#خاکریز خاطرات ۱۰۵
همدلی...❤️
با توجه به سرما و یخبندانهایِ شدیدِ مشهد و همچنین حضورِ روسها در کشور، زندگی برای مردم خیلی سخت شده بود. بارها میدیدم که آیت الله سعیدی تویِ صفهایِ طولانیِ نان ایستاده تا برایِ فقرا نان و آذوقه تهیه کند... در همسایگیِ آیت الله سعیدی بنده خدایی زندگی میکرد که وضعِ خوبی نداشت، او می گفت: محلِ سکونتِ ما طبقهی سوم بود. یک روز صدایِ نفسنفس زدنِ یکی را شنیدمکه از پلهها بالا میآمد. وقتی نگاه کردم، دیدم آیت الله سعیدی یک گونیِ ذغال به دوش گرفته و برای ما آورده است.
📌خاطرهای از زندگی روحانی شهید آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
مامان جون😊
برنامه کانال «مامان باید شاد باشه» به این شکلِ:
🔖برنامه روزانه:
🕔صلوات خاصه حضرت زهرا (س)
🕙 #بازی_امروز
🕛#چراغ راه(حدیث)
🕘 #چیست_ان
🕙 #داستان_صوتی
شنبه: سخنرانی #تنبلی_و_بی_حوصلگی
1⃣شنبه: #فانوس( سخنان حضرت آقا)
2⃣شنبه:#خاکریز خاطرات
3⃣شنبه: سخنرانی #تنبلی_و_بی_حوصلگی
4⃣شنبه: #خانواده_ی_شاد
5⃣شنبه: #تنبلی_و_بی_حوصلگی
جمعه: #یاد_قدیما...
"مامان باید شاد باشه"
#خاکریز خاطرات ۱۰۶
✍ روحِ لطیف...
اسماعیل نشسته بود و بچه هامون (ابراهیم و زهرا) داشتند جلویش بازی می کردند. یهو ابراهیم ، زهرا را اذیت کرد و به گریه اش انداخت. اسماعیل هم ناراحت شد و یک سیلی آرام به ابراهیم زد ، اما کمی بعد فهمید که کارش درست و تربیتی نبوده و از او دلجویی کرد .... با این حال شب که شد خوابش نمی برد. خودم را به خواب زدم و دیدم اسماعیل بعد از خواندنِ نماز شب، نشست بالایِ سرِ ابراهیم و شروع کرد به گریه کردن....
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۰۷
شهیدی که ثابت کرد در عشق هم بهترینِ...
بارها شاهد بودم که بعضیا میخواستن روزِ جمعه واسه کاری که داشتن، بیان پیش آقای بهشتی و نظرِ ایشون رو جویا بشن ، اما دکتر بهشتی به اونا میگفت: « جمعه ی من، مالِ خانواده است ... »
📌خاطرهای از زندگی روحانی مظلوم شهید آیت الله دکتر بهشتی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۰۸
مسجد رفتن...
بارِ آخر که اومد اصفهان، رفت خمسِ مالش رو داد. وقتی برگشت، خوشحال بود و میگفت: های که راحت شدم ... سفارشِ همیشگیاش شده بود: نمازِ اولِ وقت، نمازِ جماعت، و مسجد رفتن... بعد از شهادتش هم به خوابِ همسرش اومده و گفته بود: خوش به حالِ خودم که مسجد میرفتم...
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید عبدالرسول زرّین
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۰۹
✍ عاشقانه ای با همسر واسه رسیدن به خدا...
آقا مهدی گاهی که یه حدیث یا یه جمله ی زیبا پیدا میکرد، با ماژیک مینوشت روی کاغذ و میزد به دیوار. بعد در موردش با همدیگه حرف میزدیم. هرکدوم هر چی فهمیده بودیم، میگفتیم. اینجوری اون جمله، هم روی دیوار جلویِ چشممون می موند، و هم تویِ ذهنمون ماندگار میشد...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۰
ویژگی مؤمن...
سـوار بلدوزر بودیم و داشتیم میرفتیم خـط. عراقیها همه جـا رو میکوبیدن. حسـنآقا تا صـدای اذان رو شنیـد، گفت: نگهدار تا نمـاز بخـونیم.
گفتیم: تـوپ و خمپـاره میـاد، خطر داره ؛ اما حسـنآقا گفت: کسی که میـاد جبهه ، نباید نماز اول وقت رو ترک کنه...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید حسن باقری
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۱
🌸 رضایتمندی پدر....
چند روز بود که شاد میدیدمش. با خودم گفتم شاید هدیه یا چیزی گیرش اومده ، که اینطور خوشحاله... اما وقتی علت شادیاش رو ازش پرسیدم ، گفت: تو نمیدونی پدرم به من چی گفت! حرفی زد که انگار دنیا رو بهم ببخشیده...
بابام بهم گفت: من از تو راضی ام ... وقتی پدرم از من راضی است، میخواهی خوشحال نباشم؟!!!
📌 خاطرهای از روحانی شهید محمدزمان ولیپور
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۲
🌸 راه افزایش مهر و محبت
اگر بینِ بسیجیها حرفی میشد ، میگفت: «برای این حرفها به همدیگر تهمت نزنید، این تهمتها فردا باعثِ تهمتهای بزرگتر میشود؛ اگر از دستِ هم ناراحت شدید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: "خـدایا! این بنـده ی تو حواسش نبود، من از او گذشتم ، تو هم از او بگذر..." اینطور مهر و محبت بینِ شما زیاد میشود...»
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید حسن باقری
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
مامان جون😊
برنامه کانال «مامان باید شاد باشه» به این شکلِ:
🔖برنامه روزانه:
🕔صلوات خاصه حضرت زهرا (س)
🕙 #بازی_امروز
🕛#پند_استاد ( پناهیان)
🕐#چراغ راه(حدیث)
🕑 #از_جام_مولا ( حکمت های نهج البلاغه)
🕒 #خانواده_ی_شاد
🕓#یه_حبه_قند
🕔#آغوش_درمانی
🕕#مشق_عشق
🕖#چجوری_کُفر_مامانو_در_بیاریم
🕗#قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب
🕘 #چیست_ان
🕙 #داستان_صوتی «نیمه پنهان ماه»
1⃣شنبه: #فانوس( سخنان حضرت آقا)
2⃣شنبه: #خاکریز خاطرات
جمعه: #یاد_قدیما...
"مامان باید شاد باشه"
#خاکریز خاطرات ۱۱۳
تحریم اقتصادی...
یه روز خونه ی ما دعوت بودند. واسه ناهار دو نوع غذا درست کرده بودیم. سید احمد تا متوجه شد، سریع ما رو صدا کرد و گفت: « مگه شما نمیدونید که زمانِ تحریمِ اقتصادیِ؟ اگه دوباره دو نوع غـذا درست کنید، من نمیخورم. »
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید سید احمد رحیمی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۴
استاد دانشگاه اخلاق
تعدادی از دانشجوها رفته بودن پیشِ دکتر عباسی و از دکتر شهریاری شکایت کرده و گفته بودن: « دکتر شهریاری خیلی به ما فشـار میاره و درس ایشون واقعاً سنگینه» ...
جلسهی بعد دکتـر اومد کلاس. میتونست بگه حالا که رفتید شکایتِ من رو کردید، حالتون رو میگیرم؛ اما به جای تلافیکردن؛ اومد و گفت: «معذرت میخواهم اگه کدورتی پیش اومده .» استاد اخلاقی بود دکترشهریاری.
📌خاطرهای از زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
مامان جون😊
برنامه کانال «مامان باید شاد باشه» به این شکلِ:
🔖برنامه روزانه:
🕔صلوات خاصه حضرت زهرا (س)
🕙 #بازی_امروز
🕛#پند_استاد ( آقای پناهیان)
🕐#چراغ_راه(حدیث)
🕑 #از_جام_مولا ( حکمت های نهج البلاغه)
🕝 #فانوس( سخنان حضرت آقا)
🕒 #خانواده_ی_شاد
🕓#یه_حبه_قند
🕔#عصرونه
🕞#یه_فنجون_سلامتی
🕟#مراقب_خوشبختی_هاتون_باشید
🕠#تجربه_های_مامانِ_ریحان ( غذای کودک)
🕕#مشق_عشق
🕖#چجوری_کُفر_مامانو_در_بیاریم
🕗#قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب
🕘 #چیست_ان
🕙 #داستان_صوتی «نیمه پنهان ماه»
2⃣شنبه: #خاکریز خاطرات
جمعه: #یاد_قدیما...
"مامان باید شاد باشه"
#خاکریز خاطرات ۱۱۵
🌸 وقتِ نماز
به صیاد شیرازی میگفتیم: فلانی پشت خطه، تلفن رو وصل کنیم؟
اگر وقتِ اذان بود، میگفت: بهشون بگید وقتِ نمازه ، لطف کنند و بعداً تماس بگیرند...
📌خاطرهای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیادشیرازی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۶
🌸 همسردار بود و همسایهدار...
علیرضا اجازه نمی داد که هر شب من از خواب بلند بشم و به بچه رسیدگی کنم. میگفت: یک شب من، یک شب شما...
یکبار هم شام آماده کرده بودم، که فهمیدیم همسایهمون فکر کرده شوهرش خونه نمیاد و شام درست نکرده. علیرضا فوراً غذای خودمون رو برد برای آنها. وقتی ازش پرسیدم: پس خودمون چی بخوریم؟ ، گفت: "ما نان و ماست میخوریم..."
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۷
🌸 مهریهی معنوی برای ازدواج
مهریۀ من یک جلد کلامالله مجید بود و یک سکۀ طلا. سکه را که بعد از عقد بخشیدم، اما آن یک جلد قرآن را سیدمحمدعلی بعد از ازدواج برایم خرید و در صفحهی اولش نوشت: امیدم به اینست که این کتاب اساسِ حرکتِ مشترکِ ما باشد، نه چیز دیگر؛ چرا که همه چیز فناپذیر است، جز این کتاب...
حالا هر چند وقت یکبار که خستگی بر من غلبه میکند، این نوشته ها را میخوانم و آرام میگیرم.
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید سیدمحمدعلی جهانآرا
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۸
🌸 کتابی که اشک شهید را در آورد...
یه روز اومدم خونه و دیدم چشماش سرخ شده ، کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب (ره) هم توی دستش بود. بهش گفتم:گریه کردی؟ یه نگاه بهم کرد وگفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه، عاقبتِ ما چی میشه؟ یک مدت بعـد برای گروه خودشون صندوقی درست کرده ، و به دوستانش گفته
بود: هرکسی غیبت کنه، باید ۵۰ تومان بندازه توی این صندوق؛ باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه...
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید محمدحسن فایده
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۱۹
🌸 اینگونه بودند که لایق شهادت شدند..
محمدرضا برای ادامه تحصیل رفت سبزوار و یه اتاق اجاره کرد... شبی برای دیدنِ پسرم رفتم اتاقش. وقتی صاحبخانه خوابید، محمد رضا بدونِ معطلی بلند شد، لامپ رو خاموش کرد و چراغ نفتی روشن کرد. بهشگفتم: چرا لامپ رو خاموش کردی؟!!! گفت: از این لحظه به بعد که صاحبخانه خوابیده، من نمیخوام با روشنایی لامپ، برای او و خانوادهاش مزاحمت ایجاد کنم.
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید محمدرضا شمسآبادی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
https://eitaa.com/madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۰
مادرم رفته بود مکه. از اونجا واسه جمال یه جفت کفش فوتبالی آورده بود. میگفتم: جمال! خوش به حالت؛ چقدر کفشهات قشنگه... اما هیچوقت ندیدم اون کفشها رو توی روز بپوشه. فقط وقتی میرفت گشتِ شبانه اونا رو میپوشید ، تا کمی کثیف و کهنه بشه. میگفت: اگه کسی این کفشها رو ببینه و دلش بخواد، اما پول نداشته باشه بخره ، من چیکار کنم؟
📌خاطرهای از زندگی شهید جمال عنایتی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۱
🌸 رفتار تامل برانگیزِ شهید صیاد شیرازی وقتِ نماز
به صیاد شیرازی میگفتیم: فلانی پشت خطه، تلفن رو وصل کنیم؟ اگر وقتِ اذان بود، میگفت: بهشون بگید وقتِ نمازه ، لطف کنند و بعداً تماس بگیرند...
