4_5890999223620474335.mp3
36.71M
|⇦جنت که خود نام.........
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳به نفس حاج عباس واعظی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•گفتم بدون مایه...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفتم بدون مایه فطیر است کارمان
بیمرتضی و فاطمه گیر است کارمان
*گفتم اینا هم باید با ما همراه بشن
نمیشه توی این شهر همه با ما بیعت کردند غیر از علی و فاطمه ...باید کاری کنیم که علی هم با ما بیعت کنند..*
گفتم زِ یارِ غار حمایت کند علی
باید به زور هم شده بیعت کند علی
از این جهت روانه شدم سمت خانهاش
گرد آمدیم پشت درِ آشیانهاش
*یه عده رو جمع کردند.. حدود سیصد نفری شدیم اومدیم پشت در خانه امیرالمومنین
به این نیت که از علی بیعت بگیریم .علی هم با ما باید همراه بشه. من اینجوری میگم رفت گشت توی مدینه همه اراذل و اوباش رو جمع کرد. هر کی از علی کینه به دل داره بیاد امروز میخواهیم بریم در خونهٔ علی ..خیلیها خوشحال شدند فهمیدند امروز روزشه...به همهٔ این سیصد نفر هم قبلش که اینها را جمع کرد، گفت هرکس هر چی میتونه همراه خودش بیاره ؛ همه با دست پر اومدند. هر کی تونست تازیانه آورد هیزم و چوب آورد بعضیا شمشیر آوردند ..طرف حساب علیه.. مرد عادی که نیست .از اینطرف قراره بیعت بگیریم یا قراره بجنگیم؟ چه خبره؟؟ آخه برای بیعت که اینهمه آدم نمیبرن ..اینهمه که دست پر نمیآیند.*
پشت سرم مهاجر و انصار آمدند
حتی به یاریام در و دیوار آمدند
هر لحظه، لحظه بیشتر و بیشتر شدیم
در پیشِ چشم فاطمه سیصد نفر شدیم
گفتم علیِ خانهنشین را خبر کنید
مثل بقیه بیعتِ بیدردسر کنید
گفتم که ختم قائله در دست حیدر است
بیعت علی اگر نکند کار ابتر است
آمد صدای فاطمه از پشتِ در به گوش
میگفت از امامت و حقِّ پسرعموش
*پشت در اومد ..دید خیلی پشت در شلوغ شده . از این طرف همه دارن داد میزنند که یا از خونه بیرون میایی یا خونه و اهلش رو به آتش میکشیم؛ از اینطرف یه خانمی حامله پشت در اومده داره حرف میزنه. داره میگه شما غدیر رو فراموش کردید. علی با شما بیعت نمیکنه..*
حکم ولایت ازلی را به ما نداد
یک تار موی شخصِ علی را به ما نداد
گفتم به حال خویش نباید رها شود
وقتش رسیده شعلهی آتش به پا شود
در بین دود فکرِ علی بود فاطمه
همواره گرم ذکرِ علی بود فاطمه
*گفتم هیزما رو بیارید ..هیزم را آوردند
در رو به آتش کشیدند. معاویه جات خالی بود پشت در خونه ی علی..در توی شعله داره میسوزه ...دیدم پشت در فاطمه داره علی علی میگه..*
گرم حمایت از علیَش عاشقانه بود
تنها علاجِ کار فاطمه تازیانه بود
قبل از آنی که لگد به در بزنند
لای در وقتی باز شد
تازیانه رو گرفتند از بین در
هی با تازیانه به بازوی فاطمه میزدند.
*دیدید یه نفر میخواد در رو باز کنه اگه یه نفر پشتِ در باشه دستش رو حایلِ در میکنه در باز نشه. همین که دیدند دستش حایله که این در باز نشه اونقدر با تازیانه به بازو زدند در وا شد..*
کاشانهاش همین که پُر از بوی دود شد
با تازیانه بازوی زهرا کبود شد...
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
4_6050874832843707996.mp3
24.78M
|⇦گفتم بدون مایه ......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سبد رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•ای که عمری ست...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده حسینیه امام خمینی (ره) ۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای که عمری ست راه پیمایی
به سوی دیده هم ز دل راهی ست
لیک آن گونه ره که قافله اش
ساعتی اشکی و دمی آهی ست
منزلش آرزویی و شوقی
جرسش ناله ی شبانگاهی ست
ای که هر درگهیت سجده گَه است
در دل پاک نیز درگاهی ست
در پی کاروان آز مرو
که به این ره به هر قدم چاهی ست
بد و نیک من و تو می سنجند
گر که کوهی اگر پر کاهی ست
قصهٔ تلخی اش دراز مکن
زندگی، روزگار کوتاهی ست
* قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام :
"أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ..."*
توانِ واژه کجا و مدیح گفتن او
قلم قناری گُنگی ست در سرودن او
کشاندنش به سحاری شعر ممکن نیست
کُمیْت ِ معجزه لنگ است پیش توسن او
چه دختری که پدر پشت بوسه ها می دید
کلید گلشن فردوس را به گردن او
چه همسری که برای علی به حظِّ حضور
طلوع باور معراج داشت دیدن او
چه مادری که به تفسیر درس عاشورا
محیط مدرسه ی کربلاست دامن او
از آن ز دیده ی ما در حجاب خواهد ماند
که چِشم را نزند آفتاب مدفن او
دمی که فاطمه تسبیح اشک بردارد
پیام می چکد از چلچراغ شیون او
بنازم این همه احساس بی تعلق را
که بار پیروهنی را نمی کشد تن او
#شاعر:مرحوم شکوهی
* خدا رحمت کنه امام راحل رو. می فرمودن مکتب هیاهو میخواد."فَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَ ايّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النّادِبُونَ وَ یَضِجَّ الضّاجّون" امشب برا مادر بلند بلند گریه کنید.اول از همه مگه میشه یادشون نکنیم. اول دعوت کنیم همه شهدا رو. ان شاءالله سر سفره ابی عبدالله ما رو یادشون نمیره. مخصوصا اون شهید ارباً اربای شب جمعمه مون. حاج قاسم ان شاءالله روحش شاد. امام راحل روح شون شاد. بلند شید از همین جا بریم مدینه. بریم دق الباب کنیم. میگن حال مادرمون خوب نیست. بریم یه سری خانه امیرالمومنین بزنیم. تنها ملاقات کننده هاش ماییم؟ نه! همین روزا یه عده از زنان مهاجر و انصار هم آمدن. در و زدن، کنیز آمد دم در، بله! خانم خونه تشریف دارن؟ مگه خانم جایی هم میتونن برن با این حالشون؟ اجازه بگیر آمدیم عیادت مادر. وارد حجره شد خانم! اومدن عیادت. حرف منه روضه خونه ها! خانم حال نداری بگم برن. چی میگی؟ حالا که من نمیتونم دیگه برم درِ خونه ها رو بزنم. اینا با پای خودشون اومدن، بگو بیان داخل کارشون دارم. امشب یه ذره از حماسه مادرمون گریه کنیم مَردم! وارد حجره شدن. نگاه بهم دیگه دوخته شد، این فاطمه ست؟ چجوری بود مگه مادر؟ "ناحِلهَ الجِسم،مُنْهَدّهَ الرُّکْن، مُعْصَبَه الرأس" دور مادر و گرفتن. خانم حالت چطوره؟ قبل اینکه مادر جواب بده اجازه بدید ما جواب بدیم، آی زنای مدینه اومدید حالشو بپرسید؟ ما میگیم حالشو...*
دوباره شب شد و سردرد دارد
بمیرم باز مادر درد دارد
پس از فصلی پر از غم یک سخن گفت
عزیزم زخم بستر درد دارد
* فاطمه! شب ها چجوری صبح میشه...؟ *
مادرم دلشکسته می خوابید
می شد از درد خسته، می خوابید
با سر نیمه بسته می خوابید
اکثرا هم نشسته می خوابید
* اما مادر این جوابو نداد. مادر یک کلمه از خودش نگفت. تا گفتن چجوری صبح میکنی؟ فرمود:" أصبَحْتُ والله عائلةً لِدُنياكُنَّ و قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ."دیگه از دنیای شما بیزارم. دیگه سیر شدم از دنیاتون. الهی قربونت بشم هجده ساله خانم. دیگه از مردای شما بیزارم. بغض دارم. چرا خانم؟ گفت برید به مرداتون بگید چشای من دیگه نمی بینه یا شما دور علی رو خالی کردین؟ برید به مرداتون بگید به خدا برا دنیا اگه رفتید و علی رو تنها گذاشتید، مگر نه اینکه دنیا تون رو از علی دارید...*
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده حسینیه امام خمینی (ره) ۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*علی گشنگی می کشید به شما گشنگی نمی داد. چرا تنهاش گذاشتید؟ خانم مدینه رو ریخت بهم. خانم دست بردار! ای جانم به این مادر...یه کاری کرد با این زن ها، از محضر خانم بلند شدن رفتن خونه هاشون. دونه دونه مردا بر میگشتن خانه. می دیدن نه اوضاع خونه عادی نیست. چی شده؟ شنیدم امروز رفتید عیادت فاطمه. عیادت رفتید؟ مرد حسابی! نامردا چجوری زدید فاطمه رو ؟ مردم بخدا مادر ما ضعیفه نبود. مادر ما شبیه ترین ها به پیغمبر بود. مادر ما بیخود فغان نمی کرد. چجوری زدید فاطمه رو؟ امروز رفتیم دیدیم از جاش بلند نمیتونست بشه. من نزدم بخدا! تو نزدی باشه اما شما نگاه کردید زدنش. ریخت بهم مدینه رو. مردا از خونه ها اومدن بیرون. تو مسجد نشسته دید اون یکی هم آمد اون یکی اون یکی، چی شد؟ گفت خونه ما رو هم ریخته بهم فاطمه. این دست برنمیداره ها. تا کار بالا گرفت، سران فتنه آمدن. گفت من گفتم میزنمیش دیگه دست میکشه. گفت چیکار کنیم؟ گفت فقط یه راه مونده بریم عیادتش. دهن مردمو ببندیم. گفت راه نمیده. گفت من بلدم راهشو. بذار الآن علی برا نماز میاد، به علی رو میزنیم. بخدا از در و دیوار سخت تر همینه. علی! میخوایم بیایم عیادت فاطمه. بمیرم براش، یه بار نگفت شما نبودید درِ خونه ی من هیزم آوردید؟ شما نبودید درِ خونه ی من خانمم رو زدید. فرمود: باید با خانم در میان بذارم. امیرالمومنین وارد حجره شد سلام عزیز دلِ زهرا. سلام امیرالمومنین فاطمه... چیزی میخوای بگی علی جان؟ گفت: عزیزم اینا به من رو زدن. تا گفت به من رو زدن فرمود:" اَلبَیْتُ بَیْتُک و أنا أمَتُک..." بگو بیان قربونت بشم حرف حرف توئه تو این خونه. حالا تصور کنید شما، در وا شد. یه دستش تو دست حسنش یه دستش تو دست حسینش. صدا زد فضه منو بپوشون. وارد حجره شدن فرمودن: آقاجان الهی قربونش بشم نتونست روشو برگردونه، صدا زد فضه رومو برگردون. دوباره روبروش نشستن، صدا زد فضه بازم رومو برگردون. فاطمه چرا اینجوری میکنی؟ ما اومدیم تمومش کنیم هرچی بوده. امروزم بعضیا ازاین حرفا میزنن ها. توبه نکرده میگن هرچی بود تموم شد. نه! اهل فتنه! اگه توبه کردید باشه، کو توبه؟ هرکاری کردن بی بی کوتاه نیومد. بلند شدن رفتن، تا خونه خالی شد صدا زد پسر عمو! جانم فاطمه جان! فرمود: امرت بجا رسید آقاجان؟ فرمود بله فاطمه جان! شرمندتم. ببخشید! صدا زد علی جان! حالا من ازت یه خواهش دارم. آخرین تیر ترکش رو فاطمه ی زهرا میخواد بزنه به سران فتنه... چکار کنم فاطمه؟ فرمود: علی جان! اینا تو تشییع من نمیان ها. چه کنم فاطمه؟ علی! شب غسلم بده. علی! به قول رزمنده ها، یه خشم شبی زد به اینا، یه خشم شبی زد فاطمه ی زهرا. صدا زد شب غسلم بده. شب کفنم کن. شب دفنم کن. چقد سخت شد برا امیرالمومنین این وصیت...*
