eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
535 دنبال‌کننده
907 عکس
123 ویدیو
54 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
چند روایت از فعالیت موکب بانوی بهشتی هفت اسفند - پارک شکوفه تهران مادرانه محله شهدا انگار دیگر عادت موکب بانوی بهشتی شده است... تا لحظات آخر هیچ چیزی قطعی نیست! شاید برای اینکه بدانیم کاره‌ای نیستیم و صاحب موکب خودشان همه چیز را جور می‌کنند! معمولا چند روز زودتر برای موکب برنامه‌ریزی می‌کنیم اما خیلی وقت‌ها همه چیز دست ما نیست مخصوصا وقتی چند کودک داشته باشی و بخواهی در هوای سرد، وسط ظهر موکب بزنی. ریز ریز دارد برف می‌بارد و مادرها هنوز نیامده اند. منتظر کیک خانگی و کاغذهای تبیین حضور در انتخابات هستم (از طرف مادری که هر بار دلش می‌خواهد برای موکب حضور داشته باشد اما به خاطر فرزند کوچکش نمی‌تواند! اما کیک و کاغذهایش را برایمان می‌فرستد) که چشمم می‌خورد به یکی از بانوهای موکب. او که هر بار مثل یک فرشته با دست پر می‌رسد. بساط دم‌نوش و آب‌جوش و کیک‌ش را می‌آورد و سفره‌ی موکب‌مان را پهن می‌کنیم. دخترش بیمار است و گفته بود که نمی آید! اما دلش جای دیگری بود. می‌خواست بچه‌ها را بگذارد خانه و بیاید. اما بچه‌هایش راضی نشدند و با کیک سیب خوشمزه‌اش آمد. تنور موکب‌مان را حسااابی داغ کرد. آبنبات چوبی و کیک‌های خوشمزه‌مان بهانه‌ای بود برای آنهایی که سخت‌شان بود به سمت موکب بیایند. آبنبات را به بچه‌ها می‌دادیم و از مادرها می‌خواستیم کیک و چای بردارند. کاغذهای تبیین‌مان را هم گذاشته بودیم روی میز و هر جا شرایطش بود به میهمان‌های‌ مان تعارف می‌کردیم که بردارند. گاهی هم دسته‌ی چندتایی از کاغذهای‌مان را می‌دادیم به افرادی که می‌خواستند برای انتخابات، تبلیغ کنند. قرار بود برای انتخابات هم با میهمان‌های‌مان صحبت کنیم اما انگار یخ صحبت‌مان با سرمای هوا، سفت تر شده بود. اینجا بود که یک بانوی بهشتی دیگر رسید و پوسترهایش را آورد. حساب همه جا را کرده بود. طناب هم آورده بود برای وصل کردن پوسترهای رنگی اش. جهاد تبیین‌مان با حضور دو بانو که جهت فعالیت انتخاباتی به پارک آمده بودند، کامل تر شد. کاغذهای چاپ شده داشتند و با حوصله با مردم صحبت می‌کردند. تقارن حضور ما با حضور آنها را با کدامین حساب و کتاب می‌توان تفسیر کرد؟؟ حضور ما برای‌شان جالب بود و می‌گفتند روزهای بعد هم بیایید. با ماشین می آییم دنبال‌تان. بچه‌های‌مان انگار در موکب یاد می‌گیرند اثرگذار بودن را، بی‌تفاوت نبودن را. گاهی سخت‌مان بود از بعضی از افراد دعوت کنیم تا پذیرایی یا محتوای انتخاباتی را بردارند. اما بچه‌ها با ذوق این کار را می‌کردند. خدا را شکر. دل‌مان خوش است وقتی در موکب هستیم، وقتی دعاهای از ته جان مردم را می‌شنویم. وقتی به نام ائمه علیهم‌السلام از آن‌ها پذیرایی می‌کنیم. خدا را شکر. * "مادرانه"* [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)