eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*کَرم کُن گِدا رو،راهی حَرم کن گِدا رو*‌‌ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
50.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام فرمانده سلام ای عشق روزگارم من به عشق تو پامو رو مسیر کربلا میزارم 🎙 🎥 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - ندارم آروم، که اربعین شد - مطیعی.mp3
12.57M
🔳 🌴ندارم آروم که شد 🌴خبری داری که عاشقت خونه نشین شد 🎤 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 کرم کن گدا رو 💔 راهی حرم کن گدا رو 🖤برای اربعین یادت باشه من بی نوا رو😭 🎤 محمدحسین پویانفر *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
میبرندم بر سر بازار چشمت را ببند نور چشم حیدر کرار چشمت را ببند کربلا تا شام می گفتم که چشمت را نبند یا اخا اما به شام تار چشمت را ببند شد نقاب صورت من آستین پاره ام بی تو شد کار حرم دشوار چشمت را ببند پایکوبی و کف و دشنام و سوت و هلهله من کجا و این همه آزار چشمت را ببند تاب سیلی خوردن دختر نداری روی نی دخترت را دست من بسپار چشمت را ببند کاری از دست سر ببریده می آید مگر تو فقط یک کار کن یک کار چشمت را ببند من که می‌دانم تو از زینب خجالت می‌کشی در میان این همه انظار چشمت را ببند چشم عباس تو را بستند با تیر جفا تا نخورده سنگ این کفار چشمت را ببند کوچه ها را یک به یک گشتم به همراه سرت می‌روم در مجلس اغیار چشمت را ببند من کجا و این همه نامحرمان بی حیا من کجا و این همه خمار چشمت را ببند رفت انگشت اشاره سمت دخترهای تو ای برادر می‌کنم اصرار چشمت را ببند خیزران تا رفت بالا قلب من آتش گرفت تو بگو با خواهرت اینبار چشمت را ببند شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به امید بازگشایی شد بسته راه وصل ‌و گرفتم بهانه اش آه از دَمِ فراق و غمِ شاعرانه اش امشب به خانه آمده تا مرهمم شود آن پرچمی که گنبد او بود خانه اش (همچون انار، خون دل خویش میخورم) اشکم گواه میدهد از دانه دانه اش شب تا سحر ،خوشم که به یادش گریستم... شب...آه! یاد مادر و غسلِ شبانه اش یادِ خرابه...یادِ نمازِ شکسته و... _شاعر ،شکست! در غزلِ عاشقانه اش_ امشب گواه میدهد این دل که میرسم پای پیاده تا حرم ...این هم نشانه اش: (ما را حسین،دور خودش جمع میکند) قلبِ من و تو و همه-عالم، رسانه اش شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آمد زمان سخت اسیری میان شام کوچه به کوچه سختی ماندن در ازدحام دروازه ی شلوغ و تجمع میان راه ساعات سخت رد شدن از هجمه ی نگاه از روی نیزه حال خراب مرا ببین با آستین پاره حجاب مرا ببین در شام داده اند به ما چه مدارجی! با طعنه گفته اند به ما قوم خارجی خندیده اند بر غم ما در ازای چه؟! پوشیده اند رخت عروسی برای چه؟! ارکان آسمان و زمین تیره می شوند مردان مست شام به ما خیره می شوند رقاصه ها کنار من آهنگ می زنند زن ها ز پشت بام سویم سنگ می زنند با ضرب کعب نیزه، به اجبار می برند ما را برای چه سر بازار می برند؟! حرفی نمی زنم که شدم از خجالت آب زینب کجا و رفتن در مجلس شراب؟! با دست بسته راهی دارالخلافه ام از مجلس یزید حسابی کلافه ام در بین طشت رفت سرت، نیمه جان شدم با چشم خیس خیره سوی خیزران شدم آنقدر زد به روی لبت در برابرم دندان تو شکست، بمیرم برادرم از ظلم روزگار گرفته دلم، چه بد... باید زن یزید به ما پوشیه دهد؟! پنجاه سال شد که به عشقت عجین شدم امشب بیا ببین که خرابه نشین شدم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نیستی، کنج