eitaa logo
کانون آموزش مداحان
32.7هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
28.1هزار ویدیو
287 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سه ساله کربلا جز زیر سر تو سایه ای نیست پدر جز عمه، برام دایه ای نیست پدر زخم لب تو رقیه ات را سوزاند از آبله ها گلایه ای نیست پدر از درد بگویم؟، از مکافات چطور؟ از کوفه چطور؟ داغ شامات چطور؟ از قصه ی زجر بی حیا با خبری؟ از غصه ی دروازه ی ساعات چطور؟ تا نائبه ی او بشوم مانده هنوز تا
فاطمه بانو” بشوم مانده هنوز 

هرچند که صورتم کبود است ولی 

تا دست به پهلو بشوم مانده هنوز 

از هر چه که بود، بهتر آوردی باز 

تو آرزوی مرا برآوردی باز 

جای تو چقدر در کنارم خالی است 

از داغ رقیه سر درآوردی باز 

حیران توام، رمز معمای تو چیست!!! 

آن سر نهفته، پشت پیدای تو چیست!!! 

خنجر به گلوت خورده بابا، اما 

این زخم نشسته روی لبهای تو چیست؟ 

تا 
زجر” مرا زد و زمینگیرم کرد با زجر مرا زد و زمینگیرم کرد یک کوفه و شام روی هم کشت مرا؟_ یا `زجر” مرا زد و زمینگیرم کرد؟ کمرتر لب این شریعه تابم بدهید با دیدن این آب عذابم بدهید شرمنده ی غیرت عمو عباسم ای کاش نگفته بودم آبم بدهید محمد کاظمی نیا *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
پدر جان چقدر حرف که بی ربط آمده، تا... با... برای آنکه شود حرف من مهیا با... دو چشم من به گمانم که آشنا هستید یکی دو بار به نی دیده ام شما را با... دلم قرار گذاشتم که تنگ تو نشود ولی گرفته دل دختر تو حالا با... بهانه بود وَ یا نه، هنوز مبهوتم ببین که شد قد من زیر ضربه ها تا، با... نگاه ها چقدر مُهر نیلی ام زده اند زبس که بیست گرفتم ز درس انشاء، با... توأم تویی که به نی نور می دهی هر دم تویی که جلوه گری در خرابه مهتابا. میان دفتر صدبرگ پاره قلبم یکی دو جمله برای تو ساختم با، با. معادلات زمانه چقدر مجهولند سفر برای چه رفتی؟ شده معما، با... تمام قدرت خود را که...نه، نشد که نشد نشد حریر گره خورده سرم وا، با... مقدمه چقَدَر؟! اصل مطلبم این است تمام پیکر من درد می کند بابا. رضا دین پرور *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
خوش آمدی پدرم تو هم چو صبحی و من شمع خلوت سحرم چه خوش رسیده ای و من هنوز در سفرم رسیده است گل اینبار محضر بلبل چه حیف دست قدر چیده است برگ و برم حلال کن اگر اسباب میزبانی نیست به میهمانی ام امشب خوش آمدی پدرم به احترام سرت باید از زمین برخاست بلند اگر نشدم درد می کند کمرم بگو برای چه خاکستری شده مویت بدون من به کجا رفته ای که بی خبرم ؟! پدر کجاست لبانت که بوسه می خواهم ببخش، چند صباحی است سخت می نگرم زِ شاخه بر گلم را چه بد جدا کردند هنوز عصر دهم زنده است در نظرم تو را صدا زدنم پاسخش فقط سیلی است اگر صدا زدمت بوده عمه جان سپرم عمو که نیست کنارم عجیب می ترسم توان ندارم و حس می کنم که در خطرم ملال نیست اگر چهره ام خزان زده است ! بهاری است همیشه هوای چشم ترم اگرچه غربت عمه دل مرا سوزاند رباب بیشتر آتش زده است بر جگرم بیا به هجر مبدل نکن وصالت را به هر طریق که شد زود با خودت ببرم  عرفان ابوالحسنی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
بابای خوبم می‌کشم روی زمین پای پر از آبله را تا میان من و تو کم کنم این فاصله را سرِ نیزه ، وسط تشت طلا ، کنج تنور فرصتی نیست بگیرم سر پر مشغله را کاش دست تو کمی موی مرا شانه کند بلکه آرام کنی دختر بی حوصله را علت لکنت من را که خودت می بینی ورم صورت و زخم لب و خون لثه را جان من فکر نکن قافیه را باخته ام خواستم پیش تو راحت بنویسم گله را بین بازار به اشکم همه می‌خندیدند دوست دارند چرا گریه ی در هلهله را کاش بودی و مرا باز بغل می کردی کاش بودی که بگیری یقه ی حرمله را عمه در هلهله ها گفت کجایی عباس؟ غیرت الله بیا ختم کن این غائله را عمه کوهیست که ما تکیه به او میکردیم مادری کرد ، که آرام کند قافله را خطبه ای خواند که بند دلشان را لرزاند شام حس کرد دم صحبت او زلزله را راستی واژه‌ی `یابن طلقا” یعنی چه؟ عمه آتش زده این سلسله ی باطله را او عقیله ست، صبور است، خدا حفظ کند دختر فاطمه ی عالمه ی فاضله را حسم این است که من دردسر قافله ام کاش با خود ببری دردسر قافله را می کشم منت اگر ناز مرا هم بکشی می کشم روی زمین پای پر از آبله را احمد ایرانی نسب *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
عزیز دل حسین آنکه در شام سر از کار تو در می آورد داشت از حال پدر با تو خبر می آورد آن شبی را که تو از ناقه زمین افتادی عمه ای کاش برای تو سپر می آورد جای خون لخته به روی سرت ای سوخته مو قاصدک داشت برایت گل سر می آورد باز هم کاش خدا خیر به این تشت دهد که در این شهر برای تو پدر می آورد کسی از زمره ی دلسوختگانت میگفت اشک ما را غم این قافله در می آورد `”زن غساله چه میدید که با خود میگفت مادرت کاش به جای تو پسر می آورد”” علی رضوانی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
عزیزم رفتی و سهم من شده درد و بلا حالا بالاست از هجران تو دست دعا حالا قرآنِ زینب ، از تو یک بوسه طلبکارم پایین بیا از روی رحل نیزه ها حالا گفتی زن همسایه هم او را ندیده بود عمه شده با شمر و خولی آشنا حالا افتاده ردّ پنچه اش بر گونه های من آیا به گوش َت خورده اسم زجر تا حالا؟؟ هربار اسمت را صدا کردم کتک خوردم انداخته با مشت ، دندانِ مرا حالا بابا از آن مجلس شرابش قسمتِ ما شد گریه کند قسمت ، به سرنوشت ما حالا چشم عمو را دور دیدند و میان ما دنبال کلفت بود آن یک لاقبا حالا بازار نه .... دربار نه ... برده فروشان نه.... اصلا خودت خوبی ، عزیز مصطفی ، حالا!؟ تو آمدی جانم به قربانت چرا با سر ؟ تو امدی جانم به قربانت چرا حالا ؟ پیش خدا بودی ، دوباره آمدی پیشم؟ اینبار من را هم ببر پیش خدا حالا محمد کیخسروی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
نیستی، کنج خرابه رغبت اعجاز نیست بال اگر باشد شکسته لذت پرواز نیست حرف ها دارم فقط یک شب در آغوش منی دیده ات را باز کن که وقت خواب ناز نیست روی خاک افتاده بودی بوریایی داشتی دامن من هست اگر در شام، زیر انداز نیست نا مرتب ، نامرتب بودن من را ببخش موقعی برگشته ای که دست و بالم باز نیست چشم های خیره سر ما خاندان عفتیم شرم کن رقاصه امشب، ناله هایم ساز نیست دلبری دُر گرانی بود، شام از من گرفت گیسوان سوخته قابل برای ناز نیست ناصر دودانگه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عشق بابا دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌راه‌رفتن‌ها به زهرا می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین... می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند بردیا محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ماه من روشنیِ شب سیاه دلم با توام ای رفیق هر شب من چِقَدَر خوب شد که تو هستی پیش من مثل عمه زینب من دلخوشم با تو حرف می زنم و درد دل می کنم من از حالم عمه می گفت،گفته بابایم قصد دارد بیاد دنبالم فکر کن از سفر بیاید او میروم پیش دختران شهر که ببینید..من پدرم دارم پدرم را دهم نشان شهر راستش با تمام دلتنگیم دلهره دارم و دل آشوبم یعنی بابام می رسد آخر؟ بگذریم..بگذریم..من خوبم.... ماه من..تو از آسمان دیدی به روی خاک عکس بابا را؟ من کشیدم،نسیم پاکش کرد دیدی ای ماه!کار دنیا را؟‌ راستی زخم های پایم را چه کنم؟درد می کند خیلی آنقدر که گرسنه خوابیدم به طعامی نمانده است میلی ماه من!از تو خواهشی دارم به شبِ یار من همیشه بتاب صبر کن تا بخوابد او اول بعد اگر خواستی خود تو بخواب راستی بگو ببینم،ماه عمو عباس را که تو دیدی؟ دوست داشتی تو‌هم شبیه من هی از او نیز بوسه می چیدی؟ عمو عباس من به من می گفت که عمویت فدای تو عشقم هرچه میخواستم بهم می گفت باشد این هم برای تو عشقم مینشستم و زلف های مرا شانه میزد عموی من ای ماه حتم دارم اگر عمویم بود که نمیسوخت موی من ای ماه هرچه آمد سرم،همه به کنار بیشتر دل زده از این شهرم از همه بچه ها و دختر ها دلخورم،دلشکسته ام..قهرم آرمان صائمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تنها دلخوشی دختر گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه ، تنها دلخوشی دخترش را پس بده موی بابا را رها کن ، گیسوی من را بکش هر چه میخواهی بزن اما سرش را پس بده چشمهایش پر ز خاکستر شده ، نشناختم لطف کن مژگان چشمان ترش را پس بده معجرم آتش گرفت و گیسوانم سوخته جای آن ، کهنه لباس مادرش را پس بده لااقل قبل از رسیدن تا سر بازار شام تکه ای از روسری خواهرش را پس بده عاقبت جان میدهد از این پریشانی رباب جای این طعنه زدن ها اصغرش را پس بده کودکی از بام سنگی را به سویم پرت کرد داد زد خلخال پای لاغرش را پس (نده) روضه خوان مبهوت مانده در ردیف روضه ها گوشوارش را نگیر ، انگشترش را پس بده احمد ایرانی نسب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
توان نمانده توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم هنوز در اثر مشت های نامحرم تمام روز کنار خرابه مدهوشم چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟ صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟ از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم حسن کردی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خم شد کمرم ، پیر شدم ، بار گرفتم بعد از تو فقط دست به دیوار گرفتم مجبور شدم یاد بگیرم بنویسم مجبور شدم...! لکنت گفتار گرفتم بوسه نزدی روی مرا چند صباحی است حق دارم اگر حسّ طلبکار گرفتم هم شد سپر صورت و هم معجر من شد از دست شکسته چقدر کار گرفتم این موی سپیدی که سرم هست هدیه از مشتریان سر بازار گرفتم با عمه کجا ها که نرفتیم !.نبودی آمار سرت را دم دربار گرفتم کردم‌چقدر سعی ببینم که میآیی از آمدن تو خبر اینار گرفتم آنقدر هلم داد سنان با نوک نیزه انگار که زخم از نوک مسمار گرفتم داری خبر از مجلس مهمانی در شام شد حرف و حدیثی ، غم بسیار گرفتم در مجلس می مردک هیزی که رسید و دست کمک از چشم‌ علمدار گرفتم‌ آنقدر کتک خوردم و آنقدر نمردم تا آخر سر فرصت دیدار گرفتم محمد کیخسروی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*