نگين پنجم
خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید
نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید
در آغوشش گرفته فاطمه، یکریز پیغمبر-
برای بوسه بر لبهای او بیتاب می آید
چه تمرین میکند فطرس طریقِ دست بوسی را
مگر شب تا سحر در چشم هایش خواب می آید!!
فقط مشتاق دیدار است و وعده داده بر بالَش
که محض پر گشودن بهترین اسباب می آید
خدا قنداقه اش را با حریرِ کهکشان بسته
برای خواندنِ لالایی اش مهتاب می آید
ملقّب شد به «ثاراللهْ»! قطعاً قبله و کعبه...
برای دیدنش با مسجد و محراب می آید
علی(ع) در سایۂ گهواره اش «والشّمس» میخواند
وَ سائل با رعایت کردنِ آداب می آید
یقیناً می رود با دست های پُر از این خانه
کسی که بی ریا، با قصدِ دقّ الباب می آید
¤
به یاد تشنگی هایش می آید اشک از چشمم
میان روضه مادامی که حرف از آب می آید!
ر
#شعر_ولادت #شعر_ولادت_امام_حسين #مرضیه_عاطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
جانان حسين
اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبلهی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است
علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین
مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم
مرا جذبه دادی غزل خوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم
زدم نعره در زیرِ ایوان حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین
همانکه دلم شعلهور آفرید
همانکه مرا در به در آفرید
همانکه به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقت برایم جگر آفرید
کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین
تو هستی محمد محمد تویی
وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی
براتِ نجف لطفِ مشهد تویی
فقط آرزویِ مجدد تویی
مدینه شد امشب چراغان حسین
نبی گفت با تو که ای جان حسین
اگر لطف زهرا مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم
اگر در حسینیه درمان شدیم
اگر عاشقیم از حسن جان شدیم
حسن جان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین
نشسته است موسی عصایش دهی
رسیده است یوسف که جایش دهی
دویده است یحیی عطایش دهی
به خاک است عیسی عبایش دهی
حرم شد قُرقُ از گدایان حسین
حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین
شبی که حرم مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود
شبی که پُر آه و غم رفته بود
شبی که برایم حرم رفته بود
مرا نذر او کرد گریان ، حسین
که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین
اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرت شدم
اگر کنج شش گوشه گیرت شدم
من از نانِ بابا اسیرت شدم
تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین
اگر آمدم عشق یادم دهید
اگر خواستم کم ، زیاد دهید
مرا منصبِ خانه زادم دهید
به بادم دهید و به بادم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین
مرا میکُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم
بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم
شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیر باران حسین
که هرشب بگویم که ای جان حسین
تو بیانتها... نقطه چین میدهی
که از پشتِ در بیش از این میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی
که حتی به قاتل نگین میدهی
نگینت چه شد ای سلیمان حسین
