eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
199 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمیه پیراهن سیاه بر این غم ادامه داد در ختم فاطمیه به ماتم ادامه داد پیراهن سیاه،سیاهِ سکینه شد در فاطمیه هم به محرم ادامه داد در کنج چشم،اشک به جوش و خروش خود امشب به شکل چشمه ی زمزم ادامه داد ما با گمان مُحبِّ تو بودیم و در عوض؛ دشمن به دشمنی تو محکم ادامه داد تخریب شدحرم، تو ولی جاودانه ای دم را همیشه بازدم از دم ادامه داد در مجلسش یزید دوباره به هتک لب؛ هم خیزران به دست شد و هم ادامه داد زینب شروع روضه و ختمش سکینه شد وقتی لهوف سوخت،مُقَرَّم ادامه داد مهدی رحیمی زمستان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بانوی عالم دری که بوسه گه انبیای عظمی شد چگونه بود که با ضربه ی لگد وا شد بجای دسته گل جای احترام و سلام شرار، قسمت آن خانه ی معلی شد مقابل نفس بانوی عفیف علی صدای عربده یک غریبه پیدا شد آهای سینه زنان فاطمه زمین افتاد کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد امان ز میخ که کج رفت سمت پهلو رفت امان ز در که شکست و بلای زهرا شد قلاف تیغ یکی و دوتا نه،خیلی بود چگونه اینهمه ضربه به دست او جا شد؟! اگرچه پشت در خانه رفته بود از حال به احترام نگاه علی ز جا پا شد سید پوریا هاشمی سید_پوریا_هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سوره ی کوثر قسم به سوره ی کوثر که محسنی هستم به لحظه لحظه ی محشر که محسنی هستم به فاطمه به علی، تا نفس به سینَم هست بگویم از سر باور که محسنی هستم مرا به عشق علی زاده مادرم اما به گردنم زده حیدر ، که محسنی هستم حسینی ام ، حسنی ام، ولی خدا را شکر به لطف این دو برادر، که محسنی هستم اگر چه زینبی ام من، ولی بِحق گویم قسم به زینب اطهر ، که محسنی هستم نوشت فاطمه با خون خود به دربِ حرم قسم به محسن پرپر، که محسنی هستم علیِ اصغر و محسن شهید مظلوم اند به خون محسن و اصغر که محسنی هستم می آید عاقبت آن منتقم که می گوید قسم به پهلوی مادر ، که محسنی هستم  مجتبی دسترنج شهادت_حضرت_محسن *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
وای مادر چه کرده اند که مادر به فضه رو زده است نوشته اند دم در به فضه رو زده است حیای فاطمه نگذاشت یاعلی گوید بخاطر دل حیدر به فضه رو زده است چه کرده اند که این باغبان با احساس کنار غنچه‌ی پرپر به فضه رو زده است شکست شیشه‌ی عطری که بوی محسن داشت در این فضای معطر به فضه رو زده است چقدر خواست خودش پا شود ولی افسوس توان نداشت و آخر به فضه رو زده است نفس نفس زد و آیینه اش غبار گرفت و این زلالِ مکدر به فضه رو زده است یکی به فاطمه خورد و نبی دوتا حس کرد پیامبر دو برابر به فضه رو زده است چگونه شرح دهم روضه های محسن را همین بس است که مادر به فضه رو زده است احمد ایرانی نسب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خزان گشت بهارم افتاد گره پشت در خانه به کارم در نقطه آغاز خزان گشت بهارم از بار فشار در و دیوار نشد تا یک بار تو را تنگ در آغوش فشارم حالا که نشد از رخ تو بوسه بچینم در مقتلت از خون جگر لاله بکارم هر قدر نگه داشتم این در که نیایند ...