eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
538 دنبال‌کننده
910 عکس
124 ویدیو
54 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت روضه‌های ما شمع‌های مشکی را در شمعدان‌های لاله قرمز گذاشتم. سیب‌های سرخ را در سینی مسی گِرد چیدم و گل‌های داوودی سفید را داخل گلدان بلور. شیرینی‌ها را که در ظرف می‌چیدم یادم آمد بیانات رهبر را پیرینت نگرفته‌ام. تا آمدن مهمان‌های روضه یکی دو ساعتی وقت داشتم. سرمای هوا بود یا آلودگی نمی‌دانم، هر چه بود ساعت یک ظهر چهار تا خیابان را پیاده بالا رفتم تا یک دفتر فنی پیدا کردم که باز باشد و بتوانم پیام رهبر به کنگره هفت هزار زن شهید کشور را روی کاغذ چاپ کنم. در این چند سال که دوستان مادرانه‌ای، مقید به خواندن صحبت‌های آقا بودند و جلسات بیانات‌خوانی را با جدیت پیگیری می‌کردند هیچ وقت حوصله‌ نکرده بودم همراه‌شان شوم. نهایت تلاش من این بود که عناوین و گزیده‌های هر سخنرانی را از اخبار بشنوم. اما اولین بار که در نشست فعالین مادرانه، گعده بیانات‌خوانی را تجربه کردم لذت خواندن متن سخنرانی به دلم نشست. در آن جلسه، متن سخنرانی رهبر در دیدار با شعرا را خواندیم. مطالب را دسته‌بندی کردیم و نمودار کشیدیم‌. کار شیرین و جذابی بود. مرتبه‌ دوم وقتی بود که برای جلسه روضه دعوت شده بودیم منزل یکی از دوستان مادرانه‌ای! حدیث کسا را دور هم خواندیم. استکان‌های چای که جمع شد، زهرا چند برگ کاغذ و خودکار آورد و لینک بیانات را فرستاد در گروه. محتوای روضه، خواندن صحبت‌های رهبر بود. آنجا هر دو سه نفر با هم گروه کوچکی شده بودیم. یکی متن را از روی موبایل می‌خواند و دیگری روی برگه نکات را می‌نوشت و دسته‌بندی می‌کرد. هر چه پیش می‌رفتیم بیشتر ذوق می‌کردم و هر بار بلند می‌گفتم: «وای این جمله عالیه، چقدر دقیق!» آن روز بود که مهر الگوی سوم زن به دل من هم نشست و در دسته علاقه‌مندی‌هایم قرار گرفت‌. حالا اما اولین بار بود که می‌خواستم در روضه خانگی‌مان بیانات‌خوانی داشته باشیم. شب قبل فکر کرده بودم چطور می‌شود حواس مهمان‌ها را به بحث جمع کرد؟ ترسیدم اگر قرار شود از روی گوشی بیانات را بخوانیم، حوصله‌شان نکشد و همان‌طور گوشی بدست گروه‌های مجازی را چک کنند و دل به بحث ندهند! به ذهنم رسید متن سخنرانی را پیرینت بگیرم و دست مهمان‌ها بدهم که تمرکزشان بر بحث ببشتر باشد. بر خلاف انتظارم مهمان‌ها همگی سر وقت آمدند! جلسه را با قرائت آیات ابتدایی سوره واقعه شروع کردیم و بعد از آن حدیث کسا خواندیم. حضور دوستان مادرانه‌ای باعث دلگرمی‌ام بود که طرح بیانات‌خوانی را شروع کنیم. از مرضیه خواستم تا من به اتاق بچه‌ها سر می‌زنم و سامانی می‌دهم درباره روضه‌های بر مدار حضرت زینب سلام‌الله توضیح بدهد. خانم همسایه فکر کرده بود شاید جلسه مخصوص مادرانه‌ای‌ها است و نباید می‌آمده! لبخند رضایت که روی صورت مادر همکلاسی مطهره نشست، فهمیدم مرضیه کارش را خیلی خوب انجام داده. دور هم گرد نشستیم و شروع به خواندن خطوط برگه‌ها کردیم‌. یکی یکی نکاتی که جالب بود را بلند می‌گفتیم و درباره‌اش حرف می‌زدیم. از زنانی که تماشاچی نبودند و قدم در راه عمل گذاشتند و در نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند. صدای خنده و بازی از اتاق بچه‌ها بلند شده بود که به این جمله رسیدیم: زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. با لیلا و محدثه خندیده بودیم و اعلام کرده بودیم چند تا صحبت دیگه از حضرت آقا بخوانیم تمام عناوین برنامه‌های مادرانه کدگشایی می‌شود! معصومه سینی چای را که وسط حلقه‌مان گذاشت رسیده بودیم به اینکه: می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌ داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. روی همین یک جمله می‌توانستیم ساعت‌ها بحث کنیم و حرف بزنیم. صدای قرآن خواندن پیش از اذان مغرب که از مسجد کنار خانه‌مان بلند شد دوستان یکی یکی آماده نماز شدند. در حین وضو گرفتن و پهن کردن سجاده هنوز هم بحث درباره الگو بودن زن مسلمان انقلابی برای زنان جهان به گوش می‌رسید. موقع خداحافظی یکی از مهمانان پرسید به نظرت میشه من هم هفته دیگه در منزل‌مون این مدل روضه را برگزار کنم؟ چشمانم برقی زد و با اطمینان جواب دادم چرا که نه؟! و قول دادم برای برگزاری روضه‌اش هر کمکی بتوانم انجام بدهم. 🖊 آزاده رحیمی کانال روضه‌های بر مدار حضرت زینب (س) در پیام‌رسان بله @roze_madari (س) "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary