eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.4هزار ویدیو
199 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
*یازده نکته درباره بـــــــــصــــــــیــــــــرت* بصیرت سواد نیست، بینش است. ‌ 1⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ 2⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به « شاخص »ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت 3⃣بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ 4⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛ 5⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛ 6⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ 7⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی 8⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند 9⃣ بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال نشناسی؛ 🔟 بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) " دل بسته‌اند ؛ 1⃣1⃣ بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ,‌تکرار‌می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌اش. ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خسته ام دلواپسم زمزمی می جوشد از چشمانِ من بی اختیار خسته ام دلواپسم جانانِ من بی اختیار دیده وا کن تا ببینی هر طرف بزمی بپاست موجِ بارانند این طفلانِ من بی اختیار کندنِ دل ، کار دشواری ست در حّدِ محال در تلاطم شد دلِ نالانِ من بی اختیار سایه ات را کم نکن ، بعداز تو ای ختم رسل در هم و برهم شود دورانِ من بی اختیار کینه ها از مرتضی آتشفشانی می شود می شود تنها شه مردانِ من بی اختیار یک دعایی کن پس از تو دخترت راهی شود یک دعایی کن رسد پایانِ من بی اختیار می زنم خود را به آب و آتش و دیوار ودر تا مگر گیرد اجل این جانِ من بی اختیار پای حیدر جانشینت ، جان چه باشد ای پدر کیست تا گیرد سر و سامانِ من بی اختیار دیدنِ حیدر ، حسن حتّی حسین بغض آور است بی امان شد دیده ی گریانِ من بی اختیار محسن راحت حق   ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
رحمتِ بی انتها مهربانی را تو معنا می کنی با یک نگاه هر دلِ شوریده ،شیدا می کنی با یک نگاه رحمتِ بی انتهایت هر کس و ناکس خرید بذل ها مانند دریا می کنی با یک نگاه با تبّسم می کِشی افتادگان را سویِ خویش هر ز پا افتاده،سر پا می کنی با یک نگاه صد مسیحا زندگی می بخشی و جان می دهیِ مرده ها را باز احیا می کنی با یک نگاه مثلِ سلمان را درونِ خانه مَحرم می کنی لایقِ الفاظِ منّــا می کنی با یک نگاه مأذنه با اشهدُ انّ محّمد پا گرفت نامِ خود را نُقلِ لبها می کنی با یک نگاه پیشِ تو تسلیم باید شد فقط تسلیمِ محض معنیِ دین را تو افشا می کنی با یک نگاه تحتِ فرمانِ خدا با احترام ِ ویژه ای مرتضایت را تو مولا می کنی با یک نگاه درشبِ عقدِ امیرالمومنین با فاطمه دخترت را لطفِ فردا می کنی با یک نگاه درقیامت با نگاهِ حضرت صدیقه ات شیعه را راحت تو پیدا می کنی با یک نگاه تکیه گاهِ گریه کن های حسینی یا رسول نامه هاشان را تو امضا می کنی با یک نگاه هر کسی که خاکپایِ بچه هایت می شود آبروها می دهی و خوب آقا می کنی با یک نگاه   محسن راحت حق ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
در تشت می ریزد جگر در تشت می ریزد جگر، امّا کمی سبز انگار می ریزد به زخمش مرهمی سبز از خنده های همسرش خیری ندیده آمد کنار اشک سرخش همدمی سبز هر روز شد با حرف و نفرین، سنگ باران شد روی چشمش جای شبنم شب، نمی سبز باید بگیرد چشم های خواهرش را وقتی سیاهی می رود در ماتمی سبز ای کاش جز زینب یکی تشخیص می داد این لخته خون ها را میان عالمی سبز تا مثل مادر بر زمین افتاد با سر در کوچه های خاطراتش شد غمی سبز دارد به خود می پیچد و دردش زیاد است از روضه ی قامت کمان، قامت‌ خمی سبز شمع و چراغ و زائر و گنبد بماند خالی است بر روی مزارش پرچمی سب رضا دین پرور ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دل من شور زد سراسیمه آمدم از مدینه ای بابا چه شده جان من به قربانت بعد تو خاک بر سر دنیا زهر کینه به خوردتان دادند این جماعت چقدر نامردند در همین هشت سالگی این قوم بر تنم جامهء عزا کردند آمدم تا به روی زانویم بگذارم سر امامم را آمدم تا که لحظهء آخر در کنار تو باشم ای بابا آمدم تا به زخم های دلت مرهم از اشک دیده بگذارم با همین دست کوچکم بابا صورتت را ز خاک بردارم چه کنم زهر کار خود را کرد وای بر من فتاده ای از پای همچو مادر مگر زمین خوردی؟ چهره ات گردو خاکی است ای وای آینه دار حضرت حیدر مرد بی باک ، مالک افلاک از چه رو بین حجره افتادی شکمت را نهاده ای بر خاک نهمین دفعه است ، بعد نبی لرزه بر عرش کبریا افتاد سر و وضعت غروب عاشوراست پدر! عمامه ات کجا افتاد؟؟ تا سرت را بغل گرفتم من یاد طفل سه ساله افتادم در خرابه چه ها گذشت آن شب از دو غم من به ناله افتادم  عماد بهرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شهد شیرین شهد شیرین کلامت بین ساغر ریخته پای این مکتب یقین دارم که باور ریخته اشرف اولاد آدم حضرت ختمی مآب عالم و آدم به پایت مثل نوکر ریخته خاتمیت را تو معنا داده ای ختم العقول انبیا زیر قدم های شما سر ریخته جهل را راندی ز اطراف بشر ای عقل کل دانش کل خلایق ؛پیشت ابتر ریخته مهربانی..ارمغانی بود بخشیدی به ما بین اخلاق شریفت؛ شور دیگر ریخته از دم گرمت میان مشرکین دل پا گرفت کیمیای چشم تو باشد,ابوذر ریخته خیر..یعنی که تأسی بر تو و بر سیره ات خیر مطلق مطمئنم پای این در ریخته امتداد دین به جان مرتضا وابسته است جانشینی را خدا در جان حیدر ریخته بی علی.. ناقص شود هر کاملی حتی نماز شیعه با عشق علی در سینه اش زر ریخته نسل پاکت یارسول الله از صدیقه است ریشه ی سادات را یزدان ز کوثر ریخته یک نگاه ویژه ای داری به زوار حسین بر گدایی که ز چشم اش,در و گو هر ریخته   محسن راحت حق ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جانم حسن (ع) ازهمان روزی که گفتم یا حسین،گفتم حسن یاحسین را یادمان دادند با جانم حسن من نمک گیر علی و بچه های حیدرم گفته ام هربار از این سفره نان خوردم،حسن نیست جزاین هرکجاکه می شود روضه به پا می دهد دم فاطمه و می زند پرچم حسن مطمئن هستم که زهرا می شود خوشحال تر هر زمان در روضه ی ارباب می گویم حسن ( لا فتی الا علی و لا کریم الا حسن ) یا معزالمومنین ، بخشنده ی عالم حسن کوچه سینه زنی را باز کن که فاطمه یا حسین می گوید و پیغمبر اکرم حسن می کُشد ما را غم صحن و سرای مجتبا هست بی زائر بقیع و دم بزن محکم حسن جان فدای پیرمردِ خردسال کوچه ها اِی به غمهای علی و فاطمه محرم حسن مهدی شریف زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اشکِ روان زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را خاکستری کرده همه بال و پرم را یک آشنایی هم در این غربت ندارم تا که گذارد روی دامانش سرم را حتّی جوادم نیست با دستش بگیرد اشکِ روان گردیده از چشمِ ترم را می خواستم این لحظه ی آخر ببینم یک بارِ دیگر روی ماهِ خواهرم را با صورتم خوردم زمین بر خاک‌ کوچه هر بار می خواندم به ناله مادرم را امّا طناب اینجا به دستانم نبستند مردی نزد سیلی کنارم همسرم را هیزم نیاوردند پُشتِ خانه ی من اینجا نسوزاندند دیوار و درم را از زهر پیچیدم به خود بر خاکِ حُجره دیگر نپیچیدند دَرهم حنجرم را عمّامه ام مانده، عبا مانده، کسی نیست تا که بَرَد پیراهن و انگشترم را آتش گرفتم، سوختم، امّا ندیدم پای برهنه، بینِ آتش، دخترم را پلکم شده مجروح، از وقتی شنیدم... ...آن ماجرای غارتِ اهلِ حرم را  رضا رسول زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امان نداد امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میان سینه‌ام این دردِ بی امان اُفتاد به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد چنان به سینه‌ی خود چنگ می زنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده‌ام به سرِ خود عبا و می‌گویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد بیا جواد که از زخمِ زهر می‌پیچد شبیه عمه‌اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد به رویِ ناقه‌ی عریان نشسته،خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد که زجر آمد و چشمش به