eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
198 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
پاره های جگر تا نگاهش به مزار گل زهرا افتاد به روی تربت او زینب کبری افتاد زیر لب زمزمه می کرد برادر برخیز زیر بار غم تو خواهرت از پا افتاد غم به تصویر کشیده است به پیش چشمم اتفاقی که برای دلم این جا افتاد گر که فریاد دلم سوخته بر می خیزد پاره های جگرم بر روی صحرا افتاد کو علی اکبر وکوقاسم و کو اصغر من زین همه داغ به دل شورش وغوغا افتاد همه فریاد زنان رو به مزارش کردند تانگاه همه بر تربت سقا افتاد یاد لب های تو و اصغر خود افتاده است گر رباب تو ز پا برلب دریا افتاد همه گل های تو جمعند به گردت اما دختر تو به کنار سرت از پا افتاد انقلاب دگری گشت به پا در کوفه خطبه ام شعله شد وبر دل اعدا افتاد مرگ خود را زخداوند طلب می کردم سوی سرنیزه نگاهم به سرت تا افتاد هر زمانی که فتاد از اثر سنگ سرت دخترت گریه کنان گفت که بابا افتاد وای من چوب به روی لب تو کوبیدند درد این داغ مرا برهمه اعضا افتاد یاس های چمنت گرکه کبودند ببخش تازیانه به تن خسته ی گل ها افتاد همره قافله ی عشق «وفایی» به خدا اربعین شوق زیارت به دل ما افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اربعینی در دلم حال و هوایت مانده است در مشامم عطر سیب روضه هایت مانده است اربعینی گریه کردم من برایت روز و شب تا به حالا بر تنم رخت عزایت مانده است می شود اینجا نسیم کربلا را حس کنم بین هیئت جلوه ی لطف و صفایت مانده است مادرم از کودکی من را نمک گیر تو کرد هر که نذری خورد عمری مبتلایت مانده است لحظه هایم پر شده از ماتمی بی انتها چون به قلبم حسرت کرب و بلایت مانده است 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
من و دوری ز حرم آه خدایا چه کنم چشمه چشم ترم آه خدایا چه کنم اربعین گر به ضریحت نرسم می میرم مرحمی بر جگرم آه خدایا چه کنم یاد هر سال بخیر از گذر شاه نجف سوی تو در گذرم آه خدایا چه کنم به خدا بی قدمت نیست نفس نای مرا بی نفس بی اثرم آه خدایا چه کنم بی تو شب تار شود،راه پر از خاشاک است دم به دم در خطرم آه خدایا چه کنم ماه خود شاهد دلتنگی بی حد من است من و اشک سحرم آه خدایا چه کنم در فراق تو مرا نای بکا اصلا نیست بسته راه سفرم آه خدایا چه کنم اربعین آمد و در خویشتنم جا ماندم ز خودم بی خبرم آه خدایا چه کنم تو خودت راه نشان باش که ره تاریک است نرسانی به حرم آه خدایا چه کنم 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع) دیده ها خون گرید از آهِ حزینت یا حسین(ع) ناممان خط خورده از فهرستِ زائرهای تو ما همه جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین در دلِ شیدای خود شورِ حرم داریم و بس دستِ ما کوته شد از عرش برينت یا حسین داغ عاشورا همیشه در دل ما تازه ماند آسمان رنگين شد از خونِ جبینت یا حسین ما که از باغِ ضریح ات سیبِ روضه خورده ایم تا قیامت دستمان شد خوشه چینت یا حسین سهمِ من سوزِ نهان گشته فقط این اربعین از همین جا می شوم چله نشینت یا حسین از همان آغاز در قابِ نگاهم بوده ای شیرِ مادر کرده با جانم عجینت یا حسین در خیالم بس که ره پیموده ام تا کربلا گم شدم هم در یسار و در یمینت یا حسین وسعتِ دلتنگی ام را خوب میداند حرم کی نهم سر بر ضریحِ نازنینت یا حسین؟ خط پایانِ همه دلتنگی‌ام کرببلاست پای دل را می کشد مِهرِ یقینت یا حسین اربعینِ قبل، رفتم کربلا یادش بخیر در حرم با روضه های دلنشینت یا حسین جز نگاهِ غم ندیدم چیز دیگر این سفر خیمه های سوخته در سرزمینت یا حسین آه از جا ماندنِ آغاز راهِ قافله اشکِ شوقِ لحظه های واپسینت یا حسین دستِ ما خالی و ظرفِ دل پر از کوهِ نیاز ای که می بخشی ز نورِ راستینت یا حسین اشکها بر گونه هایم مانده چون باران رها دستِ ما در حلقه ی حبل المتینت یا حسین پیکرت صد پاره گردید و کفن شد بوریا بشکند دستِ عدو، کرد اینچنینت یا حسین روز و شب سر می نهم بر شانه ی سبزِ ضریح چون که داری لطفِ حق در آستینت یا حسین تا ابد عالم ز داغت، قتلگاهِ روضه هاست تا ابد روشن بماند شمعِ دینت یا حسین پرسشی داریم از سالارِ دشتِ کربلا گو چرا جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای واسط فيض دو سرا آجَرَکَ‌الله وی حجّت حق؛صاحب عزا آجرک‌الله با ناله‌ی زهراست عجين سوز صدايت همناله‌ی اُمّ‌النُّجَبا آجرک‌الله درياب مرا در غم سالار شهيدان اي منتقم خون خدا آجرک‌الله اذني بده تا گريه‌کن جدّ تو باشم هر جا که شود روضه بپا آجرک‌الله ما روضه گرفتيم قدم ‌رنجه نمايي تا جلوه کني بر دل ما آجرک‌الله ما هرچه که داريم از آن گوشه‌ي چشم است تو روي مگردان ز گدا آجرک‌الله راضی به رضای تو شدن خير و فلاح است کی می‌شوی از شيعه رضا؟آجرک‌الله با اشک بشوئيم دل از زنگ معاصی باشيم سرِ خوان ولا آجرک‌الله ايی بانی هر ساله‌ی روضه مددی تا در روضه بيابيم تو را آجرک‌الله بر عاشق جامانده‌ی ارباب عطا کن يک تذکره‌ی کرب و بلا آجرک‌الله 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مگیر از زائرانت لحظه‌ای فیض زیارت را مبند این‌گونه بر یاران خود راه سعادت را گدایانت به شوق وصل می‌آیند و می‌گویند مگیر ای شاه از ما پاپتی‌ها این محبت را نجف تا کربلا عشق است، موکب موکبش رحمت خدا بخشیده انگاری به خُدامت سخاوت را چنان گِرد تو می‌آیند خَلقُ الله از هر سو تداعی می‌کند هر اربعین روز قیامت را تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزه‌ها رفتی و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را اگر داغی به پا دارند تاول نیست می‌دانم زمین بوسیده در هر گام، پای زائرانت را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زینب از شام غم، کربلا آمده بر سر تربت، شهدا آمده تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  مادران بی پسر کودکان بی پدر همه آتش به دل، همه خونین جگر تو حسین منی – نور عِین منی «تکرار»  نوحه بر لب همه گوشه ی علقمه روضه خوان زینب و، ناله زن فاطمه تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  ای مرا جان به تن، کشته ی بی کفن می بَرَم در وطن، از تو یک پیرهن تو حسین منی – نور عین منی «تکرار» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جنت روی زمین گسترهء کربلاست در حرمت اربعین شور قیامت به پاست راه نجف کربلا مشعر عشاق توست در عرفات حرم فیض هزاران مناست ای پدر بندگان ابن سبیل توایم ماندن در این مسیر سیر الی الله ماست تا حرمت هرقدم با شهدا همقسم در دلمان دم به دم نغمهء "یالیتنا"است در سفر کربلا، در گذر هر بلا پاسخ ما بر