eitaa logo
مشتاقان حضور
256 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
67 فایل
سلام به اطلاع میرساند این کانال جهت رشد علمی و معنوی تشکیل شده است . امیدوار هستم که مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد .. نام کانال مشتاقان حضور نهادیم .به این دلیل بفرموده علامه ذوالفنون حسن زاده آملی رحمت آله علیه ظهور اتفاق افتاده باید حضور پیدا کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀چاره بیچاره ها ◀️وقتی وارد میدان مبارزه با نفس شدم، فهمیدم که این دشمن‌ترین، به این راحتی از نفَس نمی‌افتد. ◀️خودم را که نگاه کردم، دیدم کمی که با نفس دست و پنجه نرم می‌کنم، خیلی زود از نفَس می‌افتم. ◀️برای همین هم بود که زود به این نتیجه رسیدم: جنگیدن با نفس کار من بیچاره نیست. ◀️مبارزه را رها کردم و با نفسم دوست شدم؛ ولی باز هم زندگی به کامم نشد که نشد. حالا تو را پیدا کرده‌ام و فهمیده‌ام بدون تو مبارزه با نفس، جز دست و پا زدن‌های بیهوده، هیچ چیز دیگری نیست. ◀️چقدر خوبی که مرا در میانۀ این میدان پر هیاهو، تنها رها نمی‌کنی. با تو که باشم، احساس قوت می‌کنم و بی تو بیچارۀ ضعیفی هستم که جز قبول شکست، راه دیگری ندارم. ممنونم که هستی! 🌙🥀شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها! ✍محسن عباسی ولدی @madavie
🧡آرام جان 🥀امروز چه قدر خسته شدم از کارهایی که توانم را گرفته و نایم را برده‌اند خستگی از کارهایی که بوی دنیا می‌دهند و گویی مجبورم به انجام دادنشان. 🌿از کارهای روزمرّه، راه فراری نیست چون انسانم و در زمین نفس می‌کشم و باید کارهایی را انجام بدهم که حتّی تو هم انجام می‌دهی و پدرانت هم انجام می‌دادند ولی شما از آن کارها خسته نمی‌شدید و من می‌شوم. 🍀راز خسته نشدن شما این بود و هست که هیچ کاری را بدون آن که رنگ‌آمیزی خدایی کنید، انجام نمی‌دهید و دلیل خستگی من این است که قدرت رها شدن از جنبۀ زمینی کارهایم را ندارم. 🌾سخت است. کنده شدن از زمین در کارهای زمینی کرامتی است برای خودش. کار من نیست. این را، هم من می‌دانم و هم تو. فقط تو و کسی که تو با او دوستی می‌توانند کار زمینی کنند و رنگ الهی به آن بدهند. 🍁خستگی از کارهای زمینی در جان می‌مانَد. من گرفتار خستگی‌های تل‌انبار شده‌ام. از این همه خستگی خسته‌ام. با من دوست شو آقا! ✍محسن عباسی ولدی @madavie
💙آشنای آسمان ⬅️گناه‌های دسته‌جمعی عقوبتش بیشتر از گناه‌‌های فردی است. ⬅️چوب گناه فردی را خود گناهکار می‌خورد؛ ولی وقتی جامعه‌ای رو به گناه می‌رود، عقوبت گناه، همه را می‌گیرد. ⬅️اگر حرف زدن از تو، فکر کردن به تو، باز کردن سفرۀ دل برای تو، شناساندنت به این و آن گناه بود و همه مبتلا می‌شدیم به آن، عطر وجود تو همۀ شهرها و روستاهایمان را می‌گرفت. ⬅️گناه‌های دسته‌جمعی برای اهلش، لذّت بیشتری دارد. ما در لذّت گناه، چندان خودخواه نیستیم. دیگران را در لذّت گناهمان شریک می‌کنیم. ⬅️عشق‌بازی با تو اگر گناه بود، همه را دعوت می‌کردیم تا کنار هم با تو عشق‌بازی کنیم. آن وقت مهمانی‌هایمان بیشتر و شلوغ‌تر می‌شد، تا بیشتر لذت ببریم. ⬅️وقتی گناهی رواج پیدا می‌کند، کسی از انجامش نه ترس دارد و نه شرم. ما هنوز از حرف زدن دربارۀ تو خجالت می‌کشیم و حتی می‌ترسیم. ⬅️کاش زودتر توصیف تو در زمرۀ گناهان قرار می‌گرفت و همه به آن مبتلا می‌شدیم تا کسی از انجام این گناه بزرگ ترسی نداشته باشد و شرمی نکند. ⬅️چه دنیای زشتی شده که چند شب از تو می‌خواهم جای گناه و ثواب را عوض کنی تا متن زندگی ما شوی. ⬅️منتظرم بیاید آن روز که از این همه غربت رها شوی. 🌙💙شبت بخیر آشنای آسمان! ✍محسن عباسی ولدی @madavie
