eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید: افتاد حسین تا رسید بالاسرش، افتاد حسین چند قدم به پیکرش افتاد حسین روی نعش اکبرش افتاد حسین افتاد حسین پیش اکبر آخرش افتاد حسین جلو چشم خواهرش افتاد حسین یهو یاد مادرش افتاد حسین خدا میدونه، داره چی میگذره توی دلش یه دست گرفته به کمر از مصیبت گُلش با دست دیگه‌ش، تو خاک و خون میگرده دنبالش کجای این دل، بذاره خنده‌های لشکرو تو خاک میگرده، پیدا کنه یه جوری اکبرو نشد بذاره روی عبا تموم پیکرو "عَلَی الدُّنیا یا علی بَعدَکَ العفا" کُشتیم علی دیگه دست و پا نزن، کشتیم علی تو با این پرپر زدن، کشتیم علی یه نگاه کن جون من، کشتیم علی مُردم علی تا تو رو زمین زدن، مُردم علی همه دورت جمع شدن، مُردم علی به غمم میخندیدن، مُردم علی میدونی واسه‌ت چه آرزوها داشته مادرت حالا کجاست که ببینه که چی اومده سرت به مادر تو، چه‌جور بگم که چی شد اکبرت نفس زدن‌هات، میبینی دردسر شده برام گذشته از من، یه جوری با غمت کنار میام فقط علی جون، بگو که چی بگم به خواهرام "عَلَی الدُّنیا یا علی بَعدَکَ العفا" رعنا شدی اومدی همه کس بابا شدی عصای پیری واسه لیلا شدی حالا تو چقدر مثل زهرا شدی زمین که خوردی، رسیدن و چه بی‌هوا زدن علی بودی پس تو رو با بغض مرتضی زدن وضو گرفتن، برا رضایت خدا زدن چشاتو وا کن، الهی خیر نببینه دشمنت آخه چه‌جوری، دلشون اومده که کشتنت برای بوسه، جای سالم نمونده رو تنت "عَلَی الدُّنیا یا علی بَعدَکَ العفا" ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید: مگر از عمر پدر غیر پسر می‌ماند که جوان در نظر او به جگر می‌مانَد سالها بود کنار تو فقط میگفتم که برای من از این عمر پسر می‌مانَد خواستم راه رَوی یک دو قدم ، میدیدم ساعتی بعد برایم دو سه پَر می‌مانَد زودتر از نفس اُفتاده‌ام از تو که بگویند همه که جوانمُرده در این دشت مگر می‌مانَد؟ پسری را که روی چشم بزرگش کردم بر عبا نیز به اما و اگر می‌مانَد کاش میشد که مرا جمع کنی میخندند خواستم پا شوم از خاک کمر می‌مانَد اکبری داشتم و حال چرااکبرهاست که تنِ تو به تن چند نفر می‌مانَد رفتم از هر طرفی جمع کنم قدت را نیمه‌ای در بغل و نیمِ دگر می‌مانَد بازوی مادرم و بازوی تو مثل هم اند زخم پهلوی تو بر ضربه‌ی در می‌مانَد میکشم از بدنت نیزه و تیغ و مِقراض باز بر سینه‌ی تو چند تبر می‌مانَد میکشندم ز روی خاک عموهایت وای عمه با جمعیّتی شوم نظر می‌مانَد ۹۷/۰۶/۲۶ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا شب است و خرده‌های خندۀ ماه از ورای ابر می‌افتد روی آب و می‌پرد خواب از سر دریا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام کمی از مانده‌های نور را بر سفرۀ صحرا می‌اندازد فلک بر صورت خورشید روانداز و می‌خواباند او را روی پای خویش تا فردا... میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها تعالی‌الله رویش را که «والفجر» است تفسیرش تعالی‌الله مویش را که «والیل اذا یغشا» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر که نشناسد میان سجده‌های خویش سر از پا علی اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب مهیا گشته بر هیجا! که او تا بر زمین پا می‌گذارد، راه می‌افتد میان آسمان‌ها بر سر پابوسی‌اش دعوا «اگر امر خدا جنگ است باید رفت» گفت و رفت نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزه‌ها پروا بلاجوی و بلی‌گوی و عطش‌نوش و رجزخوان بود هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برق‌آسا «منم من زادۀ زهرا، منم آیینۀ حیدر!» ولی نشناختند او را ولی‌نشناس‌ها... دردا! نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا نمی‌گویم چه آمد آخر اما بر سر جسمش همین و بس، پس از او خاک عالم بر سر دنیا چراغی نیست در دل - این پریشان‌خانۀ مغموم - که دزد نفس عمری برده از ایمان من یغما امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحیم جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حتی عبا به حال تنت گریه میکند بر خون جاری از دهنت گریه میکند سرنیزه های زائر این پاره پیکرت بر تکه های پیرهنت گریه میکند پاشیده ای قدم به قدم زیر پا علی چشم زمین به حال تنت گریه میکند خون گلوت راه نفس را بریده است بابا به دست و پا زدنت گریه میکند اصلا برای دفعه اخر بلند شو چشمم برای له شدنت گریه میکند پا بر زمین نکش که دلم پاره پاره شد بابا به جان مختصرت گریه میکند *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
دگر بر چهره‌ی ماهَت قمر بودن نمی‌آید به من انگار باباجان پدر بودن نمی‌آید خیالش هم نمی‌کردم که از تو اینقدر ریزد به قد و قامتِ تو مختصر بودن نمی‌آید صدایت سویِ چشمم بُرد  به زین خوردم زمین خوردم که بر این پیرِ تنها بی پسر بودن نمی‌آید تورا اینسو و آنسو باد دارد می‌بَرَد با خود عزیزِ من به تو مانندِ پَر بودن نمی‌آید برای اولین بار است می‌خندند بر بابا به من در پیشِ لشکر خونجگر بودن نمی‌آید مرا عباس آورد و مرا زینب به خیمه بُرد به بابایِ غریبت دردِسر بودن نمی‌آید بمان ای غیرتی اینجا که بر ناموسِ این خیمه میانِ قاتلانت در به در بودن نمی‌آید عصایم شانه‌ات بود و عصایم بر زمین اُفتاد به این دستِ شکسته بال و پَر بودن نمی‌آید خدایا زحمتِ من را چه بد پاشیده‌اند از هم به تو اصلا به زیر دشنه و تیغ و تبر بودن نمی‌آید تو را باید که از دستِ سپاهی جمع سازم آه زِمن دنبال تیغِ صد نفر بودن نمی‌آید سرت را خوب شد نگذاشتم با نیزه بردارند به ما در بینشان دنبال سر بودن نمی‌آید ۴۰۰/۰۵/۲۵ *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*