بلا آیهء "قالو بلی"است در دو جهان پرچمت دست علمدار توست زائر تو تا بهشت در کنف این لواست در سفر اربعین روزی ما بی حد است سفرهء ماه صفر از کرم مجتباست ما که حرم آمدیم قاصدی از مشهدیم هرچه که موکب زدیم از برکات رضاست گرد و غبار حرم روشنی چشم ماست در نظر بیدلان " آینه در کربلاست" هرچه ملک گریه کرد هیچ کفایت نشد این عمل مستحب واجب عینی ماست "زندهء جاوید کیست؟" آنکه به عشق تو زیست فانی تو هرکه نیست هستی او بر فناست ای پسر فاطمه حر حریم توایم در حرمت حال ما "معتذرا نادما"است زر به نظر می‌رسد، ذرهء دور ضریح در نظر زائران خاک حرم کیمیاست مرقد شش گوشه ات، قبلهء هفت آسمان هشت بهشت خدا، گوشه ای از کربلاست حرمت زوار تو فراتر از کعبه است زائر تو فوق عرش در حرم کبریاست فوج ملک زائرت عرش خدا حائرت سجده به خاک حرم آرزوی انبیاست زنده به بویت مسیح کشتهء رویت ذبیح نوح در این ناحیه نوحه گر نینواست قبر علی اکبرت روضهء پیغمبر است قطعهء پایین پا جنت بی انتهاست یاد دم آخرت یاد غم خواهرت یکسره بالاسرت نالهء زهرا به پاست باز در این ناحیه روضهء مقتل بخوان نوحه کن ای دل ببین یوسف زهرا کجاست با دم "شیب الخضیب" با دم "خدالتریب" ندبه کن و خون ببار روضهء خون خداست مرثیه از سر بخوان سر که جدا از تن است نوحه بخوان بندبند جملهء اعضا جداست باز نبی کشته شد دست علی بسته شد فاطمه ای داغدار در وسط شعله هاست دور نگین عفاف حلقهء نامحرم است محرم تو بی پناه دشمن تو بی حیاست حرمت عترت شکست صورتشان باز سوخت کوچه و بازار شام شاهد این ماجراست... ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴💠🚩 دنیا بدون تو عذابه        رو دست من جای طنابه تموم گلهاتو آوردم        اما یکی موند تو خرابه جای کبودی رو چشامه       سوغاتیه کوفه و شامه چادر خاکی رقیه            ببین داداش شال عزامه هر کاری کردم که بمونه         اما نشد اما نشد اما نشد نمیره   زیر   تازیونه            اما نشد اما نشد اما نشد خواستم سر تو رو نبینه         اما نشد اما نشد اما نشد برگرده با من به مدینه         اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ۳ شده تنم پر از کبودی           هرجا که بردنم تو بودی سر تو رو به روی نیزه         با سنگ می زد زن یهودی غارت شد انگشتری تو         غارت شده روسری من حتی زن یزید دلش سوخت     به حال بی معجری من خواستم که تو قران نخونی     اما نشد اما نشد اما نشد خواستم نشه لب تو خونی     اما نشد اما نشد اما نشد گفنتم بهش که بسه دیگه    اما نشد اما نشد اما نشد رقیه  نشنوه  چی  میگه         اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ۳ بازم به قتله گاه رسیدم        صدای مادر و شنیدم چهل سالم بگذره اینجا     یادم نمیره که چی دیدم اینجا بریده شد سر تو       جلو چشای خواهر تو همینجا بود بوسه گرفتم      من از رگای حنجر تو داد میزدم نشین رو سینه         اما نشد اما نشد اما نشد چون داره مادرم می بینه        اما نشد اما نشد اما نشد من هرچی التماس می کردم    اما نشد اما نشد اما نشد خواستم به خیمه بر نگردم      اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ________ شاعر : امیر حسین الفت 🚩لبیک یاحسین علیه السلام🏴 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می