خرابه رغبت اعجاز نیست بال اگر باشد شکسته لذت پرواز نیست حرف ها دارم فقط یک شب در آغوش منی دیده ات را باز کن که وقت خواب ناز نیست روی خاک افتاده بودی بوریایی داشتی دامن من هست اگر در شام، زیر انداز نیست نا مرتب ، نامرتب بودن من را ببخش موقعی برگشته ای که دست و بالم باز نیست چشم های خیره سر ما خاندان عفتیم شرم کن رقاصه امشب، ناله هایم ساز نیست دلبری دُر گرانی بود، شام از من گرفت گیسوان سوخته قابل برای ناز نیست ناصر دودانگه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عشق بابا دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌راه‌رفتن‌ها به زهرا می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین... می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند بردیا محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بنا نبود که هم نیزه از سنان بخورد و هم به تشت طلا چوب خیزارن بخورد بنا نبود که از کربلا به کوفه و شام به هر زمین برسد سنگ از آسمان بخورد مگر چه گفته که وضع لبش چنین شده است چه کرده او که سرش ضربه آنچنان بخورد مگر حلال خدا را حرام خواسته است که باید این همه زخم از حرامیان بخورد میان تشت طلایی ببند چشمت را مباد چشم تو بر وضع کاروان بخورد مخوان دو مرتبه قرآن یزید منتظر است گرفته چوب مبادا لبت تکان بخورد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ماه من روشنیِ شب سیاه دلم با توام ای رفیق هر شب من چِقَدَر خوب شد که تو هستی پیش من مثل عمه زینب من دلخوشم با تو حرف می زنم و درد دل می کنم من از حالم عمه می گفت،گفته بابایم قصد دارد بیاد دنبالم فکر کن از سفر بیاید او میروم پیش دختران شهر که ببینید..من پدرم دارم پدرم را دهم نشان شهر راستش با تمام دلتنگیم دلهره دارم و دل آشوبم یعنی بابام می رسد آخر؟ بگذریم..بگذریم..من خوبم.... ماه من..تو از آسمان دیدی به روی خاک عکس بابا را؟ من کشیدم،نسیم پاکش کرد دیدی ای ماه!کار دنیا را؟‌ راستی زخم های پایم را چه کنم؟درد می کند خیلی آنقدر که گرسنه خوابیدم به طعامی نمانده است میلی ماه من!از تو خواهشی دارم به شبِ یار من همیشه بتاب صبر کن تا بخوابد او اول بعد اگر خواستی خود تو بخواب راستی بگو ببینم،ماه عمو عباس را که تو دیدی؟ دوست داشتی تو‌هم شبیه من هی از او نیز بوسه می چیدی؟ عمو عباس من به من می گفت که عمویت فدای تو عشقم هرچه میخواستم بهم می گفت باشد این هم برای تو عشقم مینشستم و زلف های مرا شانه میزد عموی من ای ماه حتم دارم اگر عمویم بود که نمیسوخت موی من ای ماه هرچه آمد سرم،همه به کنار بیشتر دل زده از این شهرم از همه بچه ها و دختر ها دلخورم،دلشکسته ام..قهرم آرمان صائمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تنها دلخوشی دختر گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه ، تنها دلخوشی دخترش را پس بده موی بابا را رها کن ، گیسوی من را بکش هر چه میخواهی بزن اما سرش را پس بده چشمهایش پر ز خاکستر شده ، نشناختم لطف کن مژگان چشمان ترش را پس بده معجرم آتش گرفت و گیسوانم سوخته جای آن ، کهنه لباس مادرش را پس بده لااقل قبل از رسیدن تا سر بازار شام تکه ای از روسری خواهرش را پس بده عاقبت جان میدهد از این پریشانی رباب جای این طعنه زدن ها اصغرش را پس بده کودکی از بام سنگی را به سویم پرت کرد داد زد خلخال پای لاغرش را پس (نده) روضه خوان مبهوت مانده در ردیف روضه ها گوشوارش را نگیر ، انگشترش را پس بده احمد ایرانی نسب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