من گرک هر دردیمی؛ سنن بیلیدیم بیلمدیم…
من گرک غسلون ورن ساعت؛ اولیدیم اولمدیم
یارالی زهرا گت؛ سنی تاپشیردیم آلها…
*روضه ی شب آخر شد...*
کَلِّمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره
کَلِّمینی حرف رفتن نزنعلی میمیره
*زهرا رو دستای امیرالمومنین یه نگاه به چپ و راست کرد. خدایا! کسی نیست فاطمه رو از من بگیره. یهو دید دستانی شبیه دستان پیغمبر، علی! دخترمو برگردون. حالا بریم کربلا.. من یه آقایی میشناسم کربلا. یه شیرخواره رو دستاش. یا حسین... وسط میدان! کار به یه جایی رسید صدا آمد: دَعَهُ یا حسین...*
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند
«حالا بلند صدا بزن حسین...»
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
1_8417775475 (1).mp3
18.32M
|⇦ای که عمری است......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در حسینیه امام خمینی (ره)فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•غم روی غمه...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳به نفس سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غم روی غمه
توی قلبم آشوبه عالمه
که هرروزم صدتا محرمه
وای وای وای وای وای
مردنم کمه
برادر دیگه توی قلبمه
میگه تو روضه مادر ما طاقت نداریم
مردنم کمه برادر دیگه توی قلبمه
زمین افتاد پیش چشِ همه
وای وای وای وای وای وای
تو سینه ام دارم نهفته
هزار تا حرف نگفته
الهی که مادرتون
جلو چشماتون نیفته
دیدم که دستاشو برده بالا
من قد کشیدم اما
مادرم افتاد
دیدم که چادرشم شد پاره
شکسته شد گوشواره
مادرم افتاد
رو به راه نشد
یجور از پا افتاد که پا نشد
از اون روز چشماش دیگه وانشد
وای وای وای وای
مادرم نشست
چجوری زد که با یه ضرب دست
با هم دوتا گوشواره هاش شکست
تو راه برگشت به خونه
دیدم چشماش رنگ خونه
با گریه می گفت که این راز
عزیزم پیشت بمونه
*چشم داره خون میاد صورت درد گرفته ولی حواسش به دستای لرزون حسنِ...*
کاش میشد چادر خاک آلود و
که زیر پاها بود و علی نبینه
کاش میشد زخم روی ابرومو
کبودیای رومو علی نبینه
«ای مادر ای وای من ای مادر ای وای من ای مادر مادر خوبم»
*شما خیال کنید من دروغ روضه خوندم
اصلا من دروغ گفتم.. حقیقتش این بود: فقط از تو کوچه از کنار مادر ما رد شد.همینش هم بده رفیق..همین که من بگم هیچ دست درازی نکرد.اما همین که بگم از جلوی مادر ما رد شد باید بمیرم از خجالت....امام حسن میگه هی مادر ما عقب عقب میرفت هی نامرد جلو می اومد.*
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
Mehdi Hosseini - Gham Roye Ghame 128.mp3
11.07M
|⇦غم روی غمه......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفس سید مهدی حسینی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•شب است و غم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شب است و غم و درد و اَلَم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب ، همه خواب، و جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب..
اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست، که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست، شب غسلِ گل ياس علي حضرت زهراست.
علي بود(فقط) وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان، علي بود.*هیچکی نبود؟ نه! فقط علی بود. یعنی چی ؟ مگه میشه دختر پیغمبر. بخوان غسلش بدن، کفنش کنن. بخوان تشییعش کنن هیچکی نیست؟...* وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، و آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده، همان شير خدا، حيدر کرار و رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده، علي بود، همان همسر زهرا، که چندي است به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود و رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده. *شروع کرد بند های مقنعه (روسری) رو آروم آروم، گره هاشو باز کرد. میخواد غسل رو شروع کنه دیگه. تا اومد گره رو باز کنه، دید حسن یه فریادی زد. آه مادر! راز بین حسن و مادر برملا شد. آره آه مادر و باید بگی. امشب بچه های علی دارن میگن آه مادر... *
علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود و اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا، در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت، شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس.
و با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را، وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز.
علي بود و قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود و بازوي کبودي که ورم داشت.
