🌺خاطره ای از آیت الله بهجت (ره):
👈 بچهها توی خانه بازیگوشی میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آيه الله بهجت (ره) پرسیدم:
«با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
گفت:
«همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
#عوامل_مؤثر_در_آرامش_مادر (قسمت دوم)
#پیروی_از_سیره_معصومین_و_بزرگان
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtak
✨به نام خدا✨
🌺سلام، وقت همگی بخیر🌺
👣بازی تقویت حس لامسه ی پا😉😍
👌بازی تقویت حس لامسه با دست 🖐 تکراری شده بود، ورژن جدیدش را با پا 👣 انجام دادیم.😊
👈یک سری شئ های کوچک و تقریبا نازک زیر روسری و با فاصله از هم، پنهان می کردم، پسرم باید با چشم بسته و با پا 👣حدس میزد چه چیزهایی هستند. البته بچه ها نباید قبلش وسایل پنهان شده را دیده باشند. در هر مرحله چند تا شئ جدید میگذاشتم ( مناسب سه سال به بالا)، واقعا سخت تر از بازیهای حس لامسه با دست هست از وسایل ساده شروع کنید.
✅ این بازی، بازی مناسبی برای سرگرم کردن بچه ها در مهمانی ها نیز هست.👌👌
#بازیهای_خانگی
#تقویت_حس_لامسه
🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
#دعوای_بین_بچه_ها
#نیاز_به_همبازی
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
🌸سلام، وقت همگی بخیر و شادی🌸
🌳 در هفته یکی دو روز با دوستم در فضای سبز یک مجتمع مسکونی قرار میگذاریم که بچه ها با هم بازی کنند و نیازشون به همبازی در این شرایط کرونایی کمی پاسخ داده بشه.
🌳بچه ها زیر درخت توت در حال چیدن توت بودند که یکدفعه صداشون بالا رفت. دعوا بر سر این بود که پسر من شاخه را تکان داده بود. دوستش می گفت: تو که شاخه را تکان دادی اون توتی که من میخواستم بچینم افتاد روی زمین، پسر منم می گفت: من میخواستم شاخه را بیارم پایین که تو راحت تر توت بچینی.
صداشون بالارفت و دعوا شدت گرفت.
پسر من داد میزد: دیگه دوست ندارم بیای با من بازی کنی، میگم طاها بیاد، میگم پرنیان بیاد، خلاصه دارندگی و برازندگی😕، اسم همبازیهاشو قطار میکرد☹️☹️.
اون طفلک هم گریه میکرد😭😭 و جیغ میزد که چرا به من گفته دیگه باهات بازی نمیکنم.
🌳 هم نمیخواستم دخالت مستقیم داشته باشم، هم اینکه پسر دوستم خیلی داشت اذیت می شد، طفلک تک فرزند و تک نوه هست و هیچ همبازی غیر از پسر من نداره، اینکه تنها دوستش بهش اینطور گفته بود اذیتش می کرد و به شدت نسبت به از دست دادن دوستش ترسیده بود. چند وقت پیش مادرش مشکلات فرزندش را با من در میان گذاشت و گفت که بچه را برده تحت نظر روانپزشک. از صحبتهاش حدس زدم تنها مشکل بچه تنهایی و نداشتن همبازی هست. ازش خواستم یک مدت کوتاه صبر کنه و فقط بچه را بیاره تا با بچه های من همبازی بشن. بعد از دو بار بازی انقدر تغییرات محسوسی در این بچه بوجود اومد که مادرش روانپزشک را فراموش کرد.
🌳 از لحاظ تئوری میدونم که نباید در دعوای بچه ها دخالت کنم. ولی من فکر میکنم که تئوری ها را میخونم تا در عمل به خدمت بگیرم و کمک کننده باشند، نه اینکه مطالب تئوری من را به خدمت بگیرند و آزادی عمل و قدرت تفکر و تصمیم گیری را از من سلب کنند( البته نظر شخصی من هست). همین چند روز قبل هم پسرم در حدود شش ساعت بازی با پسرعموش سه بار به مشکل برخوردند که ما اصلا توجهی نکردیم و خودشون مسئله را حل کردند. اما این دفعه برای من فرق داشت. دعوا از یک چیز الکی شروع شده بود ولی در ادامه گریه ی پسر دوستم ناشی از ترس و احساس ناامنی بود نه لجبازی با پسر من.
🌳 در ذهنم حرفها را مرور کردم:
بهش بگم اون از تو کوچکتره، خوب یعنی اگر بزرگتر بود چی؟؟؟
بهش بگم دیگه نمیاد با تو بازی کنه؟ میگه خوب نیاد،من چند تا همبازی دیگه هم دارم، اصلا با داداشم بازی میکنم
بگم قهرکردن کارخوبی نیست، میگه من دوست دارم قهر کنم.
بگم آخه یک دونه توت ارزش جنگ و دعوا نداره که؟ خوب برای من ارزش نداره برای این دو تا بچه شاید ارزش داشته
بگم برات جایزه میخرم آشتی کنی!!! ، آخه این هم که میشه رشوه دادن
به دوستم بگم خداحافظ تا هفته آینده، بچه ها هم یادشون میره. احساس میکردم پسرش داره آسیب میبینه. تازه خوب پس مهارت حل مسئله چی میشه؟؟ به مشکل خوردیم کلا صورت مسئله را پاک کنیم؟؟؟
🌳پسر دوستم جیغ میزد پس من دیگه چه کارکنم؟ من با کی بازی کنم؟ ( امان از تک فرزندی😔😔)
مامانش بهش می گفت نگران نباش. میگفت: نه خودش به من گفت دیگه نیا😭😭
🌳 رفتم کنار پسرم که در ظاهر بیخیال رفته بود سراغ دوچرخه سواری و بهش گفتم مامان من اصلا نمیتونم و نمیخوام قضاوت کنم که چه اتفاقی افتاده و کی مقصر هست. ولی این را میدونم که خدا اونهایی را زودتر آشتی کنند خیلی خیلی دوست داره، چون خدا را خوشحال میکنند. ( دقت کنید این جمله سرتاسر بار مثبت داره و بدون قضاوت و مقایسه، یک احساس خوشایند را منتقل میکنه، حتی نمیگم اگر آشتی کنی خدا تو را بیشتر از دوستت دوست داره). چشمهاش برق زد و گفت برم معذرت خواهی کنم. سریع رفت به دوستش گفت: بخشیدمت😳😳🤣🤣
همین یک کلمه گریه ی سوزناک اون طفلک را به لبخند تبدیل کرد.🤩
#دعوای_بین_بچه_ها
#نیاز_به_همبازی
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
🌸سلام، وقت همگی بخیر و شادی🌸
تجربه های روزانه (۲۱)
✅ پسر کوچولو یاد گرفته در یخچال را باز کنه (بماند که چه دست گل هایی به آب میده با این توانایی😊)، شیشه قطره آهن خودش را برداشته بود و به درب شیشه ای فر می کوبید.
✅ میدونید که اگر بگم نکن فایده ای نداره، اگر هم از دستش بگیرم شروع میکنه به جیغ و گریه و...
✅ هر چقدر هم که تعداد این جیغ و گریه ها و بکن و نکن ها بیشتر باشه لجبازی هایی که از دو سالگی شروع میشن شدیدتر و بدتر هستند.
