eitaa logo
مادَرانـہ تـَر...
463 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
344 ویدیو
134 فایل
🌿 اینجا روایت‌های مادرانهٔ ما را می‌خوانید؛ ما نه شرقی هستیم و نه غربی؛ ما الگوی سوم جهان هستیم؛ برخاسته از گفتمان انقلاب اسلامی ایران اینجا زیرِ سایهٔ حضرت ماه، فاطمه‌معصومه‌ایم... «ستاد خواهران جبهه فرهنگی استان قم» ادمین👈 @Madarane_Tar
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 کاربرگ قصه، بازی و رنگ آمیزی دوستی آسمانی قصه دختری که به زیارت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها میره و بچه ها جریان دوستیش با یه دختر فلسطینی رو بازی و رنگ آمیزی می کنند... 💠 تولید شده در رویداد بنت الهدی 💠 🔹استفاده از اثر بدون دخل و تصرف، برای عموم مجاز می‌باشد. 🔻 مشاهده سایر آثار و بارگیری فایل باکیفیت در کانال: خیمه بانوان هنرمند هیأتی @Kheymeh_Art 🌐 وب‌گاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @madaranetar 👈کانال مادَرانـہ‌تـَر
🚩 کاربرگ قصه، بازی و رنگ آمیزی دوستی آسمانی قصه دختری که به زیارت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها میره و بچه ها جریان دوستیش با یه دختر فلسطینی رو بازی و رنگ آمیزی می کنند... 💠 تولید شده در رویداد بنت الهدی 💠 🔹استفاده از اثر بدون دخل و تصرف، برای عموم مجاز می‌باشد. 🔻 مشاهده سایر آثار و بارگیری فایل باکیفیت در کانال: خیمه بانوان هنرمند هیأتی @Kheymeh_Art 🌐 وب‌گاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @madaranetar 👈کانال مادَرانـہ‌تـَر
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز رفته بودم بیمارستان ملاقات یکی از بچه‌های حسینیه ؛ که البته الان دیگه خانومی شده برای خودش ☺️ تصادف کرده 😔 مچ دستش شکسته 💔 همین امروز دستش رو جراحی کرده بود وقتی رسیدم پیشش خواب بود با مامان حال احوال کردم از صدای صحبت ما بیدار شد یکم به من خیره شد ، چشماش رو بست و دوباره باز کرد ، در و دیوار بیمارستان رو نگاه کرد ، دوباره به من خیره شد و لبخند زد 😊 بغلش کردم بوسیدمش بعد از یه کم صحبت درباره حالش گفتم: زینب! میخوام برات قصه بگم ؛ قصه چی رو بگم ؟ با سختی آب دهنش رو قورت داد و گفت : هر چی ؟ فقط قصه امام ها باشه ❤️🥺😍 قلبم به تپش افتاد ❤️‍🔥 بچه ۸ ساله ای که بیشتر از ۱۲ ساعت گرسنگی کشیده بود ! دست راستش جراحی شده بود! چند جای دست چپش سوراخ بود چون رگش رو پیدا نکرده بودند ! حالا با عشق میخواست از ائمه اطهار بشنود خیلی خوشحال بودم که کنار زحمات ۸ ساله‌ی پدر و مادر زینب یه سهم کوچولو تو ایجاد و پرورش این عشق داشتم زینب نفهمید با این چند کلمه چه نوری تو رگ های من دوید 💛💛💛 موهاش رو دور انگشتم پیچیدم و نوازش کردم و گفتم : یکی بود یکی نبود... ...بعد پیامبر پرچم اسلام رو دست امام علی دادند... ...همه با تعجب دیدند ، امام علی با یه دست در خیبر رو ... خدایا شکرت😍 ممنون که بودن کنار این فرشته ها رو به ما عطا کردی 🌱 لطفا همه برای دست زینب کوچولو یه حمد شفا بخوانید 💝 @hoseiniekoodak @madaranetar 👈کانال مادَرانـہ تـَر