مدار مادران انقلابی "مادرانه"
در هفته ای که گذشت ، واحد تبیین مادرانه سبزوار، برنامه اکران مستند
🔸وداع با اسلحه🔸
رو داشت که گزارشش رو در ادامه شاهد هستید:
دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۹:۳۰ صبح ، به نظر زمان مناسبی می رسید برای اکران مستند.
یکی از بچه ها زحمت رزرو مکان ( حسینیه هنر سبزوار) رو کشید و اطلاعیه زده و در گروه های مادرانه پخش شد.یکی از اعضای واحد هم شد مسئول ثبت نام.
شب قبل مستند رو دانلود و روی فلش ذخیره کردم.
روز موعود، صبحانه بچه ها رو آماده کرده یکی رو به خواهرم سپردم و اون یکی رو زیر بغل زدم و خودم رو به حسینیه هنر رسوندم.
یکی دیگه از بچه های واحد هم که زحمت آوردن لپ تاپ رو کشیده بود، کارهای مقدماتی و فنی رو برای اکران انجام داد.
متأسفانه از اون تعدادی که ثبت نام کرده بودند عده زیادی نیومدند و ما بعلت طولانی بودن مستند و ضیق وقت، با افراد حاضر اکران رو شروع کردیم.
مستند گویا و دقیق، روند تبدیل یاسر عرفات رو از یک مبارز به یک سیاستمدارِ خوشبین به دشمن، نشون داد و بیننده رو آگاه کرد به نتیجه این خوشبینی.
قسمت آخر مستند هم ، نمایش مقاومت حزب الله لبنان که منتج به آزادی کامل لبنان از اشغال صهیونیست ها در سال ۲۰۰۰ شد، بود.
۱۰ دقیقه ای به اذان ظهر مونده بود که اکران تموم شد و شتابان خودم رو قبل از برگشت بچه ها از مدرسه، به منزل رسوندم.
حاشیه های مهم تر از متن اکران:
🔸حضور مدیر یک دبیرستان دخترانه که می گفت مرخصی ساعتی گرفته و اومده تا از ما بخواد برای دانش آموزان مدرسه ش جلسات تبیین و پخش مستند حول موضوع فلسطین، داشته باشیم.
🔸تصمیم گرفتن ۲ نفر از حاضرین، جهت پخش مستند در جمع های دیگه.
✅ آقای محمد نورس، دانشجوی فلسطینی دانشگاه فردوسی مشهد و آقای محسن فایضی، محقق این مستند، از مادرانه سبزوار بابت اکران مستند "وداع با اسلحه" تشکر کردند.
#مادرانهسبزوار
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
در هفته ای که گذشت ، واحد تبیین مادرانه سبزوار، برنامه اکران مستند 🔸وداع با اسلحه🔸 رو داشت که گزارش
در ادامه بازخوردهای بعضی از حاضرین رو بخونیم:
✅ یاسر عرفات رهبر مبارزات مردم فلسطین بود ولی بعد از سالها مبارزه تصمیم به صلح با دشمن خودگرفت
ولی راستش آخرش نفهمیدم کار یاسر عرفات درست بود یا نه ؟
✅ به نظر من وقتی یاسر قصد صلح داشت و اسلحه بر زمین گذاشت بیشتر از مردم و کشورش دور شد
✅ من اسرائیل رو یک شیطان دیدم
و از خدا خواستم مسئله ی فلسطین به ظهور امام زمان ختم بشه
که فقط یک رهبر الهی از پس فتنه های شیطان بر میاد .
✅ فکر میکنم عرفات از یک مبارز به یک سیاستمدار تبدیل شد
✅ آخه اسراییل هیچ وقت با سلاحش وداع نمیکنه چرا باید از فلسطین همچین انتظاری داشت ؟
✅ من خیلی چیزا یاد گرفتم
همیشه فکر میکردم یاسر عرفات یک ادم خائن بوده که فلسطین رو چوب حراج زده
ولی تو این مستند فهمیدم که مبارز بوده و کلی تلاش کرده ...ولی اشتباه کرده و خام امریکا شده عوضش تجربه ی عرفات باعث شده چشم فلسطینی ها باز بشه که سازش بی فایده هست
✅ ازون روز دارم به دوتا مساله فکر میکنم
اینکه تو اون زمان کشوری یا مجموعه ای تجربه ی صلح با امریکا رو نداشته احتمالا و این صلح عرفات برای همیشه یک درس شده
ولی برام سواله کسانی مثل امام خمینی یا امام موسی صدر به عرفات گوش زد کردن که بی فایده است یا نه؟
و یک چیز دیگه هم اینکه رهبر های دینی بهتر تو انقلاب ها موفق شدن درتاریخ
✅ سلام
دیدن مستند برام ناراحت کننده بود و صحنه های دلخراشش به قلبم چنگ میزد و هر لحظه تنفرم رو از رژیم خبیث صهیونیست بیشتر میکرد
اما در کنار این ناراحتی که بنظرم لازم هست برای چشم و قلب تا قدر امنیت کشور رو بیشتر بدونم
آگاهی های زیادی کسب کردم
اینکه اسرائیل یه دفعه به وجود نیومد و یه ابر قدرت پوشالی مثل آمریکا پشتش بود و طراحیش کرد
اینکه چقدر مردم مظلوم فلسطین چوب ندانم کاری های سران بی کفایت حاکم ر کشورشون رو خوردن
اگر یه رهبردلسوز داشتن و وحدت رو حفظ میکردن به اون وضع دچار نمیشدن
نبود حاکمیت مشخص و بی کفایتی مسئولین تاثیر مهمی تو اشغال شدن فلسطین میذاره
در کل از دیدن مستند و کسب آگاهی حظ بردم
ممنون از همه عزیزانی که این فضا رو ایجاد کردن
✅ مستند بسیار عالی بود
واقعا سرگذشت یاسر عرفات خیلی قابل تامل هستش
به نظرم این مبارزه و ایستادگی هستش که سرنوشت ملت ها رو میمیسازه
✅ من خودم به شخصه خیلی لذت بردم به
اطلاعاتم خیلی اضافه شد
✅ مستند خوبی بود
چه آروم آروم عرفات درگیر سیاست شد و راه گم کرد!!
