eitaa logo
کانون مداحان محلات
220 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
168 فایل
(السلام علیکم یا اهل بیت النبوه) تنها کانال رسمی کانون بسیج مداحان شهرستان محلات امام خامنه ای: کار مداحی کار بزرگی است، کار مهمی است، حرفه‌‌ی بسیار اثرگذاری است؛ می‌تواند مصداق برجسته‌‌ای باشد از مجاهدت فی سبیل الله ... ارتباط با ادمین @Yazahra00110
مشاهده در ایتا
دانلود
نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم ، صفتِ کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین ، همه در جمالِ تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی ، مگر از مقالِ تو یا علی هله ‌ای مُجلّیِ عارفان ، تو چه مطلعی تو چه منظری که ندیده‌ام به دو دیده‌ام ، چو تو گوهری چو تو جوهری هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دل بَری چه در انبیا چه در اولیا ، نه تو را عدیلی و هم¬سَری به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی توئی آنکه غیر وجود خود ، به شهود وغیب ندیده‌ای فَقرات نفس شکسته‌ای ، سُبحاتِ وَهم دریده‌ای همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای ز حدودِ فصل گذشته‌ای ، به صعودِ وصل رسیده‌ای ز فنای ذات به ذاتِ حق ، بُوَد اتّصال تو یا علی چو عقول و افئده را نشد ، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف همه گفته‌اند و نگفته شد ، ز کتابِ فضل تو یک الف ز بیانِ وصف تو هر کسی ، رقم گمان زده مختلف فصحای دهر به عجز خود ، ز ادایِ وصف تو معترف بُلغای عصر به نطقِ خود ، شده‌اند لالِ تو یا علی تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین شده از وجودِ مقدّست ، همه سرّ کَنزِ خفا مبین تویی آن که از کُشِفَ الغطا ، نشود ترا زیاده یقین ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی ، بزن بدلیل این که به نورِ حق شده منتهی ، شرفِ کمال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی ، که در این حدیقه‌ی دنیوی أنا ربّکم تو زنی و بس ، به لسان تازی و پهلوی ز بروق نورِ تو مُشتعل ، شده نارِ نخله‌ی موسوی ز تو در لسانِ موحّدین ، بُوَد این ترانه‌ی معنوی که انا الحق است به حقِ حق ، ثمرِ نهالِ تو یا علی تویی آن تجلّیّ ذوالمنن ، که فروغ عالم و آدمی هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق ، که به ذات خویش مُسلّمی ز بروز جلوه ما‌خلق ، به مقام و رتبه مقدّمی به جلالِ خویش مُجلّلی ، ز نوالِ خویش مُنعّمی همه گنج ذاتِ مقدّست ، شده مُلک و مالِ تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائیت ، ز خداست منصب و مرتبت احدی نیافت ز اولیا ، چو تو این شرافت و منزلت رسدت ز مایه‌ی بندگی ، که رسی به پایه‌ی سلطنت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین ، به کمالِ آل تو یا علی  تو همان مَلیکِ مُهیمنی ، که بهشت و جنّت و نه فلک پیِ جستجوی تو سالکان ، به طریقت آمد یک به یک  شده ذکرِ نام مقدّست ، همه وِردِ اَلسنه‌ی مَلَک به خدا که احمدِ مصطفی ، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن¬که تکیه‌یِ سلطنت ، زده‌ای به تخت مؤبّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا ، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی به فرازِ فرقِ مبارکت ، شده نصب تاج مُخلّدی متصرّف آمده در یَدَت ، ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت ، بود اعتزالِ تو یا علی به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان به پیاله‌ی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود ، ز میِ زُلالِ تو یا علی منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم  ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم  به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می زنم  شب و روز حلقه التجا بدر سرای تو میزنم  نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی تویی آن¬که سِدره‌ی مُنتهی ، بُودَت بلندیِ آشیان به مکان نیائی و جلوه‌ات ، به مکان ز مشرقِ لا‌مکان رسد استغاثه‌ی قدسیان ، به درت ز لانه‌ی بی‌نشان چو به اوج خویش رسیده‌ای ‌، ‌ز عِلوّ قدر و سُموشّان همه هفت کرسی و نُه طبق ، شده پایمال تو یا علی نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم نَهی نه همین بس است که خوانم اَت ، به ظهورِ فیض مقدّمی به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی نه مراست قدرت آنکه دم ، زنم از جلال تو یا علی تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آن چه کان و ما‌یکون فلک و زمین به اراده‌ات ، شده بی‌ سکون شده با سکون تویی آن مُصوّرِ ما‌خَلَق ، که من الظّواهر و البطون بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فعال تو یا علی تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستند صمدیّت نشناخت غیر تو هیچ‌کس ، ازّلیتت ابدّیتت تو چه مبدأ‌یی که خبر نشد ، کسی از مآلِ تو یا علی تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی تو که بر سرائرِ معرفت ، به جمالِ اُنس مُخلّدی به شؤنِ فانیِ این جهان ، نه مُعطّلی نه مقیّدی بود این ریاست دنیوی ، غم و ابتهالِ تو یا علی  https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