eitaa logo
کانون مداحان محلات
212 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
164 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
مشکِ اشکِ من همیشه کار زمزم می‌کند هر نمش دارد گناهان مرا کم می‌کند بی‌گمان محکم در آغوش خودت می‌گیری‌اش ریسمانِ پرچمت را هر که محکم می‌کند کتری‌ات یک جور پیرِ روضه‌خوانِ هیئت است اشک را در استکان چشم ما دم می‌کند نذری ارباب‌ها از دخل رعیت می‌رسد این چه غوغایی‌ست که ماهِ محرم می‌کند! سائل پشت درت بار خودش را بسته است با همین فقری که دارد کار حاتم می‌کند از رسولِ تُرک‌ها، حُر ساختن کار شماست آدمت‌بودن مرا یک روز آدم می‌کند دست عبّاس تو می‌افتد حساب محشرش آن‌ میان‌داری که صف‌ها را منظم می‌کند خم نخواهد شد سرش در پیشگاه این و آن هر که سر را با تباکی‌کردنش خم می‌کند هرکه دارد اشک می‌ریزد برای داغ تو در حقیقت گریه بر داغ حسن هم می‌کند هر زمانی از تهِ دل گفته‌ام: جانم حسین مطمئناً حضرتِ زهرا نگاهم می‌کند گوشه‌گیرم..، گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی من را بده نوکرت کُنجِ حرم خود را مجسم می‌کند این گدا دلشوره دارد جا بماند اربعین داغِ دوری از حرم پشتِ مرا خم می‌کند ** ای که جمع و جور کردی زندگی‌ام را حسین! پیکرت را نیزه و شمشیر درهم می‌کند جسم تو مثل سرابی روی خاک افتاده است نعل مرکب‌ها تنت‌ را سخت مبهم می‌کند ✍ و لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
عاشق که باشی وضع من را تازه می‌فهمی این‌گونه‌ سرگردان شدن را تازه می‌فهمی پروانه را از نیمه‌شب زیر نظر داری وقتی سحر شد، سوختن را تازه می‌فهمی وقتی گناهانِ تو را با گریه می‌بخشند آن‌لحظه لطف پنج‌تن را تازه می‌فهمی زهرا برای روضه‌ها ما را سوا کرده است ماه محرم حرف من را تازه می‌فهمی شور حسین از شَرِّ عصیان‌ها خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را تازه می‌فهمی محشر، لباس مشکی‌ات وقتی شفیع‌ات شد خاصیت این پیرهن را تازه می‌فهمی ** در کفن‌ودفن یک مسلمان خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه می‌فهمی گفتم "مُرَمَّل بِالدِّما"، داد تو در آمد چون بعدازآن وضع بدن را تازه می‌فهمی آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد... تأثیر سم‌ها روی تن را تازه می‌فهمی یک‌مشت نامحرم که وقتی دوره‌ات کردند آنگاه حال چند زن را تازه می‌فهمی ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠الهم عجل لولیک الفرج 💠
======================= ذکر شریف ارباب ، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن ، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را ، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌ باز ، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم ، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت ، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی ، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر ، خوشبو تر از گلاب است این منصبی که داریم ، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند ، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او ، تضمین خانه ی ماست کاخ بدون روضه ، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال ، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد ، گفتیم:یا رقیّه این نازدانه نامش ، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد ، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت ، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را ، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش ، شخصِ ابوتراب است اربابِ آب‌ها را ، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او ، دل‌های ما کباب است زینب میان کوفه ، جانش به لب رسیده... سَرآستینِ پاره ، آخر کجا حجاب است؟! آزار پشتِ آزار ، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار ، دست همه طناب است آن بانویی که گریان ، دنبالِ نیزه‌داران هِی می دَوَد پریشان ، حس می کنم رباب است! 🔸شاعر: ========================== لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تا که چشمش به آب می افتد یادِ طفل رباب می افتد کوهِ آتشفشان اندوه است از نگاهش مُذاب می افتد پلک هایش که بسته می گردند پرده های حجاب می افتد نیمه شب خوابِ "شام" می بیند نیمه شب ها ز خواب می افتد نمکِ چشم شور شامی ها روی قلبی کباب می افتد روی گلبرگ یاس های حرم اثرات طناب می افتد یاد آن خیزران و تشت طلا یاد بزم شراب می افتد شام را قتلگاه می بیند نیزه ها را، "نگاه" می بیند مثل کرببلا در اینجا هم روبه رویش سپاه می بیند تا تماشا شوند بین گذر همه جا سدِّ راه می بیند کوچه کوچه به گریه می افتد کوچه کوچه گناه می بیند معجری پاره پاره افتاده یا که او اشتباه می بیند؟ تنِ دخترسه ساله ای را، آه از کبودی سیاه می بیند بین آن ازدحام جان فرسا عمه را گاه گاه...، می بیند عمه را بین آن همه نامرد... عمه را بی پناه می بیند لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ماه را در مَسلَکِ شب می‌کند مَعنا حسین در دلِ تاریکیِ دنیا، چراغِ ما، حسین وقت اوج بی کسی، پشت مرا خالی نکرد وقتِ تنهایی به دادم می‌رسد تنها، حسین یک به یک ما را حسین آورد و با هم دوست کرد تک تکِ ما قطر‌ه‌ایم و حضرتِ دریا، حسین زحمتش را او کشید و رحمتش بر ما رسید خون خود را خرج کرده پای خیلی‌ها، حسین کُلُّهُم نورٌ عَلیٰ نورَند معصومینِ ما بین این ارباب‌ها، ارباب بی همتا، حسین کودک شش‌ماهه‌ی این‌ قوم، پیرِ عالَم است رُشد اگر می‌کرد او می‌شُد خودش یک‌پا حسین سنگ و چوبِ خانه‌ی ما عطر سیبش را گرفت آنقَدَر زیرِ لبش می‌گفت بابا: یا حسین! روضه‌ی رضوان بدونِ روضه مثلِ دوزخ است اصلِ جنت مجلسِ گریه‌ است..، آن هم با حسین هرکه بالا خواه بَزمِ هیئتش درآمده پرچمش را روز محشر می‌برد بالا حسین قدردانی کردن از هر سینه‌زن با فاطمه‌ست ایستاده پیش در با مادرش زهرا، حسین آی نوکر ! اربعین را از حسن درخواست کن رد نخواهد کرد حرف این برادر را حسین هر زمانی گیر کردم زود گفتم: یا حسن تا گره را وا کند از کار من درجا حسین ** کوچه و بازار، ناموس علی را زجر داد خواهری فریاد می‌زد: آه و واویلا حسین هر کُجا افتاد از نیزه، رباب از هوش رفت... پیش پای حرمله می‌شد سرش پیدا، حسین... ✍ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سَیِّدَی شَبابِ اَهل الجَنَّة در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..، مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا: حسین..؛ امام: حسن..؛ ماسوا: گداست اصل بهشت..، سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..، ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..، ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده‌ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..، وطن بوده از قدیم صحن حسین..، صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن آن کوچه..، بی حسین..، حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌ به‌ فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..، به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می‌دید..، رو گرفت آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ست اوج غمِ غربت حسن و لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن معرفت رنگ گرفته‌ست از عرفانِ حسن خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن پس بگوئید به ما ساکنِ ایرانِ حسن زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید قدرِ یک لحظه زمین‌گیر نخواهم گردید هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید تا خود حشر منم دست به دامانِ حسن عطر او پخش که شد، باد وصالش را دید حُسن زیباییِ مخلوق، مثالش را دید آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید از همان روزِ نخستین شده خواهانِ حسن روضه خواندیم که این دیده‌ی تر ثبت شود گریه کردیم که این هفتِ صفر ثبت شود نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود بنویسید مرا بی سر و سامانِ حسن رنگِ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی‌‌ست پرچم یَشمیِ خوش‌ نقش و نگارم حسنی‌‌ست نه فقط من..، همه‌ی ایل و تبارم حسنی‌‌ست بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن ذکر پر برکت او تذکره‌ی ما شده است با عنایاتِ حسن، رزق مهیا شده است این شعارِ همه‌ی ما، حسنی‌ها شده است: "تا ابد هرچه کریم است به قربانِ حسن" خاکِ خشکیم که لب‌تشنه‌ی جامی بودیم کوهِ رنجیم که سرگرمِ سلامی بودیم کاش..، ای کاش که ما مردِ جُذامی بودیم می‌نشستیم سرِ سفره‌ی احسانِ حسن من از آن روز که در بند شدم، خوشحالم فقط از دوری معشوق خودم می‌نالم پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن می‌مالم بلکه سهمم بشود تکه‌ای از نانِ حسن عاقبت گَردِ خوشی بر سرِ غم می‌ریزد از دلِ صَحنِ حسن، نوحه و دم می‌ریزد هنرِ فرشچیان پای حرم می‌ریزد حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوانِ حسن روضه‌تر از غم آقای کریمان، غم نیست وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست مادری‌تر ز حسن در همه‌ی عالم نیست تو نگو حضرت صدّیقه..، بگو جانِ حسن! آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است از مصیباتِ حسن، خونِ خدا خون‌جگر است سخت‌تر از غمِ گودال، غمِ آن گذر است گریه‌کُن‌های حسین‌اند پریشانِ حسن کوچه‌ای تنگ برای غم او بانی بود قاتلش آنچه که می‌دانم و میدانی بود بدتر از زهرِ هلاهِل..، زدنِ ثانی بود داغ ناموس گرفته‌ست گریبانِ حسن سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد پیش چشمان پسر، چادر مادر پا خورد تا ابد خشک نشد دیده‌ی گریانِ حسن لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد... تنها امید ظرفِ غذای گدا..،حسین حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد فردای حشر می کند او را سوا حسین حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین "آدم" برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقت همه ی انبیا حسین دَمنوش روضه ات دمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه ات شده دارُالشَفا حسین در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت سرمایه ی مُحبَّت زهراست "یا حسین" هرگاه بی قرار حریم تو می شویم باید پناه بُرد به صحنِ رضا..،حسین دلشوره ی زیارت تو می کُشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین . . مقتل نوشته است نفس می زدی هنوز وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین جسمت به راحتی نشود جمع و جور..،آه آخر کشید کار تو بر بوریا حسین 👉 لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ساعت هجر تو را لحظه‌ی پایانی نیست در تنِ بی رمقِ ثانیه‌ها جانی نیست شهر در حسرت فانوسِ سحر می‌سوزد سالیانی‌ست که این کوچه چراغانی نیست دشتِ چشمم به بیابان‌شدنش خو کرده خاکِ خشکیده‌ی من تشنه‌ی بارانی نیست پیرها در طلب دیدن تو کور شدند عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست می‌کُشد آخرِ سر زخمِ فراقت ما را درد عشاق تو را نسخه‌ی درمانی نیست آنکه دلخوش به هوس‌هاست، خرابت نشود کاخ اَمیالِ دلم لایق ویرانی نیست تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه... به‌خداوند که این رسم مسلمانی نیست من، سرافکنده‌ترین سینه‌زنِ فاطمه‌ام هیچ رنجی به‌علی رنجِ پشیمانی نیست سخت دلتنگ تماشایِ ضریح نجفم مثل ایوانِ طلایِ پدر، ایوانی نیست لب من را برسانید به انگورِ علی باده‌ای در حَدِ این باده‌ی سلطانی نیست کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی وقت اینکه ز گدا روی بگردانی، نیست " گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه " نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست جان آن کشته‌ی بی غُسل و کفن، زود بیا دیر شد آمدنت، فرصت چندانی نیست * * چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند خیزران خورده‌تر از او، لب و دندانی نیست... ✍ (صلاة صبح ۱۴۰۲/۰۷/۱۰) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ساعت هجر تو را لحظه‌ی پایانی نیست در تنِ بی رمقِ ثانیه‌ها جانی نیست شهر در حسرت فانوسِ سحر می‌سوزد سالیانی‌ست که این کوچه چراغانی نیست دشتِ چشمم به بیابان‌شدنش خو کرده خاکِ خشکیده‌ی من تشنه‌ی بارانی نیست پیرها در طلب دیدن تو کور شدند عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست می‌کُشد آخرِ سر زخمِ فراقت ما را درد عشاق تو را نسخه‌ی درمانی نیست آنکه دلخوش به هوس‌هاست، خرابت نشود کاخ اَمیالِ دلم لایق ویرانی نیست تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه... به‌خداوند که این رسم مسلمانی نیست من، سرافکنده‌ترین سینه‌زنِ فاطمه‌ام هیچ رنجی به‌علی رنجِ پشیمانی نیست سخت دلتنگ تماشایِ ضریح نجفم مثل ایوانِ طلایِ پدر، ایوانی نیست لب من را برسانید به انگورِ علی باده‌ای در حَدِ این باده‌ی سلطانی نیست کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی وقت اینکه ز گدا روی بگردانی، نیست " گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه " نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست جان آن کشته‌ی بی غُسل و کفن، زود بیا دیر شد آمدنت، فرصت چندانی نیست * * چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند خیزران خورده‌تر از او، لب و دندانی نیست... ✍ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
آتشِ وصل تو تا جانبِ گُلپَر برود دودِ آه است که از سینه‌ی مَجمَر برود شرحِ هجران تو از حَدِّ سخن بیشتر است واعظِ لال چگونه روی منبر برود؟! طاقت عَقربه از دوری تو طاق شده تا به کِی حوصله‌ی ثانیه‌ها سر برود؟! شوقِ تنهاییِ من زیرِ سرِ غربت توست میل دلداده همین است: به دلبر برود گره کورِ ظهور تو اگر من هستم حاضرم پای تو جان از بدنم در برود چه غلط‌ها که از این بی سر و پا سر نزده کاشکی آبرویم پیش تو کمتر برود نَفْسِ من بانیِ حبس پرِ پروازِ من است آرزوی قفس این است: کبوتر برود خواهشاً اشکِ دمِ مشکِ مرا قطع مکن چشم من کاش که از روضه‌ی تو تَر برود بی پناهم منِ سرخورده..، پناهم زهراست طفلِ آزُرده فقط خانه‌ی مادر برود خادمِ فاطمه‌ام..، صاحبِ من شخصِ علی‌ست می‌روم سمت همان راه که قنبر برود مستی‌ام گردن انگورِ ضریح نجف است این خُمار آمده میخانه‌ی حیدر برود چاره‌ی این همه بیچارگی‌ام کرببلاست... پیش ارباب، غم از خاطرِ نوکر برود جانِ آن کُشته‌ی لب‌تشنه‌ی بی سر..، برگرد قبل از آن که ورقِ عُمر به آخر برود * * ما ندیدیم به غیر از حرمِ حَلقِ حسین خنجری کُند به پابوسی حنجر برود نکند موقعِ غارت، به حرم‌ها برسند نکند فکر سنان در پِی معجر برود... ✍ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌باز، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانه‌ی ماست کاخ بدون روضه، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است * * اربابِ آب‌ها را، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او، دل‌های ما کباب است آزار پشتِ آزار، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار، دست همه طناب است آن بانویی که گریان، دنبالِ نیزه‌داران، هِی می‌دَوَد پریشان، حس می‌کنم رباب است! ✍ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌باز، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانه‌ی ماست کاخ بدون روضه، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است * * اربابِ آب‌ها را، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او، دل‌های ما کباب است آزار پشتِ آزار، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار، دست همه طناب است آن بانویی که گریان، دنبالِ نیزه‌داران، هِی می‌دَوَد پریشان، حس می‌کنم رباب است! ✍ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
در دل اهلِ قلم، انگیزه‌ی تقریر نیست قصّه‌ی تنهایی ما قابل تحریر نیست داغ دوری یا غم کوری، چه فرقی می‌کند؟! در دلِ قُرصِ زلیخا، ترسی از تقدیر نیست در مسیر عاشقی طعنه شنیدن، لازم است راه وصل دوست غیر از جاده‌ی تحقیر نیست آینه در آینه، آدینه‌ها طی می‌شوند عکسی از صبح ظهور تو در این تکثیر نیست آه؛ یعنی سخت دلتنگم برای دیدنت... ناله‌ی عُشّاق را بهتر از این تفسیر نیست از دل این گریه‌کردن‌ها، تقرب می‌رسد خونِ‌دل خوردن به قَصدِ قُرب، بی تأثیر نیست بی نیازی در حقیقت چاره‌ی بیچارگی‌ست هر کسی با فقر خود خو کرده، بی‌تدبیر نیست قهرِ تو تنها برای کُشتن ما کافی است ذبح ما را احتیاجی به دمِ شمشیر نیست با همین قدِّ خمم، بار غمت را می‌کِشم تا ببینی نوکر آواره‌ی تو، پیر نیست تا خودت پاکم نکردی، خواهشاً خاکم نکن گرچه این آلوده‌دامن لایقِ تطهیر نیست زود می‌میرم اگر بین نجف دفنم کنند مُردنی این‌گونه هرگز دَر خورِ تأخیر نیست صحنِ حیدر صحنه‌ی دیدار ما با خالق است بی جهت روی لب زوّار او تکبیر نیست مادرت بار سفر بسته، بگو کِی میرسی؟! مادرت بار سفر بسته، نگو که دیر نیست! * * کاش می‌گفتند زهرا راحت از "دَر" دور شد... کاش می‌گفتند با مسمارِ آن درگیر نیست... ✍ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود چِقَدر سوخت دل ات از گناه‌کاری من چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن بیا اجازه مده نوکرت خراب شود به برده های سرِ این گذر نگاهی کن یکی شبیه به من شاید انتخاب شود چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود سوار مرکب اُمّید می رسی از راه به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود تو را قسم به علمدار کربلا برگرد بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد بنا نبود که سقا ز غصه آب شود قرار بود به شش ماهه دست کم برسد بنا نبود که شرمنده ی رباب شود پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر برای اُمِّ بنین آب‌ها،سراب شود ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
کرمان خونِ دل ما، آب وضو خواهد شد سجاده‌ی سُرخ ما، رفو خواهد شد هرکس که به آئینه‌ی ما سنگ زده با پاسخ سخت، روبه‌رو خواهد شد ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دامن باد صبا با گُل لبخند آمد لب تقویم به پابوسی اسفند آمد نفس آینه از دیدن او بند آمد آخرین سوره‌ی توحید خداوند آمد می چکد آیه‌ی تطهیر از این آبِ حیات مَقدم گُل‌پسر حضرت نرجس صلوات سِرِّ مجنونی عشاق عیان خواهد شد هرچه ناگفته ‌ی عشق است..،بیان خواهد شد در زمین صحبت آقای زمان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد تو شروعی ، تو طلوعی ، تو چراغ‌افروزی تو نگاری ، تو بهاری ، تو خودِ نوروزی لوح ایمانِ مُزیَّن به دعا یعنی تو در دل صور یقین زنگِ صدا یعنی تو پُل نزدیک به دیدار خدا یعنی تو کُلُّهُم؛ پنج‌تن آل عبا یعنی‌ تو! حسنی‌زاده‌ترین احمد مختار تویی فاطمه‌وارترین حیدر کرار تویی تو همان کشتی در عرش شناور هستی گل خوشبوی بهشتی که معطر هستی بهترین نسخه ‌ی یک مرد دلاور هستی وارث تیغ دو دَم‌ ، وارث حیدر هستی ظرف میلاد تو مَظروفِ علی را دارد پای تو کعبه گریبان بدرد..،جا دارد چارده شاخه‌ی گُل جمع شده در باغت هر سحر حضرت جبریل شود مشتاقت مکّه‌ی قلب مرا فتح کند اخلاقت تکیه بر کعبه بزن..،دل ببر از عُشّاقت ما عجم ها..،همه سلمانِ مسلمان توایم خادم مرقد سلطان خراسان توایم لحظه ی دیدن خورشید ، نویدِ فرداست آخرِ جاده ی این رود ، شکوهِ دریاست شوق دیدار تو از برق نگاهم پیداست سامرا؛ صحنه‌ی پیدایش زیبایی هاست به همان تربت اعلات قسم..، جانِ منی! همه‌ی دلخوشی نیمه‌‌ی‌ شعبان منی دشت خشکیده ی ما چشم به باران دارد یوسف مصری ما میل به کنعان دارد کم کن این فاصله ها را..،اگر امکان دارد مادرم سخت به برگشت تو ایمان دارد وای از این در به دری ، وای از این خون‌جگری پدرم پیر شد و از تو نیامد خبری حس تردید نشسته است به روح و جانم هُرم کفر است که آتش زده بر ایمانم رونقی نیست در این کاسبیِ دکانم گره کور ظهور تو منم..،میدانم! با همین وضع دلم..،بس که شما آقایی بخدا شنبه هم آدم بشوم..،می آیی! بغض دیروزی تو ، گریه ی فردای من است روی دیوار وصالت رد خون‌های من است دیگران را مَنِشان پشت درت..،جای من است مسجد تو همه ی لذت دنیای من است! جمکران؛ گریه‌ی بسیار فقط می چسبد روضه‌ی مشک علمدار فقط می چسبد دشت در همهمه ی نیزه و شمشیر افتاد دست کفتار‌صفت ها بدن شیر افتاد در دل کاسه‌ی چشمان یلی..،تیر افتاد ساقی اهل حرم بین کمین..،گیر افتاد دست افتاد..،دلش سوخت..،پرش هم پاشید آن عمود آمد و ترکیب سرش هم پاشید ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