توان نمانده توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم هنوز در اثر مشت های نامحرم تمام روز کنار خرابه مدهوشم چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟ صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟ از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم حسن کردی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا عزیز الله سوره مریم به روی نیزه ها تفسیر شد آب وقتی به حرم آمد که خیلی دیر شد یا عزیز الله چشمت را روی نیزه ببند نان خشک انداختند و دخترت تحقیر شد از طعام خانه ها بویش به ایتامت رسید طفل تو در کوچه ها با تازیانه سیر شد دختران شام هرشب با عروسک دل خوشند حیف دختر بچه ات همبازی زنجیر شد گیسوی ما را کشید و هدیه اش را هم گرفت کاردنیا را ببین ، از زجر هم تقدیر شد زجر ها را من کشیدم، ناله هایش با تو بود خیزرانش را تو خوردی و رقیه پیر شد حیدری کم داشت این ویرانه وقت غسل من باز بازویی شکسته، درنظر تصویر شد ناصر دودانگه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خم شد کمرم ، پیر شدم ، بار گرفتم بعد از تو فقط دست به دیوار گرفتم مجبور شدم یاد بگیرم بنویسم مجبور شدم...! لکنت گفتار گرفتم بوسه نزدی روی مرا چند صباحی است حق دارم اگر حسّ طلبکار گرفتم هم شد سپر صورت و هم معجر من شد از دست شکسته چقدر کار گرفتم این موی سپیدی که سرم هست هدیه از مشتریان سر بازار گرفتم با عمه کجا ها که نرفتیم !.نبودی آمار سرت را دم دربار گرفتم کردم‌چقدر سعی ببینم که میآیی از آمدن تو خبر اینار گرفتم آنقدر هلم داد سنان با نوک نیزه انگار که زخم از نوک مسمار گرفتم داری خبر از مجلس مهمانی در شام شد حرف و حدیثی ، غم بسیار گرفتم در مجلس می مردک هیزی که رسید و دست کمک از چشم‌ علمدار گرفتم‌ آنقدر کتک خوردم و آنقدر نمردم تا آخر سر فرصت دیدار گرفتم محمد کیخسروی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابای خوبم اسم تو را با داد گفتم بی‌قرارم خب تا بازگردی از سفر چشم انتظارم خب خیلی خنک شد این دلم خوابش پرید اصلا از اینکه تووی تشت بودی شرمسارم خب میبوسمت با اینکه قهرم با تو اینطوری یک یک تمام زخم ها را میشمارم خب بُغ میکنم با اخم چشمت را که میبندی وقتی حرم غارت شده معجر ندارم خب کفشم که غارت شد عمویم را صدا کردم گفتم تمام راه بر دوشش سوارم خب لطفی کن و امشب مرا با خود ببر بابا حس میکنم بر روی دوش عمه بارم خب یک روز آخر می‌شوم ام ابیهایت پیرم شبیه مادرت، امیدوارم خب  سید محمد حسین حسینی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابا بیا که غصه ی ما بی عدد شده سهم یگانه دختر تو حرف بد شده این ناتوان سه ساله ی تو بی مدد شده با چشم هیز دشمن تو هی رصد شده دیگر نصیب دختر نازت لگد شده رفتی پدر برای رقیه چه بد شده جانم به لب رسیده پدر جان مرا ببین هر لحظه بی امان ز لگد میخورم زمین هر دم گرفته ام ز برایت بهانه ها آتش به دامنم زده بابا زبانه ها خواندم ز غصه های تو بابا ترانه ها با عمه رد شدیم ز ما بین خانه ها بر پیکرم ز فاطمه دارم نشانه ها آتش گرفت معجر زن ها، جوانه ها خولی مرا زد و لگدش پهلویم شکست از ضرب مشت های عدو بازویم شکست آه از اسیری و کتک و بست و سلسله آه از سنان و زجر و انس ، شمر و حرمله جامانده ام ز ناقه پدر رفت قافله افتاد بین عمه و دخت تو فاصله دادند از برای سر تو پدر صله دارم ز دشمن تو پدر جان دوصد گله تب کرده ان ز خستگی و قلب پر محن ای جان من فدای تو ای شاه بی کفن پنجه فکنده اند به مویم حرامیان من را کشاند