eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
خاکستر وجود مرا می‌دهد به باد سنگینی عزای تو یا حضرت جواد تشنه، میان خانه ی خود دست و پا زدی یک جرعه آب، همسر تو، دست تو نداد زهری که ذره ذره تنت را مذاب کرد خونی به قلب فاطمه و بوتراب کرد سوزانده تر ز زهر جفا، ظلم همسر است غربت میان خانه، دلت را کباب کرد پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست اینجا کسی به فکر امام غریب نیست وقتی که پای بغض علی در میان بُوَد جسم امام و هلهله، اصلاً عجیب نیست گرچه به لب رسیده نفسهای آخرت لب تشنه ای، شبیه لب جدّ اطهرت اما هنوز یاد گل یاس پرپری یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت در پیچ و تاب بودی و می دید ام فضل بر اشک و ناله های تو خندید ام فضل گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است دیگر سر تو را که نبرّید ام فضل هم نیت بریدن زیر گلو نکرد هم نیزه بر لب و دهن تو فرو نکرد خندید بر نوای جگر سوز تو، ولی با پای خویش، جسم تو را زیر و رو نکرد خوب است اسیر نیزه و خنجر نمی شوی بی پیرهن در این دم آخر نمی شوی دست کسی نخورده به گیسوی دخترت دلواپس کشیدن معجر نمی شوی شکر خدا که دور و برت خواهری نبود در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان آنجا به فکر غارت انگشتری نبود شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی سایه‌سار خلقی اما پیکرت در آفتاب... سرپناه عالمی و بی‌پناه عالمی در مقاماتت از اسماعیل هم بالاتری تشنه‌ای اما نداری غیر اشکت زمزمی خط به خط روضه‌ها در بیت بیت نوحه‌ها گشتم و بالاتر از داغت ندیدم ماتمی گرچه دلخونی ولیکن شوق دیدار پدر بر تمام زخم‌هایت می‌گذارد مرهمی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای که بر جودت سلیمان نبی رو می زند روبروی گنبد تو نوح زانو می زند صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد در جوانی رشته ی عمر تو بی شیرازه شد زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد زخم های کهنه ی آل پیمبر تازه شد باز یا رب بی وفاییِ زنی در اهل بیت روضه های مجتبی و زهر همسر، اهل بیت زهر گاهی چند سالی با جگر سر می کند رفته رفته مرغ روحت را کبوتر می کند گاه زهری در جگرها کار خنجر می کند قلب ها را پاره و جان را مکدّر می کند در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد مثل جدّت، لحظه ی آخر تو را لب تشنه کرد مثل جدّت، لحظه ی آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد آب هم چون کربلا در خانه ات نایاب شد ذکر لبهایت"علی این تشنه را دریاب" شد وقت مردن،جرعه آبی بر جگرها خوشتر است آب خوردن اصلاً از دست پسرها خوشتر است همچو بسمل! وای بر من، می زدی تو دست و پا هلهله می کرد دشمن، می زدی تو دست و پا در سرای خویش اصلأ، می زدی تو دست و پا بشکند دستان آن زن، می زدی تو دست و پا ای شب قدر رضا، قدر تو را نشناختند پیکرت را روی بام خانه ات انداختند سایه سار پیکرت، بال کبوترهای شهر گریه کن های غمت، چشمان مادرهای شهر سینه زن های شما دستان خواهرهای شهر پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند داغ یک سینه زنی در سینه ی افلاک ماند شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
الا ای مظهر جود خدایی جوادی حضرت ابن الرضایی تو عبداللهی و آقای مایی کرامت از شما از ما گدایی.. دودست خالی آوردم برایت سلام آقای من جانم فدایت نه دنبال غذا و آب و نانم نه محتاج عطای دیگرانم به تو وابسته ام دیگر نرانم خدا میخواست من‌سائل بمانم خودش فرموده تو باشی مرادم به دستور رضا عبدالجوادم کرم تو، جود تو، دست گدا من وفای دائمیْ تو، بی وفا من خطاپوشی تو و پُر مدعا من به تو بدکرده ام آقا تماماً ولی به رو نیاوردی تو اصلا مرا بی آبرو کردی تو؟ اصلا نه دنیا، نه طلا میخواهم از تو به جای آن ولا میخواهم از تو پر از دردم دوا میخواهم از تو برات کربلا میخواهم از تو اگرچه جلد بام کاظمینم فدایی فدایی حُسینم دوباره ماجرای حجره با زهر دوباره دردها را شد دوا زهر زمین زد بی کسی را بی هوا زهر چه میخواهد ز آل مصطفی زهر کشید از سینه اش آتش زبانه امان از غربت مردی به خانه میان پایکوبی دست و پا زد زمین که خورد مادر را صدا زد دودستش را به خاک حجره تا زد گریز روضه را به کربلا زد به فکر روضه‌ی خَدّالتریب است شبیه جد عطشانش غریب است خودش غمگین ولی این قوم شادند غرورش را به زیر پا نهادند برای کشتنش در اتحادند بمیرم آب هم دستش ندادند ملائک آه از دل می کشیدند کنیزان آه نه کِل می کشیدند به روی بام رفت و نیمه جان داشت لبی زخمی و جسمی ناتوان داشت خداروشکر اما سایبان داشت حفاظی زیر بال کفتران داشت کفن شد پیکرش الحمدلله نبوده خواهرش الحمدلله شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پشت در با جگری سوخته تب می کردی دست و پا می زدی و آب طلب می کردی گوشه حجره، عطش فاتحه اش را می خواند اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند همسرت جعده تباری ست، بمیرم مظلوم! مَحرم راز دلت کیست!؟ بمیرم مظلوم! زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند کف زدن های کنیزان جگرت را سوزاند دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت کهنه داغی به دلِ داغ نشین می ریزند آب را پیش نگاهت به زمین می ریزند تشنگی، زخم ترک روی سبویت انداخت ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد ناله ات را وسط هلهله ها گم می کرد بر سر بام عجب مرثیه جان فرسا بود سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود اجرت کشتن تان گندم مرغوب نشد پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هم آسمان قصیده ای از بی کرانی اش هم بی کرانه ها غزلِ آسمانی اش ای کال ها کمالِ سرِ کوچه باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر،پسر و میزبانی اش باغِ معارف است حدیث اش،پیمبران حَظ می برند موقعِ شیرین زبانی اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لبِ جام دهانی اش بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی اش شش گوشه شد ضریح اش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکی اش فدای جوانی اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام؛پی سایبانی اش آقایِ طوس از جگرش آه می کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می کشد اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش باب الحوائج است ولی می توان شنید از بینِ حُجره ناله یِ موسی بن جعفرش این دفعه می زدند به دَف تا که جان دهد کَف می زدند وقتِ نفسهای آخرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلم در هوای جواد الائمه گرفته نوای جواد الائمه بهشت صفا هر که خواهد ، ببیند به صحن و سرای جواد الائمه بلند است بر بام قصر سخاوت هماره لوای جواد الائمه بزرگی ببوسد زمین ادب را که افتد به پای جواد الائمه رها شد " اباصلت" از کنج زندان ز فیض دعای جواد الائمه به " یحیی ابن اکثم" عصا کرد اقرار که دارم ولای جواد الائمه به پایش وجودم متاعی حقیر است دو عالم فدای جواد الایمه اگر درد داری به اخلاص رو کن به دارالشفای جواد الایمه خوشا حال آن کس که با اشک آید به بزم عزای جواد الایمه جزای کسی که دلش با جواد است فقط با خدای جواد الایمه دل سنگ شد آب حتی برایش ز غمناله های جواد الائمه گل باغ طاها ، جوانمرگ زهرا بمیرم برای جواد الائمه نوای " کمیل" است گاه توسل : گدایم گدای جواد الائمه کمیل کاشانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مبدا که باشد طوس مقصد کاظمین است در آسمان ها هم زبانزد کاظمین است هر جا که بوی تو می آید کاظمین است با این حساب امروز مشهد کاظمین است وقتی که محو دیدن باب الجوادیم انگار اصلا زائر باب المرادیم مهر و محبت حلم و بخشش جود و رحمت در جان تو کرده تجلی بی نهایت شاعر می افتد پای توصیفت به زحمت داری به سر عمامه ی سبز امامت پاکی زلالی مهربانی و عطوفی ای معدن الرحمه رئوف بن رئوفی بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده دل می بری با چشم و ابروی گشاده ای تالی شمس الشموس ای شاهزاده از کودکی هستی بزرگ خانواده وقتی علی اکبر مولای مایی یعنی تو هم خلقا و خلقا مصطفایی علم الیقین و مظهر توحید بودی در ناامیدی مایه ی امید بودی راه نجات از ورطه ی تردید بودی نه ساله اما مرجع تقلید بودی خورشید زاده ماه پیشت رخ گرفته هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته نه ساله بودی رهبری کردی جهان را در آستین داری جواب حاضران را داری به دست خود زمام اسمان را دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را عمری مسلمان های اسلام تو هستیم چشم انتظار مغز بادام تو هستیم معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت حکمت همیشه می گذارد احترامت یحی بن اکثم مات و حیران کلامت جای سخن های تو بنویسم قیامت با احتجاجت فتح خیبر کردی ان روز با تیغ نطقت کار حیدر کردی ان روز چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی یا سیدالسادات اباجعفر نگاهی تا حال و روز من شود بهتر نگاهی کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی با یک نگاه تو "موفق" میشوم من بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من سرچشمه ی مهر و عطوفت کوه احساس بیرون زند از حجره ات عطر گل یاس بر روضه های فاطمه همواره حساس غیرت به مادر داری اقا مثل عباس مشتاق انجام امور ناتمامیم ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم با سفره هایت هرکسی که آشنا شد بیرون نرفت از روضه ات حاجت روا شد هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد با ذکر تو آجیل مان مشکل گشا شد عطری دگر بر هفته داده چهارشنبه ماییم و ختم یا جواد چهارشنبه نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان یا سیدی انظر الینا یابن سلطان ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته بابا برایت مجلس ماتم گرفته عمری میان روضه هایت گریه کردیم بر غربت بی انتهایت گریه کردیم تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم با ضامن آهو برایت گریه کردیم شهری به پای رفتن تو غصه خورده همسایه از همسایه ی خود ارث برده هر روز مهمانی به غیر از غم نداری بر زخم های کهنه ات مرهم نداری حتی میان خانه ات محرم نداری جز گریه کردن راه دیگر هم نداری ای وارث درد حسن خون بر دلت شد وقتی شریک زندگی ات قاتلت شد از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت تنها نه بال و پر تمام پیکرت سوخت تو سوختی از غصه قلب مادرت سوخت از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت با ناله های تو همه کل می کشیدند در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند شکر خدا سر نیزه و تیر و کمان نیست بر سینه ی تو رد پایی از سنان نیست در دست ام فضل دیگر خیزران نیست انگشترت دیگر به دست ساربان نیست شکر خدا دیگر به دنبال سر تو از دشمنت سیلی نخورده دختر تو شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است  ناله ی العطش من نرسیده ب کسی چه کنم هرچه کنم هلهله ها بسیار است  صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس در زمین خوردن ما دست دگر در کار است علتش چیست که بالاسر من میرقصند پیش معصوم مگر جای زن بدکار است؟! نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است جای این اذیت وآزار فقط بازار است  به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت  از روی اسب بیافتی ب زمین دشوار است جان به قربان