سالگرد شهادت شهید سپهبد صیاد شیرازی گرامی باد.
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۲
🌺 نگاه بینظیر شهید به نماز جماعت
چند دقیقه قبل از اذانِ مغرب با عجله از خونه خارج شد. پرسیدم: حسین! کجا میری با این عجله؟ همونطور که داشت میرفت، گفت: «با یه نفر قرارِ ملاقات دارم» این رو گفت و رفت... از برادرش پرسیدم: کجا میرفت با این عجله خندید و گفت: « رفت مسجد جامع تا نمازش رو اولِ وقت بخونه » فهمیدم اون کسیکه میگه باهاش قرار ملاقات دارم، خداست...
📌خاطرهای از زندگی شهید غلامحسین خزاعی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۳
میگفت: شما اگر میخواهید به من خدمتی کنید، گهگاهی یادم بیاورید که من همان محمدعلی رجایی فرزند عبدالصمد و اهل قزوینم، که قبلاً دوره گردی میکردم و در آغازِ نوجوانی قابلمه فروش بودم...
و هرگاه دیدی در من تغییراتی به وجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم، همان مشخصات را در گوشم زمزمه کنید؛ این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزندهتر است...
📌خاطره ای از رئیس جمهور شهید محمدعلی رجایی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۴
🌺 اینطوری باید به فکر آخرت بود...
سید قادر تویِ عملیاتِ کربلایِ پنج سرِ مسألهای با یه بسیجی درگیـریِ لفظی پیـدا کرد. ایشون بعد از این اتفاق دائماً خودش رو با ناراحتی خطاب قرار میداد و میگفت: لعنت بر شیطان! معلوم نیست فردا کی زنده است و کی مُرده؟!!! ما یکی رو از خودمون رنجوندیم...
اینقدر سرِ این مسأله معذب بود که آخرش به سراغِ اون بسیجی رفت و دلش رو بدست آورد. آقا سید قادر فردای اون روز به شهادت رسید...
📌 خاطرهای از زندگی شهید سید قادر موسوی
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات ۱۲۵
🌺 معیار انتخاب...
مهمترین معیارِ بابام برای انتخابات، نزدیکیِ طرزِ فکر و منشِ کاندیداها با مواضعِ امام و رهبری بود. پدرم توی رفتار و گفتار کاندیداها دنبالِ همین میگشت. اگر میدید کاندیدی پیرویِ عملی از رهبری داره، اون کاندید میشد انتخاب اول و آخرش...
📌 خاطرهای از زندگی شهید حسن تهرانی مقدم
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96
#خاکریز خاطرات
🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در مُحرم خلاصه می شود. #قرار_بی_قرار را ورق زدم فهمیدم مادرش، او را نذر حضرت عباس کرده بود.
🍃حسرت هایش برای نبودن در کربلا، کار دستش داد. بی قراری اش با چهارشنبه های نذر #علمدار و روضه هیئت بیشتر شد، پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف حرم عمه سادات آرام گرفت.
🍃 نام جهادی #سیدابراهیم را انتخاب کرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند. گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش.
🍃دلش در #سوریه گرفتار شده بود. اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده #شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود.
🍃مردانه پای قولش می ماند. با ابوعلی عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش #ارباب کند. با شهادتش #شفاعت رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست.
🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه
در سوریه که سردار دلها از محبتش به او گفت و چه در #شهریار که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند.
🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، #شهادت می خواست. در روز #تاسوعا شهید شد، نگاهی کن به ما اسیران بلاتکلیف.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌹به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_مصطفی_صدرزاده
📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضوان
🕊محل شهادت : حلب، سوریه
هدیه محضر شهدا و امام شهدا صلوات.🌷
"مامان باید شهید پرور باشه"
@madaranee96