✅ نگران شکستن شیشه در دستش بودم. سریع یک قوطی قرص پلاستیکی از کابینت برداشتم، من هم شروع کردم کوبیدن روی در شیشه ای فر، بعد در یک حرکت سریع شیشه قطره را از دستش گرفتم قوطی پلاستیکی را دادم دستش گفتم حالا بیا عوض، ببین این چه صدایی میده😉
✅ شروع کرد کوبیدن قوطی پلاستیکی. خیالم از شیشه قطره که راحت شد، سریع یک سطل پلاستیکی از کابینت در آوردم وارونه گذاشتم روی زمین. گفتم حالا بیا بکوبیم روی این ببینیم چطوریه؟ 😉 سریع اومد سمت سطل و قضیه ختم بخیر شد، کمی روی سطل کوبید و بعد هم رفت سراغ پروژه بعدی.😂
✅✅ بین یک تا دو سال تا جایی که میتونیم باید از «نکن» گفتن های اضافی و قابل جایگزینی دوری کنیم، چون این نوع رفتار بعد از دو سال به صورت لجبازیهای شدید بروز میکنه.👌👌
#تجربه_های_روزانه_۲۱
#لجبازی
#بکن_نکن_و_جملات_دستوری
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
#ایران_جوان_بمان
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
🌸به نام خدا🌸
سلام، شب همگی بخیر
✅ یکی از مسائلی که در پیامهای مادران زیاد تکرار میشه، این هست که برای بچه اولم خیلی وقت میگذاشتم، خیلی با هم بازی میکردیم، خیلی براش کتاب میخوندم. از وقتی دومی اومده نمیتونم براش وقت بگذارم، عذاب وجدان گرفتم و... ( به خصوص مادرانی که فرزند دوم زیر یکسال دارند). ☹️☹️
✅ من کاملا درکشون میکنم چون خودم با این مسئله درگیر بودم. اون هم با فرزند دومی که شش ماه اول کلا بیدار بود، و خوابش فقط چند دقیقه ای در حال شیر خوردن بود. تا ۱۴ ماهگی حتی یک دقیقه خارج از بغل مادر نخوابید و حالا در ۲۱ ماهگی جمعا ۵-۶ ساعت خواب در شبانه روز داره اون هم به صورت منقطع.
✅ اما اون روزها گذشت. فرزند اول با آمدن برادرش مستقل تر شد، قوی تر شد، بزرگتر شد، آرامتر و صبورتر شد.
✅ تا قبل از یکسالگی فرزند دوم همیشه می گفتم، خوش به حال فرزند اول که مادر بهتر میتونه بهش رسیدگی کنه، ولی از بعد از یکسالگی فرزند دومم میگه خوش به حال همه بچه ها غیر از فرزند اول😉😂
✅ فرزند اول در کنار بزرگترها و زیر ذره بین بزرگترها رشد خودش را آغاز میکنه ولی فرزندان بعدی، در کنار حداقل یک بچه دیگه رشد میکنن، کودکانه میخندند، کودکانه راه میرن، کودکانه میدوند و کودکانه بازی می کنند و خلاصه بگم شادتر رشد می کنند. خیلی وقتها متعجب میشم که فرزند دوم چطور خیلی از چیزها را بدون آموزش من، خیلی زودتر، از برادرش یاد میگیره، شاید من به اندازه فرزند اول براش کتاب نخونم اما به جاش داداشش براش کتاب میخونه البته به سبک خودش.😉😂
✅ خیلی از بازیهامون ناتمام میمونه، خیلی از کتابها کامل خونده نمیشن یا وسط خونده شدن پاره میشن، اما لذتی که پسر بزرگم از خوندن کتاب برای برادرش میبره بی نظیره.
✅ از صدای قهقهه شون با هم ذوق میکنم، تعجب میکنم دارند به چی میخندن، توی اتاق سرک میکشم میبینم با یک ابرو بالا انداختن ساده یا فشار دادن دماغ روی شیشه با هم غش غش می خندند.😍😍
✅ امروز موقع نهار، در بشقاب هر کدام دو تا حلقه ته دیگ سیب زمینی گذاشتم، پسر کوچک سریع ته دیگ خودش را خورد و دوباره گفت با زبان خودش میگفت: ته دیگ ته دیگ
گفتم: مامان دیگه نداریم
پسر بزرگم ته دیگ خودش را گذاشت برای برادرش و گفت من نمیخوام تو بخور داداش، دلم غش رفت براشون.😍😍
✅ اما نیم ساعت بعد سر یک ماشین که چندتا دیگه هم ازش دارند حسابی از خجالت هم در امدند. اما من تا شب فقط ذوق بخشیدنش را میکنم و بهش افتخار میکنم،
✅ پدرشون که میان خونه، وقتی میپرسند چه خبر؟
اول توی دلم میگم: یا ستار العیوب
بابا اگر بدونی پسرم امروز چکار کرده؟ ته دیگ خودش را بخشید به برادرش
طبقات یخچال را به تنهایی شست و الی آخر
پسر جان هم چشمهاش برق میزنه🤩 و قضایا را با کلی پیازداغ اضافه برای باباش تعریف میکنه😂
گاهی حتی اگر مدت زمان کوتاه با پدرشون تنها باشند، میگن چرا اینها با من که هستند اذیت میکنن ولی صبح تا شب با شما هستند هیچ اذیتی ندارند😉😉
تو دلم میگم: شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند😉😍
✅ خلاصه اینکه در کنار هم دارند بخشش، عذرخواهی کردن، مهربانی، احساس مسئولیت، استقلال، دفاع از خود، شریک شدن و دهها مهارت دیگر را یاد میگیرند و رشد میکنند.