تنی که همه اش غارت شد بیش از پیرهنش پیکر پاکش پاره است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مولای جود ، حضرت ابن الرضا سلام ای آشنای هر دل درد آشنا سلام باب المراد من در دولتسرای تو بسته دلم دخیل به لطف و عطای تو هر قفل با کلید تو وا می شود جواد سنگ از اشاره ی تو طلا می شود جواد خیر کثیر ، مثل تو کوثر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تو آمدی مسیر ولایت بقا گرفت افتاده بود از نفس و با تو پا گرفت چشم زمان به علم و کمال تو خیره شد در ذهن دهر ، گوشه ای از آن ذخیره شد تو امتداد نور ، جواد الائمه ای سرچشمه ی حضور ، جواد الائمه ای تا کاظمین تو دل من پر گرفته است بر غربت تو زمزمه از سر گرفته است با تو چه کرد همسر نامهربان تو آمد به لب ز بازی تقدیر ، جان تو در بسته بود حجره و تو دست و پا زدی می سوختی و مادر خود را صدا زدی کف می زدند بر غم بی انتهای تو نشنید گوش هیچ کسی ناله های تو فریاد می زدی جگرم سوخت آب آب لبخند می زدند و نیامد جواب آب ارث عطش ز خون خدا شد نصیب تو پایان گرفت قصه ی عمر عجیب تو *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روضه جانسوز امام جواد جوان خانه‌ی زهرا غریبِ زهرا تو صدای ناله‌ی اَمَن یُجیبِ زهرا تو بمیرم از غمت آقا کسی نداری که غریب و زخمی و تنها کسی نداری که میان حُجره پَرَت را کسی نمی‌گیرد عزیزِ تشنه سرت را کسی نمی‌گیرد چقدر غرقِ عرق غرقِ درد تب داری میانِ سُرفه جگرپاره رویِ لب داری به دادِ تو نرسیدند تا صدا نزنی کسی نبود کنارت که دست و پا نزنی صدای بال و پَر بسته از قفس نرسد صدا نزن که صدایت به هیچکس نرسد صدا نزن که نفسهات مختصر نشوند صدای هلهله‌ها تا که بیشتر نشوند صدای هلهله آمد رضا رضا نکنی که دست و پا بزنی و خدا خدا نکنی صدا نزن که به دَف می‌زنند در پَسِ در جوابِ دادِ تو کَف می‌زنند در پَسِ در نگو جوانِ رضا تشنه‌ای که آبی نیست بیا نگو جگرت سوخت که جوابی نیست عجیب زهر بدی بود شعله بر پاکرد تمامیِ جگرت را که اِرباًاِربا کرد کسی نگفت که آبی دهان خشکش را کسی نگفت که رحمی زبانِ خشکش را به پُشت حُجره کنیزان و همسرش اینجاست کسی نگفت نخندید مادرش اینجاست میان حجره پَرَت را کسی نمی‌گیرد عزیزِ تشنه سرت را کسی نمی‌گیرد نه ظرف آب کنار و نه بستری داری نه گِرد خویش برادر نه خواهری داری برادری که به قربان پیکر تو رَوَد نه خواهری که رسد زود همسر تو رَوَد نه گریه‌کُن که پِی‌ات سر به دشت بگذارد نه خواهری که برای تو طشت بگذارد میان خنده و دشنام بردنت آقا کِشان کِشان به رویِ بام بردنت آقا کنار خشکْ لبت ، کاسه‌های آب اُفتاد کشان کشان بدنت زیر آفتاب اُفتاد کشیده‌اند زِ پا با سرت چه بد خوردی میان راه بگو چندتا لگد خوردی؟ به روی بام ولی مثل اینکه پامالی به روی بام ولی نه میانِ گودالی ولی به سویِ تو خیره نگاهِ دختر نیست به روی جسم تو جز سایه‌ی کبوتر نیست هزار شُکر که جسمِ تو نامرتب نیست هزار شُکر که بر بام ، جای مَرکب نیست حسن لطفی امام_جواد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مظلوم امام جواد سلام بر دل خونِ امامِ معصومی که سوخت از ستم و جورِ همسر شومی کنار محتضر آواز و رقص و پاکوبی؟! عجب طریقه ی آزارِ غیر مرسومی! کسی توجهی اصلا نمی کند این جا به سوزِ پاره جگرهای مردِ مسمومی دوباره روی زمین ظرف آب می ریزند... به پیش تشنه، چه رفتار زشت و مذمومی چه فرق می کند اصلا هلال یا که کنیز؟ قرار نیست که آبی رسد به مظلومی ندارد او به برش خواهری چنان زینب کنار بستر او نیست اُم کلثومی چگونه جسم رشیدش به پشت بام رسید؟! چه ماجرای پُر ابهام و غیر مفهومی! هزار شکر که بغداد پشت بامی داشت نرفته تا ته گودال شاه مهمومی هزار شکر که بر بام رفت و آمد نیست سُم فرس ننشسته میان حلقومی محمد جواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*