نیمه‌جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و به هر دو گونه‌ی زهرا ترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد به کاروان نرسیده نفس نفس می زد به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد حسن لطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دست کریمش خوشا ما که همسایه جنتیم به خان کریمش همه دعوتیم گدای رضاییم و در عزتیم به دست کریمش چه خوش عادتیم رضا پادشاه است و ما رعیتیم فدای غلام مسیحا دمش به سرهای ما  سایه ی پرچمش بود چشم ما جای آن مقدمش بداند دو عالم که یک امتیم رضا پادشاه است و ما رعیتیم کسی را ندیدم برانی ز در تویی مهربانتر زمادر پدر مرا هم برای غلامی بخر که با تو همه عاری از محنتیم رضا پادشاه است  و ما رعیتیم منم سائل سر به راه شما همان آهوی دل به خواه شما بود روزی ام از نگاه شما همه سائل سفره رحمتیم رضا پادشاه است و ما رعیتیم زمانی که حق قلب ما را سرشت محب الرضا سر در آن نوشت به مشهد عطا کرد ارض بهشت همه آفریده از این حکمتیم رضا پادشاه است و ما رعیتیم خوشا آنکه دل سوی مشهد کند مگر می شود او کسی رد کند نگفته خودش لطف بی حد کند و ما کشته این همه رافتیم رضا پادشاه است و ما رعیتیم موسی علیمرادی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جان جوادت با حالِ بد؛ بر سر کشیدی تا عبایت را زهرا(س) مهیّا کرد خرمایِ عزایت را قلبش چه تیری میکشید و بیقرارت شد بر کنج حجره میکشیدی تا که پایت را زهری که از انگورهای لعنتی خوردی بالا نمی آورد از سینه صدایت را از درد پیچیدی به خود، جانت به لب آمد سر داد مادر نالۂ «جانم فدایت» را جان جوادت(ع) باز کن با رأفتی سرشار آن چشم های تا ابد مشکل گشایت را دست أباصلت از غمت بر سینه اش میخورد دور و برِ تو داشت با گریه هوایت را لب های تو یخ کرده بود و سخت می لرزید امّا نمیکردی رها ذکر و دعایت را در آخرین لحظات، با جدّ غریبِ خود- گفتی به یادم هست داغِ کربلایت را شد قاتل جانم همان دستی که در گودال انگشترت را برد و بعد از آن عبایت را! مرضیه عاطفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خوشبختم در عالم اگر گفتم که خوشبختم در عالم ، علتی دارد که دل با حبِّ آقای خراسان قیمتی دارد امان از نار می گردد نصیبش بی برو برگرد هر آنکه در حریم طوس برگِ دعوتی دارد کجا دولت سرا ، حق حریمش را ادا سازد؟ چه بسیار از گدایانش که هر یک دولتی دارد اگر هر روز از دعوت شوی مهمان درگاهش به وقت بازگشتن باز این دل حسرتی دارد یکی فرزند می خواهد یکی هم خانه می خواهد که در حد فراخور دست لطفش نعمتی دارد به سقاخانه اش می ، ریخته سقای این عالم ملائک مات می گویند بَه ، چه شربتی دارد چنان محو حضورش میشود زائر در آن مضجع که انگار آن امامِ ماست با ما خلوتی دارد  حامد آقایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بی بال و پر بود آهسته می آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی برجگر بود زیر سر مهمانی اجباری اش بود وقتی که می آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه ها افتاد بر خاک روی لباسش ردپای هر گذر بود با آه می افتاد و بر می خواست اما آهش زمان راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود آری شبیه قصه آن کوچه تنگ فرسنگها انگار خانه دورتر بود بال پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهای جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود باید که اهل کشف باشی بین روضه باید میان روضه ها اهل نظر بود وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد پا روی زخم سینه اش پر دردسر بود وای از دمی که رفت بالا خنجری کُند وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود موسی علیمرادی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خاک پایت مال من زحمتی را که پدر از کار طفلان می‌کشد.. گرچه باشد سخت!