#مادرانهسبزوار
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود!*
دست از دهانش برداشته بود. ریز و درشت تازه و خشک سوا کرده نثارم کرد و گوشی را محکم رها کرد. جوری که صدایش از این طرف به گوش من هم رسید. گمان کردم سر یک چاه دور سنگی ایستاده و به محض پایان مکالمه و لمس دکمه قرمز، گوشی را درون چاهی که تهش ناپیداست پرت کرده.
آن قدر یک نفس بد و بیراه می گفت که انگار آدم های گینس برای ثبت رکورد بالا سرش ایستاده بودند. اصلا مهلت نداد بپرسم کی هست و دلش از کجا انقد لبریز شده که سرریزش را بی کم و کاست روی من فرود آورده.
حالا نمی دانم کدام پدرآمرزیده ای شماره ام را بهش داده بود. شاید کسی بوده که قبلاً سر به سرش گذاشته ام یا جایی حالش را گرفته ام که این جوری با پخش شماره ام میان گله مندان نظام، انتقام سخت گرفته.
دستم را چند دقیقه ای روی صفحه خاموش گوشی می گذارم. انگار این ارتباط حسی فحش ها را با سرعت ضربدر یک بهتر توی ذهنم پلی می کند.
_ای خدا نگذره از شماها که هنوز خیال مکنن با انتخابات مشکل مملکت حل مره.
_مزدورهای حکومتی از چه راه هایی به ذهنتان مرسه پول بکنین از بیت المال
_خیال کردی هی تبلیغ کنی ای بی دین و ایمانار بیارین سر کار او دنیا ولتون مکنن
دکمه استپ ذهنم را می زنم و نفس عمیقی میکشم. یک دفعه گوشی زیر دستم شروع می کند به لرزیدن و همزمان با دیدن شماره تن و بدنم هم لرز بر می دارد.
_شناختی؟
من و منی می کنم و می گویم:« اختیار داری مادر! آدم یکی که چند دقیقه پیش بی وقفه مورد عنایتش قرار داده، به این زودی فراموش نمی کنه.
صدایش را صاف می کند.
_اوه اوه چه بهتانم بر مخوره. جونمون و مال و خانواده مون برا انقلاب و آقا و... همی بود.
_نه مادر! جون سر جاش هست اگر قابل بدونن. گفتی یادت رفته گفتم هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود.
تک سرفه ای می زند و می گوید:« بایدم شعر بگین شکماتان ماشاءالله سیره.»
جوری می خندم که صدایم را از پشت گوشی بشنود و توی چینش فحش بعدی، سرخوشی را هم اضافه سیری و بی غمی و بی دردی ام بکند.
_راستش وقتته زیاد نمیخوام بگیرم. بچه مان دیروز کتابتانه آورد خانه. هی خواندم هی اعصابم خراب شد. گفتم آگاهت کنم رد ای کارا رو نگیری. الان هم رای دادیم سهام عدالت بهمان تعلق نگرفته. تو یکی می تانی او دنیا جواب رای ما که به هیچ درد نخورد بدی؟
تازه حالی ام می شود ماجرا از چه قرار است. یاد حرف هایی می افتم که روزهای روشنگری ساعت ها گوش و چشم مان مهمانش می شد.
از چند و چون سهام عدالتش می پرسم و چند راه نشانش می دهم. قرار می گذاریم فردا صبح بعد از پیگیری تماس بگیرد و شرح حال بدهد اما بی نثار بد و بیراه.
ادامه دارد...
#بهروایتمن
#انتخاباتنوشت
#مادرانهسبزوار
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *