#من_دیگر_ما
🔸داستان واره🔸
🔰شاید برخی رابطۀ چندانی میان آزادی و محبّت نبینند؛ امّا کافی است به داستانوارۀ زیر که بسیاری از ما آن را تجربه کردهایم، دقّت نمایید تا این رابطه را تأیید کنید.
🔹صبح 🌞که از خواب بیدار شد و سرِ سفرۀ صبحانه نشست، میخواست خودش کره و مربّا را روی نان🍞 بگذارد. مادر که حواسش نبود، کمی کرِه برداشت و روی نان گذاشت. قاشق 🥄را در ظرف مربّا فرو بُرد و بالا کشید. از شیرۀ مربّا روی سفره، خطّی کشیده شد که پسر، وقتی نگاهش به آن افتاد، لبخندی😊 زد. مادر، نگاهش به دست پسرک و ردّ شیرۀ مربّا افتاد. کمی ابروانش را در هم کشید و با تندی😡، قاشق را از او گرفت و گفت: لازم نکرده خودت لقمه بگیری. من که نمردم. خودم برایت لقمه میگیرم.
🔸صبحانه که تمام شد، دور از چشمان 👀مادر به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه🥣 و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر، سر رسید و با عصبانیت😡، ظرفها را از او گرفت و سرِ جایش گذاشت.
🔹سرِ سفرۀ ناهار🍚، باز هم پسرک، چشم مادر را دور دید و شروع کرد به بازی کردن با غذا 🍗🍝که مادر آمد و او را دعوا کرد.
بعد از غذا، میخواست آببازی 💦کند؛ امّا مادر، شوق او را در نطفه، خفه کرد.
😔
🔸فردای آن روز، از صبح تا شام، خانۀ پدربزرگ👵👴 بودند.
سرِ سفرۀ صبحانه، پسرک میخواست لقمه بگیرد. هنوز دستش به قاشق نرسیده بود که مادر به او اخم کرد و برایش لب گَزید.
🔹مادربزرگ، رفتار دخترش را که دید، ابروانش به هم گِره خورد و گفت: با بچّه چه کار داری؟ بگذار راحت باشد.
مادر گفت: سفره را کثیف میکند.
مادربزرگ هم گفت: سفرۀ خانۀ من است😌. بچّه را آزاد بگذار.
بعد هم رو به پسرک کرد و گفت: راحت باش عزیزم!
کودک هم زیرچشمی به مادر نگاه کرد و با لبخندی شیطنتآمیز☺️، قاشق را برداشت و در ظرف مربّا فرو برد. وقتی خطّ شیرۀ مربّا روی سفره کشیده میشد، مادربزرگ، لبخند میزد و مادر، لب و لوچهاش را هم میکشید😏.
🔸صبحانه که تمام شد، پسرک به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر به سراغش آمد. پسرک، صدایش🗣 را بلند کرد و مادربزرگ را صدا زد. مادربزرگ، خودش را زود به آشپزخانه رساند. نشست و نوهاش را نوازش کرد. پسرک با دست به مادرش اشاره کرد. مادر، پیش از آن که مادربزرگ چیزی بگوید، ناراحت، از آشپزخانه بیرون رفت.
🔹سرِ سفرۀ ناهار، همه بودند. پدر هم آمده بود. ظرف غذا را که جلوی پسرک 🧒گذاشتند، خیلی خوشحال بود. اوّل، خورش🍲 را در ظرف برنج🍚، خالی کرد. بعد هم قاشق را برداشت که به صافکاری برنج و خورش بپردازد.
🔸 پدر به تندی گفت: چه کار میکنی؟ چرا این قدر کثیفکاری میکنی؟
😱
بعد هم رو به مادر👩 کرد و گفت: چرا نشستهای؟ قاشق را از دستش بگیر. خودت غذایش را بده.
مادر نگاهی به مادربزرگ انداخت که با خیال راحت، غذا میخورد. پدربزرگ هم رو به دامادش🧔 کرد و گفت: کاری به شما ندارد. چه کارش داری؟ بگذار راحت باشد.
📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۲۷
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
@abbasivaladi
"مامان باید شاد باشه"
@madaranee96
در رکاب آقا 🚩
سومین پیادهروی جمعی مامانای مادرانه🧕🏻
به همراه دلبنداشون...
قدمقدم همراهی و عاشقی...
به یاد یوسف زهرا(سلاماللهعلیها)🌼
به امید اینکه آقا، سرباز کوچولوهای ما رو در سپاهشون پذیرا باشن.👧🏻🧒🏻👶🏻
⏰وعده ما: دوشنبه ۱۵ شهریورماه ساعت ۱۸:۳۰
🛣بلوار پیامبراعظم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
میدان آلیس
📝جهت نام نویسی و اطلاعات بیشتر پیام بدین به
🆔:
@KhademeFeze
#فرزندمرانذریاریقیامتومیکنم
" مامان باید شاد باشه "
@madaranee96
♥️ #ارتباط_موفق ۲۷
قدرت مدیریت خویشتن
در حالات مختلف روحی،
مهمترین اصل در تداوم ارتباطات انسانهاست.
👇🏻👇🏻👇🏻
@Ostad_Shojae4_5951735459959802069.mp3
زمان:
حجم:
21.84M
#ارتباط_موفق ۲۷
🌖 محال است حال و روز انسان، همیشه یکسان باشد!
بالا و پایینهای روح، برای همه، حتی اولیاء خدا وجود دارد؛
اما ☜ آنچه در ارتباطات مهم است،
[ قدرت مدیریت و کنترلِ روح در تغییر حالتهای گوناگون است.]
چگونه میتوان به چنین قدرتی رسید؟
🎤#استاد_شجاعی
#حجتالسلام_آقاتهرانی
"مامان باید شاد باشه"
@madaranee96
•~
#گلبول_قرمز 💕✨✨
بهتریننِعمتالهیتُـــوییدِلبر ♥️
💍🤍
I
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ♥️💍
"مامان باید عاشق باشه"
@madaranee96
#چیلی_برگر 🍔 😋
▫️سینه مرغ ۲ عدد کامل
▫️شیر یک پیمانه و نصفی
▫️زرده تخم مرغ ۱ عدد
▫️نمک، فلفل سیاه، کمی
▫️سس تند دو سه ق غ
▫️آب یه عدد لیمو ترش کوچیک
🔸اینارو با هم مخلوط کنید و سینه های مرغ رو بزارید داخلش و بزارید دو ساعت تو یخچال تا مزه دار بشه
آرد دو تا سه پیمانه( هر آردی بود)
نمک، فلفل سیاه، پودر سیر، پودر پیاز، پاپریکا، آویشن، زردچوبه، بریزید داخل آرد و باهم مخلوط کنید
بعد سینه های مرغ رو در آرد بعد داخل همون موادی که از قبل بوده( شیر) بزنید باز آرد باز شیر ( اینکار رو دو تا سه بار انجام بدید) تا پولکی بشه
بعد داخل روغن داغ سرخ کنین( حدود ده دقیقه کافیه) خاطرتون جم مغز پخت میشه
بعد داخل نون ساندویچی بزارید و کاهو، گوجه ، خیارشور و هر چی دیگه دوس دارین نوش جان کنین
#شام_خوشمزه
@madaranee96☘
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه
دعا یادت نره مامان جون🤲🏻
"مامان باید شاد باشه"
@madaranee96
#قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب
🐐 ننه بزی در چاه
✍ نویسنده: حسین مجاهد
👇🏻👇🏻👇🏻