طلوعی نیست تا دلخوش به فرداها کنم خود را چراغی نیست تا راحت از این سرما کنم خود را تمام بندِ انگشتانِ دستم یخ زد از دوری توانی در نفس هایم نمانده ، ها کنم خود را من آن بیدم که مجنون‌بودنم را جار خواهم زد چگونه در نگاه این و آن حاشا کنم خود را به جرم سوختن از داغِ تو ، پروانه طَردَم کرد دلت می آید اینگونه تک و تنها کنم خود را کسی در شهر ، تابِ ناله هایم را نخواهد داشت... همان بهتر که شب‌ها راهی صحرا کنم خود را مرا از دستِ مَن‌مَن کردنم راحت کنی ای کاش وگرنه با " مَنیَّت " عاقبت رسوا کنم خود را من از این چشم‌های خیر‌ه‌سر خِیری نمی بینم... هر از گاهی دلم می خواست ، نابینا کنم خود را ضمیر ناخودآگاهِ مرا بیدار باید کرد مگر از خواب رِخوَت‌زایِ غفلت پا کنم خود را " الٰهی لا تَرُدَّ حاجَتی"..، تو حاجتم هستی! جز این هر خواهشی کردم ، بگو دعوا کنم خود را برای عاشقی سَرگشته مثل من..، بغل وا کن مگر با گم‌شدن در عشق تو پیدا کنم خود را عَلیٰ رَغمِ گنهکاری به زهرا دوستت دارم قسم خوردم به مادر، در دل تو جا کنم خود را تمام ذوق افطارم رطب‌های علی‌جان است کنار نخل حیدر سیر از خرما کنم خود را کبوترز‌اده ام ، روی پَرَم مُهر نجف خورده به دنیا آمدم تا جلد این مولا کنم خود را دوای هر که دلمُرده است ، خاک صحن شش‌گوشه‌ست لبم را روی تربت می کشم..،احیا کنم خود را تو را جان شهیدی که تنش پامال شد..، برگرد همان تشنه که در سوگِ لبش دریا کنم خود را ▪️ دم مغرب..، همه رفتند..، تازه ساربان آمد... نبودم ، پیش‌مرگِ خاتمِ آقا کنم خود را ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طَبَق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین... می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند ▪️ ▪️ آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
آمدم..،در می زنم..،یا رب! گدایت را ببین باز هم این بنده ی بی دست و پایت را ببین ظرف خالیِ طعام سائل‌ات را پُر نکن نان من گریه است..،نان بنده را آجر نکن بار من روی زمین مانده است..،بارم را بخر خوب و بد هرچیز دارم را بیا یکجا بخر ای پناه بی پناهی ها..،پناهم داده ای از تو ممنونم به مهمانیت راهم داده ای شکر می گویم هزاران‌بار..،ستاری خدا وای اگر از باطن من پرده برداری خدا در زمان ارتکاب جرم،بی باکم نکن تا مرا پاکم نکردی از بدی،خاکم نکن قلب تاریک مرا از روشنی آکنده کن عزم ترک معصیت را در وجودم زنده کن بارها وقتی که می بینم دچارم بر گناه هر دمی که بیخ پیدا کرد کارم در گناه رو به زهرا می کنم..،زهراست پشتیبانِ من جای دیگر را ندارم جز درِ این خانه من هرچه باشم..،او بخواهد..،می شوم آخر درست از منِ آلوده‌دامن می کند نوکر درست تا دم افطارها یادی ز عطشانش کنم چشم روزه‌دار خود را سیر،گریانش کنم . . خون سرخی بر عبای رنگ یشمش ریختند تشنه بود و آب را در پیش چشمش ریختند دست شمر افتاده بود آن زلف‌درهم ریخته خشکی لبهاش را با چکمه برهم ریخته نیزه جای جرعه آبی،در گلویش می کنند پیش چشم مادر او پشت و رویش می کنند بعد گودال از حوالی حرم رد می شوند شمر و خولی پیش راه زینبش سد می شوند ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
Shab 10 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.33M
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود نشکن دل کسی که کارش خدا خدا بود شرمنده ام به قرآن خیلی خراب کردم ویرانه ی دل من یک روز خوش نما بود ظرف پر از ترک را نقداً خودت خریدی قلب شکسته ی من با اینکه بی بها بود دست از تو تا کشیدم دنیا کشیده ام زد عاشق بدون معشوق سهمش فقط بلا بود تا گوشه ای نشستم پیشم نشستی انگار پس راه اصلی وصل در کنج انزوا بود حتی نگفته ای کیست من را بغل گرفتی بخشایشت همیشه بی چون و بی چرا بود چادر نماز زهرا مصداق یا مجیر است در اوج بی پناهی مادر پناه ما بود آب و غذای ما را شخص حسن رسانده رزق از کریم‌ خوردن خوشبختی گدا بود بیچاره ام به حق حیدر الهی العفو مهر قبولی من در دست مرتضی بود قیمت گرفت تربت تا خاکی از نجف شد ایوان طلای حیدر اعجاز کیمیا بود نوکر دلش گرفته دلتنگی اش حسین است ای کاش روزی ما امسال کربلا بود افطار تشنه لب ها اشک است اشک روضه یاد همان لبی که پامال چکمه ها بود کهنه حصیر دِه هم جمعش نکرد آخر آن جسم قطعه قطعه از بس جدا جدا بود شعر: 1403 .
