#یک_پیشنهاد
خرید کتاب تا 50 درصد تخفیف
ثبت نام و خرید: b2n.ir/30kb
بعد از اضافه کردن چند کتاب به سبد خرید، کد تخفیف MOPON9 را در سبد خرید اضافه کنید تا تخفیفها اعمال شود. کتابهای عمده ناشران بین 30 تا 35 درصد تخفیف دارد.
مثلاً می توانید یک میلیون تومان کتاب را به قیمت 700 هزار تومان بخرید.
بیش از 130 هزار کتاب علمی، مذهبی، داستان، کودک و... در انتظار شماست!
همچنین با ثبت نام در cashineh.com/r/14588 میتونید 5 درصد مبلغ خریدتون را پس بگیرید!
#یک_پیشنهاد
atabat.org
ثبت نام #زیارت نیابتی
خادمان ستاد بازسازی عتبات عالیات، نایبالزیاره شما عاشقان اهل بیت (ع) میشوند.
#یک_پیشنهاد
خواندن #دعای_وداع با ماه #رمضان را به روز آخر رمضان نیندازید! از همین امروز این دعا را در صحیفه سجادیه (دعای شماره 45) بخوانید و به ترجمهاش دقت کنید تا بدانید چه فرصت مهمی از دست میرود؛ امید است امسال بهره بیشتری ببریم....
آخر #ماه_شعبان
#یک_پیشنهاد
#نماز آخرین روز سال
*میخوای کاری کنی تلاش یکساله شیطان بر باد بره؟!*
برای آخرین روز ماه ذیالحجه که روز آخر سال قمرى نیز است، مرحوم «سیّدبن طاووس» نقل کرده است که در این روز، دو رکعت نماز مى خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «توحید» و ده مرتبه «آیة الکرسى» (تک آیه 255 بقره) را مى خوانى و پس از نماز مى گویى:
اللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فى هذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَل نَهَیْتَنى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ،
خدایا آنچه انجام دادم در این سال از اعمالى که مرا از آن نهى فرمودى و راضى بدان نبودى
ونَسیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ،
و من آن را فراموش کردم ولى تو فراموشش نکردى
ودَعَوْتَنى اِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلَیْکَ،
و مرا به بازگشت به سویت خواندى بعد از دلیرى کردنم بر تو،
اللّهُمَّ فَاِنّى اَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لى،
خدایا من از آن اعمال آمرزش مى طلبم پس بیامرز آنها را
وما عَمِلْتُ مِنْ عَمَل یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنّى،
و هر عملى که انجام دادم از اعمالى که مرا به تو نزدیک گرداند پس آن را از من قبول کن
ولا تَقْطَعْ رَجآئى مِنْکَ یاکَریمُ.
و قطع مکن امیدم را از خودت اى بزرگوار.
وقتى چنین کردى شیطان مى گوید: واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد!
اقبال الاعمال، ج٢، ص٥١٧
#یک_پیشنهاد
در دوشنبه سوریِ آخرین دوشنبه هر ماه همراه اول
با شماره گیری ستاره 100 ستاره 64 مربع
#اینترنت رایگان برنده میشوید
#یک_پیشنهاد
از امروز تا پایان ۱۳ فروردین ۱۴۰۱
در تمام اپراتورهای همراه (همراه اول، ایرانسل و رایتل) و ثابت (مخابرات، شاتل، آسیاتک، هایوب و...)
کاربران تلوبیون (وب، گوشی) میتوانند از هزاران فیلم سینمایی، دهها هزار قسمت سریالهای پخش شده از تلویزیون، پخش زنده قریب به ۹۰ شبکه تلویزیونی و رادیویی، دسترسی به بایگانی هزاران برنامه ترکیبی، مسابقات ورزشی و محتوای مربوط به کودکان (شامل تمام برنامههای تلویزیونی شبکههای پویا و نهال، برنامههای کودک تلویزیون، کارتونهای روز دنیا و...) به صورت رایگان استفاده کنند.
