eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای حر تو از این پیش‌تر بودی حسینی  حتی تو در صلب پدر بودی حسینی  دیشب دعا کردم که پیش ما بیایی  آخر تو نه حر یزیدی حر مایی  پیش از ولادت ما دلت را برده بودیم بر تو بشارت از بهشت آورده بودیم  در کوثر رحمت شناور گشتی ای حر زهرا دعایت کرد تا برگشتی ای حر ما بر گنه‌کاران در رحمت گشودیم روزی که تو با ما نبودی، با تو بودیم  با دست عفو خود به پایت گل فشاندیم   تو دوستی، ما دشمن خود را نراندیم  با ما شدی دیگر ز خود، خود را رها کن خون گلویت را نثار خاک ما کن  هرچند بد کردی،خریدارت منم من  در این جهان و آن جهان یارت منم من تو خار، نه! تو شاخۀ یاس من استی  تو حر عاصی نه! تو عباس من استی  تو جان‌نثار عترت پیغمبر استی در چشم من دیگر علیِِِِِِِِِِِّ اکبر استی  امروز، دیگر ما تو هستیم و تو مایی  تنها نه در مایی در آغوش خدایی  گفتم: برو! مادر بگرید در عزایت مادر نه! من می‌گریم امروز از برایت  وصف تو را باید کنار پیکرت گفت آری تو حری همچنان که مادرت گفت  غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای علی و فاطمه را نور عین چشم الهی نگهم کن حسین حرّ گرفتار ز راه آمده در پی یک نیم نگاه آمده نار بُدم نور صدا زد مـرا چشم تو از دور صدا زد مرا ای دل من بسته به زنجیر تو حرّ شده سینهْ سپر تیر تو تا کرمِ فاطمه دستم گرفت عشق ز راه آمد و هستم گرفت دوش مرا زد شرر از سینه جوش العطشِ طفل تو آمد به گوش چشم که بر آب روان دوختم سوختم و سوختم و سوختم جان و تنم در تب و در تاب شد چون دل دریا جگرم آب شد ای پسر فاطمه تا زنده‌ام زار و سرافکنده و شرمنده‌ام غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یوسف زهرا! ز شما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم استاد سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای ز خود خالی و از حق پر شده ای گرفتارت هزاران حر شده حرّ ما، امروز حرّ ما شدی قطره بودی غرق در دریا شدی ما شدی و ما خطابت کرده ایم ذره بودی آفتابت کرده ایم خواجة اسری صدایت زد، بیا مادرم زهرا صدایت زد، بیا این که گفتم بر تو گرید مادرت بی سبب آزرد از ما خاطرت بی جهت از خشم ما رنجیده ای من دعا کردم، تو نفرین دیده ای خشم ما بر دوست، عین رأفت است رحمت است و رحمت است و رحمت است خشم کردم تا به خود وصلت کنم در کتاب عشق سرفصلت کنم از همان اول که برخوردم به تو با نگاه خویش دل بردم ز تو دیدم از آغاز پرواز تو را با شهادت می خرم ناز تو را در تن پاک تو دیگر خون ماست این عروجت تا خدا مدیون ماست جذبة ما جانب یارت کشید دل ربود و سوی دلدارت کشید طایر بام شهادت رام توست جوشن تو جامة احرام توست عشق را پاینده کردی حر ما حریت را زنده کردی حر ما تو دگر حر ریاحی نیستی حرّ مایی، هیچ دانی کیستی آب، از سوز درونت می کنیم قطره ای، دریای خونت می کنیم ای همه ما چون ز ما شرمنده ای سربلند و سر به زیر افکنده ای! گریه کمتر کن به بخت خود بخند سربلندی، سربلندی، سربلند در حرم با اشک، آب آورده ای هدیه از بهر رباب آورده ای گوش کن تا گریه بی تابت کند شعله های العطش آبت کند دوش دور خیمه ها مانند مشک چشم سقا تا سحر می ریخت اشک همچو شمع سوخته، گردید آب اشک خجلت ریخت بر طفل رباب کودکانم سوختند و سوختند چشم خود بر دست سقا دوختند خیمه ها از اشک دریایی شده چشم زینب ، گرم سقایی شده هر چه کردی ما قبولت کرده ایم وقف اولاد رسولت کرده ایم یاد داری چون سپاهت تشنه بود آبشان