eitaa logo
پویش‌کتاب‌‌مادران‌شریف🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
654 عکس
55 ویدیو
49 فایل
مهلت شرکت در پویش کتاب «حوض خون» مرداد و شهریور ۱۴۰۴ 🏆 ۲۰ جایزه ۲۰۰ هزار تومانی به قید قرعه🏆 نذر فرهنگی کتاب: 6104338631010747 به نام زهرا سلیمانی ارتباط با ما: @Z_Soleimani تبلیغات: @xahra_rezaei23
مشاهده در ایتا
دانلود
✒️✒️✒️ روایت زندگی شهید عرصه تبلیغ و ترویج دین اسلام و تشیع - به قول اهالی کشور گویان - شیخ ابراهیمی، روایتی تکان‌دهنده از یک مجاهد به تمام معناست. چند روزی است که کتاب را تا انتها خوانده‌ام، ریاضی‌ام بد نیست؛ اما هنوز نتوانسته‌ام معادله‌ی سود و زیانِ گذشتن از مال و جان و موقعیت اجتماعی، برای آشنایی مردمِ آن سرِ دنیا آن هم در یک کشور کوچک و فقیر را حل کنم. وقتی در محاسبات خود، ایثار و از خودگذشتگی را فاکتور گرفتی، معلوم است که با این ابزار به نتیجه نمی‌رسی. شیخ ابراهیمی برای معامله‌ای بالاتر از این‌ حرف‌ها به این مسیر قدم گذاشت. ما خود را ارزان فروخته‌ایم اگر به این معادلات دل خوش کنیم و آن را وسیله سنجش ارزش اعمال خود قرار دهیم. چند روزی است دلم می‌خواهد، با همسر شهید صحبت کنم و با فاطمه‌ای که سهمش از پدر فقط قاب عکس او بود. دلم می‌خواهد از همسر شیخ بپرسم چطور آن لحظات سخت را در بی‌خبری و غربت، وقتی حتی یک هم‌زبان و هم‌وطن در کنارت نداشتی، گذراندی؟ می‌گویند زبان فرّار است، اما آیا کلمه kidnap توانسته راهی برای فرار از ذهنت پیدا کند؟ راستی وقتی فاطمه بهانه پدر را گرفت، به او چه گفتی؟ از وقتی کتاب را خواند‌ام، روضه گودال برایم رنگ و بوی دیگری گرفته ... شنیده‌اید عاشق و معشوق شبیه یکدیگر می‌شوند؟ شیخ! چطور زندگی کردی که انقدر شبیه معشوقت شدی؟ شبیه مادرت فاطمه زهرا (س)، شبیه خواهرت زینب کبری (س)، حتی شبیه مولایت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع)، و شبیه اربابت اباعبدالله‌الحسین(ع) ... أَلسَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الْخَضیب أَلسَّلامُ عَلَی الْخَدِّ التَّریبِ أَلسَّلامُ عَلَی الْبَدَنِ السَّلیبِ ... 😭 ✍🏻 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab
✒️✒️✒️ معصومه آباد در کتاب من زنده‌ام، آدم را از کوچه پس کوچه‌های آبادان در ایام خرما‌پزان به زندان‌های نَمور و تاریک الرشید و آسایشگاه‌های بی‌رحم موصل و عنبر می‌برد. خاطرات دوران اسارت معصومه، یادآور ذلالت دشمن و هبوط انسانیت است. جنگ، واژه‌ای آشنا در سرتاسر روایت اوست. جنگی که پیر و جوان و زن و مرد و کودک نمی‌شناسد. قصه اسارت این بانو تکرار اسارت بانوی دمشق است و یادآور بازار کوفه و شام ... امروز ما نیز در موقعیت مهر ۱۳۵۹ قرار گرفته‌ایم. شیپور جنگ با اسرائیل نواخته شده، رویارویی با دشمنی که روزی همین اسرا و آزادگان آرزوی نابودی آن را داشتند و به لطف الهی ما در این روزگار نفس می‌کشیم. تلاقی مطالعه این کتاب با شروع جنگ با رژیم کودک‌کش اسرائیل را به فال نیک می‌گیرم و از خداوند برای مردم مهربان سرزمینم آرامش، صبر و مقاومت زینب‌گونه و برای رزمندگان و مجاهدان خط مقدم این مبارزه نصرت الهی را طلب می‌کنم که: نصر‌ُ مِن الله و فتحٌ قریب ... ✍🏻 زهرا جمشیدیان 🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف: @madaran_sharif_pooyesh_ketab