eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.8هزار ویدیو
222 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
يا شيخ الائمه باز هم سوخته انگار درِ این کوچه نمکی خورده به زخمِ جگرِ این کوچه من از این کوچه از این راه بدم می‌آید بس که شوم است همیشه خبرِ این کوچه اینکه عمامه‌اش افتاده زمین یعنی که... ازدحامی شده انگار سرِ این کوچه پیرمردی وسطِ راه زمین خورد ولی..‌ همه شادند چرا دور و برِ این کوچه وسط خانه دلِ دخترکی می‌لرزد رویِ خاک است همین که پدرِ این کوچه آشنا می‌زند این صحنه دو دست بسته قبل تر دیده دو چشمان ترِ این کوچه کاش این بار نسوزد بدن بانویی از شررهای درِ شعله‌ورِ این کوچه آه یکبار علی بود و علی بود و علی آه بانوی علی و گذرِ این کوچه چل نفر آمده بودند میان خانه چل نفر آمده بودند سرِ این کوچه بوی خون میرسد انگار هنوز از دیوار بوی خون میرسد از میخِ درِ این کوچه احمد شاکری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بابا حسین(ع) سرت به دامنم اینبار مثل قبل نشد هنوز لحظه‌ی دیدار مثل قبل نشد تو آمدی که من آرام تر شوم نشدم دل شکسته‌ام انگار مثل قبل نشد چقدر غنچه‌ی لبخند دورِ لب داری یکی از این همه تکرار مثل قبل نشد پُر از گره شده موهام هرچه بافتمش یکی دو بار نه ، بسیار ، مثل قبل نشد سکینه دق کند آخر که بعد رفتن در حراجی سر بازار مثل قبل نشد رُباب بوده و لبخندهای مردم شام هنوز از آن همه آزار مثل قبل نشد هنوز جای کتک‌های دیشبش مانده هنوز این دل افگار مثل قبل نشد هنوز دیدِ کنیزی به خواهرم دارند هنوز صحبت انظار مثل قبل نشد نشد نماز بخوانم دوباره با چادر حکایت من و این کار مثل قبل نشد کمک گرفتم از عمه به پات برخیزم دوباره از در و دیوار مثل قبل نشد احمد شاکرى ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تمام عشق سوگند می خوریم به قالو بلای عشق سوگند می خوریم به بدرالدجای عشق ما زنده ایم زنده به حال و هوای عشق خانه به دوش و در به در کوچه های عشق تابید نور رحمت حق نور سرمدی مستیم باز از جلوات محمدی یک جلوه کرد و بت کده را تارومار کرد یک یاعلی که گفت هزاران شکار کرد با غمزه ای زمین و زمان را دچار کرد لب تا گشود میکده ها را خمار کرد هستیم در لوای تو ای بت شکن ترین خاکیم زیر پای تو ای بت شکن ترین آورده اند تو را با تمام عشق باید که سجده کرد به قدر و مقام عشق پا‌ شد هزار مرتبه بر احترام عشق تازه گرفته رنگ خودش را قوام عشق تو آمدی که رحمت بی حد ببارد و نام علی به آل محمد ببارد و در چارده مسیر تویی مقتداترین تکیه به کوه قامت تو زد ستون دین ای منتهای قدرت حق زیر آستین بر لحظه های خلق تو پیوسته آفرین دستی بکش که باز دلم مبتلا شود یک دم بزن که خاک دلم کیمیا شود دستی بکش بروی سر ما ندارها عالیجناب این همه شب زنده دارها برهم زدی بساط دل بی قرارها جمعند دور روی تو امشب نگارها خورشید و ماه معتکف بر جمال تو ریزه خوریم بر سر خوان بلال تو شیعه که جام مستیتان را به لب گرفت حالا بساط نوکریش روز و شب گرفت شایسته بود شیعه از اینجا لقب گرفت تو آمدی و مذهب ما یک نسب گرفت تا زنده ایم عاشق آل محمدیم ما بندگان صادق آل محمدیم آقام شد که نوکریم رنگ و بو گرفت نوکر شدم که زندگیم آبرو گرفت من هرچه داشتم همه چشمان او گرفت شکر خدا که دعای دلم مو به مو گرفت می خواستم گدای تو باشم فقط همین ای کاش من برای تو باشم فقط همین  احمد شاکری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم 🔸شاعر : ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم 🔸شاعر : ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
بهار زندگاني تو را می شویم و آه از دهانم می چکد هردم بهار زندگانی مثل پاییز است و دلسردم دوباره خون تازه می چکد اسما مواظب باش من این نیلوفرم را از دل آتش در آوردم چرا پلکت ورم کرده علی چشمان تو روشن امانت بوده زهرا آه پیغمبر چه بد کردم به جان محسنت بانو نمیدانم چه شد کوچه هنوز از حالت زخم سرت سر در نیاوردم خضاب زخم مانده از شما تنها برای من شبیه استخوانهای شما بانو پر از دردم تمام شب میان کوچه و پیدا نشد آخر ولی دنبال نیمه گواشواره باز میگردم  احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نشد که جمعه ای از دل در انتظار تو باشم نشد چو ابر ببارم و بی قرار تو باشم نشد نشد نرسیدم به گرد راه بیابان که در مسیر قدومت شبی غبار تو باشم نشد که حرف دلم را به گوشتان برسانم نشد به پات بیافتم و خاکسار تو باشم گذشت عمر من اما شبی نیامده تا من به سوی خیمه ات آیم و در کنار تو باشم 🔸شاعر : *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بیا برگردیم خدا کند نشود خیمه ای بنا اصلا در این مکان نشود آتشی رها اصلا خدا کند نرسد دست بادها حتی به بندهای نقاب سکینه ها اصلا مگو به من که رسیدیم و آخر راه است مگو به من که رسیدم به کربلا اصلا چرا نشسته ای و بغض کرده ای آقا چه میشود ته این کار و ماجرا اصلا خدا کند نرسد پای زجر کرببلا خدا کند نرسد دست او به ما اصلا خدا کند نرسد شمر تا ته گودال خدا کند نشود نیزه ای عصا اصلا خدا کند که نبینم رقیه از خیمه فرار میکند از دست بی حیا اصلا خدا کند نرسد روضه تا غروب دهم نیاورند به این نقطه بوریا اصلا احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جانِ بابا اشک من میبارد از اینکار خیلی دلخورم از شما نه از خودم اینبار خیلی دلخورم گفته بودم میرسی و سیر میبینم تو را حیف شد از این دو چشم تار خیلی دلخورم راستی شاید عمو آمد بیا بازی کنیم چهره درهم میکنم انگار خیلی دلخورم جانِ بابا من عروسک هم نمیخواهم فقط از نگاه دختری بسیار خیلی دلخورم پلک من افتاده و اصلا برایم سخت نیست اینکه میخندد به من هربار خیلی دلخورم ضربه های زجر را خیلی تحمل کردم از خنده هایش در دل انظار خیلی دلخورم بار ها افتاد عمه روی خاک و من هم از اینکه هو شد در دل بازار خیلی دلخورم راستی انگشترت پیراهنت در شام بود از حراجش در دل بازار خیلی دلخورم احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عباس من میخواستی زیباترین شق القمر باشی مثل همیشه نازنین باید که سر باشی خیلی هیاهوی نگاه دشمنان سخت است باید کنارم بعد اینها بیشتر باشی اصلا نرو ،آرامش اشک علی با من دلخوش ترند این بچه ها اینجا اگر باشی حتما نباشی خیمه را از هم بپاشاند چشمی که میخواهد تو با چشمان تر باشی `من را به کی ها می سپاری به سنان و زجر” باید بمانی و کنارم همسفر باشی دارد برایت نقشه میریزد کمانداری انگار باید طعمه ی تیری سه پر باشی غارتگران کوفه خیلی منتظر هستند خولی سپرده که تو حتما در نظر باشی تکّه پرانی های خولی اذیتم کرده باید به فکر خواهر خونین جگر باشی احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خضاب زخم شدى خضاب زخم شدى با حناى نیزه شکسته پر است سینه ات از رد پاى نیزه شکسته رسیده ام که دوباره سرم به سینه گذارم گم است پیکر تو لا به لاى نیزه شکسته کسى ندیده که شاهى به روى خاک بیافتد میان گودى خون با رداى نیزه شکسته نه عادلانه نبود این محبت پدرانه تمام سهم لبت شد براى نیزه شکسته نشست بر قفس سینه ات همان ته گودال بلند شد ز تنت با عصاى نیزه شکسته خراب شد همه ى خاطرات کودکى من گرفته جاى مرا بوسه هاى نیزه شکسته فقط شنیده چو من نیزه هاى دور و بر تو وصیت لب تشنه فداى نیزه شکسته احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نسیم موی تو را تا کمی تکان می‌داد تمام قافله انگار داشت جان می‌داد تمام قافله از دست شمر می‌نالید شبی که ماهِ مرا دست آسمان می‌داد چه خوب شد که رسیدی تو را بغل کردم چقدر نیزه تو را دست این و آن می‌داد خیال می‌کنم از بس گرسنه‌ام، یا نه؟!... به اشتباه سرت بوی قرص نان می‌داد؟ نشد که روضه بخوانم برای تو بابا زمانه کاش به ما هم کمی زمان می‌داد قرار بود شبی روضه‌ی علی باشد قرار بود، اگر حرمله امان می‌داد چقدر سخت به ما می‌گذشت آن شب که دوباره کعب نی‌اش را به ساربان می‌داد ندیده‌ام که چه شد، عمه هم نگفت به من پدر چرا لب تو بوی خیزران می‌داد ورودی درِ ساعات، تازه فهمیدم ز ترس، عمه چرا هی سری تکان می‌داد... ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 12 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