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
4_5775904403714215856.mp3
28.62M
|⇦ شب است و غم......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•و دستان علی...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت
وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مرد، نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت، وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد، سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت:، نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار، از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟
همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم، به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت، صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته
فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه استاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر، ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است.که بازوش شکسته است.
علي شست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد، تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه ولي کاش به گلبرگ شقايق بنوسيند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد
*شب شب سختیه اصلا همه مصیبتا مال امشبه فقط من جایی ندیدم زینب امشب کجا بوده.. شاید علی به بچه هاش به حسن و حسینش گفت: بچه ها شما فقط کارتون امشب همین باشه فقط مواظب زینب باشین فهمیدین چی گفتم؟
من و اسماء این بدنو غسل میدیم فقط شماها کارتون این باشه مراقب زینب باشین.زینب نباید خون ببینه،زینب نباید بازوی شکسته ببینه،الان بچه ست الان نباید ببینه،حالا بعد میبینه،زینب نباید این صحنه ها رو ببینه..ولی بذار زینب ببینه
بذار زینب نگاه کنه غسل شبونه رو یاد بگیره.. بذار زینب غسل زیر پیراهنو یاد بگیره..بذار زینب غسل بدن شکسته رو بلد بشه،یه شبی این غسل به دردش میخوره زن غساله اومد این بدنو غسل بده دیدن عقب عقب داره فرار میکنه. کجا؟ من این بدنو غسل نمیدم همه جای این بدن شکسته است.همه جای این بدن سیاهه یهو بی بی بدو بدو اومد.کار خودمه ها من اون شب که مدینه بابام بدن مادرمو غسل میداد دیدم..بلدم چجوری غسل بدم بابام اینجوری غسل میداد..بابام به اسماء میگفت اسماء آروم آب بریز..*
«اسماء بریز آب روان
بر روی گل برگ گلم»
علي شست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد، تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه ولي کاش به گلبرگ شقايق بنوسيند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد.
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
4_5775904403714215857.mp3
26.28M
|⇦و دستان علی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•غسل تمام شد...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غسل تمام شد بچه ها معلومه یه طرف دیگه ایی بودن غسل مادر ندیدند.صدا زد علی.. حسن ،حسین،بیاین برای آخرین بار مادرتان رو ببینید.. فقط آروم کسی بلند گریه نکنه میخواد بند آخر کفن را ببنده
حسن و حسین اومدند خودشون رو انداختن رو بدن نیمه جان مادر، امیرالمؤمنین قسم میخوره میگه به خدا قسم دیدم بندهای پایینی کفن باز شد
معلومه مادرمان خوب شد دو تا دستاشو از تو کفن بیرون آورد. خودش به تنهایی دستاشو بیرون آورد. یکی گردن حسن یکی گردن حسین سه ماه اینجوری حسین و بغل نگرفته بود.. سه ماه اینجوری حسن و بغل نگرفته بود.. یکی گردن حسن یکی گردن حسین شاید چند ثانیه ای چند دقیقه ای نمیدونم..این صحنه طول کشیده باشه سریع از آسمون ندا اومد یا علی بچه ها را از بدن فاطمه( سلام الله علیها) جدا کن ملائکه طاقت دیدن ندارن..
قربونت برم حسینم بسه دیگه...حسنم بسه دیگه.. دورتون بگردم بسه دیگه ببینید زینبم داره نگاه میکنه بلند شین شما مَردای این خونه ایید بلند شین زینب داره نگاه میکنه الان جون میده ها..بچه ها را با نوازش از رو بدن مادر جدا کرد، یا ابا عبدالله.. کار تمام شد. صدا زد حسن! جونم بابا.. بدو برو سلمان را خبر کن ،دیگه من طاقت ندارم دیگه پاهام نمیکشه بگو حداقل سلمان بیاد کمک کنه..حسن بدو بدو رفت در سلمان را زد سلمان بدو خودتو برسون..چه خبره شبیه چی شده؟ سلمان! مادرم و بابام شسته میخوایم ببریم..شبیه تو این دل شب تو این تاریکی چرا به ما نگفتی؟ مادرم سفارش کرده کسی نباشه کسی نشنوه، کسی نبینه، سلمان بدو بدو اومد تو خونهٔ مولا وای چه خبره تو خونه؟! وسط حیاط خونه یه تابوت گذاشته.بدنم یه طرفه.. علی یه طرف زانوهاشو بغل گرفته حسینم یه طرف زینبم یه طرف... دیدی اونایی که غم دیدن میفهمن اونایی که داغ مادر دیدن..یهو مثلاً رفیقت را میبینی داغت دوباره تازه میشه.. همچنین که سلمان اومد تو خونه علی چشمش به سلمان افتاد..گفت آه سلمان! سلمان رو بغل گرفت دوتایی با هم گریه کردنند.. سلمان دیدی چی شد؟ سلمان دیدی مردم شهر با علی چی کار کردند؟ آقا من چی کار کنم چه کاری از دستم بر میاد. سلمان کمک علی باش تو از مائی ،کمک من کن من دیگه دستام بازوهام، پاهام طاقت نداره.. این علیه میگه پاهام طاقت نداره
امیرالمؤمنین فرمود: سلمان تو کمک من باش. من جلو تابوت را میگیرم تو عقبتر تابوت و بلند کردند... یهو دیدن بچه ها.. بچه ها شما هم میخواین بیاین؟ بله بابا.. مگه میشه نیایم قول باید بدینا همین الان باید قول بدین تو کوچه داد نزنید حرف نزنید گریه نکنید..باشه بابا فقط به ما اجازه بده بیایم تشییع جنازه..آروم آروم تابوت را بلند کردن... به عزت و شرف لا اله الا الله
