eitaa logo
کانون آموزش مداحان
32.5هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
28.3هزار ویدیو
287 فایل
[[ ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود ]] کانون آموزش مداحان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی نخبگان مداحی اهلبیت ( استانی ، ملی و فرا ملی ) خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
هوای دشت مثل خاطر نجران مکدر بود تحیر در سر تردید های دیر باور بود یقین اما نشسته روی زانو رو به فردایی که چندین سال از ان چیزی که میگفتند بهتر بود بنا شد تا گره را وا کند نفرین به دندانش کسی راضی نمیشد ناگزیر این راه آخر بود از ان سو این بزرگ اهل نجران بود می آمد نگاهش از همان جا محو نوری بهت اور بود چه می دید این شکوه بکر این اعجاز دیگر چیست جهان مست از تکان های لب الله اکبر بود دو چشم روشن از حق دید از خورشید روشن تر دو کودک نه دولبخندی که باید گفت محشر بود کمی نزدیکتر شد دید مریم هست و مریم نیست زنی بالاتر از آسیه و حوا و هاجر بود نمی دانم چرا برگشت وقتی مرتضی را دید نمیدانم چرا هی رفت و برگشتش مکرر بود سرش چرخید وحیدر را نشان می داد و هی میگفت که ای نجرانیان دیدم خودم حق با پیمبر بود 🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
به‌مناسبت ابیاتی از یک غزل از آن سو این بزرگ اهل نجران بود می‌آمد نگاهش از همان جا محو نوری بُهت‌آور بود کمی نزدیک‌تر شد، دید مریم هست و مریم نیست زنی بالاتر از آسیه و حوا و هاجر بود سرش چرخید و حیدر را نشان می‌داد و هی می‌گفت که ای نجرانیان! دیدم خودم "حق" با پیمبر بود ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
به‌جز رحمت پیمبر از دری دیگر نمی‌آمد ولو نجرانیان را تا ابد باور نمی‌آمد از آن لبخند در لبخند، از، آن لطفِ بی‌پایان از آن احساسِ ‌بی‌اندازه نفرین برنمی‌آمد غرض نفرین نبوده! مطمئن باشید ای مردم برای چند نصرانی که پیغمبر نمی‌آمد برای چند نصرانی اگر مقصود نفرین بود یقیناً حجتی بالاتر از قنبر نمی‌آمد... بدون هیچ حرفی می‌روم پشت همان در که میان شعله‌اش جز دود و خاکستر ‌نمی‌آمد یقین کردند آن مردم که نفرینی نخواهد بود و الا غاصبی با شعله پشت در نمی‌آمد میان خانه ‌زینب چشم بر در، ‌منتظر مانده ولی از کوچه‌‌های بی‌کسی مادر نمی‌آمد بدون هیچ حرفی می‌روم در بین گودالی که سویش جز سنان و نیزه و خنجر نمی‌آمد... یقین کردند آن مردم که نفرینی نخواهد بود و الا ساربان دنبال انگشتر نمی‌آمد ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 20 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
به‌مناسبت روز ابیاتی از یک غزل از آن سو این بزرگ اهل نجران بود می‌آمد نگاهش از همان جا محو نوری بُهت‌آور بود کمی نزدیک‌تر شد، دید مریم هست و مریم نیست زنی بالاتر از آسیه و حوا و هاجر بود سرش چرخید و حیدر را نشان می‌داد و هی می‌گفت که ای نجرانیان! دیدم خودم "حق" با پیمبر بود ✍ مقدمتان رابه این کانال 27هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