پای پیاده دوان دوان من بودم و غلاف و لگد،دشنه و سنان سر نیزه ها و حرف بد و ضرب تازیان دخت حسین و طعنه و دشنام شامیان عمو که رفت قد رقیه شده کمان خون گشته از غمت به دلم همسفر بیا یکدم سراغ دخترک خون جگر بیا ما نوکران بی سر و پای رقیه ایم ما سائلان دست عطای رقیه ایم جان ها دهیم چون که فدای رقیه ایم زنده به لطف و جود و سخای رقیه ایم گریه کنان داغ و بلای رقیه ایم در آرزوی صحن و سرای رقیه ایم ما ریزه خوار خوان حسینیم شکر حق ما جمله نوکران حسینیم شکر حق مهدی فرهادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
همیشه اول هرماه افضل الاعمال سلام برسر بالای نیزه ها دادم قسم به زلف پریشان تو روی نیزه هلال دیدم و یاد هلال افتادم زتشنگی ترک افتاده بود بر لب تو کنار راس تو باخنده آب میخوردند به روی صندوق حمل سر تو هرشهری به پیش دیدهء زینب.... میخوردند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا بس بود جمعیتم کز خویش می‌دانی مرا در بساط وصل، چشم و لب ندارند اختلاف گر بگریانی دلم را یا بخندانی مرا خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست کاش ای بابا نمی‌بردی به مهمانی مرا چند شب بی‌بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد نیستی دختر مرنج از من نمی‌دانی مرا دختران شام می‌گردند همراه پدر کاش می‌شد تا تو هم با خود بگردانی مرا دخترت نازک‌تر از گل هیچ گه نشنیده بود گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش کاش می‌شد باز بر زانوت بنشانی مرا انتظاری مانده روی گونه‌ای پژمرده‌ام می‌توان برداشت با بوسی به آسانی مرا شبنم صبحم، خیالم، خاطرم، شوقم، دلم ارتباطی نیست هرگز با گرانجانی مرا چشم تو هستم، ز غیر من بیا بگذر پدر چشم‌پوشی کن کفن باید بپوشانی مرا محمد سهرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رفتی و بعد از تو بابا دخترت از دست رفت دلربایت دلنشینت دلبرت از دست رفت گفته بودی تا عمو دارم خیالم راحت است حیف اما پیش چشمم لشکرت از دست رفت کودکم خب زیر آتش ماندنم معمولی است   پس مپرس از من چرا موی سرت از دست رفت خواستم تا با تو درد دل کنم اما نشد زیر نعل تازه بابا پیکرت از دست رفت من شنیدم جدمان  انگشترش را هدیه کرد پس چرا انگشت با انگشترت از دست رفت این وسط تا می توانستند حرف بد زدند آه بابا احترام خواهرت از دست رفت عمه را دیدم که بالای سرت اینطور گفت من بمیرم یادگار مادرت از دست رفت ظاهراً از پشت خنجر می کشید آن بی حیا من نمیفهمم چگونه حنجرت از دست رفت محمود یوسفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نه روز عید صیام و نه عید قربان است چه روی داده که شام اینچنین چراغان است زنان شام همه می زنند و می رقصند به هر که می نگرم سخت شاد و خندان است چه روی داده که در دست شامیان سنگ است؟ مگر که دختر حیدر به شام مهمان است میان هلهله ها هیجده سر است به نی به هر سری نگرم مثل ماه تابان است سری به نوک سنان می خورد لبش بر هم هنوز روی لبش آیه های قرآن است نقاب بانویی از گرد و خاک و خون سرش حجاب دخترکی گیسوی پریشان است سوار ناقه جوانی است در غل و زنجیر که چشم سلسله بر ساق پاش گریان است دلا در آتش غم مثل آفتاب بسوز که سایبان اسیران سر شهیدان است سر حسین به بالای نیزه قرآن خواند یکی نگفت که این سر، سر مسلمان است هنوز بر لبش آثار تشنگی پیداست هنوز آن گلوی پاره پاره، عطشان است حرامیان ستم پیشه! کعب نی نزنید به کودکی که تنش مثل بید لرزان است ز دست دختر زهرا طناب باز کنید که او بر این اسرا یاور و