تو کوچه امیرالمؤمنین جلوی تابوت داره میره بچه ها هم عقب تابوت دارن میان یهو یه نقطه از کوچه که رسیدن دیدن حسن رو زمین نشست... تابوت را زمین گذاشتن زیر بغلای حسن رو گرفتن چی شده چرا اینجوری گریه میکنی؟ مگه قول ندادی داد نزنی؟ صدا زد.. سلمان دستبه دل حسن نگذار.. این چیزی که من اینجا دیدم نه حسین دیده، نه بابا علی دیده، یه رازی بین منو مادر بوده.. تو این دلم مونده بذار الآن بگم همه بفهمن چرا من اینجوری دارم گریه میکنم.. سلمان! همینجا با مادر میرفتیم دست تو دست مادر، مادر با من حرف میزد،مادر دست منو گرفته بود، منو میکشوند به سمت خونه.. اما یه مرتبه دیدم روبرومون چند نفر جلومون رو گرفتن کجا؟ من اومدم جلو فهمیدم اینا برا چی اومدن یه مرتبه دیدم دستشو بالا آورد.. نه یه دست دو دستشو بالا آورد......یا زهرا
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
4_5775904403714215858.mp3
22.45M
|⇦غسل تمام شد......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie avval 1402 - khalaj.mp3
8.99M
روضه حضرت زهرا(س)
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
#روضه🔊
#ایام_فاطمیه🏴
#حسن_خلج🎙
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•نیلوفر بیمار...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یاری ز که جوید دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگهدار ندارد
باید سر و کارش طرف چاه بیفتد
یوسف که در این شهر خریدار ندارد
از گریه ی پنهان علی در دل شبها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار، پرستار ندارد
بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
در و دیوار با او گریه میکرد
چرا باید علی تنها بماند
نگاهی گرم سوی کودکانش
نگاه دیگری با هم زبانش
علی را بیشتر شرمنده میکرد
همین لبخندهای نیمه جانش
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
*لحظه های سختیه.. خانم صدا زد.. اسما! جانم خانم ..فضه! جانمخانم ..لحظه های سخت منه..خانم چیکار کنیم؟ ببینم بچه ها رو میتونید از خونه ببرید؟ زینب وکلثوم رو فضه از خونه برد..حسن و حسینم خانم فرستاد مسجد.این لحظه های آخر امیر المومنین اومد خونه تو این لحظات سخت با علی حرف میزنه.یا علی ! قربونت برم..پسرعمو چرا اینجور میکنی ..نرو ..تو بستر بمون ولی نرو ..سایه ات رو از رو سر ما نگیر خانم تمام دلخوشی من نگاه توعه..خیلی وقت به من خوب نگاه نمیکنی خیلی وقته توحسرت دیدن خنده ات موندم خانم!میشه نری..امیر المومنین گریه میکنه. با دست زخمیش اشک صورت علی رو پاک کردشونه های امیر المومنین از شدت گریه میلرزید.بی صدا گریه میکرد
یاعلی قربونت برمحواست با منه احساس میکنم روحم با اندوه آکنده است.کوه نه میلرزه نه گریه میکنه قهرمانم گریه نکن.زهرا دورت بگرده مهربونم.
آغلاما دا منه گلسین قادان آغلامادا
ای منی آغلادان آغلامادا
قرار این بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه رو، رو گرفته ای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
هی گفتم از دردات، هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میفته چیزی نیست
تو دست به دیواری، گفتی یکم خسته ام
نصفه قنوت تو، گفتی یکم دستم
چشم پر آبِ تو نقش بر آبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونه ام به هم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیوار و هی میگه گوشواره
نشد تو کوچه دستشو بگیرم
شدت ضربه اشو بگیرم
سینه سپر کردی خیلی محک خوردی
خانم سر من تو خیلی کتک خوردی
زینب با دلشوره هی روتو میبوسه
شونه که میفته بازوتو میبوسه
وقتی همه خوابن فضه با دلشوره
خونِ رو دیوارو با گریه میشوره
گفت پسرعموبلند شو برو مسجد وقته نمازه.آقا رو فرستاد مسجد.یه خانم موند واسما و فضه.. فضه!یه کم آب آمادهکن..نه بچهها خونه ان نه مردی توخونه است خانمها با همن..میخواست معجرش رو برداره دست افتاد. اسما اومد جلو گفت خانم اسما بمیره شما چرا معجر و باز کردی..معجر و باز کردن همان نمایان شدن کبودی صورت همان..اسما گفت دستش بکشنه. اسما گفت خانوم چرا خودتون رو به زحمت میندازین ؟بی بی فرمود: اسما کار واجب دارم امشب تو این خونه خیلی خبراست..کار برا علی بمونه سخت میشه ..فضه گفت خانم آب آماده است فرمود: اسما کمکم کن..هرچقدر با دستمال کشید خون سینه بند نمیومد..من این خونا رو نشورم شب برا علی خیلی سخت میشه ..شب علی رو خونه خراب میکنه..با دست شکسته خونا رو شست. آرام و با زحمت غسل کرد ..صدا زد اسما تازه پیراهن که پسر عمومخریده رو بیار.پیراهنو آوردن اسما اندازه ام بود میبینی الان چقدر برام بزرگه*
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*پیراهن و از سر پوشوندن دست رد شد اما به دست دیگه که رسیدن هر چقدر کشیدن پیراهن رد نشد.دوباره معجر رو بست و محکم گره زد صدا زد اسما جای من و بکش وسط اتاق.دیوار کاهگلی رو دیدین دست بهش بندازدید جای دست میمونه مخصوصا اگه یکی با زحمت بخواد بلند شه..گوشه ی حجره بستر خانم رو پهن کرده بودن..هم بتونه بایسته هم اینکه موقع بلند شدن دست به دیوار بگیره جای دستان و انگشتان مبارک خانم روی دیوار مونده بود. آخه مولا از فردا میومد میدید بچه ها جای دستان مادر و میبوسن.زینب لبهاش رو میگذاشت جای دست مادر میگفت موهای من و شونه کن*
حسین!