ذکر شریف ارباب ، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن ، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را ، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌باز ، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم ، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت ، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی ، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر ، خوشبو تر از گلاب است این منصبی که داریم ، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند ، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او ، تضمین خانه ی ماست کاخ بدون روضه ، کاشانه‌ای خراب است هرگاه گیر کردیم ، گفتیم:یا رقیّه این نازدانه نامش ، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد ، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت ، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را ، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش ، شخصِ ابوتراب است . . اربابِ آب‌ها را ، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او ، دل‌های ما کباب است زینب میان کوفه ، جانش به لب رسیده... سَرآستینِ پاره ، آخر کجا حجاب است؟! آزار پشتِ آزار ، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار ، دست همه طناب است آن بانویی که گریان ، دنبالِ نیزه‌داران هِی می دَوَد پریشان ، حس می کنم رباب است! ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طَبَق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین... می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند ▪️ ▪️ آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده دلم ز شدّتِ هُرمِ فراق، آب شده «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست»... گناه‌کاریِ من، بین ما حجاب شده چقدر پیش نگاه تو معصیت کردم چقدر پیش تو این عاشق‌ات خراب شده به سیلی پدرانه همیشه محتاجم که سربه‌راه شد آن طفل که عتاب شده چقدر «آه» نوشتم..، به دست تو نرسید... فراق‌نامه‌ی من این چُنین کتاب شده به غیر پشت در خانه‌ات کجا برود؟! همان گدایِ سرافکنده‌یِ جواب‌شده وصال یار..، به جز سوختن مُیَسَّر نیست... بگو به شمع که پروانه‌ات مُجاب شده درختِ «آب» نخورده، ثمر نخواهد داد دعا به لطف همین «گریه» مستجاب شده تو را به خونِ علی‌اصغرِ حسین..، بیا... بیا که شیعه‌ی تو غرق در عذاب شده سه شعبه خورد به مشکی و آبرویی ریخت... رشید اهل حرم از خجالت آب شده عمو کجاست ببیند به جای جرعه‌ی آب طناب حرمله‌ها قسمت رباب شده ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طَبَق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین... می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند ▪️ ▪️ آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
مثل آن مهتاب که هوش از کواکب می‌بَرَد عشقِ مطلوبِ تو دل از هرچه طالب می‌بَرد بُهت خِلقَت را رقم زد بُردن نامت، حـسـیـن خلق را این ذکر تا مرز عجایب می‌بَرد تا ابد هم وقت باشد، جا نمی‌افتد غمت منبر اندوهِ تو از بس مطالب می‌بَرد بی تو مثل یخ‌فر‌وشم که ندارد مشتری روزگار از عُمر من قالب به قالب می‌بَرد هرکسی خرج بساط ماتمت شد، بُرد کرد حظِ سودِ خالصت را دخل کاسب می‌بَرد رتبه‌‌ای هرگز ندیدم بهتر از حُرَّت شدن نوکرانت را ادب تا این مراتب می‌بَرد فرش روضه خانه‌هایت، قالی محراب ماست مُستَحَبّات تو ما را سمت واجب می‌بَرد مشکیِ ما جنسش از چادر سیاه زینب است رخت نوکرهات نخ‌های مناسب می‌بَرد دینِ دنیا را جهان در اربعین‌ها دیده است... پرچم سرخ تو را کُلِّ مذاهب می‌بَرد پابرهنه، لابه‌لای زائرانت، جبرئیل استکان چای را بین مَواکب می‌بَرد :: ای سری که سرسری شمر از گلویت رد نشد بین خُورجینی تو را خولی غاصب می‌بَرد هرقَدَر گیسوی تو کنج تنورش خاک خورد گرد از زلف پریشان تو راهب می‌‌بَرد ✍ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین تا به بُن‌بستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت فرش‌ها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت قبر ما با دستمال اشک روشن می شود گریه‌کُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می کنیم این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه... زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت در کنار نام ما هم واژه‌ی "نوکر" گذاشت در گرفتاری به دادم می‌رسد تنها حسین تا به بُن‌بستی رسیدم، پیش پایم در گذاشت آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند من نکردم هیچ کاری، او برایم سر گذاشت پای گمراه مرا زهرا به هیئت‌ها کشاند پرچمش را در مسیر چشم من، مادر گذاشت استکان چای روضه، جامِ حوض کوثر است سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت فرش‌ها را جمع کردم، سفره‌اش را پهن کرد بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است زندگی‌اش را پدر پای همین باور گذاشت قبر ما با دستمال اشک، روشن می‌شود گریه‌کُن آن را برای لحظه‌ی آخر گذاشت در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می‌کنیم این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت خواست تا آینده‌ی عُشّاق را تضمین کند دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت :: قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت داشت بالای سر شهزاده جان می‌داد شاه... زینب آمد بین لشگر، دست بر معجر گذاشت ✍ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. 