نویسم شعر با نامِ خدای کربلا می بَرَد دل را هوای دلربای کربلا چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا خوش به حال آن کسانی که پیاده،اربعین از نجف رفتند تا صحن و سرای کربلا کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان بارها افتاده روی دست و پای کربلا با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند کافران با دیدن ایوان طلای کربلا مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت: پول آن خرجِ غمِ فرمانروای کربلا باز هم جا مانده ام از قافله،امسال هم می روم با مادرم مشهد به جای کربلا ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم‌ الله الرحمن الرحیم چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بیرون دویدم من ز خیمه، گریه کردم رأس تو را دیدم به نیزه، گریه کردم من در پی هر کودک تنها دویدم بعد از تو یک روز خوش از دنیا ندیدم آتشْ پرستار تن سجاد بود و ... کار همه اهل حرم فریاد بود و ... آتش به گیسوی یکی افتاد و می‌سوخت دربین آتش طفل تو جان داد و می‌سوخت از دردِ کعب نی، یکی فریاد می‌زد او سوی مقتل می‌دوید و داد می‌زد دستی به رخسار سه‌ساله قاب گردید سیلی به گوش کودکانت باب گردید دیدم سکینه رو به سوی علقمه داشت "بنگر عموجان حال ما را" زمزمه داشت آقا به تو گفتم "دعا کن من بمیرم" تا که نباشم بعد تو ماتم بگیرم بار غمت بر شانه‌ها تا شام بردم سنگ از عدوی مرتضی، از بام خوردم بزم شراب و خیزران و رأس در طشت طفل سه‌ساله و خرابه، یادِ آن دشت ما را مدینه برنگرداندی... بماند جاخوش به نوک نیزه‌ای کردی... بماند تا که سرِ تو نوک نی آقا نشسته زینب سرش با چوبه‌ی محمل شکسته یک یادگارت در خرابه ماندْ، بی من اما به زودی در کنارش می‌رسم من درکوفه هم برحال ما رحمی نکردند بر آل پاک مصطفی رحمی نکردند محزون شدم اما اسیر غم نگشتم غم روی غم دیدم ولیکن خم نگشتم من هرچه دیدم غیر زیبایی ندیدم از قتلگاه تو به عرش حقّ رسیدم وحید دکامین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جانم زینب از اول گل هر سخن بود زینب کسای روی پنج‌تن بود زینب چنان مادرش ممتحن بود زینب بدون تبر بت شکن بود زینب قمر بود زینب !گهر بود زینب و‌ ممتاز از هر نظر بود زینب کسی مثل این آیه عصمت ندارد کم‌آورده باشد؟حقیقت ندارد به جز با حسین عشق خلوت ندارد به‌ جز کربلا میل و رغبت ندارد خوش است اینچنین‌ سر کند تا قیامت برادر برادر کند تا قیامت گهر از دو چشمش چکیده چکیده به اینجا رسیده خمیده خمیده چه درد بدی از کشیده! کشیده! صدایش‌ می آید بریده بریده.. سلام ای سلیمان بی خاتم‌ من.. بغل کن‌ مرا باز هم‌ محرم من.. به گودال افتادی و مادر آمد کنار تو بی روسری خواهر آمد همینکه تورا بوسه زد لشگر آمد لباس تو با زحمت از تن درآمد نبرّید خنجر!به خونت وضو کرد دلم زیر و رو شد تو را پشت و رو کرد صدا میزدم که حرم رفت غارت حرم رفت غارت، سرم رفت غارت خدایا کمک معجرم رفت غارت به گوشم زد و زیورم رفت غارت مرا خولی بی حیا آنچنان زد... که از گوشهایم فقط خون میامد کشیدند ما را به میدان کوفه گذر کردم از راه بندان کوفه مرا دوره کردند مردان کوفه عجب غربتی داشت زندان کوفه به تفسیر قرآن من اجر دادند چقدر آشناها مرا زجر دادند مرا کوچه‌کوچه مرا خانه خانه مرا با بهانه مرا بی بهانه بزور لگد ،سیلی و تازیانه کشیدند بین گذر وحشیانه رباب تورا با‌کتک‌ میکشیدند به ویرانه ما سرک‌ میکشیدند سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امروز اربعین عزیز دو عالم است یا این که روز دوم ماه محرّم است؟ یک‌قافله رسیده که ره‌توشه‌اش غم است یک‌قافله که قامت بانوی آن خم است یک‌قافله بدون علمدار آمده یک قافله که از سر بازار آمده گرد و غبار چادر زن‌ها مشخّص است آثار خستگی‌بدن‌ها مشخّص است رنگ کبود و جای زدن‌ها مشخّص است از آه آه و لحن سخن‌ها مشخّص است ... ... خیلی میان راه اذیّت شدند، آه! چل روز اسیر داغ اسارت شدند، آه! در این میان زنی که شبیه فرشته است آمد ولی حجاب سرش رشته‌رشته است پیداست که به او چه‌قدَر بد گذشته است با اشک، روی قبر برادر نوشته است: قبر حسین، کُشته‌ی عطشان کربلا «در خاک و خون تپیده‌ی میدان کربلا» من زینبم... شناختی آیا؟ بلند شو ای نور چشم مادرم از جا بلند شو یا که بگیر جان مرا یا بلند شو ای سر بُریده‌ام! به روی پا بلند شو برخیز و خوب دور و برم را نگاه کن آوارگی اهل حرم را نگاه کن هر کس رسیده محضر تو گریه می‌کند دارد سکینه دختر تو گریه می‌کند در پشت خیمه همسر تو گریه می‌کند بالای قبر اصغر تو گریه می‌کند لالایی رباب، دلم را شکسته است آوای آب آب، دلم را شکسته است دارد رباب صحبت سربسته با فرات لب‌تشنه بود اصغرم ای بی‌وفا فرات! یک لحظه هم برای رضای خدا فرات ... ... اصلاً دلت نسوخت برایم چرا فرات؟ رویت سیاه! موی سفید مرا ببین زخم گلوی طفل شهید مرا ببین یک اربعین بدون تو سر کردم ای حسین! از شام و کوفه هدیه‌ای آوردم ای حسین! بهتر نگاه کن به روی زردم ای حسین! عبّاس اگر نبود که می‌مُردم ای حسین! چشمان هرزه دور و بر ما زیاد بود در شهر شام، خنده و هورا زیاد بود با چوب خیزران لب سرخت سیاه شد حرف از کنیز بردن یک بی‌پناه شد وقتی سه‌ساله‌ی تو لبش غرق آه شد با تازیانه پیرهنش راه راه شد بین خرابه خاطره‌ها را گذاشتم شرمنده‌ام که یاس تو را جا گذاشتم چل روز پیش بود که پیشانی‌ات شکست از لا به لای جمعیّتی نیزه‌دار و پست دیدم که شمر آمد و بر سینه‌ات نشست راه نفس‌نفس‌زدنت را به زور بست خنجر کشید و آه... بماند برای بعد آهی شنید و آه... بماند برای بعد محمد فردوسی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند وحید محمدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال حس می کنم افتاده ام از شیب گودال یادم نرفته ذوالجناح بی سوارت یادم نرفته دختران بی قرارت یادم نرفته سنگ بر آیینه ات خورد یادم نرفته چکمه ای بر سینه ات خورد یادم نرفته گریه ام سیلاب می شد طفلی رقیه پابه پایم آب می شد زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم من زودتر از خیمه ها آتش گرفتم از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سر بازار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم از ازدحام کوچه ها رنجید زینب از هم محلی، کم محلی دید زینب همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم، برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از خنده های ساربان رنجید زینب آخر سرِ دروازه را هم دید زینب از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایی بسته پای طشت رفتم پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم با خونِ دل عمامه ات را پس گرفتم در قتلگاه غم، زمین گیرم برادر دارم به قتل صبر می میرم برادر وحید قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
رفته از دست..قرارِ من و تو ..زائرِ عشق فصلِ گریه ست ..بهارِ من و تو زائرِ عشق اربعین آمد و دوریم ز فیضِ حرمش.. گره افتاده به کارِ من و تو..زائرِ عشق خاطرت هست نجف در دل مان عشقِ علی شده بود عینِ حصارِ من و تو زائرِ عشق پشت مان گرم به الطافِ شهنشاهِ نجف فاطمه بود کنارِ من و تو زائرِ عشق راهی جاده شدیم و به تمّنا رفتیم.. وَ هدف بود نگارِ من و تو زائرِ عشق (همگی گم‌ شده بودیم در آن‌جمعِ کثیر ) (روی دلها همه حک بود حسین نعم الامیر) واردِ راه شدیم و دلِ آگاه شکست.. هرچه اوهام و خطا بود در این راه شکست در صراطی که فقط موج زند لطفِ خدا دیدم انگار که کج فکری گمراه شکست خاطرت هست عَلَم های به دوشِ من وتو وَ دلِ هر دو که با نغمه ی ای شاه شکست در شلوغی چه صفا داشت کمی سینه زنی وَ غرورِ من و تو رفت سپس جاه شکست خاطرت هست پسربچه به سر داشت رطب هر دو خوردیم در این راه..ز ما آه شکست (جاده ای بود پر از شور و نوا عشق و صفا) (همه بودند روان با هیجان ..کرببلا) چه بگویم ز مواکب که همه خاطره است ز عنایات و مواهب که همه خاطره است چای شیرینِ عراقی به دهان معجزه کرد چه بگویم ز عجایب که همه خاطره است هلبیکم..هلبیکم..چه نواهای خوشی دیدنِ لطفِ غرایب که همه خاطره است صاحبِ عصر و زمان هست حضورش قطعی هر قدم رویتِ غائب که همه خاطره است چه مسیری که صراط است صراطی به بهشت منظره ها همه جالب که همه خاطره است (،اربعین آمد و این خاطره ها مانده فقط) (داغِ یک تذکره ی کرببلا مانده فقط..،) محسن راحت حق ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شعری از قاسم صرافان، تقدیم به آستان زینب کبری - سلام الله علیها: هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به باشکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداریِ دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است مستی، همان حقیقت مستورِ زینب است آباد، خانه‌‌ی که در آن نور زینب است بر دامن حسین و سرِ شانه‌ی حسن این است، رازِ زینت شیر خدا شدن قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی ﻋﻘﻴﻠﮥ العرب، از عشق، دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلفِ یار و گرفتار می‌کند از چشمِ یار، قامت دلدار، دیدنی است نام حسین، از لب زینب، شنیدنی است از خطبه، لرزه بر در و دیوار دیده‌اید؟ غرش، به سبک حیدر کرّار دیده‌اید؟ زن دیده‌اید؟ از همه‌ی شهر، مرد تر از هر چه مردِ عشق، بیابان نورد تر شد پیشِ حق، دلیلِ مباهات اهل بَیت آن لحظه‌ای که بنت علی گفت: «ما رَاَیت...» با «ما رَاَیت...»، بندگیش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد «از هر چه بگذری، سخنِ دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چه قَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت زینب، طلوع دیگری از نور فاطمه ست یک جلوه، از حقیقتِ مستور فاطمه ‌ست آن زهره‌ای که چادرِ زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغِ حیاست، کوچ بیابانیش نبین فخرُالنساست، بی سر و سامانیش نبین چون حیدر است، شرحِ طناب و اسیریش چون فاطمه ست، یک شبه، جریان پیریش روزی که دل، مجاورِ بانوی عشق بود حس کرد، قبر فاطمه هم در دمشق بود قاسم صرافان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
من از اسارت آمدم با یک بغل غم حیرانِ این گودال و این دشتم برادر در پیکر خود سر نداری تا ببینی از شهر شام و کوفه برگشتم برادر من آمدم اما نه آن طوری که بودم مویی سپید و قامتی خم دارم این بار من سعیِ خود را کردم اما ای برادر در کاروانم چند تن کم دارم این بار رخصت بده شرح سفر با تو بگویم طی شد چهل روزم به مانند چهل سال رفتم به شام و کوفه و اما دل من جا ماند ، اینجا در کنارت بین گودال من آمدم تا در کنار تربت تو آرام گیرم با سرشک جاریِ خود طفل سه ساله داخل ویرانه جا ماند شرمنده ام از این امانتداریِ خود اما برادر بگذریم از اینکه در شام هرگز امانتدارِ مقبولی نبودم از غصه می مردم خدا را شکر ، کوفه پای تنور خانۀ خولی نبودم در پشت دروازه کنار شهر کوفه مانند زهرا مادرم از پا نشستم وقتی پر از خاکسترت دیدم به نیزه سر را به پای چوبۀ محمل شکستم مرگ خودم را آرزو کردم که بر نِی دیدم شکافِ گوشۀ پیشانی ات را دیدم که با سنگ جفا کردند ساکت بالای نیزه صوت قرآن خوانی ات را گر چه ندیدم در سفر الّا جمیلا گر چه برادر فاتحِ شامِ خرابم اما خبر داری غرور من لگد شد وقتی که دیدم داخل بزم شرابم زینب کجا و بزم مِی ، دیدی چگونه آنجا غرور ما و طفلانت شکستند اما از آن بدتر که دیدم داخل تشت با خیزران بدجور دندانت شکستند داغت میان سینه ام آتش به پا کرد با آتش داغت شوم همراه ، بهتر از این غم و این غصه ها بسیار دارم اما کنار تو سخن کوتاه ، بهتر این اربعینِ اول است و خواهر تو همراه با جابر عزادارِ حسین است اما یقین دارم که تا روز قیامت کرببلا میعاد زوارِ حسین است مهدی مقیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اَلهِجران عُقوبَةُ العِشق از ماست که بر ماست چرا پس گله داریم !؟ تقصیر خود ماست اگر فاصله داریم کم لطفیِ آقای کریمان که محال است غیر از خودمان از همه عالم گله داریم باید که به کار همه ی ما گره افتد مشغول گناهیم اگر مشغله داریم با مهر و وفا دور زن و بچه نگشتیم با شوق طواف حرمش هروله داریم !! هم چاره نکردیم لب خشک یمن را هم غافل از این که چقدر حرمله داریم زیر علم تفرقه رفتیم و صد افسوس بین خودمان هم چه بسا مسئله داریم ما غیر ولی از همه باید بگریزیم در راه رسیدن به ولایت تله داریم این برهه ی تاریخ شب و روز عذاب است امید گذر کردن از این مرحله داریم هرکس که جز او بود مرا دور می انداخت ای دوست عجب صاحب با حوصله داریم دلخوش به همین ایم که یک ذره شباهت با کودک جا مانده ی از قافله داریم این پای به گل مانده گواهی بدهد که ما در دلمان حسرت یک آبله داریم گفتند به ما عاقبت عشق فراق است اما چه کنیم از غم هجران گله داریم علیرضا خاکساری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم عاقبت آمدم پس از عُمری به مزارت نه بر مزارِ خودم آمدم های های گریه کنم به دلِ خون و داغدارِ خودم چند وقتی‌است بغضِ سنگینی به گلویم نشسته ، میبینی؟ کارِ خود را فراق با من کرد کمرم را شکسته میبینی؟ شانه‌های ضعیفِ طفلانت خواهرت را کشان کشان آورد هرکه اینجا رسیده سوغاتی سر و رویی پُر از نشان آورد شرحِ این راه را یتیمانت با زبانِ اشاره می‌گویند با لبی زخم خورده ، چاک و کبود با تَنی پاره پاره می‌گویند شام با من چه کرده ، میبینی؟ رویِ پیشانی‌ام پُر از چین است بعد از این ضجه‌ای نمیشنوم گوشم از تازیانه سنگین است با اشاره رُباب می‌گوید هیچ داغی شبیه این غم نیست بِینِ گهواره نه ببین زینب کودکم بینِ قبرِ خود هم نیست از سرت بی خبر نبودم که هر شبی دست این و آن دیدم با کمی لختِ خون عقیقت را من به انگشتِ ساربان دیدم بود بر گیسوانِ تو جایِ پنجه‌ی چندتا زنا زاده زود فهمیدم از محاسنِ تو که سَرَت در تنور اُفتاده کاش میشد که بوریا بودم تا نگه دارمت همیشه تو را کاش میشد که بوسه‌ای بزنم باز حلقومِ ریش ریشِ تو را اربعینی گذشته اما باز نیزه‌هاشان هنوز در خاک است لخته خون‌های خشک بر تیر است تیغ‌های شکسته بر خاک است یاد عصری که دیدمت اینجا بعدِ غارت عجیب می‌خندند حرفِ سوغات بود و با عجله از تَنَت تکه تکه می‌کندند پای من جان نداشت تا آیند بی اثر بود هرچه کوشیدم از سرِ شیبِ تُندِ گودالت تا کنارِ تنِ تو غلطیدم سرِ عمامه و عبایت نَه بود دعوا برایِ پیرهنت دست‌هایم بُرید وقتی که تیغ‌ها را کشیدم از بدنت (حسن لطفی ) ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نوحه ی اربعین مولای من فدای آن حریم با اجلال اگر نشد بیام حرم امسال گریه کنم برات به شور و حال بایاد داغت همنشین منم یاد زینب دل غمین منم ای نور دیدگان فاطمه هر دم گریان اربعین منم مظلوم عالم یا امام حسین(۴) مولای من ز کودکی عاشق تو هستم ز جام عشق تو حسین مستم دلتنگ کربلای تو هستم ای نوردیدگان مومنین هستم یاد حرم تو غمین سوزم و گریم یاد تو حسین نشد گردم مهمانت اربعین مظلوم عالم یا امام حسین مولای من در اربعین دلم هوایی شد هر جا به پا بزم عزایی شد محفل ما کرب و بلایی شد تنها بر تو دلبستگی ماست با مهرت عجین زندگی ماست از لطف خاص حی کبریا گریه ی بر تو ویژگی ماست مظلوم عالم یا امام حسین مولای من مولا منم دراختیار تو در اربعینم بیقرار تو کاشکی بودم من در کنار تو جان ناقابلم فدای تو قسمتم نشد کربلای تو با یاد سوز و داغ اربعین گریه می کنم از برای تو مظلوم عالم یا امام حسین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نوحه ی اربعین مولای من فدای آن حریم با اجلال اگر نشد بیام حرم امسال گریه کنم برات به شور و حال بایاد داغت همنشین منم یاد زینب دل غمین منم ای نور دیدگان فاطمه هر دم گریان اربعین منم مظلوم عالم یا امام حسین(۴) مولای من ز کودکی عاشق تو هستم ز جام عشق تو حسین مستم دلتنگ کربلای تو هستم ای نوردیدگان مومنین هستم یاد حرم تو غمین سوزم و گریم یاد تو حسین نشد گردم مهمانت اربعین مظلوم عالم یا امام حسین مولای من در اربعین دلم هوایی شد هر جا به پا بزم عزایی شد محفل ما کرب و بلایی شد تنها بر تو دلبستگی ماست با مهرت عجین زندگی ماست از لطف خاص حی کبریا گریه ی بر تو ویژگی ماست مظلوم عالم یا امام حسین مولای من مولا منم دراختیار تو در اربعینم بیقرار تو کاشکی بودم من در کنار تو جان ناقابلم فدای تو قسمتم نشد کربلای تو با یاد سوز و داغ اربعین گریه می کنم از برای تو مظلوم عالم یا امام حسین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