پهلوم شکستندو تو رفتی ز کنارم تشییع ،تو را با عجله خادمه ام کرد فهمید که بر دیدن تو تاب ندارم اینگونه که داغ تو بر این سینه تنگ است لاله شکفد یاد تو از سنگ مزارم رختی که نشد قسمت تو تا که بپوشی باید که برای علی اصغر بگذارم موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مادر سادات باز هم بوی دود می‌‌آید فتنه‌ها باز شعله‌ور شده‌اند مصطفی رفت و امتش دور خانه‌ی فاطمه چه شر شده‌اند باز کردند دست شیطان را بند بر دست پنج‌تن بستند جانشین پیمبر است علی دست او را چرا رسن بستند آه این خانه؛ خانه‌ی وحی است گرد این خانه حرف بد نزنید باردار است مادر سادات بر در خانه‌اش لگد نزنید ناله‌ی گل ز پشت در آمد ای‌پدر، ای محول‌لاحوال ساقه‌ام را شکست امت‌تو غنچه‌ام شد به زیر پا پامال مرتضی را کشان‌کشان بردند چشم زینب ز بهت وا مانده فاطمه رفت در پی حیدر رد خونی از او بجا مانده رد‌خون دید زینب مضطر رد‌خون از زنی پسرمرده لحظه‌ای می‌رسد که طفل‌رباب شیر از تیر حرمله خورده رد‌خونی که در هوا پخش است رد‌خونی که از عبا می‌ریخت باورش سخت، سخت‌تر آن‌که خون اصغر ز نیزه‌ها می‌ریخت امیر عظیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قرار بود که مثل حسن پسر باشی عصای دست من و پیری پدر باشی تو دیدی و حسنم دید رنج مادر را خدا کند ز برادر صبورتر باشی ببخش مادر خود را که با خود آوردت بنا نبود که آن روز پشت در باشی هنوز زیر کِسا جای خالیت پیداست قرار بود و نشد آخرین نفر باشی قرار بود بمانی شتاب جایز نیست بنا نبود مسافر که رهگذر باشی نشد بیایی و مثل برادران خودت گهی به نیزه و گه گاه خون جگر باشی تمام هستی من می رود اگر بروی ولی اگر تو بمانی...ولی اگر باشی... و یا تمامی این ها فقط مقدّمه ایست که اتفاق غزل های شعله ور باشی و اولین بشوی قبل از آن که عاشورا شهید کوچک و شش ماهۀ پدر باشی نخورده شیرِ مرا، شیرها حلالت باد که میخ حادثه را خواستی سپر باشی محسن ناصحی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا مظلوم به غمش التیام بگذارید تیغ را در نیام بگذارید جنگ را ناتمام بگذارید به علی احترام بگذارید دست از فتنه کاش بردارید حرمت خانه را نگهدارید گرگ های دریده برگردید خانه دعوا ندیده برگردید رنگ زهرا پریده برگردید فاطمه داغ دیده برگردید از دل فاطمه خبر دارید حرمت خانه را نگهدارید جمع شعله به دست ، گوش کنید بی حیاهای پست گوش کنید پشت در او نشست گوش کنید نفس فاطمه ست گوش کنید پا به بیت الحرام نگذارید حرمت خانه را نگهدارید یاد بغض همیشه اش افتاد بر سر شاخه تیشه اش افتاد یاس این خانه ریشه اش افتاد فاطمه بار شیشه اش افتاد سوخت ، پهلو شکست و دست شکست حرمت خانه را شکست شکست امیرفرخنده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مدینه غرق عزا شهرمدینه غرق عزاگشته درغم است مهمان خانه نبوی کوه ماتم است زهرا زداغ هجربود دل غمین وزار باز این چه شورش است که درخلق عالم است داغی عظیم امده دلها دونیم شد سادات تسلیت که فاطمه دیگریتیم شد یکسوحسن زهجرتوغمگین ومضطراست یکسوحسین ازغم تو دیده اش تراست زهراگرفته دربرخودختم الانبیا دلخون ترازهمه دل بیتاب حیدراست مشغول غسل بوسه بران نور میزند حالش خراب گشته دلش شورمیزند رفتی مرا میان همه جاگذاشتی روی دل شکسته من پاگذاشتی ای دلخوشی فاطمه بابای مهربان رفتی و یاس راتوچه تنها گذاشتی تنها پدر نه هستی زهرای اطهری داری تمام دلخوشی ام راتومیبری ناگاه پشت درشده برپاقیامتی نامردمان سقیفه ایان باجماعتی بغض علی وفاطمه درسینه هایشان هیزم به دست امده باچه وقاهتی ای وای من که فاطمه درپشت این دراست ذکرلبان فاطمه مظلوم حیدراست اتش زبانه میزدوان درشکسته شد زهرا میان شعله دگرزار وخسته شد میخی میان ان همه اتش