#معرفی_قهرمان_عاشورایی
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
شب عاشورا که شد همه یاران امام حسین (علیه السلام) دورشون حلقه زدن و داشتن به حرفای قشنگ امام حسین (علیه السلام)گوش میکردن😍
امام پرسیدن کی دوست داره یار و کمک کارِ همیشگیِ من باشه؟
دوستان و یاران امام یکی یکی دستشون رو آوردن بالا ✋ و خیلی محکم گفتن:
امام عزیز ما!ما یار ویاور تو هستیم😇
اولین نفر هم قهرمان شجاع و مهربان کربلا بود...
اگه گفتین کی بود؟!
درسته بچه های عزیزم.
اولین یار امام، حضرت عباس بودن، عمویِ مهربونِ قهرمانِ قصهٔ ما🌱
اون شب بین یاران امام حسین (علیه السلام) یه آقا پسری هم بود به اسم قاسم بن الحسن😊
قاسم پسر امام حسن (علیه السلام)بود
واز وقتی خیلی کوچیک بود توی بغل عموی عزیزش ینی امام حسین(علیه السلام) بزرگ شده بود.
قاسم، انقدر عموش رو دوست داشت که همراه ایشون از مدینه تا مکه و بعدش تا کربلا اومده بود...
اومده بود تا یار و یاور امام باشه!
قاسم اون شب که دید همه بزرگترا با شجاعت میگن ما میخواهیم یار امام باشیم تو دلش گفت یعنی من هم با این سن کم میتونم یار امام باشم؟!
بلند شد و از امام پرسید: من هم فردا تو روز عاشورا میتونم یار شما باشم؟!
امام حسین (علیه السلام) که حضرت قاسم رو خیلی دوست داشتن با مهربونی گفتن: یاری کردن و کمک کردن به من برای تو چه جوریه؟!
قاسم که عاشق کمک به امام وعموی نازنینش بود، جواب داد:
شیرین تر از عسل!☺️
امام حسین (علیه السلام) با صورت مهربان و زیبا، نگاهش کردن و گفتن: بله عزیز عمو شما هم روز عاشورا یاور من هستی!
قاسم که اون موقع ۱۳ سالش بود روز عاشورا با یاری کردن امام حسین (علیه السلام) قهرمان، شد یه قهرمان شجاع و بزرگ...
گل های مهربونم؛
یاری کردن امام زمانِ مون،بابایِ مهربون مون، هم اگه برای ما شیرین تر از عسل باشه ما هم میتونیم با انجام دادن کارهایی که امام زمان دوست دارن یه قهرمان باشیم!
یه قهرمان شجاع و بزرگ😊💪
روز ششم محرم
#سرباز_کوچولوهای_آقا
#هیئت_مجازی_مادرانه🌴🌴
https://eitaa.com/madaranee96