eitaa logo
کانون آموزش مداحان
32.8هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
28هزار ویدیو
287 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
پهلوان‌ها نمی‌میرند حاج قاسم سلام! آمده‌ام، با خودت راهی نجف بشوم دل من کوفه است و می‌خواهم کفتر چاهی نجف بشوم چاه‌ها از غمت خبر دارند حرف‌های نگفتۀ خود را همۀ عمر با علی گفتی بر مزار شهید دلواری اول کار یاعلی گفتی پهلوان‌های ما نمی‌میرند مثل تو در مسیر جان دادن باید از شهرت و مقام گذشت شک ندارم برای دیدن تو باید از وادی‌السلام گذشت آه بوی بهشت می‌آید روی دوش اهالی این شهر پیکر غرق در ستارۀ توست در حریم نجف ابومهدی تا ابد نائب الزیارۀ توست فال حافظ گرفته‌ام حاجی: «ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد دلت انیس ابومهدی المهندس شد» روز تشییعت آسمان لرزید دل بحرالنجف به جوش آمد موج‌ها یک‌صدا خروشیدند نغمۀ یاعلی به گوش آمد السلام علیک یا مولا بر لبت ذکر یا ابالحسن است در فضایی شکوهمند و جمیل هر کسی عاشق شهادت بود رد شد از باب مسلم بن عقیل محو انگشتر عقیق توام مقصد ما همیشه کرببلاست مبدأ جادۀ جنون نجف است پس پیاده به راه می‌افتم جادۀ اربعین از این طرف است وعدۀ ما عمود یکصد و ده رد پای تو در تمام مسیر به امام زمان قسم، پیداست از عمود هزار و چندم راه گنبد ساقی حرم پیداست باز هم یاد دستت افتادم ✍🏻 🏷 | مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است حرف‌هایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است! زخم‌های دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان جمعشان جمع بود و می‌‌گفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است، که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلی‌ست رشتۀ ماسوا به دست علی‌ست» سر این رشته ناپدیدار است رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد لحظه‌های عروج میثم شد، که همان لحظه‌های دیدار است 🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