دادیم هنگام ورود از چه اینان آب بر ما بسته اند قلب اطفال مرا بشکسته اند "میثم" از ما قصة ما را شنفت از زبان حال ما گفت آن چه گفت استاد سازگار ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اگر بر آستان خوانی مرا خاک درت گردم و گر از در برانی خاک پای لشگرت کردم به درگاهت غبار آسا نشستم بر نمی خیزم و گر بفشانی ام چون گَرد بر گِِرد سرت گردم علی شیر خدا باب تو شیر خود به قاتل داد تو ای دلبندِ او مپسند نومید از درت گردم دل و جانم ز تاب شرم هم چون شمع می سوزد بده پروانه تا پروانه وش خاکسترت گردم ببین از کرده خود سر به زیرم سر بلندم کن مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم اگر باشد به دستم اختیاری بعد سر دادن سرم گیرم به دست و باز بر گرد سرت گردم به صد تعظیم نام فاطمه آرم به لب یعنی که خواهم رستگار از فیض نام مادرت گردم استاد علی انسانی ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حر پشیمان توأم یا حسین "دست به دامان توأم یا حسین" دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است حر ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده مقتل خون اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال من از تیغهء شمشيرهاست سينهء تنگم سپر تیرهاست حال کـه از لطـف پذیرفتی‌ام  رتبه به من دادی و حرّ گفتی‌ام   از کـرمِ خـویش مـدالم بده  رخصت میـدانِ وصـالم بده  باب تو بر قاتل خود شیر داد از کرمش به خصم، شمشیر داد از تو سزد ای پسر بوتراب تا که به دشمن بدهی جام آب ای به فدای تو و آقائی ات خصم تو شرمنده ی سقائی ات گر چه خود از شطّ فرات آمدم در طلب آب حیات آمدم کاش می آوردم یک جرعه آب بر لب خشکیده ی طفل رباب العطش طفل تو کشته مرا دیشب از این غصّه نمردم چرا آه که هم گام به دشمن شدم باعث این سوزِ عطش من شدم حال اگر من به تو بد کرده ام فاطمه را واسطه آورده ام در طلب توبه، به تاب و تبم تا صف محشر خجل از زینبم ای شده از خود تهی از دوست پُر مادرت از روز ازل خوانده حُر آنکـه گنـه کـار پذیرد منم  آنکه تو را دست بگیرد منم شیفتهء پر زدنت بوده ام منتظر آمدنت بوده ام باغ گل یاس شدی، مرحبا وصل به عبّاس شدی، مرحبا   پشت سـر تـوست دعـای همه  اجـر تـو بـا مـادر مـا فـاطمه  از ادب تو به من و مادرم بود حسینی شدنت باورم فخر کن ای روح رها از بدن حـرّ منی حـرّ منی حـرّ من  ای تـو فـروشنده، خریـدار، ما  دل به سر دستِ تـو، دلـدار، ما  در پی دیدار حبیب آمدی یا که به یاریّ غریب آمدی باش که محبوب خـدای منی  حـرّ تمـام شهـدای منـی خون خدا خون تو را خواسته  چهـره گلگـون تو را خواسته   تا که به خون سرخ شود روی تو  حضرت زهراست دعـاگوی تو گر چه مرا زخم فزون بر تن است بستن زخم سرِ تو با من است فرق تو را اهل ستم بشکنند رأس مرا بر سر نی می زنند استاد حاج غلامرضا سازگار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای همه بی‌درد همدردی کجاست وی شما کم از زنان مردی کجاست دید دارم از خجالت سر، به زیر گفت سر را پیش ما بالا بگیر دید با چشم خدایی سینه‌ام پاک کرد از زنگ‌ها آیینه‌ام من همه او گشته و خود نیستم وآنکه همره با شما شد نیستم من نبودم حر به لطفش حر شدم کُر شدم کز نهر لطفش پُر شدم دور شد جانم ز تن‌ های شما کرد مِنهایم ز مَن های شما من که از سر تا به پا عیبم به عین کرد، از پا تا به سر حُسنم حسین دل ز هر دلداده می‌گیرد حسین دست هر افتاده می‌گیرد حسین هر مُحِبّی را که او محبوب شد