#یک_پیشنهاد
✅ *فراجستجوگر ایرانی و قدرتمند #گردو*
🔰 برخی قابلیتها:
🔸 پیشنمایش سایتهای محبوب و پرکاربرد ایرانی و خارجی
🔹 ارائه پاسخ سریع برای اطلاعاتی مثل اوقات شرعی، نتایج فوتبالی، قیمتها و...
🔸 ایرانی بودن
🔹 قابلیت انتخاب چپچین یا راستچین بودن نتایج
🔸 محاسبه حجم اینترنت کاربر به صورت نیمبها
🔹 کمک به خیریه به ازای هر جستجو
🔸 ظاهر زیبا و دلنشین
🔹 سرعت مناسب
🔻 راهنمای تغییر موتور جستجو در سیستمهای مختلف:
https://gerdoo.me/guidance_install/
#یک_پیشنهاد
🔺 #حسین_علم_الهدی گفته بیام برا انتقام!
👈 روایت خواندنی #محمد_علیان از #اغتشاشات
✍️ روز چهارشنبه 30 شهریور صبح زود راهی صدا و سیما می شوم. حراست ورودی، کارت ملی می خواهد. تقدیم می کنم. بعد بررسی سیستمی می گوید: «ساختمان معاونت سیما را بلد هستی؟: می گویم نه. آدرس می دهد و بعد می گوید:« لطفاً حقیقت را بگو!» لحظه ای به فکر فرو می روم که یعنی چی؟ که بوق ماشین عقبی به سمت جلو هُلم می دهد. به استودیوی ۱۱ می رسم. هماهنگی با مجری و ارکان دیگر برنامه انجام می شود و ٧:٣٠ روی آنتن. از همان اول فضای بحث، متفاوت است و مشخص است که نمودارهای ذهنی مجری محترم به هم ریخته، اما همراهی می کند و جایگاه دفاع مقدس را در جامعه امروز و نحوه رجوع به آن را می گویم و ثقل بحث اینجاست که: «برای برداشتن گام های درست در آینده باید گذشته را به درستی شناخت وگرنه آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار می گیرد.»
🔹 برنامه تمام می شود. راهی محل کار می شوم. به کارهای پیشرفت منطقه ای و... می پردازم، خبر شلوغی ها بالاگرفته است. عصر شده و به سرم می زند بروم کف میدان شاید بشود با این #دهه_هشتادی ها که می گویند آتش بیار معرکه شده اند صحبت کرد. تجربه 88 تا 98هست. آنجایی که وقت می گذاشتیم قبل از شلوغ شدن و تاریکی، بعضی ها رها می کردند و برمی گشتند!
🔹 می روم خیابان حجاب و به سمت بلوار کشاورز قدم می زنم، تیپ ضایع پیراهن دوجیب با شلوار کتان جلب توجه می کند و همان اول، مقداری متلک چیزدار نصیبم می شود. همین اول می فهمم اینها کلماتشان هم متفاوت است.
کشاورز را رد می کنم، به تقاطع وصال- ایتالیا می رسم. جمعیتی که شعار می دهند در حال بیشتر شدن هستند. سراغ یک گروه مشترک دختر و پسر می روم. به شانه یکی از پسرها می زنم، بر می گردد:
- یاعلی ریشو؟
+ محمد هستم.
و دست دراز می کنم.
دست می دهد.
- ارسلان هستم.
+ کجا به سلامتی؟
- مأموری؟ اسلحه داری؟ دست بند؟
+نه؛ هیچ کدام. می خوام باهاتون بیام.
-ما داریم می ریم انتقام بگیریم، به قیافهات نمی آد!
+ چرا اتفاقاً منم می خوام انتقام بگیرم.
- دختر بدون روسری با رنگ سبز فانتزی: بابا حاجی به قیافت نمی آد. ما رو اُسکل نکن!