گداخته مهمان سینه توهمای خجسته شد ازغم خمیده قامت یار رشیدشد فضه بیا که محسن زهرا شهید شد یاس علی شده زجفا نقش برزمین شددست بسته ازستم اقای مومنین باپهلوی شکسته کند ناله فاطمه ختم رسل عزیز خدا حال ما ببین اینقدر ظلم وجور با زهرا روانبود گیرم که خانه خانه ی ال عبانبود ازغم دل تمام ملائک کباب شد ظلم وستم به فاطمیون فتح باب شد اتش به خیمه های شه کربلا زدند شش ماهه شدفدائی ودلخون رباب شد پهلو شکسته مادر سادت فاطمه افتاد دست ساقی عطشان علقمه اتش به خیمه های شه کربلا زدند تیرسه شعبه برنوه ی مصطفی زدند وقتی که ازقفا زتنش سرجداشده با تازیانه عمه ی سادات را زدند ال علی به دست اجانب اسیر شد ای وای من که یک شبه زینب چه پیر شد سعید نصیری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شش ماهه ای که دل ما در عزای اوست خون خدا بود که خدا خون بهای اوست شش ماهه ای که چون گل نشکفته پرپر است گل های باغ دل همه پرپر به پای اوست شش ماهه ای که ضربه ی در قاتلش شده مسمار در به گریه ی خونین برای اوست شش ماهه ای که نور خدایی به چهره داشت حور و ملک به ضجه و اشک و نوای اوست شش ماهه ای که گشته فدایی مادرش نامش چه بود ، محسن و مادر فدای اوست شش ماهه ای که قبله ی اهل سما شده بال و پر ملک همگی در هوای اوست شش ماهه ای که بوده شهید ره علی گلواژه ی ولایت هر دل ولای اوست شش ماهه ای که گریه بر او گریه بر علی است گریه برای فاطمه و بر عزای اوست شش ماهه ای که رنگ خدایی زده به دل پور علی و معدن عشق و صفای اوست شش ماهه ای که داغ غمش بی نهایت است تا روز محشر این دل ما مبتلای اوست شش ماهه ای که شعله به دل می زند غمش ایام فاطمیه پر از روضه های اوست محمد مبشری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پای تو اهل بکا کم میارن صائبا محتشما کم میارن واسه تو شعر و قصیده کم میگن واسه مدحت شعرا کم میارن طبع شعر تازشو باید بده فیض بی اندازشو باید بده هرکسی مدح تورو میخواد بگه فاطمه اجازشو باید بده مردمو همش مردد میکنن بخدا به خودشون بد میکنن دکترای قلابی میشینن و.. با دروغ مقامتو رد میکنن در شلوغی سپر فاطمه ای خنکای جگر فاطمه ای هم حسینی واسه ما هم حسنی سومین گل پسر فاطمه ای بذر روسیاهی کاشتی واسشون ضربه های سختی داشتی واسشون تورو با لگد گذاشتن بین در تو هم آبرو نذاشتی واسشون بغض تو صدای اهل بیت شدی غم آشنای اهل بیت شدی جون دادی تا که ولایت بمونه یک تنه فدای اهل بیت شدی کار ما تو این شبا با محسنه سیر عرفانی ما تا محسنه تپش قلب تموم شیعه ها " یاحسین" و "یا حسن" "یا محسنه" کاش همه واسه تو زحمت بکشیم طعنه بشنویم ریاضت بکشیم نکنه روز قیامت که میاد از بابات علی خجالت بکشیم.. خون به قلب هرچی دشمن میکنیم چراغ روضتو روشن میکنیم ما برای محسنیه پا میشیم مشکی فاطمیه تن میکنیم حجت الله و سر گذر زدن پیش چشمای علی به در زدن اول ربیع که مادر مارو چهل نفر زدن سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اول ماه ربیع است ولی غم دارد غم و اندوه فراوان غم اعظم دارد بوی دود از در یک خانه بلند است ای وای مادری پشت در خانه قد خم دارد لشکر کفر به نیّات بدی آمده اند در این خانه که در خود دم ماتم دارد مجتبیایی نشدی تا که بدانی چه شده جگری پاره از آن سیلی محکم دارد دو سه روزیست پیمبر شده مهمان خدا فاطمه با در و مسمار مُحرم دارد گل یاسی که به ضرب لگدی پرپر شد محسن گشته شهیدش به لبش دم دارد در بشکسته ی خانه سپر فاطمه شد نذر قربانی حیدر پسر فاطمه شد محمد حبیب زاده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