گر بدی هم داشت آخر خوب شد مَستِ چشمش جام عالم پُر کند یک نگاه او دو صد تن، حر کند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حُرمت گذاشت هر که به زهرا(س) بزرگ شد اندازهء تمام دو دنیا بزرگ شد در وادی حسین(ع) هرآنکه قدم گذاشت قطره ولی به وسعت دریا بزرگ شد مجنون خلوص داشت اگر ماندگار ماند مجنون بزرگ شد که لیلا بزرگ شد اینجا ادب مسیر رسیدن به قُلّه هاست سَر خَم نمود حضرت حُر تا بزرگ شد او سجده کرد و قبلهء خود را عوض نمود تیره نماند و چون شب یلدا بزرگ شد آغوش وا نمود و پذیرفت توبه را در پیش خلق بیشتر آقا بزرگ شد حُرّ پیر وادی همهء اهل توبه است بر اهل توبه مُرشد و بابا بزرگ شد آزاده بود و رفت و به آزاده ها رسید با یک نگاهِ بهتر از امضا بزرگ شد ترسید اگر چه اهل حرم از اُبُهتش کوچک شد و به اذن مسیحا بزرگ شد امّا نبود تا که ببیند که کربلا داغش برای زینب کبری بزرگ شد گر چه سرش شکست ولی سر جُدا نشد نیزه فرو که رفت گلوها بزرگ شد در بین آن همه سرِ بر نیزه روضهء نیزه به گوش رفتن سقّا بزرگ شد مجتبی صمدی شهاب *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یوسف زهرا! ز شما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای ز خود خالی و از حق پر شده ای گرفتارت هزاران حر شده حرّ ما، امروز حرّ ما شدی قطره بودی غرق در دریا شدی ما شدی و ما خطابت کرده ایم ذره بودی آفتابت کرده ایم خواجة اسری صدایت زد، بیا مادرم زهرا صدایت زد، بیا این که گفتم بر تو گرید مادرت بی سبب آزرد از ما خاطرت بی جهت از خشم ما رنجیده ای من دعا کردم، تو نفرین دیده ای خشم ما بر دوست، عین رأفت است رحمت است و رحمت است و رحمت است خشم کردم تا به خود وصلت کنم در کتاب عشق سرفصلت کنم از همان اول که برخوردم به تو با نگاه خویش دل بردم ز تو دیدم از آغاز پرواز تو را با شهادت می خرم ناز تو را در تن پاک تو دیگر خون ماست این عروجت تا خدا مدیون ماست جذبة ما جانب یارت کشید دل ربود و سوی دلدارت کشید طایر بام شهادت رام توست جوشن تو جامة احرام توست عشق را پاینده کردی حر ما حریت را زنده کردی حر ما تو دگر حر ریاحی نیستی حرّ مایی، هیچ دانی کیستی آب، از سوز درونت می کنیم قطره ای، دریای خونت می کنیم ای همه ما چون ز ما شرمنده ای سربلند و سر به زیر افکنده ای! گریه کمتر کن به بخت خود بخند سربلندی، سربلندی، سربلند در حرم با اشک، آب آورده ای هدیه از بهر رباب آورده ای گوش کن تا گریه بی تابت کند شعله های العطش آبت کند دوش دور خیمه ها مانند مشک چشم سقا تا سحر می ریخت اشک همچو شمع سوخته، گردید آب اشک خجلت ریخت بر طفل رباب کودکانم سوختند و سوختند چشم خود بر دست سقا دوختند خیمه ها از اشک دریایی شده چشم زینب ، گرم سقایی شده هر چه کردی ما قبولت کرده ایم وقف اولاد رسولت کرده ایم یاد داری چون سپاهت تشنه بود آبشان دادیم هنگام ورود از چه اینان آب بر ما بسته اند قلب اطفال مرا بشکسته اند "میثم" از ما قصة ما را شنفت از زبان حال ما گفت آن چه گفت استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
