یا حسن جانم ...
کـار من نیست که از عشق شما دم بزنم
یــا شبیــه شهــدا شعلـه زنــم بــر بدنـم
منـــم و لقـلقـه ای ســاده درون دهـنــم:
"من حسینی شده ی دست امامِ حسنم"
#سجاد_شاکری
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
قافله سالار
به پیشگاه تو هر کس رسید، زانو زد
اسیر بودی و نزدت یزید(لع) زانو زد
امین وحی در آغاز «سورهی مریم»
همینکه مدح تو را میشنید زانو زد
فراز گوش کسی که شنید وصف تو را
«رقیب» نیز شبیه «عتید» زانو زد
مقام قافله سالاری تو را تا عرش
هزار قافله با صد امید زانو زد
بدون اینکه بداند چه ها کشیدی تو
کسی که بار غمت را خرید، زانو زد
زبان نیزه و شمشیر پیش تو لاااااال است
که در گداز کلامت «حَدید» زانو زد
قسم به جسم بدون سر مدافع تو
که زیر پای تو حتّی «ورید» زانو زد
به زینبیّه چو شد باز، پای نامَحرم
چقدر دور و بر تو شهید زانو زد
سجاد شاکری
#سجاد_شاکری #شعر_آیینی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_زینب
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
قافله سالار
به پیشگاه تو هر کس رسید، زانو زد
اسیر بودی و نزدت یزید(لع) زانو زد
امین وحی در آغاز «سورهی مریم»
همینکه مدح تو را میشنید زانو زد
فراز گوش کسی که شنید وصف تو را
«رقیب» نیز شبیه «عتید» زانو زد
مقام قافله سالاری تو را تا عرش
هزار قافله با صد امید زانو زد
بدون اینکه بداند چه ها کشیدی تو
کسی که بار غمت را خرید، زانو زد
زبان نیزه و شمشیر پیش تو لاااااال است
که در گداز کلامت «حَدید» زانو زد
قسم به جسم بدون سر مدافع تو
که زیر پای تو حتّی «ورید» زانو زد
به زینبیّه چو شد باز، پای نامَحرم
چقدر دور و بر تو شهید زانو زد
سجاد شاکری
#سجاد_شاکری #شعر_آیینی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_زینب
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
یا حسن جانم ...
سر را برای هدیه شدن آفریدهاند
قلب مرا «عقیق یمن» آفریده اند
از اصل و ریشه اهل بقیع و مدینهایم
ما را « فدائیان حسن » آفریده اند
#سجاد_شاکری
#امام_حسنیایم
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
سر را برای هدیه شدن آفریدهاند
قلب مرا «عقیق یمن» آفریده اند
از اصل و ریشه اهل بقیع و مدینهایم
ما را«فدائیان حسن» آفریده اند...
#سجاد_شاکری
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
سر را برای هدیه شدن آفریدهاند
قلب مرا «عقیق یمن» آفریده اند
از اصل و ریشه اهل بقیع و مدینهایم
ما را«فدائیان حسن» آفریده اند...
#سجاد_شاکری
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
یا حسن جانم ...
کـار من نیست که از عشق شما دم بزنم
یــا شبیــه شهــدا شعلـه زنــم بــر بدنـم
منـــم و لقـلقـه ای ســاده درون دهـنــم:
"من حسینی شده ی دست امامِ حسنم"
#سجاد_شاکری
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
روی منبر دم از خدا می زد
لحن زیبا و دلنشینی داشت
پیرمردی شبیه پیغمبر
که کمالات بی قرینی داشت
حربهی جنگی اش زبانش بود
رجزش لا إله إلِا الله
مرکبش منبری پر از تعلیم
مسجد و حوزه نیز جولانگاه
درس تفسیر داشت قبل غروب
درس تفسیر "سوره ی مریم"
از حروف مقطعه میگفت
از رموز مصیبت اعظم
روضه خوانی رسید ... ساکت شد
یاد جدّ غریب خود افتاد
صَدَق الله گفت و پائین رفت
... روضه خوان را که اذن خواندن داد
... بزم اشکی به راه افتاد و
پای منبر زبان به روضه گشود
السَّلامُ عَلیکَ یا جَدّاه
سرت ای کاش روی نیزه نبود
ضجه میزد که: "یا ٲبَالٲحرار
لَعَن الله اُمَّةً طَرَحوک"
با اشاره به حنجرش میگفت:
"لَعَن الله اُمَّةً ذَبَحوک"
درس تفسیر او مجسم شد
پیش چشمان هر که آنجا بود
کاف و ها، یا و عین و صاد و تمام!
کربلا ماجرای اینها بود
🔸شاعر:
#سجاد_شاکری
_________________________
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#قصیده
أعوذُ مِن کُرُباتِ السَّواحَل المَنحوس
به چشمهای بلاخیز شاه اقیانوس
فرار میکنم از کوخهای خاکآلود
به ابرهای طهورای حضرت قدّوس
هراس وافرم از شامهای تیره و تار
روانه کرد مرا تا حریم شمس شموس
وجوب شرعی و عقلی است این روانه شدن
برای من نه فقط! که برای گبر و مجوس
هر آنچه کرد که از زلف او جدا بشوم
گرفت باد ز دستم نتیجهی معکوس
ستاره در حرمش میکند گدائی نور
و ماه از غم دوریش میخورَد افسوس
نوشته اند: «عَلَیک الرّفیقُ ثمّ طریق»
شروع و ختم ره عشق: یک سفر پابوس
«غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود»
از آستان رضا(ع) لحظهای نشد مأیوس
خموش باش کنیسا! سکوت بانگ جرس!
خموش باش کلیسا! سکوت کن ناقوس!
سکوت، اسقف و پاپ و برهمن و خاخام!
که میرسد دم نقّاره از منارهی طوس
«رواق منظر چشم من آشیانهی توست»
بیا و پا بگُذار ای طبیب کلّ نفوس
بزرگ و کوچک و پیر و جوان و مرد و زن
تو با تمامی عشّاق میشوی مأنوس
اگر به «خاتِم مهر طبیبها» شهرهست
کمی ز علم تو در سینه داشت جالینوس
منارههای تو سرتر ز هر چه برج بلند
رواقهای تو برتر ز قصر کیکاووس
قسم به هر چه که زیباتر است از زیبا
کبوتران تو زیباترند از طاووس
چقدر تا سر زلف تو پر زده سیمرغ
چقدر سوخته پیش قدوم تو ققنوس
شبیه خانهی کعبه حریم تو امن است
گناهکارم و در مرقد تو ام محروس
«فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی!»
که دست رد زدنت هست بدترین کابوس
علَی الصّباح قیامت به نعره خواهم گفت:
که من اسیر تو بودم ز عهد دقیانوس
#سجاد_شاکری
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مناجات
#سجاد_شاکری
▶️
بالی بزن و خیال خود را برسان
از خانهٔ خود به بام دنیا برسان
با شوق سپیدرو شدن، دستت را
تا پرچم سرخرنگِ آقا برسان
با پای برهنه سوی درگاه برو
از فرش به عرش، با دلت راه برو
یک بوسه به خورشید بزن، پر بِگُشای
بار و بنه را ببند و تا ماه برو
از محضر ماه، اذن پرواز بگیر
از دست بریده، دست اعجاز بگیر
او قبلهٔ حاجت است! حاجتها را
صد بار اگر گرفتهای، باز بگیر
بین الحرمین را پُر از باران کن
بر سفرهٔ اشک، گونه را مهمان کن
در دست نسیم، مثل آن پرچم سرخ
با یاد سر بریده، مو افشان کن
اینجا نفس حسین(ع) آمد بر لب
اینجا به زمین فرونشست از مرکب
اینجاست همان جا که سر مردان را
بر نیزه زدند پیش چشم زینب(س)
گفتم زینب(س)، قامتم از غصّه خمید
ناگه نگهم به صحنهای تازه رسید
یک صحن، مجاور برادر دارد
"تا کور شود هر آنکه نتواند دید"
از مروه رسیدهست به مشعر انگار
از شام به کربلا زده پر انگار
با فتح دمشق، از سفر برگشته
همسایه شدهست با برادر انگار
حالا همه عرش و فرش حیران شده است
لبها همه خنده، چشم گریان شده است
با صحن عقیله شک ندارم حالا
زیبائی کربلا دو چندان شده است
این صحن، پذیرای پریشانیهاست
پایان همه بی سر و سامانیهاست
ششگوشه اگر گوشهٔ دلها جا کرد
این هم هنر هفتم ایرانیهاست
نزد پدری خیمه زده مادر هم
همدم شده با برادری خواهر هم
تنها نگذارند امام خود را
هر کار که مادر بکند، دختر هم ...