معصوم ترین صبح سپیدی محسن آن روز کبود را ندیدی محسن در راه علی حق بزرگی داری الحق که تو اولین شهیدی محسن * با ضرب در سوخته ماهم را کشت در آتش و خون نور نگاهم را کشت فریاد بزن «بأیّ ذنبٍ قُتل» ای وای که طفل بی گناهم را کشت * در کوچه به پا کرد دوباره ‌محشر با مادر دلسوخته، یاس پرپر آن روز اگر ‌مجال صحبت می‌داشت می گفت چنان فاطمه: حیدر حیدر * ای مونس داغ های من محسن جان ای یاور با وفای من ‌محسن جان با سرخی خون من و تو حق برپاست قربانی کربلای من ‌محسن جان یوسف رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
من محسنم کوچکترین فرزند زهرا چشمان من هرگز ندیده... اهل دنیا در عالم خود بوده ام مانوس مادر او قصه ها میگفت از بابایم حیدر میگفت بابای تو بر عالم نگین است ای جان مادر او امیر المومنین است تا انکه روزی ناگهان بی تاب گشتم از شدت گرما تو گویی آب گشتم ناگه فشار در مرا پیچید در هم از شدت ضربه شکستم آه.. کم کم من میشنیدم نعره های دومی را بهتر ندیدم اشکهای چشم بابا من میشنیدم گریه های خواهرم را میگفت بابا کشت دشمن مادرم را سیدرضا صالحی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اسم تو بال و پر ماست مدد یا محسن خُنَکای جگر ماست مدد یا محسن کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم دست لطفت به سر ماست مدد یا محسن نفس فاطمه ای و نفس ما شده ای به عطایت نظر ماست مدد یا محسن جبهه ی اول شیعه جریان کوچه ست محسنیه سپر ماست مدد یا محسن سود این است که حساس به نامت باشیم بی خیالی ضرر ماست مدد یا محسن به تلافی سحرهای پر از درد علی ذکر خیر سحر ماست مدد یا محسن در پی قبر تو هرجای مدینه عمریست.. این دل در به در ماست مدد یا محسن کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد اسم تو بال و پر ماست مدد یا محسن *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گلی که فصل خزان بر دمید، محسن بود گلی که رنگ چمن را ندید، محسن بود گل همیشه بهار علی، که از بیداد چو غنچه جامه به پیکر درید، محسن بود کنار خانه ‏ی زهرا، یگانه سربازی که شد به راه ولایت شهید، محسن بود یگانه‏ طفل شهیدی که چشم مادر هم  شد از نظاره ‏ی او نا امید، محسن بود یگانه طفل شهیدی که کس نمی‏داند ز بعد قتل، کجا آرمید، محسن بود یگانه ره سپر راه عشق کز منزل  جدا نگشته به منزل رسیده، محسن بود یگانه مرغ پر و بال بسته‏ ای کآخر  ز آشیانه‏ ی سوزان پرید، محسن بود تو خون ز دیده(موید)بریز و بازگوی گلی که رنگ چمن را ندید، محسن بود سیدرضا موید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روزگاریست که جان بر لبِ خونبار رسید آه ای مرگ بیا نوبتِ دیدار رسید زحمتِ خانه شدم بسکه زمین گیر شدم وقتِ شرمندگی از دخترکی زار رسید باز هم پیرهن تازه‌ی من خونین شد باز با پیرهنِ تازه پرستار رسید ولی از بسکه نخوابید زِ بی خوابیِ من جانبِ بستر من دست به دیوار رسید گرچه دلتنگِ تماشای حسینم اما... چشمِ زخمیِ مرا نیمه شبی تار رسید لابه لای نَفَسم لخته‌ی خون می بینم از همان روز که بر سینه‌ام آزار رسید از همان روز که آتش به سراغم آمد از همان روز که در بود و ستمکار رسید شعله‌ای حلقه زد و چادر من را سوزاند ناله‌ای تا که زدم خنده‌ی انظار رسید خویش را در پَسِ در جمع نمودم شاید نرسد زخم به محسن ولی انگار رسید خویش را در پَسِ در جمع نمودم اما در به من خورد و به او ضربه‌ی مسمار رسید شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز مولای من لطفی کن و دورم نینداز عمر مرا وقف اباصالح نوشتند در به درت بودم گل نرگس از آغاز سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است دریای لطفت را نما ای یار ابراز ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز با یک دعایت می شود قفل دلم باز خالی است دستانم، چه سازم در قیامت بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز دارایی ام اشک است، شاید این عنایت سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز روضه بخوان از ماجرای داغ مادر از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟! در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر با بال زخمی بود تنها فکر پرواز شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه ی هجر پایان ندارد تو جان جهانی تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد بیا ای که در سال های ظهورت پر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بیقرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد در این روزهای غریبی سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد یهودی در آن کوچه دادش درآمد مگر که مدینه مسلمان ندارد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نامحرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چشم کویر لایق دریا نمی شود دنیایمان بدون تو زیبا نمی شود آقا ببین که غصه و درد نبودنت درجام صبرِ منتظرت جا نمی‌شود دنیا پر از تهاجم و بیداد و فتنه است دردی چنین که بی تو مداوا نمی‌شود حتی اگر شده یکروز قبل از آن "یومُ الوعید" بی تو که برپا نمیشود دلخوش به یک نگاه پر از مهر و رأفتم چشمم بدون روی تو بینا نمی شود رویای صبح صادق و فجر سپید وصل جز در شب وصالِ تو معنا نمی شود تکلیف قلب خسته مجنون بگو که چیست؟ شوریده بهر او دل لیلا نمی شود؟ گمگشته ی دیار غریبی و بی کسی جز با نگاه مهر تو پیدا نمی شود عشق تو از تمام جهان بس بُود مرا همراه و هم نوای تو، تنها نمی شود دیگر چگونه وصل تو را آرزو کنم گل زخمه های عشق که حاشا نمی شود "بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود" شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نگاهم کن! نمی خواهم به حالِ زار برگردم به آن ایام ِ نفْس-آلودۂ تبدار برگردم رسیدم سربه زیر آقا مریض احوالم و لطفا مداوایم کن و راضی نشو بیمار برگردم به غیر از تو؛ من از هر که بگویی پشتِ پا خوردم تو کاری کن به یک آرامش ِ سرشار برگردم تمام عمر سربارت شدم! امروز می خواهم؛ شبیه مهزیارت در لباس ِ یار برگردم تو برمیگردی از غیبت اگر من از گناهانم به سمتِ خیمه ات با حالِ استغفار برگردم «بنفسي أنتْ» یعنی نفْس ِ بیداری که از لطفش؛ اگر وقت سحر غافل شدم، افطار برگردم نبینم ردّ اشکت گوشۂ پرونده ام باشد... اگر که حال و روزم میدهد آزار... برگردم... به چشمانت تعهّد داده ام پایِ دعای عهد که بیش از پیش با اخلاص، پایِ کار برگردم خودت یادم بده چشم انتظاری را و بعد از این حواست بیشتر باشد به من... نگذار برگردم! *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفته به هفته میگذرد باخیال تو پس لااقل به حرمت خون خدا بیا بیش ازهزار سال توخون گریه کرده ای ای خون جگر زغربت زینب کبری بیا 🌷 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*