که نالی ...
#اشعار_ولادت_ماه_شعبان #حسن_لطفي #شعر_سوم_شعبان #شعر_ولادت_امام_حسين
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
جاده ي عاشقي
عاشقیم عاشق یک جرعه شرابیم همه
سر کیفیم و پىِ باده ى نابیم همه
اهل عشقیم خرابیم خرابیم همه
مست مستیم ولى عین ثوابیم همه
غم ایام نداریم که این مى گذرد
تلخىِ کام نداریم که این مى گذرد
–
شب میلاد حسین است خداهم شاد است
هرکه در بند حسین است زغم آزاد است
جاده ى عاشقى ام راه حسین آباد است
دل بیچاره ام عمریست به پاش افتاد ست
–
ما که دیدیم از او معجزه باور داریم
ما در این قوم از این پس دو پیمبر داریم
–
نام تو شعر لب عالم بالاست حسین
خوش بنازیم به این نام چه زیباست حسین
حرمت آینه ى عرش معلاست حسین
کربلایت ته خط و ته دنیاست حسین
–
لیلى عالم ذر،ناز کشیدن دارى
جان جانان تو به حق سینه دریدن دارى
–
پاى گهواره ى تو مریم اطهر آمد
تا تو را دید دلش رفت و غمش سر آمد
آمدى خستگى از جان على درآمد
خنده اى کردى و فرمود که محشرآمد
–
بوسه اى زد به لب و صورت و پیشانى را
با تو درهم شکند هرچه پریشانى را
–
کمتر از ذره من و شمس جهان تابم تو
هم دل آرامم تو هم که رگ خوابم تو
ظلمت مطلق من جلوه ى مهتابم تو
دل خوش از اینکه منم نوکر و اربابم تو
–
خوش به حال تو که زهراست هلاکت ارباب
کل عالم همه افتاده به خاکت ارباب
–
آسمانى و زمین در گره دستانت
زیر و رو کرده مرا گوشه اى از احسانت
انس داریم چقدر با تو و با ایوانت
این هم از لطف شما بود و برادر جانت
–
گفته ام تا بنویسند به روى کفنم
من مسلمان شده ى دست امام حسنم
–
عاشقى درد سرم داد دمت گرم ارباب
عشق تو بال و پرم داد دمت گرم ارباب
شور و حال سحرم داد دمت گرم ارباب
جان گرفت بعد حرم داد دمت گرم ارباب
–
تا تو هستى چه خیالیست اگر غم باشد
همه ى دل خوشى ام ماه محرم باشد
–
ماجرایست تنور تو و سوزاندن تو
تشت زر رفتن تو ترکه ى تر خوردن تو
بدن پاره ى تو غارت پیراهن تو
پشت و رو کردن تو بر سر نى بردن تو
–
همگى داغ عظیمیست که سر مى گردد
یک نفر مانده از این قوم که بر مى گردد
–
آرمان صائمى
#آرمان_صائمى #شعر_مدح_امام_حسين #شعر_مدح_سيدالشهدا #شعر_ولادت_اباعبدالله #شعر_ولادت_امام_حسين
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
ما با حسينيم
ما زیر دین خامس آل عبائیم
شکر خدا دیوانه کرببلاییم
زیر علامت داد زهرا نان ما را
در بهترین نقطه ازین عالم گداییم
اصلا خبر از درد بی درمان نداریم
تا گرم خدمت بین این دارالشفائیم
آن قدر مست از نام شیرین حسینیم
که بی نیاز از باده و میخانه هاییم
در این دو قطره اشک شد دریای غم ، غرق
دیوانه از این معجزات اشک هاییم
هر بنده باشد با کسی ، ما با حسینیم
دلداده ی پرچم ، سیاه یا حسینیم
پر کرده بوی سیب ، امشب کوچه ها را
دادند بر شیر خدا ، خون خدا را
زرگر شناسد قدر زر را ، پس نداند
جز فاطمه کس ، قدر مصباح الهدی را
شش ماهه دنیا آمده چون بیش از این ها
طاقت ندارد بی کسی مجتبی را
این طفل از روز نخست آفرینش
دیوانه کرده هم غریب هم آشنا را
این کیست که شد روضه خوان او خدا و
با ماجرایش پاک کرده انبیا را
نه شیعه ، نه زهرا ، نه حیدر ، نه پیمبر
او را خدا هم دوست دارد جور دیگر
ای نام تو حک گشته روی بال فطرس
تو آمدی و شد عوض اقبال فطرس
تو کیستی که تا دو چشمت باز گردید
یک لحظه طی شد ، راه چندین سال فطرس
آن حسرت و خانه به دوشی ها می ارزید
خوش بود چون حوا و آدم ، فال فطرس
