#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد
هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد
پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم
عاشقشدنم غیر بلا هیچ ندارد
از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم
دل مایهی قرب است، صدا هیچ ندارد
باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب
موسی همه کارهست، عصا هیچ ندارد
از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست
از ناحیهی خویش صبا هیچ ندارد
اموال کریمان همهاش مال فقیر است
اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد
هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد...
مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد
بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم
او را عوض فاطمه مادر بنویسم
بگذار که اول صلواتی بفرستم
تا نام تو را خوب معطّر بنویسم
تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم
تو پا بنویسی و منم سر بنویسم
در فکر بقیعم من اگر میل ندارم
بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم
بگذار در این مرحله که جمله فقیرند
جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم
تو گاه علی هستی و گهگاه محمّد
ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم!
یکبار تو را خواندم و دوبار علی را
از ذات تو باید دوبرابر بنویسم
سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم
پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم
در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد
زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم
عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت
خوب است ببیند که پیغمبر ما هم...
بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم»
پس معجزه هم میکند انگشتر ما هم
گر آخر این زندهبهگوری قدم توست
پس زندهبهگور قدمت دختر ما هم
به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی»
صد بار فدایش پدر و مادر ما هم
از لطف تو نام علی و فاطمه حالا
در مأذنهها پر شده، در منبر ما هم
راضی شده بودیم به املای محمّد
اما نرسیدیم به معنای محمّد
هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند
از معجزهی خاک قدمهای محمّد
مولاست همان رحمت امروز پیمبر
زهراست همان رحمت فردای محمّد
تفسیر کمالات جلالیِ علی بود
«لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد
این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست
خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد
اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست
منهای علی یعنی منهای محمّد
در آینهی فاطمه دیدهست خودش را
بنشسته محمّد به تماشای محمّد
با جعفر صادق به روایات رسیدیم
با لطف روایات به آیات رسیدیم
عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم
دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم
با واسطه ما پیش خداوند نشستیم
از راه توسّل به مناجات رسیدیم
در اصل، تو «اللّه» مجسّمشده هستی
به ذات خداوند از این ذات رسیدیم
از ردّ قدمهای تو تا خانهی زهرا
یکدفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم
از گریهی تو در وسط شعلهی خانه
به سوختن مادر سادات رسیدیم
ما خاکنشینان حرم، عرشنشینیم
از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد
هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد
پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم
عاشقشدنم غیر بلا هیچ ندارد
از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم
دل مایهی قرب است، صدا هیچ ندارد
باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب
موسی همه کارهست، عصا هیچ ندارد
از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست
از ناحیهی خویش صبا هیچ ندارد
اموال کریمان همهاش مال فقیر است
اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد
هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد...
مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد
بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم
او را عوض فاطمه مادر بنویسم
بگذار که اول صلواتی بفرستم
تا نام تو را خوب معطّر بنویسم
تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم
تو پا بنویسی و منم سر بنویسم
در فکر بقیعم من اگر میل ندارم
بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم
بگذار در این مرحله که جمله فقیرند
جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم
تو گاه علی هستی و گهگاه محمّد
ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم!
یکبار تو را خواندم و دوبار علی را
از ذات تو باید دوبرابر بنویسم
سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم
پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم
در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد
زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم
عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت
خوب است ببیند که پیغمبر ما هم...
بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم»
پس معجزه هم میکند انگشتر ما هم
گر آخر این زندهبهگوری قدم توست
پس زندهبهگور قدمت دختر ما هم
به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی»
صد بار فدایش پدر و مادر ما هم
از لطف تو نام علی و فاطمه حالا
در مأذنهها پر شده، در منبر ما هم
راضی شده بودیم به املای محمّد
اما نرسیدیم به معنای محمّد
هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند
از معجزهی خاک قدمهای محمّد
مولاست همان رحمت امروز پیمبر
زهراست همان رحمت فردای محمّد
تفسیر کمالات جلالیِ علی بود
«لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد
این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست
خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد
اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست
منهای علی یعنی منهای محمّد
در آینهی فاطمه دیدهست خودش را
بنشسته محمّد به تماشای محمّد
با جعفر صادق به روایات رسیدیم
با لطف روایات به آیات رسیدیم
عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم
دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم
با واسطه ما پیش خداوند نشستیم
از راه توسّل به مناجات رسیدیم
در اصل، تو «اللّه» مجسّمشده هستی
به ذات خداوند از این ذات رسیدیم
از ردّ قدمهای تو تا خانهی زهرا
یکدفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم
از گریهی تو در وسط شعلهی خانه
به سوختن مادر سادات رسیدیم
ما خاکنشینان حرم، عرشنشینیم
از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_و_هیئات_مذهبی_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
#صلوات
نازل شده خیر و برکاتی دیگر
آورده خدا شاخ نباتی دیگر
بر قلب پیمبر صلواتی بفرست
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
✍ #علی_سلیمیان
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
مدینه غرقِ صفا شد ز روی حضرت صادق
دمید عطرِ محمد ز بوی حضرت صادق
فروغِ روی نبی را که مکه یافت در امشب
مدینه دیده دوباره ز روی حضرت صادق
شبِ درخششِ خورشیدِ آسمانِ علوم است
که نور میدهد از چهار سوی حضرت صادق
ششم امام که باشد ضمیرِ عالم و آدم
مثالِ آینهها روی به روی حضرت صادق
تمامِ فقه بُوَد وامدارِ مکتب فضلش
کمالِ عشق بُوَد راز گوی حضرت صادق
روایتیست کرامت، از آن وجود مکرّم
حکایتیست شفاعت ز خوی حضرت صادق
به سانِ زمزم و تسنیم و سلسبیل، روان است
علومِ آلِ محمد ز جوی حضرت صادق
ز کهکشان فضیلت طنین فکنده به عالم
خروشِ عدلِ علی از گلوی حضرت صادق
قیامِ علمی او چون قیامِ سرخِ حسینی
فکنده لرزه به کاخِ عدوی حضرت صادق
کمر به کشتن او بَست دشمنش چو نظر کرد
که هست غالب دلها به سوی حضرت صادق
فرشته جسته تقرب، بهشت یافته رونق
ز قطره قطرهی آبِ وضوی حضرت صادق
بُوَد تجلی "والشمس" آن جمالِ مبارک
بود مفسّر "والّیل" موی حضرت صادق
چراغِ راهنمای بشر به عالمِ توحید
همیشه وقت بُوَد گفت و گوی حضرت صادق
کتابِ جابرِ حیّان، حدیثِ فضلِ مُفَضّل
یکیست ز آن همه رازِ مگوی حضرت صادق
اگر به علم درخشد چو آفتاب، گرفته
ذُراره ذَرّهای از مِهر روی حضرت صادق
حُشام حِشمَت علمی گرفته از حَشَم او
که کرده تر، لب جان از سبوی حضرت صادق
بگو فلاسفه را تا برای درکِ حقایق
نهند رو به رهِ مهر پوی حضرت صادق
نماز پایهی دین است و بود لحظهی آخر
نماز و حرمت آن گفت و گوی حضرت صادق
بخوان دعای فرج را به آرزوی اجابت
که بوده صبحِ فرج آرزوی حضرت صادق
شب دعاست برای فرج بیا که بخوانیم
خدای را همه بر آبروی حضرت صادق
قلوبِ شیعه حریمش بُوَد ولی به بقیعش
دلِ شکسته کُنَد جست و جوی حضرت صادق
نبین به قبرِ خرابش، ببین که چشمهی خورشید
بجوشد از افقِ خاکِ کوی حضرت صادق
خدا کند که صبا بر مشام ما برساند
شمیمی از حرم مُشکْ بوی حضرت صادق
خدا کند منِ آلوده باز هم چو "موید"
سرِ نیاز بسایم به کوی حضرت صادق
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_و_هیئات_مذهبی_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد
هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد
پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم
عاشقشدنم غیر بلا هیچ ندارد
از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم
دل مایهی قرب است، صدا هیچ ندارد
باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب
موسی همه کارهست، عصا هیچ ندارد
از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست
از ناحیهی خویش صبا هیچ ندارد
اموال کریمان همهاش مال فقیر است
اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد
هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد...
مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد
بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم
او را عوض فاطمه مادر بنویسم
بگذار که اول صلواتی بفرستم
تا نام تو را خوب معطّر بنویسم
تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم
تو پا بنویسی و منم سر بنویسم
در فکر بقیعم من اگر میل ندارم
بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم
بگذار در این مرحله که جمله فقیرند
جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم
تو گاه علی هستی و گهگاه محمّد
ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم!
یکبار تو را خواندم و دوبار علی را
از ذات تو باید دوبرابر بنویسم
سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم
پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم
در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد
زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم
عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت
خوب است ببیند که پیغمبر ما هم...
بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم»
پس معجزه هم میکند انگشتر ما هم
گر آخر این زندهبهگوری قدم توست
پس زندهبهگور قدمت دختر ما هم
به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی»
صد بار فدایش پدر و مادر ما هم
از لطف تو نام علی و فاطمه حالا
در مأذنهها پر شده، در منبر ما هم
راضی شده بودیم به املای محمّد
اما نرسیدیم به معنای محمّد
هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند
از معجزهی خاک قدمهای محمّد
مولاست همان رحمت امروز پیمبر
زهراست همان رحمت فردای محمّد
تفسیر کمالات جلالیِ علی بود
«لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد
این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست
خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد
اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست
منهای علی یعنی منهای محمّد
در آینهی فاطمه دیدهست خودش را
بنشسته محمّد به تماشای محمّد
با جعفر صادق به روایات رسیدیم
با لطف روایات به آیات رسیدیم
عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم
دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم
با واسطه ما پیش خداوند نشستیم
از راه توسّل به مناجات رسیدیم
در اصل، تو «اللّه» مجسّمشده هستی
به ذات خداوند از این ذات رسیدیم
از ردّ قدمهای تو تا خانهی زهرا
یکدفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم
از گریهی تو در وسط شعلهی خانه
به سوختن مادر سادات رسیدیم
ما خاکنشینان حرم، عرشنشینیم
از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
┄┅═✧☫ یا اهل بیت النبوه ☫✧═┅┄
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_و_هیئات_مذهبی_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