اگر بر آستان خوانی مرا خاک درت گردم و گر از در برانی خاک پای لشگرت کردم به درگاهت غبار آسا نشستم بر نمی خیزم و گر بفشانی ام چون گَرد بر گِِرد سرت گردم علی شیر خدا باب تو شیر خود به قاتل داد تو ای دلبندِ او مپسند نومید از درت گردم دل و جانم ز تاب شرم هم چون شمع می سوزد بده پروانه تا پروانه وش خاکسترت گردم ببین از کرده خود سر به زیرم سر بلندم کن مرا رخصت بده تا پیش مرگ اکبرت گردم اگر باشد به دستم اختیاری بعد سر دادن سرم گیرم به دست و باز بر گرد سرت گردم به صد تعظیم نام فاطمه آرم به لب یعنی که خواهم رستگار از فیض نام مادرت گردم استاد علی انسانی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای علی و فاطمه را نور عین چشم الهی نگهم کن حسین حرّ گرفتار ز راه آمده در پی یک نیم نگاه آمده نار بُدم نور صدا زد مـرا چشم تو از دور صدا زد مرا ای دل من بسته به زنجیر تو حرّ شده سینهْ سپر تیر تو تا کرمِ فاطمه دستم گرفت عشق ز راه آمد و هستم گرفت دوش مرا زد شرر از سینه جوش العطشِ طفل تو آمد به گوش چشم که بر آب روان دوختم سوختم و سوختم و سوختم جان و تنم در تب و در تاب شد چون دل دریا جگرم آب شد ای پسر فاطمه تا زنده‌ام زار و سرافکنده و شرمنده‌ام استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سر آوردم گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم من آن حُرّم کز اول خویش را سد رهت کردم تو را در این زمین بین هزاران لشگر آوردم به جای دسته گل با دست خالی آمدم اما دلی صد پاره تر از لاله های پرپر آوردم نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت ولی بر حنجر خشکیده ات چشم تر آوردم غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم گرفته جان به کف در محضرت، فرزند دلبندم قبولش کن که قربانی برای اصغر آوردم سرشک خجلت از چشمم چو باران بر زمین ریزد زبان عذرخواهی بر علیّ اکبر آوردم همین ساعت که بر من یک نظر از لطف افکندی به خود بالیدم و مانند فطرس پر برآوردم بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عبّاست که روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم چه غم گر جرم من از کوه سنگین تر بُوَد میثم که سر بر آستان عترت پیغمبر آوردم *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دید چون مردان تضرع کردنش کرد طوق بندگی در گردنش گفت بازا که در توبه است باز هین بگیر از عفو ما خط جواز گر دو صد جرم عظیم آورده ای غم مخور رو بر کریم آورده ای گفت ای شاهان غلام درگهت چون در اول من شدم خار رهت هم مرا نَک پیش تاز جنگ کن در قطار عشق پیش آهنگ کن تاخت سوی رزمگه چون شیر مست خط آزادی ز مولایش به دست گه سواره گه پیاده جنگ کرد عرصه را بر لشگر دون تنگ کرد چون ز پا افتاد آن غرّنده شیر با تضرع گفت شاها دست گیر ای تو بر آدم رسانده روح را وی تو از طوفان رهانده نوح را ای تو از یم کرده موسی را رها کرده در دستش عصا را اژدها ای مجیب دعوت یوسوف به یم وی نجاتش داده از ظلمات غم خواهم اینک جان سپردن در رهت ماه نو دیدن جمال چون مهت شه طبیبانه به بالین آمدش دُر فشان از چشم خونین آمدش چشم حق بین بر رخ او بر گشود گفت کای فرمانده ملک وجود هرگز این طالع نبودم در حساب که نوازد ذره ای را آفتاب پر زنان در دامن شه جان فشاند مرد نامی مُرد نامش زنده ماند نیر تبریزی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
