eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل، با ملائک همه در حال صف‌آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... بود از صبر و رضا نایبۀ خاص امام نازم او را که به این قدر توانایی بود کربلا صحنۀ عشق است و در آن صحنۀ عشق همت زینب نستوه تماشایی بود به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌كس باور نداشت بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت در نگاهش كوفه‌كوفه غربت و دلواپسی عابر دلخسته جز تنهایی‌اش یاور نداشت بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت می‌چكید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت سنگ‌ها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته آسمان‌ها را، در این ایوان، مجاور ساخته از قدم‌هایت بپرس: این راه، پایانش کجاست؟ کاین چنین، از عالم و آدم، مسافر ساخته نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته نه فقط از من، که از هر سنگ، شاعر ساخته خاک راهش، مُحییَ الاموات، عطرش، زندگی از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته آن که می‌خوانی برایش: «یاحبیبی یاحسین» هر نگاهش، یک حبیب‌ابن‌مظاهر ساخته هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته می‌کِشد بی‌اختیار، این بی‌دلان را سوی خود مست این جبرم، که در هر جاده، جابر ساخته بنده‌ی الطاف آن شاهم، که بی‌منّت نشست با فقیرانی، که بر این سفره، حاضر ساخته کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته کاش می‌دید، آن که رگ‌های گلویش را برید، خون جوشانش، چه دل‌ها را که طاهر ساخته آه! دیدن‌ها چه کرده با دل زینب؟ اگر این شنیدن‌ها، تو را آشفته‌خاطر ساخته گفت احمد: باقرم را هم تو می‌بینی، ببین: کربلا، جابر! چه از چشمان باقر ساخته ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دختری ماند مثل گل ز حسین چهره‌اش داغ باغ نسرین بود جایش آغوش و دامن و بر و دوش بسکه شور آفرین و شیرین بود طفل بود و یتیم گشت و اسیر جای دامان، مکان به ویران داشت ماهِ رویش نبود بی‌پروین ابرِ چشمش همیشه باران داشت... پا پُر از زخم و دست، بی‌جان بود جسم، شب‌گون و چهره، چون مهتاب می‌نشست و به روی صفحۀ خاک مشق می‌کرد، طفل، بابا، آب... چشم خالی ز خواب، شد پُر اشک گشت درگیر، بغض و حنجره‌اش دوخت بر راه دیده و کم‌کم خود به خود بسته شد دو پنجره‌اش گر چه ویرانه در نداشت، به شب بختِ آن طفل، حلقه بر در زد دید، دختر ز پای افتاده‌ست با سر آمد پدر به او سر زد من غذا از کسی نخواسته‌ام گر چه در پیکرم نمانده رمق شوق و امید و عاطفه، گل کرد دست، لرزید و رفت سوی طبق بینِ ناباوری و باور، ماند نکند باز خواب می‌بینم! این همان غنچۀ لب باباست؟ یا سراب است و آب می‌بینم؟... این ملاقات ماه و خورشید است ابرها سوختند و آب شدند بازدید پدر ز دختر بود آب و آیینه بی‌حساب شدند گفت نشکفته غنچه‌ام، امّا لاله در داغ‌ها سهیمم کرد دو لبم یک سخن ندارد بیش کی در این کودکی یتیمم کرد؟ چهره‌ام را چو عمه می‌بوسید گریه می‌کرد و داشت زمزمه‌ای علّتش را نگاه من پرسید گفت خیلی شبیه فاطمه‌ای... یاد داری مدینه موقع خواب دستِ تو بود بالش سر من روی دو پلکِ من دو انگشتت که، بخواب ای عزیز، دختر من... یاد داری که با همین لب‌ها بوسه دادی به روی من هر صبح دست و انگشت‌های پُر مهرت شانه می‌کرد موی من، هر صبح یاد داری که صبح و شب، هرگاه می‌شدی بر نماز، آماده دخترت می‌دوید و می‌دیدی مُهر آورده است و سجّاده... خاطراتی‌ست خواندنی امّا حیف، دفتر، سه برگ دارد و بس سطر آخر خلاصه گشته، بخوان دخترت شوقِ مرگ دارد و بس... *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
شفق نشسته در آغوشت ای سحر برخیز ستاره می‌رود از هوش، یک نظر برخیز کبوتری که به شوق تو بال در خون زد به بام عشق تو گسترده بال و پر برخیز چو من به حسرت یک چشم بوسه بر قدمت نشسته در ره تو خاک رهگذر برخیز رسیده زائر دل‌خسته‌ای ز غربت راه که مانده از سفری سرخ دربه در، برخیز شبانه‌های شب شام را دلم طی کرد به هُرم چلّه نشستم در این سفر برخیز کنون که خون دلم سرخ همچو لالهٔ دشت به چهره می‌چکد از چشم‌های تر برخیز یه یک اشاره بگویم: قسم به حرمت عشق سکینه آمده از راه، ای پدر! برخیز *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
اشک‌ها! فصل تماشاست امانم بدهید شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید از شما می‌شنوم عطر گل یاسین را خاک‌ها! رنگ یقینی به گمانم بدهید جامی از اشک فراهم شد اگر، ای مردم به تسلایِ دل هم سفرانم بدهید طول یک چلّه جدایی، به خدا یک عمر است گاه خطّ و خبر از سیر زمانم بدهید گر خبر دار شدید از گل داودی من یک شمیم از نفسش روح و روانم بدهید پاره‌های دلم افتاده در این دشت، به خاک رخصت گریه به گلگون کفنانم بدهید کاکل آشفته، به خون خفته، در این جا سروی باز در سایه‌اش آرامش جانم بدهید این رباب است که با لاله‌رخان می‌گوید: ذکر لالایی گل را به زبانم بدهید من که از عطر گل فاطمه، مدهوش شدم خبر از حال و هوای دگرانم بدهید سجده‌ها کرده‌ام از بوسه بر این تربت پاک طاقت از دست شد آرامش جانم بدهید دشت لبریز گلاب است اگر امکان دارد برگی از آن گلِ صدبرگ نشانم بدهید اربعین نیست حدیثی که فراموش شود شعلۀ عشق، نه آن است که خاموش شود *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
از باغ گفت و از غم بی‌برگ و باری‌اش از باغبان و زمزمه‌های بهاری‌اش از شاهدان سایه‌نشین حرم، کسی همراه او نبود که آید به یاری‌اش آن مهربانِ از وطن آواره، بسته شد با دست ظلم، دفتر شب‌زنده‌داری‌اش در جای جای شهر شهادت، هنوز هست هر لاله‌ای نشانه‌ای از داغداری‌اش هرجا که سوخت قامت شمعی در انتظار خون گریه کرد و آب شد از سوگواری‌اش دروازۀ مدینه پس از آن وداع تلخ تنها نشسته است به چشم‌انتظاری‌اش غمنامۀ شهید خراسان شنیدنی‌ست کو طاقتی که شرح دهم بیقراری‌اش؟ با این جگر که خون شده، حاجت به زهر نیست انگور، مرهمی‌ست بر آن زخم کاری‌اش «زهرا» کجاست تا که ببیند در این چمن پژمرده گشت و سوخت گل یادگاری‌اش شمعی که از مدینه به طوس آمد و گداخت آتش به جان فاطمه زد اشک جاری‌اش یک روز خوش ندید پس از تو «جواد» تو فریاد از صبوری و از بردباری‌اش در بوستان او «شفق»! از خار کم مباش فیضی ببر به قدر خود از همجواری‌اش *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با کلامُ اللهِ ناطق هم‌کلام! ای سکینه! بر کراماتت سلام! مشعل روشن ز مصباح الهدی در عبادت غرق و مجذوب خدا... برترین زن‌های عصر خویشتن یادگار ماندگار پنج تن... در زنان هاشمی صاحب وقار خاندان فاطمی را افتخار آفتابی خود که عمری در حجاب بوده‌ای در سایه‌سار آفتاب... ای فصاحت بی ‌نوایت، بی‌نوا صد نوا از نای تو در نینوا... در اسارت نقش ایفا کرده‌ای پا به پای عمّه غوغا کرده‌ای در حرم، در خیمه‌گه، در قتلگاه در مسیر کوفه و شام سیاه می‌درخشد نام تو، گفتار تو اشک تو، ایمان تو، ایثار تو... خورده بر جان و دلت مُهر عطش شام غربت دیدی و ظُهر عطش از عطش گر چه ز پا افتاده‌ای سهم آب خود به طفلان داده‌ای در مصائب پایداری کرده‌ای عمّه را با صبر یاری کرده‌ای... در وداع آخرینت با حسین کز حرم برخاست بانگ یا حسین اوّلین کس را که مولا یاد کرد نام شیرین تو را فریاد کرد ای سکینه حامی ایتام باش! ای دل‌آرامِ حسین آرام باش! قطره‌های اشک بر سیما مزن شعله‌های درد بر دل‌ها مزن... پیش‌تر آ نزد بابا پیش‌تر گریه‌ها در پیش داری بیشتر... رفت در میدان و دیگر برنگشت برنگشت و از تن و از سر گذشت رفت و پنهان از نظر شد منظرش تا که دیدی بر فراز نی سرش... طاقت از کف داده و دل باختی خویش را بر خاک و خون انداختی... در وداع سینه‌سوز خویشتن دست بردی زیر آن خونین بدن تا گرفتی آن تن صد چاک را سوخت آهت خیمۀ افلاک را زان زیارت در فضا هنگامه شد پاره‌های دل زیارت‌نامه شد ماه محمل باز انجم را بخوان «شیعَتی مَهما شَرِبتُم» را بخوان... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چشمم همین که گشت خوش‌اقبال، گریه کرد یاد بقـیع کرد و به هر حـال گریه کرد همراه چار قـبلۀ حاجـات اشک ریخت هـم‌پـاى چـار کـعـبـۀ آمـال گـریه کـرد «یک‌باره چار کوه کجا بر زمین نشست هفت آسمان به هشتم شوّال گریه کرد» در کوچه، مادرى به زمین خورد و مجتبى با یادِ آن شکـسـته پـر و بال گریه کرد با یـاد نـیـنوا چـه به سـجّـاد مى‌گـذشت بعد از پدر، قریبِ چهل سال گریه کرد با داغ باقـر و غـم صـادق دلم شکست حتّى به روی شانۀ من، شال گریه کرد بعـد از مـدیـنه، نـوبت کـربـبـلا رسـید آن جا که تل به سر زد و گودال گریه کرد مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    http://mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
ای از شعاع نور تو تابنده آفتاب باشد ز روی ماه تو شرمنده آفتاب.. جز با رضای تو ندمید و نمی‌دمد از شرق، در گذشته و آینده آفتاب فرمان اگر ز سوی تو یابد هرآینه هر مرده را دوباره کند زنده آفتاب در آستان قدس تو یا ثامن‌الحجج یک بنده ماه باشد و یک بنده آفتاب زرّینه گنبدت بدرخشد ز سطح خاک چونان‌که از سپهر درخشنده آفتاب تا شد پدید در مه ذی‌القعده چهره‌ات ای ماه! شد ز شرم سرافکنده آفتاب.. ای هشتمین ولی خدا یا اباالحسن! با طلعت تو کی بُوَد ارزنده آفتاب؟.. نور از تو کسب کرده که بخشد به ماه نور ورنه کجاست این همه بخشنده آفتاب.. بر حال منکران مقام ولایتت هر صبح‌دم به طعنه زند خنده آفتاب جان‌پرور است گرچه به دنیا، ولی به حشر، باشد برای خصم تو سوزنده آفتاب.. تابنده است شمس جمال و جلال تو روزی که نیست روشن و تابنده آفتاب.. شعرم ز یُمن نام تو پیچیده هر کجا آن‌سان که نور کرده پراکنده آفتاب از ذره کمتر است «مؤید» به درگهت جایی که هست ذرّۀ شرمنده آفتاب مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
دعای عاصیانم ناامیدم مستجابم کن گناهم روسیاهم خود مبدل بر ثوابم کن کمم هرچند اما از شما بسیار میخواهم منم ذره تو که شمس الشموسی آفتابم کن به رغم دیده گریان کویری تشنه ام دریا به لطف آب سقاخانه آزاد از سرابم کن هراس سرکه گشتن دارم و بسیار غمگینم اگرچه قوره ام ساقی بیا کهنه شرابم کن  امید از عالم و آدم بریدم با امید تو الا یاضامن آهو خودت آدم حسابم کن قسم دادم اگر جان جوادت را ببخش اما اگر که می توانی از درت حالا جوابم کن به سمت صحن آزادی اسیر تو نخواهد رفت به صحن کهنه خاکم کن شهید انقلابم کن مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
این آستان که خانۀ توحید را در است دروازۀ طلایی دنیای باور است این ساحت تقدس و این آستان قدس رمز بقای کشور اللّه اکبر است این رویش بلند در این دوردست شور از کربلای عشق حدیث مکرر است.. دامن به اشک شوی که این خاک داغدار ایثارگاه هشتم آل پیمبر است بر گرد خویش در طلب اصل خود مگرد راهی اگر به خلوت یار است، از این در است این هشتمین بهانه برای گریستن شیرازۀ گشایش دل‌های مضطر است مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