یا زینب(س) اگر به نی سر یارت رفت
در آتش خنده چشم نمدارت رفت
حالا وسط صحن تو دم میگیریم
بانوی حرم! میر و علمدارت رفت
آن روز اگر نماند پیشت یاری
بر قافلهٔ عشق، کنون سالاری
هر جا حرمی بپاست، ما جان به کفیم
یک لشکر سرسپرده از ما داری
در راه تو تیغ و نیزه خوردن با من
سر را به دل معرکه بردن با من
تو حقّ حیات گردن من داری
گردن دادن، به پات مردن با من
منصور تو میشوم، بگو دار کجاست؟
ابراهیمم، به من بگو نار کجاست؟
تکرار فقط میکنم اصرارم را
جایی که تو جان بخواهی انکار کجاست؟
دلدادهٔ زینب، پی باطل نرود
هر جا برود سمت مقابل نرود
این بقعه چنان در دل ما جا کرده ست
از دیده اگر که رفت، از دل نرود
با اینکه دلم گرم خوش اقبالی ماند
نیمیش رسید، نیمِ خوشحالی ماند ...
جمعند اباالفضل(ع) و حسین(ع) و زینب(س)
این بین ولی جای حسن(ع) خالی ماند
دل پر زده در حال و هوائی دیگر
احداث شود صحن و سرائی دیگر
با اذن علی(ع) و فاطمه(س) می سازیم
در خاک مدینه، کربلائی دیگر ...
آوازهٔ انتقام سر میگیرد
جنگی که شنیدهایم در میگیرد
بتها همه همصدای هم میشکنند
یارم سر دوش خود تبر میگیرد
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
یا سیٌدَ الغریب
ناقابلیست سر که سرِ دار میبریم
سر دادهایم و از همه دلدادگان سریم
«تقدیمِ جان» و «دادن خون» و «نثار سر» ...
ما ناز یار را به همین شیوه میخریم
از هر چه هست جز خود او دست شستهایم
در اوج افتخار، گدایان این دریم
یا مُنتهیٰ رجایْ وَ یا غایَهُ مُنای
یا سیٌدَ الغریبُ وَ یا سیّدَ الکَریم ...
گفتم: حسین(ع) جان! پدری کن برایمان
فرمود: از پدر به شما مهربانتریم
کوچک شدیم نزد تو و بچههای تو
اصغر شدیم نزد تو، بر خلقْ اکبریم
ما را حسین(ع) زیر پر خود گرفته است
اینگونه شد که جز سر بامش نمیپریم
او جامه داد، جام بلا خورد، جان سپرد
ما هم فقط برای خودش جامه میدریم
خارج نبوده منصب ما از همین دو حال
یا نوکریم ... «یا» ی دگر نیست! نوکریم
سجاد شاکری
#سجاد_شاکری #شعر_سوم_شعبان #شعر_میلاد_امام_حسین
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
تلگرام👇👇👇
https://t.me/madahanesfahan
ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/maddahanesf
بله👇👇👇
https://ble.im/maddahanesf
گپ👇👇👇
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام👇👇👇
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
آقای من
بر خلایق لطف کردی، منتها برعکس شد!
پاسخ «خوبی» نمیدانم چرا برعکس شد؟
خوب بودی، با بدی امّا جوابت دادهاند
سنّت آن روزگاران با شما برعکس شد
قسمت خوبان عالم لطف مردم بوده است
بهر «زهرازادهها» این ماجرا برعکس شد
لن تنالوا البرّ حتّی تقتلوا آل الرّسول!!
سنّت تفسیر قرآن خدا برعکس شد
جام زهری هدیهات کردند در تبعیدگاه
شیوهٔ تکریم تو در سامرا برعکس شد
سر نهادی روی زانوی پسر هنگام مرگ ...
عُرف هم این است! امّا کربلا برعکس شد
سجاد شاکری
#سامرا #سجاد_شاکری #شعر_شهادت_امام_یازدهم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*