☘امان ایمان ها 🔶در عالمی که تو در آن غایبی چه گردبادهای وحشتناکی می‌وزد! زوزۀ این گردبادها برای مردن از ترس، کافی است. این گردبادها رحم ندارند سر راهشان هر چه و هر که باشد معلّق میان زمین و آسمان به ناکجاآباد پرتاب می‌شود. 🔶رنگ این گردبادها سیاه است. سیاهی را با خودشان می‌برند به هر جا که می‌وزند. هر چراغی سر راهشان باشد خاموش می‌کنند و شیشه‌هایش را می‌شکنند. 🔶قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست. از طول یک روستا هم فراتر است. یک شهر بزرگ در گوشه‌ای از این گردباد مثل ریگ کوچکی است در بیابان. اصلاً سخن درست بگویم قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست. 🔶این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود می‌شود و نه فصل از فصل را می‌شناسد. همیشه در حال وزیدن است. پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی از این گردباد در امان نیست و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است که کارش غارت ایمان است. 🔶فقط یک دسته‌اند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی. 🔶آقا! با من دوست می‌شوی؟ من از این گردباد می‌ترسم. 🌙☘شبت بخیر امان ایمان‌ها! ✍محسن عباسی ولدی
💐باغبان مهربان 🔷دل‌بستگی‌هایم همه فانی هستند و باقی‌ها در دایرۀ چشم‌روشنی‌هایم جا نمی‌گیرند. 🔷ابدیتِ آخرت را فراموش کرده‌ام و در خیال خودم دنیا را دار خلود ترسیم کرده‌ام، و حالا عمری را که خدا برای به دست آوردن آسایشی ابدی در اختیارم قرار داده، در راه غرق شدن در سراب بربادرفتنی‌ها، بر باد داده‌ام. 🔷سر به زیر و خجل، با توشه‌ای از آه حسرت و با عمری که نمی‌دانم چقدر از آن باقی مانده آمده‌ام پیش تو. 🔷التماس می‌کنم محبتِ از بین رفتنی‌ها را در دلم از بین ببر و نهال عشق به ماندنی‌ها را در دلم بکار. 🌙💐شبت بخیر باغبان مهربان! ✍محسن عباسی ولدی
🌹حضرت بهشت 🔺امروز تصمیم گرفته بودم که ذهنم را به جای مشغول کردن به خیال‌های متعفن، معطر کنم به عطر یاد خدا. 🔺می‌خواستم رها شوم از بندهای محکمی که وجودم را به زمین بسته و مرا از آسمان محروم کرده بود. 🔺خدا را شکر که نگاه لطف تو به من دوخته شد و کمی از طعم آسمانی زندگی کردن را چشیدم. 🔺امروز سبک بودم، گویی پاهایم بند زمین نمی‌شد، دنیا با یاد خدا برایم شده بود خود بهشت؛ 🔺ولی آقا! ‌می‌ترسم که فردا دوباره از یاد خدا غافل شوم و احساس زندگی در جهنم به سراغم بیاید. 🔺دستت را روی قلبم بگذار. چند لحظه‌ای نگه دار. می‌خواهم گرمای دستت را احساس کنم. 🔺با گرمای دست تو همیشه می‌شود در خنکای بهشت نفس کشید و آسمانی زندگی کرد. وقتی که دستت را روی قلبم احساس می‌کنم، هیچ میلی به دنیا در دلم نمی‌ماند. مرا رها نکن! شبت بخیر حضرت بهشت! ✍محسن عباسی ولدی
‌🌺امام را وکیل خودمان کنیم! ⬅️دعا برای حاجاتمان را به اماممان بسپاریم و تمام همّتمان را صرف دعا برای فرج نماییم.! ⬅️درسی بزرگی برای منتظران امام را وکیل خود قرار دهیم و ببینید امام دعا کند چطور زندگی متحول میشود 👇 ⬅️ماجرا ی شیخ حسن تویسرکانی که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه ) را وکیل خودشون کردن تا برایش دعا کند برای رفع مشکلش و این گونه زندگی اش مُتحوّل شد.👇 ⬅️عالم فاضل شیخ حسین تویسرکانی میگوید: 🌿اویل جوانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم امر معشیت بر من سخت میگذشت بنا گذاشتم فقط به قصد دعا کردن برای توسعه حال به کربلا مشرف شوم. 🌿چون مشرف شدم شب را خوابیدم در خواب به حضور حضرت بقیه الله عجل الله فرجه مشرف شدم. 🌿فرمودند فلانی دعا کن.عرض کردم یا مولا به قصد دعا آمدم. فرمودند خیلی خوب همینجا بالای سر است دعا کن. 🌿دست به دعا برداشتم با تضرع و زاری دعا کردم فرمودند:نشد. دو مرتبه بهتر از اول مشغول دعا کردن شدم باز فرمودند: نشد.