+نه به جان « #مصی علینژاد»، منم دنبال انتقامم.
-ا... ایول؛ «مصی» رو می شناسی؟
🔹 حالا دیگر همراهشان شده ام. من بین شان هستم. این اولین بار است که این گونه بین دختر و پسرها هستم.
+آره، می شناسم، ولی به من یکی دیگه گفته بیام برای انتقام.
-کی؟
+ #حسین_علم_الهدی.
-کیه؟
+از «مصب» باحالتره؛ اصلاً مصی فقط زِر می زنه.
-درست حرف بزن! مصی خط قرمز ماست!
🔹 یکی شان سریع دارد در گوگل میگردد و با دوتا فحش رکیک به مسئولان می گوید: «قطعه لامصب ببینم حسین علم الهدی کیه؟»
+گفتم که باحالتره! اصلا «حسین» ما آدم کشته و بدجوری انتقام گرفته!
-دَمش گرم؛ از حکومتی ها زده؟
+آره از اون بالایی ها.
-حاجی! عکسش رو نداری؟
+محمد هستم.
-ما بگیم ممد؟
+بفرما.
🔹 یه خانم می آید جلویم، گوشی به دست، از «حسین» که حکومتی زده بگو، می خوام با صدات، پادکست درست کنم برای مبارزه!
+این طوری نمی شه؛ بیایید یه گوشه. می پیچیم تو یه فرعی کنار جوب می شینیم! به چشم،١٠نفر می شن، خیلی مهربون و توی هم نشستن و هنوز ننشسته سیگارها تعارف می شود، به من هم تعارف می کنند، می گم تو تَرکم. می خندن!
-ارسلان: بگو؛ می خوایم بریم.
🔹 شروع می کنم و خاطرات مبارزه «حسین علم الهدی» و کشتن ساواکی ها در کرمان و... را برایشان می گویم. آرام آرام چهره ها متفاوت می شود، یکی شان بلند می شود و دوتا فحش خاردار می دهد و می رود. اما بقیه نشسته اند و من داغ تر حرف می زنم تا #شهادت حسین علم الهدی زیر شنی های #تانک.
-یکی از دخترها شالش را سرش می کند، پسری دارد با ته سیگارش با زمین بازی می کند که ناگهان چند نفر در تعقیب چند زن و مرد را می بینیم که مشخص است هر دو طرف حرفه ای هستند.
🔹 با صدای این اتفاق همه حساس می شویم.
-یکی از تعقیب کننده ها که با لباس عملیات مشکیS313 هست تا ما را می بیند جلو می آید. چه غلطی می کنید اینجا؟ سرم را بلند می کنم: من مسئولشان هستم.
-شما؟
+دوست شما!
-پاشید متفرق شید. بزن بزن شروع شده.
دختر و پسرها و من بلند می شویم، یکیشان جلو می آید خیلی نزدیک، فرد با لباس S313 کنار من است.
-ممدآقا اینو رد کن بره وگرنه درگیر می شیم.
دست برادرS313 را می گیرم، کنارش می کشم، حرف می زنم و می گم دنبال چی هستم!
دنبال اینکه قبل شدت گرفتن درگیری ها و تاریکی ولو یک نفر شده را رد کنم برود خانه.
-به من نگاه می کند: به خدا تازه از اربعین و موکب داری آمده ام، خسته و داغان، خدا خیرت بدهد. هر گلی زدی به سر خودت زدی... و می رود.
🔹 بر می گردم، از جمعیت 10 نفره دختر و پسرها، 7 نفر مانده اند.
👈 ادامه در مطلب بعد... 👇👇👇
@hejrat_kon
#یک_پیشنهاد
در دوشنبه سوریِ آخرین دوشنبه هر ماه همراه اول
با شماره گیری ستاره 100 ستاره 64 مربع
مکالمه یا #اینترنت رایگان برنده میشوید
تا پیشنهادی دیگر:
ble.ir/join/YTdkMDA1Yj