📋تنها حرمی که روضه خون نداره - حرم کریمه (ع) .................................................... .(بند اول). اون جا که غم از آسمونش میباره - حرم کریمه تنها حرمی که روضه خون نداره - حرم کریمه اومدم زیارتت بی‌گریه / بی زاری چرا هر چی غربته تو داری حتی توی خونتم بی‌یاری / وای سلام آقا میشه به ما بگی چشات چی دیده ای پسر مادر قد خمیده موهات چرا از بچگی سفیده .(بند دوم). اونجایی که حتی سایه بون نداره - حرم کریمه از گنبد و بارگاه نشون نداره - حرم کریمه هنوزم صحن و سرات خاکیه / ای آقا هنوزم غریبی مثل مولا توو بقیع می‌گیره غربت معنا / وای سلام آقا سلام ما به بغضای شبونت سلام به گریه های بی بهونه ت حتی غریب بودی میون خونت شاعر : ✍ .................................... حاج مسعود پیرایش 📋ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است (ع) (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری (ع) .................................................... سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن معرفت رنگ گرفته‌ است از عرفانِ حسن خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید قدرِ یک لحظه زمین‌گیر نخواهم گردید هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید تا خود حشر منم دست به دامان حسن عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود بنویسید مرا بی سر و سامان حسن رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی‌ ست پرچم یَشمیِ خوش‌ نقش و نگارم حسنی‌ ست نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی‌ ست بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است این شعارِ همه‌ی ما ، حسنی‌ها ، شده است: " تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن" خاک خشکیم که لب‌تشنه‌ی جامی بودیم کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم می نشستیم سر سفره ی احسان حسن من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم فقط از دوری معشوق خودم مینالم پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن روضه‌تر از غم آقای کریمان ،غم نیست وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست مادری‌تر ز حسن در همه ی عالم نیست تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن! آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است از مصیبات حسن ، خونِ خدا خون‌جگر است سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است گریه‌کُن‌های حسین‌اند پریشان حسن کوچه‌ای تنگ برای غم او بانی بود قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود داغ ناموس گرفته‌است گریبان حسن سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن شاعر : ✍ .................................... 📋غرور کودکیم هنوز دلگیر کوچه‌هاست (ع) (س) .................................................... .(بند اول). غرور کودکیم هنوز دلگیر کوچه‌هاست شب گریه‌های من پر از تصویر کوچه‌هاست موهام اگه سفید شده تقصیر کوچه‌هاست یه روزی تو کوچه‌ها ، یه مادری نشست غرور چند نفر ، سر گوشواره‌ای شکست یه سیلی بی‌حیا به مادرم زدش از اونجا تا به خونمون نشسته اومدش تو کوچه‌ها خورد اون روز ، به صورت ما سیلی یکی زد اما اومد ، صدای چند تا سیلی .(بند دوم). دلیل بغض هر شبم یه خاطر است فقط یک سیلی زد یک عمر حسن شرمنده شد ازم آتیش می‌گیره صورتم حرفش میاد وسط هیشکی بهش نگفت ، اونکه زدی زنه گوشواره با یه سیلی ساده نمی‌شکنه دنیا تو حسرته ، روزای روشنه دوران کودکیم ، شرمنده منه .................................... 👇
میان کوچه ها،در پُشت درها..،گریه‌ها کردم تمام شهر را با اشک هایم زابرا کردم شباهنگام با پروانه از بال و پرت گفتم... سحر خاکسترش را از کنارِ شمع..،ها کردم تویی آن ذات افلاکی،تویی مستوجب پاکی که من با چهره ای خاکی،به نامت اقتدا کردم پدر در فاطمیه یاد دارم بارها می گفت: من این فرزند را نذر حسن جان شما کردم زمانی که برای گریه چشمم بی رمق می شد به یک "یا فاطمه" در روضه،تجدید قُوا کردم همیشه ذکر تو از شرِّ عصیان‌ها خلاصم کرد قدم برداشتم..،گفتند:"یا زهرا"..،حیا کردم بگیرم دامنت را صدهزاران بار می گویم خطا کردم خطا کردم خطا کردم خطا کردم نمی از روضه ات را ریختم در عُمق اقیانوس تمام ماهیان را هم به داغت مبتلا کردم از آن وقتی که پی بُردم دلت پُر بود از دنیا تمام لذت بی حدِّ دنیا را رها کردم قنوت بی تعادل خواندنت محراب را سوزاند... چِقَدر این روزها یا ربّنا یا ربّنا کردم برای گونه و بازو و پهلوی کبودِ تو... برای دردهای بی شمارِ تو دعا کردم چُنان از عالم ذَر مِهر تو در سینه ی من بود که تا نام تو را بُردم..،تو را مادر صدا کردم اگرچه نیستم "سیّد"،به فرزندی قبولم کن که من پیش تمام خلق این را ادعا کردم منِ بی تاب آنقَدر از "بُنَیَّ" ات سوختم تا که تمام این محل را با حسین ات آشنا کردم . . به جای اهل آن دِه در خیال خود  هزاران بار خودم با دستم هایم بر تن او بوریا کردم ═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