eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عشق مادر کرببلابانوی هم پیمان عشق کیست زینب دخت حیدر خواهر سلطان عشق بانویی که کفّه غم را کفایت کرداوست آنکه درعصردهم نقل ولایت کرد اوست بانوی معصومه خانوم جلیله کیست او پاک از هرنوع؛ اخلاق رذیله کیست او مریم عذرای این قوم وقبیله کیست او بین زنهای جهان شخص عقیله کیست او کیست او؟ آنکه به جز فریادعفت سرنداد دادعباس و علی اکبر ولی معجر نداد دور بازوی شهامت نقش بازوبند اوست آن کسی که می زند بر کشته اش لبخنداوست آنکه یک جاازتعلق های خود دل کَند اوست وانکه بگذشته است حتی از دوتا فرزند اوست بادورکعت عشق حتی ازنوافل هم گذشت درمسیرعاشقی از میوه دل هم گذشت چندباری این مسیر خیمه را طی کرد او با تمام عشق اصرار پیاپی کرد او تا دوتا گلدسته را تقدیم بر وِی کرد او اسب آقازاده هایش را خودش هِی کرد او عشق را اثبات کرد او یک تنه با بچه هاش لافتی جز زینب ولاسیف الّا بچه هاش الغرض این زینبی که کعبه منظوربود آنکه از همسایه ها هم سایه اش مستوربود وای برمن بعدعاشورا حجابش نور بود در حصار اخنس و شمر و سنان محصور بود بی محارم از مسیرکوفه سمت شام رفت عصمت مستوره در انظار خاص وعام رفت 🔸شاعر: ____________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: شهید عشقی و این گفته ام یقین باشد یقین که عاقبت عاشقان چنین باشد به سید الشهدا به حسین پیوستی کنون سر تو در آغوش شاه دین باشد فتاد دست تو و صاحب دو بال شدی به عرش پرزدی و پیکرت زمین باشد قسم به رهبر بی دست های کرببلا که دست منتقمانت در آستین باشد در اقتدا به ابالفضل قطعه قطعه شدی که ختم کار علمدارها همین باشد به دل اگرچه غم قاسم سلیمانی است چه غم که بیشه پُر ازشیرهای ایرانی است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
Ali Rahimi: بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب شاعر: ▶️ شهید عشقی و این گفته ام یقین باشد یقین که عاقبت عاشقان چنین باشد به سید الشهدا به حسین پیوستی کنون سر تو در آغوش شاه دین باشد فتاد دست تو و صاحب دو بال شدی به عرش پرزدی و پیکرت زمین باشد قسم به رهبر بی دست های کرببلا که دست منتقمانت در آستین باشد در اقتدا به ابالفضل قطعه قطعه شدی که ختم کار علمدارها همین باشد به دل اگرچه غم قاسم سلیمانی است هنوز بیشه پُر ازشیرهای ایرانی است ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: 🏴 به مناسبت شهادت سپهبد شهید عشقی و این گفته ام یقین باشد یقین که عاقبت عاشقان چنین باشد به سید الشهدا به حسین پیوستی کنون سر تو در آغوش شاه دین باشد فتاد دست تو و صاحب دو بال شدی به عرش پرزدی و پیکرت زمین باشد قسم به رهبر بی دست های کرببلا که دست منتقمانت در آستین باشد در اقتدا به ابالفضل قطعه قطعه شدی که ختم کار علمدارها همین باشد به دل اگرچه غم قاسم سلیمانی است هنوز بیشه پُر ازشیرهای ایرانی است 🔸شاعر: _________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: نفس بزن وَ دعاکن نفس بزن وَ دعاکن نگو که گیرا نیست برای من احدی غیر تو مسیحا نیست حلال کن اگر اسباب زحمتت بودم که این فتاده زپا را امید فردا نیست دلم دو جرعه اذان بلال می خواهد ولی چه فایده وقتی بلال اینجانیست سراغ حال مرا هیچ کس نمی گیرد یکی دو هفته گذشت و خبر ز«منّا» نیست حلال کن که شب و روز خانه دلگیر است ببخش فاطمه مانند قبل زهرا نیست من از تمامی فامیل ها گله دارم در این مدینه کسی مرهم دل ما نیست غرور زن به تکاپوی خانه داری اوست ببخش همسرت این روزها سرِپا نیست نماز مغرب اگر پیرهن عوض بکنم دوام پیرهنم تا نماز عشا نیست من از خجالت اسما و فضه آب شدم یکی دو ماه شده بین ما مساوا نیست کنون که لاغری من به چشم می آید نگیر خرده ولی موقع تماشانیست رفیق نیمه ی راه تو نیستم امّا پسر عمو چه کنم؟ عمر من به دنیا نیست به صبح تا برسم چند بار می میرم که هر شبم شب یلداست بسکه طولانیست  سعید توفیقی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: پهلو شکسته کرارم و زغصه مکرر شکسته ام آیینه ام اگر چه سراسر شکسته ام پهلو شکسته دنده شکسته تکان نخور بگشا دودیده و بنگر سرشکسته ام این چند ماهه گر چه شکسته شدی ولی من را ببین که چند برابر شکسته ام چین و چروک صورت من شاهد من است من هم شبیه ضلع مکسر شکسته ام تو روح و جسم وجان منی پس بدون شک من نیز چون تو از لگد در شکسته ام پلکی بزن ببین که زمانه چه کرده است بامن که در ز قلعه خیبر شکسته ام من آن غرور له شده ی شهر غربتم کز استخوان دست تو بدتر شکسته ام ای خنده ات شراب طهورای مرتضی تقصیر بغض توست که ساغر شکسته ام پرواز را دو بال سلامت نیاز هست پس بال بال کم بزن ای پر شکسته ام رویم سیاه شد که روی تو کبود شد حالا ز شرم روی پیمبر شکسته ام شعر شکسته بسته سرودم حلال کن می خواستم قبول کنی سر شکسته ام سعید توفیقی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
يا جعفر بن محمد نبودم تا نمایم استماع منبر اورا ولی با قالَ صادق درک کردم محضر اورا حدیث اش هر کسی بشنفت قطعاً کِی تواند گفت؟ ننوشیداست قدر جرعه ای از ساغر اورا نمازش اول وقت است هرانکس به گوش جان شنید از واعظ هیئت کلام اخر او را قسم بر دین پیغمبر که جا دارد خدامحشر اگر یکجا ببخشد شیعیان جعفر او را اگر از عشق سرمستیم زیر دِین او هستیم که از او گریه کن گشتیم جد اطهر او را زمان از انِّ لِقتلِ الحسین اش اشک می ریزد بنازم مکتب درس حسینی پرور او را فلک ای داد ای بیداد با چه شرح باید داد مصیباتی که اوردند مردم بر سر او را مگر نه عین قران بودو شیخ اهل ایمان بود چرا از زهر سوزاندندجسم لاغر اورا یقیناً رو به اللهش شکایت می برد اهش ز هیزم ها که سوزاندند دیوار و در او را ز بسکه اه دلکش داشت مفضل نیز پرسش داشت پس از اتش زدن تا دید چشمان تر او را گلستان گشت اتش بر پسر اما سوال اینجاست همین اتش چرا سوزاند جسم مادر اورا؟ سر او بی عمامه بود در وقت هجوم اما نبرّیدند از پشت سرش هرگز سر اورا تنش را گر چه ازردند کِی از بعد او بردند لباس. دست باف مادر و انگشتر او را نوامیسش نهان بودند یعنی در امان بودند کجا بردند با رخت اسیری خواهر او را تمام عمر می بارید و چشمش پُر زِ انجم بود که زینب در میان چشم های هیز مردم بود سعید توفیقی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یا مسلم ابن عقیل یقینا آنچنانکه زخم دارد التهاب از پی دم آخر رسید و می رسد روز حساب از پی به زیر تیغ می خندم ولیکن گریه بارانم که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی بتاب از مکه بر من. آفتاب. عالم آرا ..که شب ظلمانی کوفه ندارد آفتاب از پی اگر چه در به رویم بست کوفه با خودم گفتم که هر در بستنی بی شبهه دارد فتح باب از پی به یاد روزگاری که کنارت روز شب کردم محیطم کرد دلتنگی وآمد اضطراب از پی شدم تا سنگ باران امتداد سنگ را دیدم پس از پیشانی ام پیشانی عالیجناب از پی به دست باد دادم السلامم راکه می دانم یقینا خواهد آمد جانب کوفه جواب از پی لب خونین من نگذاشت تا لب تر کنم از آب جگر أهی کشید و خونجگر گردید آب از پی مرا خجلت ز زهرا می کشد زیرا که با دستم نوشتم نامه ای که بی گمان دارد عذاب از پی حنا نایاب شد در کوفه وخون جبینم ریخت سپیدی محاسن بی گمان دارد خضاب از پی ز کوفه بی حیایی دیدم. و آتش به جانم زد غم جانسوز بی بی زینب و بی بی رباب از پی به یاد اصغرت افتادم و گوش مرا پر کرد صدای گریه طفلانه و لالای خواب از پی تمام ترسم از زیر گلوی شیرخوار توست کمان هر چه کشیده تر شود دارد شتاب از پی کمر بر قتل من بسته است فکر وذکر ناموست که پیش روست هتک حرمت و بزم شراب از پی جسارت کار مرسوم است در کوفه ...چه باید کرد که خلخال آنکه برده... می برد قطعا نقاب از پی کنیز دخترانت دخترم. شاید به کار آید که در لفافه... دارد هر کنیزی ...انتخاب از پی سخن کوتاه باید کرد آقاجان حلالم کن که قطعا روضه های باز دارد پیچ و تاب از پی سعید توفیقی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عشق مادر کرببلابانوی هم پیمان عشق کیست زینب دخت حیدر خواهر سلطان عشق بانویی که کفّه غم را کفایت کرداوست آنکه درعصردهم نقل ولایت کرد اوست بانوی معصومه خانوم جلیله کیست او پاک از هرنوع؛ اخلاق رذیله کیست او مریم عذرای این قوم وقبیله کیست او بین زنهای جهان شخص عقیله کیست او کیست او؟ آنکه به جز فریادعفت سرنداد دادعباس و علی اکبر ولی معجر نداد دور بازوی شهامت نقش بازوبند اوست آن کسی که می زند بر کشته اش لبخنداوست آنکه یک جاازتعلق های خود دل کَند اوست وانکه بگذشته است حتی از دوتا فرزند اوست بادورکعت عشق حتی ازنوافل هم گذشت درمسیرعاشقی از میوه دل هم گذشت چندباری این مسیر خیمه را طی کرد او با تمام عشق اصرار پیاپی کرد او تا دوتا گلدسته را تقدیم بر وِی کرد او اسب آقازاده هایش را خودش هِی کرد او عشق را اثبات کرد او یک تنه با بچه هاش لافتی جز زینب ولاسیف الّا بچه هاش الغرض این زینبی که کعبه منظوربود آنکه از همسایه ها هم سایه اش مستوربود وای برمن بعدعاشورا حجابش نور بود در حصار اخنس و شمر و سنان محصور بود بی محارم از مسیرکوفه سمت شام رفت عصمت مستوره در انظار خاص وعام رفت ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تفسیر آیات لعلی که بُرد نام علی نیست قیمتش عزت گرفت هر که دمی کرد خدمتش حاجی شود هر آنکه کند طوف هیئتش گفتم علی به سجده فتادم ز هیبتش دست خودم که نیست علی سجده آور است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### آنکس که پا به پله عرش نهم زند نوری جلی که طعنه به انوارُهُم زند پیش از همه همآنکه لبش را به خم زند شایسته بود کوس اَنا ربکُم زند او مستحق گفتن الله اکبر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### الله اکبر از نجف و از برات او الله اکبر از علی و از صفات او از بس شبیه ذات اله است ذات او حتی پیمبر است هر آیینه مات او حب علی تمامی دین پیمبر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### هر جا که چشم می نگرد اجتماع اوست بالاتر از عقول بشر ارتفاع اوست عرش خدا اریکه ملک مشاع اوست او نور مطلق است و جهان در شعاع اوست خورشید از تشعشع او نور. گستر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### بی مثل و بی شبیه به تأکید مرتضاست شیری که یک دقیقه نترسیدمرتضاست خلاق کائنات به هر دید مرتضاست تفسیر آیه آیه توحید مرتضاست کرار عالم است ولی نا مکرر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### سرّاً همانکه بوده مع الانبیا علی است روز الست. علت. قالوا بلا علی است پنهان ترین تجلی در هر کجا علی است ماندیم که علیست خدا یا خدا علی است او اسم اعظم است و زهر چیز برتر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### گفتیم لا الهَ ... مسلمان. او شدیم رفتیم تا نجف همه با آبرو شدیم بی خود ز خویش محو تجلای هو شدیم از نافه رد شدیم و همه مشک بو شدیم دیدیم عالم از نفس ما معطر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### بعد از خدا و قبل همه آنکه بوده اوست زیباترین غزل که خدایش سروده است آنکه براش کعبه بغل وانموده اوست قبل از نزول لب به تلاوت گشوده اوست قد افلحَ مقدم و اِقرا موخر است مرآت ذات عز و جل شخص حیدراست ### حجت علی دلیل علی. مقتدا علی است میزان علی حساب علی هل اتی علی است آخر علی نهایت علی ابتدا علی است هادی علی هدایت علی رهنما علی است این آفتاب حسن عجب ذره پرور است مرآت ذات عز و جل شخص حیدر است ### کوثر نزول کرد و از این آب صاف خورد آدرس کانالهای مداحان👇👇👇 https://zil.ink/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی
یا سید الاحرار یا سید الاحرار از احرار کن مارا سردار بی سر از کرم سرشار کن مارا گرچه ریا بد نیست پای روضه ها اما از نوکران خالص دربار کن مارا هیهات منا الذله ات راباز جاری کن ظلمت ستیز و ضد استکبار کن مارا وقت اذان گریه شد خرما نمی خواهی میلت اگر که می کشد افطار کن مارا آه ای طبیب درد های لاعلاج ما دارو نمی خواهیم ما ...بیمار کن مارا یک سال. هر شب خواب ما شبهای هیات بود ماه محرم آمده بیدار کن ما را مارا مینداز از قلم در مردم چشمت تحت الشعاع خویش مردمدار کن مارا بی معرفت بودیم گر کم خواستیم از تو ما کم طلب کردیم تو بسیار کن مارا عباس را بفرست ما راهم حسینی کن مثل زهیرت محضرت احضار کن مارا سازش نباید کرد باهرکس علیه توست با هرکه دم زد از تو سازشکار کن مارا از سفره های عشق نان شبهه را بردار با لقمه نذریت سفره دار کن مارا کاری بکن. اولادمان هم نوکرت باشند در گیر و دار نوکری تکرار کن مارا قحطی به ملک ری زده ما نیزخشکیدیم با چند قطره اشک گندم زار کن مارا آتش بزن خاکستر مارا بده برباد با سوز. گریه گرمی بازار کن ما را گفتند بالای سر نوکر تو می آیی نوکر بساز و لایق دیدار کن مارا جنت تویی رضوان تویی پس در جنان با خود همسایه دیوار به دیوار کن مارا آدم ز یمن نیم قطره اشک آدم شد فضلی کن و از اشک برخوردار کن مارا حریت حر بر خطا کاران عنایت کن یاسید الاحرار از احرار کن مارا سعید توفیقی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عشق مادر کرببلابانوی هم پیمان عشق کیست زینب دخت حیدر خواهر سلطان عشق بانویی که کفّه غم را کفایت کرداوست آنکه درعصردهم نقل ولایت کرد اوست بانوی معصومه خانوم جلیله کیست او پاک از هرنوع؛ اخلاق رذیله کیست او مریم عذرای این قوم وقبیله کیست او بین زنهای جهان شخص عقیله کیست او کیست او؟ آنکه به جز فریادعفت سرنداد دادعباس و علی اکبر ولی معجر نداد دور بازوی شهامت نقش بازوبند اوست آن کسی که می زند بر کشته اش لبخنداوست آنکه یک جاازتعلق های خود دل کَند اوست وانکه بگذشته است حتی از دوتا فرزند اوست بادورکعت عشق حتی ازنوافل هم گذشت درمسیرعاشقی از میوه دل هم گذشت چندباری این مسیر خیمه را طی کرد او با تمام عشق اصرار پیاپی کرد او تا دوتا گلدسته را تقدیم بر وِی کرد او اسب آقازاده هایش را خودش هِی کرد او عشق را اثبات کرد او یک تنه با بچه هاش لافتی جز زینب ولاسیف الّا بچه هاش الغرض این زینبی که کعبه منظوربود آنکه از همسایه ها هم سایه اش مستوربود وای برمن بعدعاشورا حجابش نور بود در حصار اخنس و شمر و سنان محصور بود بی محارم از مسیرکوفه سمت شام رفت عصمت مستوره در انظار خاص وعام رفت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
برعشق دل سپردن عشاق نوع مردنشان جوردیگری است برعشق دل سپردنشان جوردیگری است بعداز ممات جانب معشوق می روند یعنی بهشت بردنشان جور دیگری است محشربه جای صف همگی حلقه می زنند پروانه ها شمردنشان جور دیگری است از دور دست می شود این عده را شناخت این عده سیب خوردنشان جور دیگری است یک جور می خورند که انگار نوبر است این میل سیب عشق به سیب پیمبراست این طایفه به وقت کرم عشق می کنند در لابه لاشادی و غم عشق می کنند هو می کشند و نان دل خویش می خورند بااین حساب دم همه دم عشق می کنند وقتی به سوی خانه دلدار می روند پیداست که قدم به قدم عشق می کنند با یادسیب چله ی پیغمبر خدا هم سیب می خورند وَ هم عشق می کنند سیبی که روی شاحه طوباست می خورند پس سیب نه...محبت زهراست می خورند تادید مستعدشده از هر نظر رسول سیبی پس از چهله خدا داد بر رسول بوی بهشت آمد و وقت عروج شد یعنی دوباره باز در آورد پر رسول وقتی دلیل دلهره اش را سوال کرد یک آن فرشته آمد و شد باخبر رسول از ذوق و شوق خیر کثیر میان سیب جبرییل گریه کرد و از او بیشتررسول پس وحی شد که سوره لبخند را بگیر قرآن دست خط خداوند را بگیر وقتش رسیده جلوه بی حد به تو دهیم بعد از چهله آنچه که باید به تو دهیم هجده هزار مرتبه هو یاعلی بگو تادختری که بر تو بیاید به تو دهیم برخیز عمر چله نشینی تمام شد سیبی بخور توان مجدد به تو دهیم صلّ علی محمد این قوم ابتر است وقتش شده وَ آل محمد به تو دهیم سیب رسیده میل بکن ایها الرسول تو مستحق فاطمه ای چله ات قبول زیباترین سروده دیوان برای توست نان و پنیرسفره احسان برای توست انسیهبا لطافت حورا نزول کرد حوریه با وجاهت انسان برای توست هرچند..چند آیه توحید داشتی از این به بعد کوثر قرآن برای توست جبرییل برتو مژده سبطین می دهد به چه سعادتی که حسین جان برای توست گفتم حسین روضه اورا شنیده ای؟ آیاحدیث زیرگلو را شنیده ای؟ گفتم حسین تیغ روی حنجرش که رفت گفتم حسین بر روی نیزه سرش که رفت دارم برایت از نوه ات حرف می زنم قبل از عبا امامه پیغمبرش که رفت پیراهنش که رفت لباس تنش که رفت در چنگ گرگ حلقه انگشترش که رفت در زیر نعل های دوتایی اسبها درپیش چشم خواهر او پیکرش که رفت شاعربس است وقت دهان را ببند شد روضه نخوان که ناله ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
صبر مطلق روح عفت هرچه در ساحل نشستم جزرم اصلاً مد نداد عرش بر شعرم مجالی که به فرش افتد نداد سِیر کردم واژه ها راعقلم امّا قد نداد چشم وا کردم نشان من به جز ابجد نداد لاجَرَم با پای دل در سیر ابجد پر زدم شصت و نه دفعه پلاک شصت و نه را در زدم شصت و نه دفعه وضو پشت وضو اما نشد شصت و نه دفعه توسل ؛باب حاجت وا نشد زیر و رو شد واژه ها مضمون نو پیدا نشد شصت و نه دست دعا بردیم تا بالا نشد در همین اثنی دمی گیرا به فریادم رسید یاحسینی و گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسینی گفتم و دلداده زینب شدم هو کشیدم تا که مست از باده زینب شدم عشق دام انداخت و آزاده زینب شدم سجده ای کردم به خاک افتاده زینب شدم گرچه دارد بیش ازاین الفاظ حرمت زینبش می نویسم عشق می خوانم به جرأت زینبش بعدلالا؛گریه ها پایان نمی گیردچرا ابرها لبریز؛پس باران نمی گیرد چرا طفل کوچک فرصت جولان نمیگیرد چرا شاه تشنه دربغل قرآن نمی گیردچرا رفت در آغوش دلبر زهرها چون قندشد گریه گریه؛گریه هاتبدیل برلبخندشد عقل سینه چاک کردو ناگهان بی هوش شد عشق شدآرام تاباعشق هم آغوش شد وقت مستی سررسید و باده ساغرپوش شد تاسرانگشت محبت شانه گیسوش شد کربلادرجلوه آمد؛زخمهاسربازکرد خواهراول چشم برروی برادربازکرد چشمها رابازکرد و عاشقی آغازشد دل برفت ازدست و یک آن روح درپروازشد بااشارات نظر دلدادگی ابرازشد دستها گهواره شد هنگام خواب نازشد لای لایی برادر خواهرش راخواب کرد چشم بست و در مسیرعشق فتح الباب کرد هردوتا صیاد هر دو چون شکاریکدگر هردو مومن هردوتا آیینه داریکدگر هردوتا ثابت قدم پای قرار یکدگر شب نمی شد روزشان الّا کنار یکدگر هر دوتا واحدشدند وعشقشان مشروح بود آن قَدَر که دردوتاپیکرفقط یک روح بود مظهر ایمان حسین و روح ایمان زینب است موج دریاها حسین و ابرباران زینب است خیمه عفت حسین و حافظ آن زینب است خط خط قرآن حسین و جلدقرآن زینب است این یکی شمس هدایت آن یکی شمس حیاست این یکی ابن الولایت آن یکی بنت الهداست باده مستی حسین و ظرف باده زینب است جاده عزت حسین و نورجاده زینب است حاکم مطلق حسین و سرنهاده زینب است شرزه شیرنر حسین وشیر ماده زینب است این یکی طوفان کند آن یک قیامت می کند این سر و جان می دهد آن استقامت می کند کیست زینب صبر مطلق روح عفت جان عشق ثانی زهرای مرضیه نوک پیکان عش ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
عالمه ی روزگار زاهده ی باوقار..عالمه ی روزگار معدن حجب وحیا،بانوی والاتبار میوه قلب بتول، سیبِ درخت انار ای حرم تو به قم، قبله هشت و چهار فاضله اهل بیت،آیت عظما سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام شمسه شمس الشموس،عشق انیس النفوس ای که شده جبرئیل در حرمت خاکبوس وی که مراجع همه کرده به پایت جلوس مضجع نورانی ات قبله گه ارض طوس ای حرمت جلوه ی تربت زهرا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام ملجأ نزدیک و دور،کعبه اهل حضور عابده ی روز وشب،بانوی روز نشور مرکز پرگارعشق،مجمع عقل و شعور ای ز پسِ پوشیه ، منبع تکثیر نور برتو زهر سو درود،بر تو زهرجا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام دختر زهراتویی، مریم عذرا تویی ستره ی پنهان تویی،جلوه پیداتویی فاطمه ای لایقِ لفظ فِداها تویی دردل این شوره زار،حضرت دریاتویی آب حیات زمین ، آبیِ دریا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام درگهِ تو جنّتم، خادمی ات عزتم شکر...خدارا که من،بنده این ساحتم این شجره نامه ام، این سند قدمتم نوکری کوی تو، داده بسی رفعتم می دهم امروز درحسرت فردا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام جام شدم جم شدم،چشمه زمزم شدم اولِ ذی القعده ات، ماه محرم شدم در پیِ تعظیم تو، تا به کمر خم شدم پای تو افتادم و ، شهره عالم شدم از سوی پایین ترین ،جانب بالا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام آمدی وعالم از، عطر تو آکنده شد خاطره ی مادرِ آینه ها زنده شد باغ ولایت پُر از، شاخه گل خنده شد مهر به وجد آمد و، ماه چه تابنده شد ماه فلک داد بر، ماه دل آرا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام رقص طرب می کند طوس به شکرانه ات مست شده سلسبیل؛ از لب پیمانه ات خیل ملک رفته در؛ سجده درِ خانه ات این شده ذکر لبِ عاقل و دیوانه ات فاطمه ی فاطمه،سرور زنها سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام روح تویی جان تویی،معنی ایمان تویی خواهر معصومه ی شاه خراسان تویی عمّه ی جود و کرم، بانی احسان تویی سایه ی روی سرِ مردم ایران تویی پس به تو از جانب خیل گداها سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام زائر تو... زائرِ ... آل محمد شود در حرمت مست از، باده بی حد شود کاش که روزی ما ، بارِ مجدد شود هر که به قم آمده، زائر مشهد شود دست به سینه دهد بر تو و آقا سلام خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام ... مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