گرچه خارم ای گل زهرا تو دستم را بگیر من که افتادم زغم ازپا تو دستم را بگیر من به امید نگاه رحمت تو آمدم قطرۀ ناچیزم ای دریا تو دستم را بگیر چکمه های خویش را برگردنم آویختم کن نظر یک لحظه حالم را تو دستم را بگیر سربه خاک آستانت می گذارم یاحسین برنمی دارم سراز اینجا تو دستم را بگیر گر رهت رابستم وقلب تورا بشکسته ام آمدم شرمنده ای مولا تو دستم را بگیر دستگیری اززپا افتادگان کارشماست من کنون افتاده ام ازپا تو دستم را بگیر گرنگیری دست این افتاده را ای وای من هست اینک روز واویلا تو دستم را بگیر من امیری را رها کردم که گردم بنده ات بی کس وتنهایم وتنها تو دستم را بگیر ای که فطرس راتوبخشیدی نجات ازبندغم من گرفتارم دراین صحرا تو دستم را بگیر مُحرم این کعبۀ ایمان وعزّت گشته ام شسته ام دست ازهمه دنیاتودستم را بگیر نیست جزتو بهر من امروز مصباح الهدا ای چراغ روشن فردا تو دستم را بگیر بهترین ره تا خدا رفتن ره مهرشماست ای حبیب ربی الاعلی تو دستم را بگیر دوست دارم تاکنم جان را نثار راه تو درفضای گرم عاشورا تو دستم را بگیر عبد تو شدحُر وفائی تاکه عبد حُر شود جان حُر ای مهربان مولا تو دستم را بگیر سیدهاشم وفایی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
آرامشم ده تا که طوفان تو باشم آیینه ام کن تا که حیران تو باشم آزاده ام اما گرفتار تو هستم خارم که خواهم در گلستان تو باشم من سر به زیر و سر شکسته امده ام تا سر بلند لطف و احسان تو باشم دیشب حواسم را که جمع خویش کردم دیدم فقط باید پریشان تو باشم ایمان چشمانت مرا بیدار کرده باید چه گویم تا مسلمان تو باشم؟ بر گیسوانم گرد پیری هست ام من آمدم طفل دبستان تو باشم دیروز کمتر از پشیزی بودم، امروز با ارزشم چون جنس دکان تو باشم دیروز تحت امر شیطان بودم امروز از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم دیروز یک گرگ بیابان گرد و بی عار امروز می خواهم که اصلان تو باشم هرچه شما فرمایی اما دوست دارم تا در منای عشق قربان تو باشم شادم نمودی که قبولم کردی آقا من آمدم تا بیت الاحزان تو باشم خواهم که خاک پایتان باشم نه اینکه چون خار در چشمان طفلان تو باشم آقا اگر راضی نگردد زینب از من دیگر چگونه بر سر خوان تو باشم محسن عرب خالقی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
ای حر تو از این پیش‌تر بودی حسینی  حتی تو در صلب پدر بودی حسینی  دیشب دعا کردم که پیش ما بیایی  آخر تو نه حر یزیدی حر مایی  پیش از ولادت ما دلت را برده بودیم بر تو بشارت از بهشت آورده بودیم  در کوثر رحمت شناور گشتی ای حر زهرا دعایت کرد تا برگشتی ای حر ما بر گنه‌کاران در رحمت گشودیم روزی که تو با ما نبودی، با تو بودیم  با دست عفو خود به پایت گل فشاندیم   تو دوستی، ما دشمن خود را نراندیم  با ما شدی دیگر ز خود، خود را رها کن خون گلویت را نثار خاک ما کن  هرچند بد کردی،خریدارت منم من  در این جهان و آن جهان یارت منم من تو خار، نه! تو شاخۀ یاس من استی  تو حر عاصی نه! تو عباس من استی  تو جان‌نثار عترت پیغمبر استی در چشم من دیگر علیِِِِِِِِِِِّ اکبر استی  امروز، دیگر ما تو هستیم و تو مایی  تنها نه در مایی در آغوش خدایی  گفتم: برو! مادر بگرید در عزایت مادر نه! من می‌گریم امروز از برایت  وصف تو را باید کنار پیکرت گفت آری تو حری همچنان که مادرت گفت استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
یوسف زهرا! ز شما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 چون ز مشرق ، صبح عاشورا دميد در مصافِ نور ، ظلمت صف كشيد حقّ و باطل را شدي موضع عيان خلق را آمد زمانِ امتحان هر تني را بود در سر شورشي زير خاكستر ، نهفته آتشي ز آن ميان حرّ مانده در سوز و گداز چاره مي جُست از خدای چاره ساز او كه در رزم آوري آوازه داشت دفترِ افكار ، بي شيرازه داشت كوه پيكر ، لرزه همچون كاه داشت سينه سوزان از شرارِ آه داشت ديد خود را در كنار اهل نار با دلِ درد آشنا در گير و دار بر دو راهي مانده يك تن ز آن همه بود از پايان كارش واهمه سوي جنّت داشت راهي مستقيم و آن دگر ره مي كشانْدش تا جحيم پايِ لرزان بر سرِ آن ره بهشت كز همان مي رفت تا باغ بهشت رهسپار كعبه تا از دير شد آشنا را يار و خصمِ غير شد جانب جانان خود از جان شتافت عاقبت دلداده را دلدار يافت نزد ثار الله ، آن روشن ضمير در فكند از شرمساري ، سر به زير لب فرو بست از سخن امّا به عين اين زبانِ حال بودش با حسين تشنه ي مهرم ، مرا سيراب كن برفروزان شمعِ جانم آب كن شافعم نزد هو المحبوب باش با تو بد كردم ، تو با من خوب باش فاش مي گويم به موج اشك و آه روسياهم ، روسياهم ، روسياه اي مرا در نااُميدي ها ، اُميد اين سياهي را ز رحمت كن سپيد كن دعا ، اي پاره ي قلب رسول توبه ام در نزدِ حق اُفتد قبول چون حسینش دید در سوز و گداز بست راه غم به او با رويِ باز گفت : أهْلاً مرحبا خوش آمدي نزدِ ما ، اي حرّ ما خوش آمدي چشمِ وی با حُر هزاران راز گفت بس حقيقت ها كه با او باز گفت گفت : بالا گير سر بي واهمه سود دادت ، احترامِ فاطمه از چه اينسان بيقراري مي كني ؟ اشك غم بر چهره جاري مي كني ؟ ما تو را بخشيده بوديم از نخست اين چنينت ديده بوديم از نخست نيست كارِ ما بجز جود و عطا چشم پوشي مي كنيم از هر خطا خاندانِ ما كرامت پيشه است نخلِ بخشش را به معني ريشه است دست بر اين نخلِ بار آور بگير سر خطِ آزادي از داور بگير مُذنبي ؟ فرموده حق : (( لا تَقْنَطوا )) توبه كردي ، گشته اي محبوبِ هو حر از اين برخوردِ شه ، مسرور شد غرق در بحرِ عميقِ نور شد گفت : اي روح و روان در جسم من اي مُسمّا از تو جُسته ، اسم من بارِ اوّل من رهت را سد شدم امتحان دادم ، وليكن رد شدم حال خواهم اذن كز اين آزمون با دعايت ، سر بلند آيم برون رخصتم فرما كه جانبازي كنم سر دهم و آنگه سرافرازي كنم از امامش یافت اذنِ كارزار كرد بر احزابِ شيطان كار ، زار تيغِ او سرها به دور از تن فكند صاعقه بر خرمنِ دشمن فكند هر كجا كاو يافت در ميدان قرار دشمنش برداشت بانگِ الفرار ناگهان از دستِ خصمِ جاني اش سنگي آمد ، خورد بر پيشاني اش دست از جنگ و جدل برداشت او پا به راهِ خيمه گه بگذاشت او او كه از خون ، رويِ ماهش هاله داشت در كنارِ خيمه ها اين ناله داشت آه ! يا زينب حلالم كن دگر فارغ از فكر و خيالم كن دگر بين چه سان رو كرده ام در محضرت راضي از من شُو ، به حقّ مادرت زينب كبري به حالش گريه كرد پس دعا فرمود بر آن راد مرد بار ديگر حر رهِ ميدان گرفت تا كه از هشتاد پيكر ، جان گرفت بهر جنگش چون كسي يارا نداشت خيلِ دشمن پا به ميدانش گذاشت لشگري بر گردِ او بستند صف ضربه ها بر او زدند از هر طرف تا كه در مقتل به جسمي چاك چاك صورت خونين نهادي رويِ خاك حر كه باز از رهبرش شرمنده بود ديده بست و بر شهادت لب گشود ناگهان در لحظه ي جان دادنش حلقه شد دستي به دُورِ گردنش چشمِ از خون بسته را حر باز كرد صحنه اي ديد و به هستي ناز كرد ديد بنشسته به بالينش حسين آن عزيز ذاتِ حق در نشأتين بار آخر گفت : كاي سبط رسول توبه ي اين عبد عاصي شد قبول ؟ پس حسینش گفت : آري ، شاد باش از خرابي رسته اي ، آباد باش اي تو در گنجينه ام رخشنده دُر مادرت نيكو نهاده نامِ حر از دمِ ميلاد ، تو آزاده اي بلکه آزاده ز مادر، زاده‌ای حر ز غم ها رسته و دلشاد شد مرغِ روحش از قفس ، آزاد شد نام نيكش ثبت در تاريخ گشت آنكه بر او تاخت ، خود توبيخ گشت (( ايزدي )) از بحرِ معني دُر بگير راهِ توبه پيش ، همچون حُر بگير 🔻مقدمتان را به این کانال 19 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