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
*بستر و آوردن وسط اتاق ..خانم پاهارو آرام دراز کرد رو به قبله صدا زد اسما برید بیرون درم ببندید. بعد ساعتی من و صدا کنید اگه جواب دادم که هیچ. اگه جواب ندادم بفرستید دنبال پسرعموم بیاد.اسما میگه پشت در منتطر بودیم. ساعتی گذشت آرام در زدم جواب نیومد.اسما میگه شروع کردم صدا زدم خانم ! جواب نیومد. گفت بذار اینجور بگم به این اسم حساسه صدا زدم مادر حسین جواب نیومد.دیدم اسم حسین اومد جواب نیومد گفتم کار تموم شده .در و باز کردم دیدم صورت کبودش روگذاشته رو زمین جان از بدن خارج شده..گریه میکردم دیدم در باز شد حسن و حسین اومدن اشک چشمم و پاک کردم. اسما میگه دیدم از آستانه در سر میکشن داخل و نگاه میکنن .دیدن مادر تو جاش نیست. صدا زدن اسما مادرمون کجاست؟گفتم آقا زاده هامادرتونخوابیده..همینگفتمخوابیده دیدم حسین رفت جلو گفت اسما مادرمون این ساعت نمیخوابید. دیدم حسن میخواد بره داخل گفتم وایستا بیاین بغلم مادرتون از دنیا رفت. این وگفتم دیدم حسن دوید اون چند روزه بعد کوچه مادر نذاشته بود صورتش رو ببینه. دوید اول معجر و زد کنار گفت بشنکه دستش..ابی عبدالله یه کم ایستاد قربون ادبش تا امام مجتبی صورت و دید اول دستش روگذاشت رو سینه اش یا أخا!تسلیت عرض میکنم ..دید امام مجتبی صورت به صورت مادر گذاشته ادب کرد رو دو زانو نشست عبا رو کنار زد صورت کف پاهای مادر گذاشت.یومّا کلمینی..با من حرف بزن.قدمها تو میبوسم کربلا زود بیای..اسما میگه با زحمت بچه ها رو از مادر جدا کردم.گفتم حسن جان دست حسین رو بگیر برید بگید باباتون بیاد. دست حسین و گرفت امام حسین سر گذاشته رو شونه ی امام حسن میرن مسجد.اینو من میگم رفتن رفتن یه دفعه دید امام حسن نشست رو زمین.حسنت بمیره..امام حسین دست انداخت گردن امامحسن چی شده؟ دید امامحسن مشت به زمین میزنه..الهی بشکنه دست مغیره.
از رو زمین بلند شد خودشون رو رسوندن مسجد صدای گریه اشون بلند شد مردم توو مسجد اومدن بیرون..یکی دید حسن گریه میکنه حسینگریه میکنه بچه ها چی شده ؟ یاد پیغمبر افتادین چرا گریه می کنید؟ چشمشون افتاد به امیر المومنین گفتن بابا..مولا فهمید چه خبره..دوید دیدن میدوه هی زمین میخوره.خونه خراب شدم.هی میگفت حالا کیه که حال منو بپرسه دوان دوان اومد تو حجره*
این اولین باره میلرزه دست و پام
این اولین باره که مرگمو میخوام
این اولین باره که بغضه تو صدام
*رسید کنار بستر خانم سرش رو بغل گرفت صدا زد فاطمه!خانم! جوابی نیومد. گفت تا حالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی.من علیم*
این آخرین باره میبینی حسنو
این آخرین باره یه حرفی بزنو
باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی
باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم
باور بکنی یا نکنی همینه تقدیرم
صنوبریِ خمیده خدانگهدارت
خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت
اما زهرا!