دور سرت می گشت و می خوردند حسرت
یک عرش در آن لحظه ها ، بر حال فطرس
تو بال و پر دادی شکسته بال ها را
داری فراوان دور خود ، امثال فطرس
باز است بر عالم ، کرامت خانه تو
خوش عاقبت شد ، هر که شد دیوانه تو
قربان آن عاشق که درگیر حسین است
قربان آن ملکی که تسخیر حسین است
اصلا ندارد روز محشر گیر و داری
هر کس در این عالم دلش گیر حسین است
باید شود این گونه مصداق شجاعت
وقتی علی مرتضی ، پیر حسین است
سر داده و سر پیش ظالم خم نکرده
اسلام مدیون دل شیر حسین است
چشم زمین و آسمان جمعه به جمعه
در انتظار آخرین تیر حسین است
یک روز می گردد حسینی کل عالم
گیرد تمام این زمین بوی محرم
کردند غوغایی مسلمانان دینش
پیچیده در عالم صدای اربعینش
اعجاز یعنی اینکه او در نصف روزی
جا داد دنیا را میان سرزمینش
او کیست زرتشتی ، یهودی و مسیحی
گشتند مثل شیعیان صحرا نشینش
این گریه ها داده نتیجه ، دارد عالم
دیوانه می گردد از اسم دلنشینش
دنیا گلستان می شود وقتی شود پُر
از سینه زن های قیامت آفرینش
این عشق پاینده است تا روز قیامت
#شعر_ولادت_امام_حسين #شعر_ولادت_سيدالشهدا #محمد_حسین_رحیمیان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حسين جان
عاشق شدیم و خون جگری خواستیم ما
در جاده تو دربدری خواستیم ما
بى دردسر ، وصال گوارا نمیشود
در راه وصل ، دردسرى خواستیم ما
سنگ ملامت از همه خوردیم سالها
در کوچه ات اگر گذرى خواستیم ما
از دربدر شدن بخدا خسته نیستیم
آوارگى بیشتری خواستیم ما
گویا خود تو هم نظرى داشتی به ما
وقتیکه که گوشه نظرى خواستیم ما
در خانه راه دادى و بالا نشانده ای
ورنه گلیم پشت درى خواستیم ما
حالا شبیه فطرس پرسوخته ، همه
زانو زدیم و بال و پرى خواستیم ما
بالیم و در هوای تو پر در میاوریم
امشب ز کربلاى تو سر در میاوریم
واژه به واژه شعر و غزل داده ای به ما
این گنج را تو روز ازل داده ای به ما
اینجا کسى به عاشقى ما محل نداد
تنها تو بوده اى که محل داده اى به ما
این روزگار یکسره سم داد دست ما
اما تو نه ، همیشه عسل داده اى به ما
مردم که جای خود ، چقَدَر حسن آبرو
نزد خداى عز وجل داده اى به ما
ما پنج وعده وقت قنوت از تو گفته ایم
خیرت قبول ، خیرالعمل داده اى به ما
نامت چقدر گریه ز چشمان ما گرفت
تو گوهر بدون بدل داده اى به ما
یکبار دست خالى از این در نرفته ایم
یک کربلا که حداقل داده اى به ما
یادش بخیر دفعه اول ، چه خوب بود
تصویر گنبد حرمت در غروب بود
یادش بخیر گوشه ایوان حسین جان
یادش بخیر نم نم باران حسین جان
پایین پا درست زمینگیر تو شدیم
یادش بخیر دیده گریان ، حسین جان
یک پیرمرد رو به حرم گریه اش گرفت
یاد مدینه گفت حسن جان ، حسین جان
ما در همان زیارت اول عوض شدیم
یادش بخیر توبه و غفران ، حسین جان
یادش بخیر کودکی ام بین دسته ها
پرچم به دوش بین خیابان ، حسین جان
یادش بخیر پشت در تکیه محل
دعواى کودکانه طفلان ، حسین جان
یادش بخیر نوحه ترکى روضه ها
با لحن آذرى سنه قربان ، حسین جان
ما در همین حسینیه ها قد کشیده ایم
با چشم خویش معجزه بسیار دیده ایم
دیدیم در خدا بخدا ما حسین را
خواندیم در یک آیه خدا را حسین را
این اعتقاد ماست که در عالم وجود
گفتیم لا موثر الا حسین را
تکلیف با حسین منی انا من حسین چیست؟
دیدیم ما رسول خدا یا حسین را؟
بایدنجف رویم و زیارت کنیم ما
بالاسر عمارت مولا ، حسین را
یکجور دیگری بخدا دوست داشته
در بین خانه حضرت زهرا ، حسین را
ما با تمام سینه زنان شرط کرده ایم
...
#شعر_ولادت_امام_حسين #شعر_ولادت_سيدالشهدا #محمد_جواد_پرچمي
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سوم شعبان
سوّمین روزِ ماهِشعبان است
عرش تا فرش نورباران است
روز درماندگی شیطان است
حرف از آمرزشِ گناهاناست
پنجمیننوبتِظهورِخداست
روز میلاد سیّد الشّهداست
دم صبح آسمان منوّر شد
نَه مدینه،جهان معطّر شد
فُطرسامروزصاحبِپَرشد
و برایش چنین مُقدّر شد
تا قیامت غلام او باشد
پیک حملِ سلام او باشد
بوسه پیوسته و مُکرّر زد
بوسه بر گونهاش پیمبر زد
بوسه بر آن لب مُطهّر زد
بوسه آرام تا به حَنجر زد
روضه را جبرییل کرد آغاز
شد میاندارِ گریه شاهِحجاز
ریختتا اشکِ جَدّ اطهر او
گریه کردند در غم سر او
پدر و مادر و برادر او
نخورَد لطمه تا به پیکر او
یک لباس لطیف آوردند
بر تن نقره فام او کردند
توأمان است شادی و غم ما
حالاشکاستحال درهم ما
یاحسیناستهرنفس دم ما
چونحسیناستاسمِاعظمِما
سِحروجادو اگرچهکارگر است
بهمن و تو طِلسمبیاثراست
وصف او را خُدایسُبحانش
گفته در آیههای قرآنش
چونکه”لؤلؤ”بُوَد حسنجانش
طبق تأویل؛اوست”مرجانش”
فَجروکَهفاستوهلاَتاستحُسین
جَمعِ زهرا و مُرتضاست حُسین
جانِشیرینِخواجهیِدو سَرا
دوّمین نورِ چشمِ شیرِ خدا
قُرّهُ العینِ حضرت زهرا
هم طراز کریم آل عبا
مالکِقلبِخاصوعام؛حسین
وَ عَلیکَ السَّلام امام حسین
السَّلام ای بهشت گریهکُنان
حاصلِزَرع و کِشتِگریهکُنان
برکت خشتخشتِ گریهکُنان
خوشترینسرنوشتگریهکُنان
عشق را اینچنین نشان بدهیم
وسط گریه بر تو جان بدهیم
باتو عُمریست آشنا شدهایم
ما همانمیوهیسَوا شدهایم
دستچینهایکربلا شدهایم
در قنوت شبت دعا شدهایم
جایشُکرانه دارد اینکههنوز
مُرتبطباتوایم هر شبو روز
تو همانی که وِتر مُوتُور است
تو همانیکه سِرِّ مَستور است
با تو حتّی مَحال؛مِیسُور* است
هرکسیباتو ماند مَأجور است
شده تفویض اختیار دو کُون
به تو ای رمز روسپیدی جُون
شَر نمیخواهم اَهلِخِیرم کن
بی نیاز از عطای غیرم کن
خوب مانوس با زُهیرم کن
بعد محشور با بُریرم کن
عشقمنپایمالتوشدناست
`نافعبنهلال”تو شدناست
ایکهآباز تو بینصیب شده ...
#شعر_مدح_امام_حسين #شعر_ولادت_امام_حسين #شعر_ولادت_سيدالشهدا #شعر_ولادت_ماه_شعبان #محمدقاسمی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
عشق مقدس
از ازل بر همه این نکته مشخص باشد
عشق از یمن وجود تو مقدس باشد
با تو جمع عدد عشق مخمس باشد
تو همه عشقی و عشق تو مرا بس باشد
تا ابد بر دل عشاق حکومت داری
که تو بر انفس و آفاق حکومت داری
پای عشق تو دل حور و ملک می ریزد
عشوه کم کن که بهم چرخ و فلک می ریزد
بسکه از نام دلآرات نمک می ریزد
از سما زمزمه ی کنت معک می ریزد
از زمین تا به فلک از دم تو لبریز است
ذکر طوفانی تو ذکر جنون انگیز است
اول ماه ، عجب ماه تمامی دارم
نوکر کوی حسینم چه مقامی دارم
هر نفس محضر ارباب سلامی دارم
خوش به حالم که من آخر چه امامی دارم
شاکر لطف خدایم که حسینی هستم
به همین گریه و هیئت بخدا دل بستم
گرچه هر گوشه ی این شهر نوای درد است
یادمان رفته که نام تو شفای درد است
دوری از کوی تو والله بلای درد است
کم کنی از سر این شهر تو سایه ؛ درد است
نعمت روضه ی خود را تو نگیری از ما
پادشاهی ز شما ، شغل فقیری از ما
زاده ی اشکم و در تاب و تب بارانم
سالها در غمتان در طلب بارانم
روضه دل شکنت شد سبب بارانم
باز هم یاد حرم یاد شب بارانم
لااقل کاش شبی خواب حرم می دیدم
یا به سر سایه ی زیبای علم می دیدم
خبر آمدنت بوی بهار آورده
جبرئیل آمده و گریه به بار آورده
غصه ها بر دل این مادر زار آورده
خبر از قاری بر نیزه سوار آورده
مرتضی گریه کنان شانه به مویت می زد
مصطفی آمد و بوسه به گلویت می زد
حسین رحمانی
#تركيب_بند_امام_حسين #شعر_ولادت_امام_حسين
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