نگهبان است به سیل اشک جهان را خراب کن «میثم» که جای گنج الهی به شام ویران است استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دائم چهل منزل بلا بر ما رسیده خواندم نمازم را نشسته، قد خمیده جای نوازش کردنِ دستان بابا شعله، میان گیسویم شانه کشیده هجران دلبر، قد کمانی ساخت من را از ناقه، ضعف و تشنگی انداخت من را طوری کتک خوردم دو چشمم تار گشته حق داشت عمه، لحظه ای نشناخت من را درد کف پا، خسته ام کرده حسابی دارم میان پهلویم دردِ حسابی گفتم نکش اینگونه از سر چادرم را دادِ مرا دشمن در آورده حسابی آخر چرا رحمی به چشمِ تر نداری؟! پایم شکسته، از چه رو باور نداری؟! من دخترم، خیلی پر و بالم نحیف است نامرد... اصلا تو خودت دختر نداری؟ با که بگویم این همه داغ گران را با که بگویم حرفِ مرد بد دهان را بر ما اهانت شد میان کوچه هایش ویران کند حق خانه های عَسقلان را خیلی بدم می آید از اشرار، خیلی از ازدحامِ شامی و انظار، خیلی دروازه ی ساعات، ساعاتِ بدی بود سختی کشیدم بر سر بازار، خیلی از چه بگویم،! از ستم یا ناسزا یا... از سنگ و خاکستر ز بام خانه آیا؟ غصه شده در سینه ام با که بگویم حرف از کنیزی می زنند این جا خدایا طاقت ندارم بیش از این بابا کجایی؟! من چشم بگذارم به آغوشم بیایی؟! بار سفر بستم بیا آماده ام من پایان بده بر این چهل منزل جدایی محمدجواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یک شبی خواندم زمقتل قصه ی درد و بلا خواندم آنجا بدتر از آن مقتل شاه ولا ماجرای غربت زینب(س) زهجران حسین(ع) دستِ بسته،سرشکسته،دیده گریانِ حسین(ع) لابه لای روضه هادیدم مصیبت شد عجیب خواندم از بی حرمتی مردمانی نانجیب زینب از ره میرسد با غصه های ناتمام پشت آن دروازه های شهرکینه، شهر شام من بگویم خاطرات حضرت زین العباد(ع) حرمت آل علی(ع) را دیده او رفته به باد پشت آن دروازه های شهر غم زانو زدیم یک به یک مانند یک شمعی همه سو سوزدیم شوکت ما در میان قاتلان بشکسته شد هم صغیر و هم کبیر از دست شامی خسته شد شهر شام و ازدحام و سنگها از پشت بام عمه ام می شد برای خواهرانم التیام جای غل برگردنم والله که چیزی نبود تا صدا زد خارجی، دیگر توانم را ربود روی دست و روی پای کودکان هم آن پلید زد طناب و بین آن نا محرمان، او می کشید شهر شام و آن همه بی حرمتی ها یک طرف بر سر بازار و آن بدطینتی ها یک طرف تازیانه و جسارت، سیلی و تهمت زدن یک به یک براهل بیت مصطفی(ص) قیمت زدن مجلس کفر و شراب و خنده های بی امان کی رود از یادمان آن تشت و چوب خیزران بعد از آن ساعات بد، دلها همه غمخانه شد شب که شد منزل وَ ماوا کنج یک ویرانه شد آه من دیگرچه گویم ازخرابه های شام نیمه شب ناله برآمد عمه زینب(س) کو بابام؟! ناله و شیون به کاخ آن ستمگر می رسید گریه های دختری دلتنگِ بابا را شنید میبرد نام پدر،پس بهر او بابا دوا رأس بابا روبروی دختری دیگر چرا؟ آن طبق را دید و گفت سیرم خدا بابا کجاست عمه جان  دوری بابا تابه کی دیگر رواست با اشاره گفت عمه، خواهر غم دیده را مقصد و مقصود تو، باشد در این تشت طلا دست دختر تا به روی چشم و لب هایش رسید درخیالش صورت بابای خود را میکشید گفت بابا رفتی و غم بر دلم گشته مقیم این سه ساله را کدامین دشمنت کرده یتیم بر محاسن دست برد و کرد دل ها را کباب گفت باباجان چرا کردی سر و رویت خضاب؟ ای خدا دستش به رگهای بریده چون رسید ناله زد بابا رگای گردنت را کی برید کس دگرناله زلبهای رقیه(س) نشنید لب به لبهای پدربه وصل یارخود رسید مهدی منصوری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*