eitaa logo
مداحیام
1.3هزار دنبال‌کننده
220 عکس
685 ویدیو
16 فایل
"بِسـم ࢪَربِ الـحـسـیـن"🌱؛ روی کسی بجز امام حسین(علیه‌السلام) حساب نکن💚 شرایط‌کپی⁉️:حلالت‌رفیق،فقط‌برای‌شهادتمون‌دعا‌کن🙃 ❔درخدمتیم: [ @Amin31320 ] |تبادلات: @Marziyeh3_1_3
مشاهده در ایتا
دانلود
- شباۍ دلتنگی!.mp3
3.61M
الهی خدا تو روازم نگیره🥲 اتاقمو کربلا کردم سقفشو کربلا کردم
4_5920514934663286148.mp3
7.78M
دستمو میزارم رو سینه سلام میدم سمت . . .
enc_16990341131660715504371.mp3
3.33M
گریه داره وقتی دلتنگ میشی نم بارون بباره...💔 :)
mehdi_rasoli_in_saat va saniyeha 128.mp3
5.72M
محسن حججی که دنیا رو زیر و زبر کرده :)
jonoone-man-hosseine.mp3
13.19M
من حرم لازمم آقا..🥲 جای کیو تنگ می کردم برسونم حرم آقا...
84fbb7d7-be4b-4b0a-8681-df222d9e46e9.mp3
3M
توی تنهائیام با تو حرفام و زدم❤️‍🩹
Mahmoud-Karimi-Sari-Be-Neyze-Boland-Ast.mp3
7.98M
سری به نیزه بلند است در برابر زینب..💔
🔴 استاد دفتر را روی میز گذاشت...📖 +سعیدی.... حاضر🙋🏻‍♂ +محمدی...حاضر🙋🏻‍♂ +فرامرزی...حاضر🙋🏻‍♂ +مجاهد...حاضر🙋🏻‍♂ +حسینی...!!! +حسینی...!!!🤨 _استاد امروز هم غایبه... استاد نگاهی کرد...👀 _چهار روز هستش که حسینی نیومده...🤨 ازش خبر ندارین!؟🧐 بچه ها همگی سکوت کردند...🤐 استاد ناراحت شد...😔 سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد...😡 ناگهان فریاد زد...🤬 خجالت نمیکشید که چهار روز... چهار روز... از رفیقتون بی خبرین!؟😤 نگرانش نشدین!؟🤔😕 چهار روز بی خبر!!!؟ به شما هم میگن دوست!!!؟😏 رفیق...!؟😒 صد رحمت به دشمن...🤭 چشمهایمان‌به زمین دوخته‌شد... توان بالا آمدن نداشت... شرم و خجالت میسوزاندمان... اما واقعا... از حسینی چه خبر⁉️ محمد چهار روز نیامده!!! نگران شدیم... واقعا نگران...😰 استاد سکوت کرده بود... کتاب را ورق میزد...📖 زیر لب چه میگفت...خدا میداند! کار او به من هم سرایت کرد...🔗 الکی کتاب را ورق میزدم...📖 آشوبی در دل... نگرانی موج میزد... واقعا محمد کجاست⁉️ چه شده⁉️ چهار روز...‼️ چقدر بی فکرم...🤦🏻‍♂🤦🏻‍♀ لحظه ها به سکوت گذشت... با صدای استاد شکست... حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست! منتظریم... فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم... بلند شدم... پای تخته رفتم...👨🏻‍🏫 بااجازه استاد...🙋🏻‍♂ با علامت سر ، اجازه داد... ذهنم ...🧠 قلبم...🧡 فکرم...🧠 روحم...👻 روانم... پیش محمد هست... چهار روز غیبت کرده!😞 کجاست!؟ چرا بی خبرم!؟ وای بر من... چطوری کنفرانس بدم!؟ چی بگم!!! با کدام زبان!؟ سرم را بالا آوردم... نگاهم به انتهای کلاس افتاد... به آن تابلوی خوشنویسی ... دلم دوباره لرزید... مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد... فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم... شروع کردم... بسم الله الرحمن الرحیم... بنده حقیر ... حسین ... دوست محمد هستم... کسی که چهار روز غایب است و از او بی خبریم... استاد با تعجب به من نگاه کرد... دقیقا عین نگاه همکلاسیها... آری ... من حسینم... دوست رفیق غایبمان... کسی که چهار روز غیبت کرده... و بخاطر بی خبری از اوموأخذه شدیم... شرمسارم...😓 خجالت زده ام...😢 حرفی ندارم‌که انقدر بی تفاوت... اشکهایم جاری شد...😭 بغض تارهای گلویم رازیر و بم میکرد...🥺 حرف زدن برایم‌سخت‌تر از نفس کشیدن در آب بود!!! به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم...😵 ادامه دادم... ممنونم استاد...🙏 که امروزبیدارمان کردی... بیدار از یک حقیقت تلخ... و یک خواب نه چندان شیرین!!! بیدار شدیم تا بفهمیم... چقدر زمان گذشته!؟ یک روز!!! نصف روز!!! یا مثل اصحاب کهف!!! که سیصد سال در خواب... و وقتی بیدار شدند که‌دیگر سکه آنها ... مال عهد دیگری بود... عهد دقیانوس!!!😏 امروز بیدار شدیم... و نمیدانیم چقدر خوابیدیم! چهار روز!!!؟ سیصد سال!!؟ بیشتر...!؟ آری خیلی بیشتر... ۱۱۸۷ سال در خواب هستیم!!! و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!! کسی نگفت که اگر محمدچهار روز غایب است... مهدی۱۱۸۷ سال است که غایب است!!! و کسی فریاد نزد... چطور از وی بی خبرید...⁉️ او که نه تنها دوست‌بلکه بهترین دوستمان... بلکه پدر مهربان... بلکه صاحب نفوس مان ... بلکه صاحب این زمان ... کسی ما را ملامت نکردکه خجالت نمیکشید...⁉️ شبها راحت میخوابیدو نمیدانید این غایب آیا به راحتی خوابیده است⁉️ یا تا صبح به درگاه الهی ندبه میکند...😇 که خدایا... شیعیان ما ... از اضافه طینت ما خلق شدند... به خاطر ما... به آبروی ما... غفلت آنها را ببخش...🤲 و چقدر نابرابر...⚖ که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است...⛓ اما...❗️ من راحت میخوابم...‼️ و او نگران من بیدار... خودش گفته است... انا غیر مهملین لمراعاتکم... محال است که هوایتان رانداشته باشیم... و این بزرگترین غایب زندگیمان‌هرگز باعث نشد... که استاد مارا ملامت کندبه اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!! دیگر قدرت مقابله با بغض نبود... مثل استاد... مثل بچه های کلاس... مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس... که با بغض ... اما مظلومانه.... نوشته اش را فریاد میزد.... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
کربلایی حسین ستوده_نجاتش بدید - 7 دی 1402-1704884174.mp3
8.54M
نجاتش بدید قتلگاه که جای دیدن نیست❤️‍🩹 خُب آبش بدید اینکه رسم سر بریدن نیست💔
4_5978657685065697787.pdf
3.54M
«کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول» 🌹زندگی‌نامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی ☑️ فایل Pdf این کتاب توسط ناشر به صورت رایگان منتشر شده است. ☑️ یکی از پرفروش‌ترین و جذاب‌ترین کتاب‌ها در زمینه زندگی‌نامه شهدا
66434رها-کنید-این-بدنو-حسین-ستوده.mp3
10.73M
رَها کنید این بدنو.. ای شمر نمیسوزه دِلت واسه زخمُ... پ.ن:به احترام ذکر مصائب ذوات مقدسه با حال مناسب استماع شود
میگفت: عشقی که به گریه رسیده باشه هرگز دروغ نیست .... امام حسین دلشکسته ها! من برات خیلی گریه کردم ، خیلی!:)💔 🥺 ❤️ | اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج
مداحی_آنلاین_ياحسين_إسمك_احسه_عايش_بنص_الدليل_هادي_فاعور_.mp3
2.53M
ياحسين إسمك احسه عايش بوسط الدليل 🎙هادی فاعور ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم دارم میلرزه صدام ؛ عباس کاش میشد که پیشت بیام ؛ عباس ((:❤️‍🩹 - امـام‌عـ‌بـ‌اس - 🤲🏻✨ .
12-maddahi.862.mp3
4.32M
خوابم یا بیدارم؟ چشمات و ببند تصور کن کربلایی و بعد پخشش کن🙃
1_6353005551.mp3
967.6K
مارا نمی بری به حرم؟
آقا مهدی رسولی حرف قشنگی زد: بچـه‌بـودیـم‌یـه‌زمانـۍمـادرمون ‌دستـمونومیـگـرفت‌میبــرد مزارشهدا، سنـشون‌نگاه‌مـیکردیم میگفتیم‌این‌شـهیدانقدرازمـن‌بـزرگتره حالامـیریم‌مـیبینیم‌شهیداچقدر ازماکــوچیــك‌ترن... بـیاین‌قـبول‌کنیــم‌جامـوندیم...!'🙂💔
گناهتوکردے؟! لذتتوبردے؟! حالامیتونۍتوچشمای‌ِاشڪی‌امام‌ زمانت‌نگاه‌کن(: اگه‌میتونۍنگاش‌ڪن! چون‌عجیب‌داره‌اشک‌میریزه‌برات...!!💔»
میگفت‌مامان‌من‌توبه‌کنم‌گناهام‌پاک‌میشه؛ مامان‌گفت: بله،پسرم‌اماوقتی‌به‌سن‌تکلیف‌میرسی وگناه‌میکنی‌بعد‌از‌توبه،گناهت‌بخشیده‌میشه منتها‌پسرم‌وقتی‌یک‌پارچه‌سفید‌‌روکثیف‌کنی‌ وبعد‌خوب‌بشوری‌تمیز‌میشه‌اما‌مثل‌روز‌اول‌نمیشه گفت: خب‌پس‌دلم‌میخواد‌قبل‌سن‌تکلیف‌بمیرم که‌کمتر‌گناه‌کنم‌میخوام‌پاک‌پاک‌باشم گفتم‌مادرجان: یه‌راهی‌هست‌که‌مثل‌روز‌اول‌پاک‌میشی‌ گفت: چه‌راهی‌مادر. گفتم: اینکه‌از‌خدا‌بخوای‌بخرتت‌و‌شهید‌بشی گذشتت‌همش‌پاک‌میشه‌مثل‌روز‌اول. چندماهی‌نگذشت،که‌شهید‌شد نمیدونم‌چیگفت‌به‌حضرت‌زهرا‌(سلام‌الله) ولی‌هرچی‌گفت‌عجیب‌خریده‌شد:)💙
اولے در یک‌ پارتے شبانه‌ از دنیا رفت و دومے در مسجد جان‌ داد اولے وارد شد تا آنها را ارشاد کند.. و دومی‌ وارد شد تا صندوق‌ صدقات‌ را بدزدد.. بیا قبول کنیم ، قاضےفقط‌خداست‌!..:)!