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدانگهدارت
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02092603.mp3
45.59M
|⇦نیلوفر بیمار......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•مادرم رفت و...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مادرم رفت و آه بعد از او
کار من غیر آه و شیون نیست
گر مرا تاب گفتنی باشد
در شما طاقت شنیدن نیست
چشمهای حسن به در مبهوت
چشمهای حسین بر تابوت
دامن خواهرم پر از یاقوت
و مرا جز گهر به دامن نیست
سایه اش تا که بر سر من بود
صد گلستان برابر من بود
گل اگر بود، مادر من بود
چون که او نیست گل به گلشن نیست
همه شب فکر و ذکر ما مادر
شاهد آتش دل ما، در
قصه ای مثل قصه ی مادر
همه ی آفرینش اصلا نیست
بی رخش جلوه مِهر دارد؟ نه
ماه و انجُم سپهر دارد؟ نه
سر نگیرد بنفشه از زانو
و زبانی به کام سوسن نیست
بر سر تربتش چو پروانه
هیچ یک را ز شعله پروا، نه
صبح مان تیره ز آنکه بی رویش
هیچ تکلیف روز روشن نیست
پدرم را که شد ز حق محروم
و کسی مثل او نشد مظلوم
سر غصه به چاه گفتن هست
پای رفتن به کوی و برزن نیست
گوزومده قطره قطره موجدن دریانی گیزلدی
اُرَحدَن باشلانن بیر سهملی طوفانی گیزلدی
او گونن که یخیلدی دلبریم
منده یخیلمشیدم
*این روزا گریه گریه ی غربته، امّ اَیمَن میگه من اومدم پشت در بنا به عادت همیشگیم، پشت در، در زدم، جواب نیامد، از پشت در صدا زدم.. یاالله صابخونه اجازه هست بیام داخل؟ یهو دیدم از تو خونه صدا بلند شد، امّ ایمن بیا داخل، اون خانمی که به احترام او همه باید پشت این در می ایستادن، دقُّ الباب میکردن اجازه میگرفتن، اُمِّ اَیمَن از این خونه رفته. این حرف منه، اُمِّ اَیمَن اونایی که باید ادب میکردن اجازه میگرفتن، نگرفتن...*
سیخلیدیم اوده یاندیم
دیلدکی عنوانی گیزلدیم
وفالی همسریم اوز دردنی منن نهان اتدی
آلشتیم منده اما آتش سوزانی گیزلدی
* امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه اونی که برا مادرم بلند بلند گریه کنه، برا مادر آروم گریه نکنید، بلند داد بزنید، امشب اما بیاین با فاطمه گریه کنیم، برا فاطمه گریه نکنیم، بیاین با فاطمه گریه کنیم، برای کی گریه کنیم؟ بیاین با فاطمه برا علی گریه کنیم..انگار از تو دل چاه داره صداش میزنه، نمیدونم تا حالا تو چاه خم شدی؟ اگه میتونی خم شو تو چاه، بعد این دَلو رو بیار بالا، نگاه به این آب بکن، بگو من تا حالا تو رو میدیدم یاد امام حسین میفتادم، یاد عطش حسین میفتادم، اما این فاطمیه بعلاوه ی اون یاد این دارم میفتم مولام شبا به تو چی میگفت، علی به تو چی میگفت شبا؟
ای وای
پشت درو، میخ درو، سینه ی زهرای من
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
1_8307059892 (1)(1).mp3
32.12M
|⇦مادرم رفت و......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•فَغُشِیَ عَلَیها....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای داد بیداد، چشماشو باز کرد، از پشت در نیم سوخته به سختی خودشو خلاص کرد، عالم اگه مثالش رو داره رو کنه، در مقاومت، در یاری رسوندنِ به ولیّ خدا، نداریم تو عالم، کسی که هم پهلوش شکسته شده، هم سینه مجروحه، از همه مهمتر اگه الان همسرت خیلی معمولی وضع حمل کنه، میگن باید یه هفته تو جا بخوابه، کار سنگین انجام نده، کسی که بین در و دیوار بچه اش رو کشتن، اما تا چشمشو باز کرد هیچکدومو نگفت، نه گفت پهلو، نه سینه، نه بچه ام، گفت: علی کجاست؟ گفتن خانم دارن تو کوچه میبرنش، دوان دوان اومد دید عمامه رو دور گردن مولا، اومد دستشو حائل کرد، کمربند امیرالمؤمنین رو گرفت، خود اینجا هزار تا روضه است، امام صادق فرمود: سبب شهادت مادرمون همین جا بود، غلاف تیغی که نانجیب هی میزد به بازوی فاطمه، بخوان دستو جدا کنن، اینجا هم از حال رفت، "فَغُشِیَ عَلَیها"، اما تا چشمشو باز کرد دوباره آدرس دادن گفتن مولا رو بردن مسجد. اومد نگاه کرد دید نانجیب شمشیر رو سر علی گرفته، میگه بیعت میکنی یا بگم سر از بدنت جدا کنن؟ بی بی این منظره رو دید دیگه بیتاب شد، فرمود: یا شمشیر رو بردارید یا الان کنار قبر بابام میرم نفرین تون میکنم؟ سلمان میگه زود مولا منو صدا زد، فرمود: زود برو به فاطمه بگو دست نگه داره، اگه نفرین کنه الان مدینه زیر و رو میشه. سلمان میگه والله دیدم هنوز بی بی نفرین نکرده چهار ستون مسجد از جا بلند شد. جلو اومدم بی بی جان دست نگه دار، فرمود: کنار برو مگه نمیبینی شمشیر رو سرِ علی گرفتن؟ بی بی جان یه شمشیر رو سر علی دیدی اینگونه بیتاب شدی، آخه دخترت چی کشید؟ وقتی اومد بالا تل زینبیه، نگاه کرد شمشیردار با شمشیر، نیزه دار با نیزه، حسیــــن....
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
1403082105.mp3
11.63M
|⇦•فَغُشِیَ عَلَیها.....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفس حاجمحمد رضا طاهری ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
|⇦•فریاد شکسته ....
