غروب  عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبور چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعلهای سواره نظام شد خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود دور و بر تو ، دور و برم ازدحام شد کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر با شمر بد دهن سر تو همکلام شد (ع) @madahionline_313
Zohr10Moharram1402[02].mp3
12.02M
🎧 زمزمه | خون، صورت ماهُ گرفت (محرم ۱۴٠۲) 🎤 حاج میثم مطیعی (ع) @madahionline_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیوه ثبت‌ نام اینترنتی گذرنامه زیارتی اربعین ۱۴۰۲ از طریق برنامه "پلیس من" محتوای اربعین ۱۴٠۲ 👇👇👇👇 @madahionline_313
📸 فاصله مرزهای ایران تا کربلا و نجف (ع) محتوای اربعین ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313
منم میام با پدر مادرم این اولین باره می‌شم کبوتری در هوای تو این اولین باره می‌شم مسافر نینوای تو این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو منم می‌شم راهی سمت حرم میام به سوی تو با هر قدم منم میام با پدر مادرم چقدر خوبه که می‌بینم جاده‌ها رو چقدر خوبه که می‌بینم این صفا رو چقدر خوبه که می‌بینم موکبای بهشت نجف کربلا رو میام یا حسین دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الأمير این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس منم به پابوست آقا میام با تشنگی سمت دریا میام با حسرت مشک سقا میام چقد خوبه سیراب می‌شن تشنه‌لب‌ها پر از نور مهتاب می‌شه اینجا شب‌ها چقدر خوبه مثل برادر می‌مونیم ما ایرانیا با عرب‌ها همه هم‌دلیم دیگه تو این مسیر امیر حسین و نعم الامیر شاعر: یوسف رحیمی (ع) محتوای اربعین ۱۴٠۲ 👇👇👇👇 @madahionline_313
@madahi313 .mp3
3.8M
🎧 زمینه | این اولین باره میشم کبوتری در هوای تو (اربعین) 🎤 حاج میثم مطیعی (ع) محتوای اربعین ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313
4_5816436173295323794.mp3
13.17M
🎧 ویژه اربعین | روضه ترکی (ع) محتوای اربعین ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313
امام حسین (علیه السلام) سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی عروجت را گواهی می‌دهد این سِیْر عرفانی طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ می‌مانی در اوج غربت خود جرعه‌نوش قرب حق بودی قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی سجودی که تو را می‌برد تا «قَوسَین أو اَدنی» سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی عجب حَجّی به جا آورده‌ای با حلق خونینت کدامین حج به خود دیده‌ست هفتاد و دو قربانی تو دین تازه‌ای آورده بودی با خودت گویا دوباره تازه می‌شد خاطرات سنگ و پیشانی 🗣 حسین علاءالدین (ع) محتوای ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313
40حدیث از ثواب و برکات مجالس امام حسین(ع) .pdf
151.1K
📜عنوان: چهل حدیث از ثواب و برکات مجالس حسینی حجت الاسلام و المسلمین استاد دانشمند (ع) محتوای ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313
سیدالشهداء علیه‌السلام چند جای آن پیراهن کهنه را هم، پاره پاره کرد تا دیگر کسی طمع در آن نکند، امّا... در نقل‌ها آمده است: ... سیدالشهداء علیه‌السلام برای وداع به خیمه زن‌ها آمد و خطاب به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: آتینی بِثَوبٍ عَتیقٍ لا یُرغَبُ فیهِ أحدٌ مِنَ القومِ أجعَلُه تَحتَ ثیابی لِئَلّا أُجَرَّدُ مِنه بَعد قتلی، ▪️ای خواهرم! یک پیراهن کهنه‌ای را برایم بیاور تا کسی از لشکر، طمع در آن نکند؛ می‌خواهم آن را زیر لباس‌هایم بپوشم تا بعد از کشته‌شدنم، عریان نمانم. با این جمله آن حضرت ، صدای گریه و ناله زن‌ها بلند شد؛ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها لباسی را برای آن حضرت آورد. فَخَرقَهُ و مَزَّقَهُ مِن أطرافِهِ و جَعَلَهُ تَحتَ ثِیابِه ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام آن پیراهن را گرفت و چند جای آن را پاره پاره کرد و آن را زیر لباس‌هایش پوشید. آن حضرت یک شلوار نو هم داشت که چند جای آن را نیز پاره پاره کرد ، تا دیگر کسی طمع در آن نکند. فَلمّا قُتلَ عَمدَ إلیه رَجلٌ فَسَلبَهما مِنه و تَرَکه عُریانًا بالعَراء مُجرّداً عَلَی الرَّمضٰاء فَشَلّتْ یَداهُ فی الحٰال ▪️اما وقتی که به شهادت رسید، نانجیبی پیش آمد و هم آن لباس کهنه و هم آن شلوار را به غارت برد و سیدالشهداء علیه‌السلام را عریان بر روی ریگ و رمل بیابان رها کرد؛ وقتی‌که آن نانجیب، پیراهن را به غارت برد، در همان حال، دستش شَل شد و از کار افتاد. 📚المنتخب،ص۴۱۱ (ع) محتوای ۱۴٠۲👇👇👇👇 @madahionline_313