مرتبه سوم آنچه میدانستم با تلاش و کوشش اصرار نمودم باز فرمود:نشد! 🌿دیگر عاجز شدم و عرض کردم سیدی دعا کردن وکالت بردار هست یا نه؟ فرمودند: بلی هست. 🌿عرض کردم من شما را وکیل کردم که برایم دعا فرمایید. فرمودند: خیلی خوب... سپس دست به دعا برداشتند و دعا فرمودند. 🌿چون به نجف اشرف مراجعت نمودم شخص تاجر تویسرکانی که ساکن تهران بود به زیارت عتبات و حضور مبارک حجت الاسلام میرزا رشتی مشرف شد. و چون من از شاگردان شناخته شده ایشان بودم مرحوم میرزا من را بسیار توصیف کردند و بالاخره به او فرمودند دخترت را به او بده. 🌿حاجی مذکور فورا قبول کرد. بعد از چند روز صاحب عیال و مال و خانه و زندگی شدم. 📙 العبقری الحسان جلد 2 ص457
🍀بهشت من 🔷گاهی عجیب احساس می‌کنم دنیا دیگر جایی برای ماندن نیست و وقتی به این فکر می‌کنم که چه چیزی کمکم می‌کند که دنیا را بتوانم تحمل کنم، جز تو کسی به ذهنم نمی‌رسد. 🍀شنیدن صدای تو زندان را برایم بهشت می‌کند. کاش امشب جواب شب‌بخیرم را می‌دادی تا با شنیدن صدایت برای یک روزگار طولانی تاب بیاورم دنیا را. 🌙🍀شبت بخیر بهشت من! ✍محسن عباسی ولدی
🌾فریادرس بیچاره‌ها 🍁از این که خودراضی هستم،‌ ناراضی هستم؛ اما نمی‌دانم چه کار کنم تا نفْسم رام شود و دلم آرام. 🍂حرف از بنده‌های نیک خدا که می‌شود، می‌گردم و می‌گردم تا شباهت‌های کم رنگ خودم به آنها را پیدا کنم و پررنگشان کنم؛ حتی تا اندازه‌ای که آنها شبیه من بشوند؛‌ نه من شبیه آنها. 🍁سخن از بنده‌های بد خدا که می‌شود، هر چه می‌بینم، فاصله‌ای است که میان من و آنهاست؛ انگار هیچ شباهتی به آنها ندارم. نتیجه‌اش هم این شده که می‌بینی. هر روز بیشتر از دیروز پایم در گِل می‌ماند و از تو دورتر می‌شوم. 🍂 به دادم برس! چاره‌ای برایم بیندیش و مرا از خودم ناراضی کن! 🌙🌾شبت بخیر فریادرس بیچاره‌ها! ✍محسن عباسی ولدی
🍂من یادم می‌رود که بنده‌ام و برای خودم خدایی می‌شوم و خدایی می‌کنم. 🍃 می‌شود هر وقت که یادم رفت، تو به یادم بیاوری؟! می‌ترسم وقتی بمیرم که احساس خدایی دارم. 🍂من فراموش می‌کنم که ارادۀ حاکم، ارادۀ خداست و هر چه او بخواهد، همان می‌شود. همۀ زندگی را حول ارادۀ خودم تعریف می‌کنم و وقتی هم که اراده‌ام محقق نمی‌شود، بر سر خدا فریاد می‌کشم. 🍃می‌شود هر وقت فراموش کردم تو به یادم بیاوری؟! 🍂 می‌ترسم در حال فریاد کشیدن بر سر خدا بمیرم. 🍃مرا دائم به ذکر دعوت کن. من نیاز دارم به تلنگرهای تو. از من خسته نشو. شاید یک روز به دردت خوردم. 🌙شبت بخیر ذکر خدا! ✍محسن عباسی ولدی
💔منجی دل‌ها 🍂من در دلِ ذکر گفتن‌هایم، غافلم. وای به حالم وقتی که زبانم هم به ذکر، گویا نیست. 🍂 غفلت، قاتل جان است و من روز و شبم را با این قاتل نامرئی سپری می‌کنم. 🍂 بارها و بارها تیغ کاری این قاتل، بلای جانم شده و هنوز هم که هنوز است دست از همنشینی با این قاتل سنگدل بر نداشته‌ام. 🍂آقا! هنوز کمی ترس از غفلت در دلم مانده. می‌ترسم روزی برسد که همین ترس هم از وجودم برود. آن روز روز بدبختی من خواهد بود. 🍂می‌شود تا آن روز نرسیده، کمکم کنی تا از این قاتل بی‌رحم فاصله بگیرم؟! 🍂می‌ترسم ضربۀ آخرش را بزند و دیگر کار از کار بگذرد! تا ضربۀ آخر را نزده کاری کن! 🌙💔شبت بخیر منجی دل‌ها! ✍محسن عباسی ولدی
‌‌‌✅ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عجل الله فرجه) ﭘﺎﮎ ﻭ ﻃﺎﻫﺮ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﮎ و ﻃﺎﻫﺮ ﺷﻮﯾم ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﻨﺨﯿﺖ ﭘﯿﺪﺍ کنیم. ✅ ﻃﺒﻖ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺮﺝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﯿﻌﻪ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺝ ﻭ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ✍آیت الله کشمیری