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من بحر نهفته در سبویم
فریاد شکسته درگلویم
خورشید درآبگینه دارم
صد قُلزُم خون به سینه دارم
یک جرم صغیر و یک جهان داد
یک حنجره و هزار فریاد
چون قطرهٔ متصل به دریا
یکباره نهاده دل به دریا
بحری شده ام تمام گوهر
در مدح و ثنای کُفِّو حیدر
مام پدر تمام خلقت
رکن دگر امام خلقت
آن شمسه ی عالم هدایت
پیوند رسالت و امامت
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیله ی قدر هر شب اوست
تا بهر نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بی نیازش
فخریه نموده بر نمازش
جبریل کند بسی تعلم
تا در برابر او کند تکلم
از اوست به پا نظام اسلام
از اوست عیان تمام اسلام
او کیست که محور رسالت
با آن همه عزت جلالت
چون روح به بر بگیرد او را
گوید پدرت فدات زهرا
درمحضر او قیام می کرد
بر او به ادب سلام می کرد
عالم همه دربرش فقیرند
مسکین ویتیم یا اسیرند
او لنگر یازده سفینه است
او محور عرش بر مدینه است
با این همه داشت دستش آماس
چرخاند ز بس به خانه دستاس
چون ذات خدای خودیگانه
با فضه شریک کار خانه
*بریم مدینه، ساعتای سختیه هرکی دلش به دل حسنه الان بغض کرده..*
ای روح همیشه جاودانی
ای جان وتن توآسمانی
مرآت خدا تمام احمد
شایسته احترام احمد
نُه سال عروس بیت حیدر
آورده بر او دو مَه دو اختر
مُلک و مًلکوت سائل تو
ما را نرسد فضائل تو
ما را نرسد ثنات زهرا
خورشید کجا و مورِ صحرا
جایی که نبی لب از سخن بست
باید که دگر لب از سخن بست
جایی که نبی بوسدَت دست
باید که لب از سخن بست
به لب بهشت ناز داری
تو کِی به فدک نیاز داری؟؟
تو دست خدا در آستینی
تو یار امامِ راستینی
جز دست خدا کسی نشاید
کز دست علی گره گشاید
تو بهر علی قیام کردی
خود را سپر امام کردی
دردا که تو را به خانه کُشتند
با ضربه ی تازیانه کُشتند
تا چند کنایه و اشاره
والله شکست گوشواره
فریاد که پاره شد گلویم
بگذار همان به پرده گویم
روح از تنش پًر زد و رفت
بر جان علی شرر زد و رفت
*از مسجد اومد بیرون دید کنیزا دارندگریه میکنند.من خبر؟؟ آقا بدو..بدو بدو اومد تو حجره*
مولا چو رسید در کنارش
تا دید به چشم اشکبارش
که فاطمه با قد خمیده
چادر به روی سرش کشیده
حس کرد که قدرتی ندارد
چون فاطمه حرکتی ندارد
آرام کمی نگاش کرد مولا
آهسته ولی صداش کرد مولا
*خانوم!فاطمه!عزیزم!جواب نیومد سر رو گرفت تو بغلش ولی صدای فاطمه نیومد*
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای وای گویا که فلک زحرکت افتاد
مولای سخن به لکنت افتاد
بگذار بگویمت به فریاد
چون طفل، علی به گریه افتاد
که ای دختر خاتم رسولان
ای رسول را جان
ای مادر زینبن برگرد
بی تو چه کند حسین برگرد
*یه دفعه دیگه با من حرف بزن،حرف نزنی میمیرم زهرا..عیبی نداره بیرون کسی جواب سلاممو نمیدن تو هم باهامحرف نزن.صدازد.."کَلِّمینی یا فاطِمَة فَأنَا اِبنُ عَمِّکِ علی ابن ابیطالب" تا گفت من علیم..
گریه کردن..سرشو گرفته بغلش..*
تو که نصفه جونم کردی عزیزم
مُردم و زنده شدم عزیزم
تو نمیگی علی به جز تو کسی رونداره
چرا هرچی صدات می زنم جدابمونمیدی
چشاتو واکن ببین شکستم ببین خُرد شدم، دستارو بالا آورد با دستای لرزونش داره دست می کشه رو چشای علی ..*
چقدر گریه کردم برای غمات
چقدر گریه کردی، بمیرم برات
نمی خوام علی جان چشات تربشه
می ترسم یه لحظه بگیره صدات
*پسرعموکمکم کن، چکارمی کنی فاطمه؟ میخوام بلندشم، نکن جان علی بخواب، نه باید بلندشم..پسرعمو!*
یه قطره بباری یه دریا میشم
بالا قبرمم حتی گریه نکن
نگو اینقده پیش من پانشو
تو قبرم باشم تو بیای پا میشم
گفت: علی!
شکسته شدم تاشکسته نشی
نمیخوام دلِ تو بشکنه
سرتوسلامت باشه حاضرم
هزاردفعه دیگه سرم بشکنه
*لحظه های آخره سر بی بی تو بغل مولاست..گفت: علی!..*
تو نُه سالی که تو خونه ات بودم
تو نُه سالی که دل به عشقت دادم
نشد چیزی رو از تو پنهون کنم
بجز اینکه تو کوچه گیر افتادم
تو کوچه سر من به دیوار خورد
تو کوچه حسن بی هوا پیر شد
راه خونه اتو زهرا گم کرده بود
ببخشید یه خورده اگه دیر شد
«آغلامادا منه گلسین قادان آغلامادا
درد و بلات به من بیاد گریه نکن»
باور بکنم یا نکنم عزم سفرکردی
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی
ببین میتوانی بمانی؟حرفاشون و باهم زدن یه دفعه دید فاطمه (س)فرمود: پسرعمو!جان! دلم صدای قرآن خوندنتو میخواد..به روی چشم خانم جان..فرمود: پسرعمو یاسین بخون..علی شروع کرد به خوندن..*
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
"يسٓ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡحَكِيمِ إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ"
*دستش تو دست علیه ..امیرالمومنین قرآن میخونه ..به قلب علی اینگونه وحی شد عمر فاطمه به اندازه یه یاسین مونده. میخوند تا نیمه سوره می رسید دوباره بر میگشت .."یاسین والقران الحکیم"نرو خونه خراب شدم ..به زینب نگران رحم کن نرو..*
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯
بخش دوم - روضه حضرت زهرا سلام الله علیها - حاج مهدی رسولی.mp3
28.28M
|⇦فریاد شکسته......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■همه کانالها
┏━━☘🌺☘━━┓
http://www.mesf.ir/s
┗━━☘🌺☘━━┛
■■■■■■■■کانال ایتا
╭┅───────────┅╮
🕌 http://eitaa.com/maddahanesf
╰┅───────────┅╯