✅ داشتن خواهر و برادر بزرگترین نیاز بچه هاست، خیلی از نیازهای بچه ها که در تک فرزندی، پدر و مادر باید کلی براش وقت بگذارند، با داشتن خواهر و برادر به سادگی پاسخ داده میشه. پس مامانهای مهربون عذاب وجدان نگیرید، شما بهترین هدیه ها را برای فرزندانتون فراهم کردید.😍😍😍
#ایران_جوان_بمان
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅از خداوند فرزندان صالح وزیاد بخواهید.
#ایران_جوان_بمان🇮🇷
https://eitaa.com/namayejavani
#تجربه_های_روزانه_۲۲
#مشارکت_بچه_ها_در_کارهای_خانه
#فرصت_همراهی
#فرصتهای_در_کنار_هم_بودن
#ایران_جوان_بمان
🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
🌷سلام، شب همگی بخیر🌷
تجربه های روزانه (۲۲)
✴️ صبح بعد از صبحانه با بچه ها با خمیر بازی کردیم. زمانی هم که دوتایی با هم بازی میکردن، من نهار پختم و یک سری کارهای دیگه. به خاطر همین پسر بزرگم وقتی برادرش خوابید، دیگه خودش مشغول بازی بود. طبق لیست برنامه هام رفتم سراغ تمیزکردن یخچال. دلم نیومد صداش نزنم، به خودم میگفتم حالا اگر اون یکی زود از خواب بیدار شد چی؟ اشکالی نداره سه تایی انجام میدیم، یادت رفته با اولی هم همین کارها را انجام میدادی.اصلا باید از این به بعد کارها سه تایی باشه حق اون یکی ضایع نشه.😉
✴️ صداش کردم گفتم دوست داری باهم یخچال را تمیز کنیم؟؟
گفت: به شرطی که همه کاراشو خودم انجام بدم😳🙂
منم گفتم: چی از این بهتر😉😊
✴️ حین خالی کردن یخچال، ظرف شیره را از در گرفته بود و از دستش افتاد و فرش کثیف شد. با خنده گفتم خوب برای یک روز دیگه هم کار جور شد، شستن فرش.
✴️ در کنار هم کارها را انجام دادیم، تو حمام کلی به هم آب پاشیدیم و خندیدیم😂😅
وقتی میخواستم طبقات یخچال را بگذارم، گفت: مامان میشه من خودم بگذارم: گفتم بله بفرما
اولین طبقه را بلند کرد نتونست درست بگذاره سرجاش گفت مامان خودت بذار😉 ، (به جای اینکه من با پیش داوری بگم نه نمیتونی، میگذارم خودش امتحان کنه👌)
✴️ وقتی کارمون تمام شد، پسرم گفت: مامان خیلی خوب بوداااا، هم آب بازی بود، هم کف بازی، هم شستن یخچال😍😍
منم گفتم: چی از این بهتر😇😇
واقعا چی از این بهتر؟؟؟؟!!!🤔🤔
♦️هم کار خونه انجام شد،👏
♦️هم من و فرزندم کنار هم یک وقت اختصاصی همراهی و همکاری و همدلی و بازی داشتیم، 👏👏
♦️هم برای فرزندم بازی بود 👏👏👏
♦️و هم کسب مهارت و تجربه👏👏👏👏
باید قدر این فرصت را دانست.👌👌
#تجربه_های_روزانه_۲۲
#مشارکت_بچه_ها_در_کارهای_خانه
#فرصت_همراهی
#فرصتهای_در_کنار_هم_بودن
#ایران_جوان_بمان
🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak