eitaa logo
کانون آموزش مداحان
32.8هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
28.1هزار ویدیو
287 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم‌های خسته‌ات را باز دریایی نکن این‌قَدَر با اشک، رویت را تماشایی نکن هیچ جا مانند این جا چشم مردم شور نیست روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن عمه مثل ابر طوفان‌زاست، پس با او بگو بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن حنجرت زخم است و داغ اصلاً برایت خوب نیست در خرابه با اسیران هم، هم‌آوایی نکن من، عمو، قاسم، علی اکبر همه پیش توئیم در کنار نیزه‌ها احساس تنهایی نکن دیدنِ این سر میان طشت پیرت می‌کند این قدر با بوسه‌ات از من پذیرایی نکن چشم‌هایت را ببند و دست بر رویم بکش دخترم! حتی نگاهی هم به بابایی نکن روی دامان تو دارد باز خوابم می‌برد با زبانِ بی زبانی قصد لالایی نکن... ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
"ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد" سفیدروییِ عالم نصیب عابس شد شجاع و پر دل و جرأت، بلندبالا بود همان که شیر سیاه سپاه مولا بود نوشت نام خودش را که در سپاه حسین دخیل بست دلش را به بارگاه حسین قسم به حضرت خورشید راه را بلدم چراغ روی حسین است و راه، راه حسین قسم به او که جان من از اوست خواهم مرد به یک اشاره‌ی ابرو، به یک نگاه حسین "حضور مجلس انس است و دوستان جمع اند" به جان جون رسولان آسمان جمع‌اند بهشت جا شده در لابلای انگشتش چقدر دل‌نگرانم برای انگشتش به چشم کوه که خود را چنین به خواب زده غروب آمده یا اینکه آفتاب زده حدیث معرفت و شرح عشق مشکل نیست دلی که عاشق مولا نمی‌شود، دل نیست به شوق اوست اگر من به صحنه آمده‌ام به میهمانی آتش، برهنه آمده‌ام بگو به هرچه که سنگ است عابس آماده است زمان بارش تیر است، مجلس آماده است تمام لشکر از آیین من خبر دارند بگو به طبل بکوبند و نیزه بردارند ببین که با تن زخمی چه باشکوه شدیم شبیه سرو و صنوبر، شبیه کوه شدیم ببین که مرگ چگونه اسیرمان شده است بگو که زود بجنبند، دیرمان شده است ببین که بی‌سپر و بی‌کلاه و بی‌زره‌ام به دست تیر و کمان باز می‌شود گره‌ام چگونه پر زدنم را بگو که سیر کنند به تیر و نیزه مرا عاقبت‌بخیر کنند ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
طفلان حرم بعد تو ماتم‌زده بودند خواب همه را بعد تو بر هم زده بودند با حال پریشان و دل شعله‌ور از آه آتش به دل عالم و آدم زده بودند در خیمه فقط حرف عمو بود و عمو بود آه از تو فقط از تو فقط دم زده بودند بعد از تو چه سخت است بخواهم بنویسم بر صورت‌شان سیلی محکم زده بودند آن روز غم‌انگیزترین روز جهان شد آن روز ملائک همگی غم‌زده بودند نام تو پس از نام حسین بن علی بود بر سر در هر خیمه دو پرچم زده بودند انگار علی بود، نه انگار تو بودی سقای حرم میر و علمدار تو بودی ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد دشت تاب گامهای استوارش را نداشت لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت یالهایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت اسبها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بالهایش را همان جا باز کرد وجان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
دیگر از روی تنم شمشیرها را برندار نیزه ها را ،تیغ ها را،تیر ها را بر ندار ریشه هاشان در دلی خون است میدانی خودت از ستاره زخمم افزون است میدانی خودت زخم ها آیات قرآنند تفسیرش منم خواب گیسوها پریشان است تعبیرش منم آی صحرا گرد طوفان دیده ی دریا شناس ای پیمبر زاده ی دریا دل مولا شناس نیست اینجا هیچ اقیانوس دردی مثل تو هر چه میگردم در اینجا نیست مردی مثل تو عشق یک دنیا پریشانی وحیرانی ست نیست؟ آنچه من میدانم وخود نیز میدانی ست نیست؟   بعد از این سیلاب عالم گیر کشتیبان تویی ساحل آرامشی تو ، نوح این طوفان تویی اشکها پیغمبران سوز آه کیستند یوسف افتاده در اعماق چاه کیستند؟ غیر از آغوش تو در شام غریب دشتها کودکان تشنه ی من در پناه کیستند خواب مژگان تو را دیدم در این وادی بگو این به خون غلتیدگان خیل سپاه کیستند هر طرف یک آسمان بر خاکها افتاده است این بنی افلاکیان خورشید وماه کیستند رد پایت در مقاتل هست هر جا داغ هست جای دستت بر سر هر غنچه ی این باغ هست بعد من دیگر عصا دست کلیم زینب است وقت «بسم الله الرحمن الرحیم» زینب است گاه گاهی نغمه ای از نینوا خواهی شنید صوت قرآن مرا از نیزه ها خواهی شنید با تمام داغ هایت آشنایم میکنی از حرم تا قتلگاه از بس صدایم میکنی در سفر از کربلا تا شام تنها نیستی میروی اما تو دور از چشم زهرا نیستی مانده حالا از اذان آخرم در قتله گاه اشهد ان علی اکبرم در قتله گاه در مدینه داغهای بیکرانی داشتیم «یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم» بار غم را از دلم ای کوه بردار و برو با خودت دشتی پر از اندوه بردارروبرو گفت زینب بس که داغت را نظاره کرده ام مثنوی مرثیه ها را چارپاره کرده ام نیزه ها وتیغ ها وتیرها هم شاهدند من کتاب زخم را بسیار از بر خوانده ام تابشوراند خروش خطبه ام افلاک را خطبه های حیدری را حیدری تر خوانده ام تیر ها یک لحظه از چشم تو غافل نیستند چشم در چشم تو میدوزند این سر نیزه ها من خودم دیدم که در گودال مادر میدوید دم به دم فریاد میزد،آی مادر نیزه ها معجز شق القمر،اعجاز رد الشمس را ماه وخورشید از تماشای سرت آموختند گرد شمع پیکرت پروانه های این جهان مثل فترس نوحه کردند وبرایت سوختند آسمان هم سربلند از سربلندی های ماست ما زمینگیر مصیبتهای طوفان نیستیم داغم از سرهای بر نی نیست داغ این است این اینکه میگویند ما اصلا مسلمان نیستیم مادرم تصویر خونین تو را در این کویر بارها وبارها خونین وعطشان دیده بود رد چشمان تو را تا کهکشان دنبال کرد از همان خونی که تا به آسمان پاشیده بود پاره های پیکرت ترکیب بند دیگر یست ای که در موی پریشانت کمند دیگریست برلبان غرق خونت طعم قند دیگریست در دل گودال عطر دلپسند دیگریست قسمت این بود این کویر خشک بارانی شود هر چه اسماعیل در صحراست قربانی شود هر چه در بزم تن وشمشیر مهمانی خوش است در خراب آباد چشمان تو ویرانی خوش است در طواف کعبه ی معشوق عریانی خوش است صوت قرآن در میان دیر نصرانی خوش است بهتر آن باشد که سّر دلبران از این به بعد گفته آید در حدیث دیگران از این به بعد مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد، قرارش را نداشت سال‌ها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه‌کارش را نداشت بر رکاب خود نگینِ سرخِ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد دشت تاب گام‌های استوارش را نداشت لحظه‌هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه‌هایی را که اصلاً انتظارش را نداشت یال‌هایش گیسوانی غوطه‌ور در خاک و خون چشم‌هایش چشمه‌ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب، شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را، هستی‌اش را، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خونِ آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار و ندارش را نداشت اسب‌ها در قتله‌گاه، آسیمه سر می‌تاختند کاش شرم دیدن ایل و تبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخم‌های بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود و دِل دِل کردنش را می‌شنید لحظه‌ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بال‌هایش را همان جا باز کرد و جان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله‌ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می‌کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی‌شناخت از خیمه‌های بی سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود... می‌دید آیه آیهٔ آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته‌اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
کاش در دروازه‌ی ساعت زمان می‌ایستاد نیزه‌ها می‌رفت؛ اما کاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گرفت و ناگهان می‌ایستاد کوفیان دیدند، وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شتر‌ها از تکان می‌ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می‌شدند آن چنان که گفته‌اند: «آبِ روان می‌ایستاد» او که با صبر و غرور و همت زهرایی‌اش باحجابش روبروی دشمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت هم چنان می‌ایستاد و هم چنان می‌ایستاد :: روضه‌ی گودال را اصلاً نخوانم بهتر است شمر در خون می‌نشست اما سنان می‌ایستاد آفتابِ داغ می‌تابید بر تن‌ها، ولی قاتل خورشید زیر سایبان می‌ایستاد بیت آخر سهم خولی می‌شد و با خواندش بر زمین می‌خورد وقتی روضه‌خوان می‌ایستاد ✍ مقدمتان رابه این کانال ۳۲هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده کسی که داغ وغربت ارث زهرا مادرش بوده حسن سهم پیمبر شد، حسین اما علی را داشت حسن بیش از حسین آیینه‌ی پیغمبرش بوده خدا ما را کفایت می‌کند «اَلعزةُ لله» چه نقشی بر نگین آبی انگشترش بوده! چه دردی بیش از این که می‌زده از پشت، خنجر را کسی که سال‌ها پایین پای منبرش بوده سپاهی داشته اما سپاه رو سیاهی که فقط در گیر ودار کیسه‌ی سیم و زرش بوده به یاد کوچه‌ای باریک می‌افتد در آن خانه که روزی روزگاری مادرش پشت درش بوده خدا را شکر در شب‌های تلخ خون دل خوردن اگر مادر نبوده در کنارش خواهرش بوده جمال قاسم وشیرین زبانی‌های عبدلله چه رازی بین او با لاله‌های پَرپَرش بوده پس از طشت مسی، طشت طلا هم ماجرایی داشت درآن شب که برادر میهمان دخترش بوده دم آخر برادرهای خود را در چه حالی دید کسی که از شروع ماجرا تا آخرش بوده ✍ مقدمتان رابه این کانال 33هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده کسی که داغ وغربت ارث زهرا مادرش بوده حسن سهم پیمبر شد، حسین اما علی را داشت حسن بیش از حسین آیینه‌ی پیغمبرش بوده خدا ما را کفایت می‌کند «اَلعزةُ لله» چه نقشی بر نگین آبی انگشترش بوده! چه دردی بیش از این که می‌زده از پشت، خنجر را کسی که سال‌ها پایین پای منبرش بوده سپاهی داشته اما سپاه رو سیاهی که فقط در گیر ودار کیسه‌ی سیم و زرش بوده به یاد کوچه‌ای باریک می‌افتد در آن خانه که روزی روزگاری مادرش پشت درش بوده خدا را شکر در شب‌های تلخ خون دل خوردن اگر مادر نبوده در کنارش خواهرش بوده جمال قاسم وشیرین زبانی‌های عبدلله چه رازی بین او با لاله‌های پَرپَرش بوده پس از طشت مسی، طشت طلا هم ماجرایی داشت درآن شب که برادر میهمان دخترش بوده دم آخر برادرهای خود را در چه حالی دید کسی که از شروع ماجرا تا آخرش بوده ✍ http://eitaa.com/maddahanesf
سایه‌ات هست تا به روی زمین ای امید جهان! چه بهتر از این قدمِ تو محول الاحوال... نفسِ تو نسیم فروردین چشم ما با تو می‌شود روشن زندگی با تو می‌شود شیرین ای که ماه شب چهاردهم... در حضور تو می‌کند تمکین ای که خورشید در مقابل تو... قرن‌ها روی خاک، سوده جبین قاب قوسین ابرویت ای نور بسته بر بام نُه فلک آذین غنچه غنچه ز شوق خندیدند سوسن و یاس و لاله و نسرین هر گلی که محمدی شده است شده از مقدَمِ تو عطرآگین هر کجا که تویی بهشت آنجا است بی خیال بهشت و حورالعین کهکشان تشنه‌ی کرامت توست ای رهین تو خوشه‌ی پروین با تماشای پرچم سبزت شده پاییز با بهار، قرین ما همه غائب و تویی حاضر ای امامِ غریبِ پرده‌نشین موی پر پیچ توست، سوره‌ی لیل شهدِ ناب کلام تو والتّین جدّه‌ات شرحِ سوره‌ی کوثر جدّ تو کُنهِ سوره‌ی یاسین دست تو دست کیست؟ دست خداست چشم‌های تو چیست؟ عینِ یَقین شرح توحید ما ولایت توست ای که آغوش توست حصنِ حصین پرِ پرواز ماست واعتصموا نخی از شال توست حبلِ متین تا به هرکس نظر می‌اندازی می‌شود همنشینِ علّیین جلوه‌ی نور در دلِ ظلمات رحمتی فی السَّماءِ و الاَرَضین پرچمت را که بر می‌افرازی بیرق کفر می‌رود پایین شکرِ بی حد که بود از آغاز گِلِ ما با محبتِ تو عجین پس اَعوذُ بِرِبِّکَ یا نور! از شیاطینِ در یسار و یمین ما اسیر همیشه‌ی نفسیم صاحبِ خانه‌های دل‌چرکین با دعای فرج بزرگ شدیم حک شده بر لبانمان آمین ما مسلمان آستان توأیم بهتر از این ندیده‌ایم آیین سیصد و سیزده نفر عاشق عاشقان بدون جایگزین در رکاب توأند تا محشر تا گذرگاه‌های یوم الدین قسمت این شد که از ازل باشی بر رکابی پیمبرانه نگین در پی توست حضرت عیسی تشنه‌ی یوسف است بنیامین بر سر سفره‌ی تو میکائیل می‌نشیند کنار روح الامین هست در کوچه‌باغ هرچه غزل شعر ناب تو عاشقانه‌ترین آسمان دور مانده از دستم پس برایم کمی ستاره بچین دوستی با تو شادی محض است بر سر سفره‌ی دلم بنشین از قدیم و ندیم می‌گویند دل بی دوست، می‌شود غمگین کاش هنگام دیدنت در خواب بر نمی‌داشتم سر از بالین مایه‌ی شادی کریمان است به نوایی اگر رسد مسکین رعد، یعنی زمانِ گریه‌ی تو آسمان سینه می‌زند، سنگین هیچ راهی به جز ظهورت نیست در نگاهِ دلِ حقیق‌ بین برگ سبزی برایت آورده شاعری که نداشت بیش از این... ✍ http://eitaa.com/maddahanesf