با شوق فراوان میکشد پای لنگان و مسیر سخت و شیطان در کمین.. زحمت کار مرا شاه خراسان میکشد.. سرگذشت بی وفایی های من از حد گذشت شانه ام جای غم تو غصه نان میکشد معدن حکمت! کجا آخر به تو من میرسم؟! حسرت فیروزه را ریگ بیابان میکشد! زائر پرادعا درآرزویش حبس شد قصر باز است و گدا جارو به زندان میکشد.. خرج ما دور وبری ها را سوا از خود مکن نازقرآن راهمیشه جلدقرآن میکشد سائلم مرد کریمی راکه درظرف غذا... آب ونان بنده را با خویش یکسان میکشد.. تاج شاهی مال مردم! خاک پایت مال من.. حسرت این پای بوسی را سلیمان میکشد..  حسین قربانچه  سید پوریا هاشمی  سید_پوریا_هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام غریب غریب ها ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا داریم زیر سایه ات ارامش بهشت بی معنی است در حرمت خواهش بهشت آقای من سلام غریب غریب ها درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها لبخند توست پاسخ امن یجیب ها ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم در شهر با دعای تو باران گرفته است مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است هر دل شکسته راه خراسان گرفته است دلمرده بود زائرتان جان گرفته است اینجا گدای ساده پر آوازه می شود با هر زیارتی نفسش تازه می شود اینجا شکسته بالی زائر سعادت است هر قطره اشک واسطه ی استجابت است عاشق تر آنکه خواهش جانش شفاعت است سرمایه ی قیامت ما این زیارت است با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه در زیر آسمان تو داریم سر پناه یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام حالا که روسیاه جهان تباهی ام از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام اذن ورود،اشک زلال است در حرم رؤیای ناامید، محال است در حرم با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام از لطف هم جواری تان آسمانی ام مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام طی گشته پای آینه هایت جوانی ام این اشک های داغ که فریاد بی صداست با گونه های پنجره فولادت اشناست زائر شدم دوباره جلال امام را از من گرفته اشک مجال کلام را آقا ببخش سادگی این سلام را می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را عمریست از هوای هیاهو بریده ایم از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم  حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یا امام رضا(ع) اگر گفتم که خوشبختم در عالم ، علتی دارد که دل با حبِّ آقای خراسان قیمتی دارد امان از نار می گردد نصیبش بی برو برگرد هر آنکه در حریم طوس برگِ دعوتی دارد کجا دولت سرا ، حق حریمش را ادا سازد؟ چه بسیار از گدایانش که هر یک دولتی دارد اگر هر روز از دعوت شوی مهمان درگاهش به وقت بازگشتن باز این دل حسرتی دارد یکی فرزند می خواهد یکی هم خانه می خواهد که در حد فراخور دست لطفش نعمتی دارد به سقاخانه اش می ، ریخته سقای این عالم ملائک مات می گویند بَه ، چه شربتی دارد چنان محو حضورش میشود زائر در آن مضجع که انگار آن امامِ ماست با ما خلوتی دارد  حامد آقایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
السلام علیک یا امام رضا علیه السلام عرق شرم از زمانی كه به درگاه تو راهم دادند آبرو مند شدم عزت وجاهم دادند به مقامی كه نبردند سلاطين راهی من مسكين بخدا رفتم و راهم دادند تاشدم معتكف كوی تو ای شمس شموس مژده روشنی شام سياهم دادند گرمی وشور طلب كردم ازاين جا چون شمع چشمه اشك غم و آتش آهم دادند خواستم با تو بگويم كه خجالت زده ام عرق شرم به عنوان گواهم دادند درحريم تو خدا را به تو دادم سوگند نامه عفو گنه بهر گناهم دادند چه غم از تابش خورشيد قيامت دارم تا كه درسايه مهر تو پناهم دادند سوخت درآتش غم جان«وفایی» وسرود درغم آل علی حال تباهم دادند وفایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دل من دل من شور زد سراسیمه آمدم از مدینه ای بابا چه شده جان من به قربانت بعد تو خاک بر سر دنیا زهر کینه به خوردتان دادند این جماعت چقدر نامردند در همین هشت سالگی این قوم بر تنم جامهء عزا کردند آمدم تا به روی زانویم بگذارم سر امامم را آمدم تا که لحظهء آخر در کنار تو باشم ای بابا آمدم تا به زخم های دلت مرهم از اشک دیده بگذارم با همین دست کوچکم بابا صورتت را ز خاک بردارم چه کنم زهر کار خود را کرد وای بر من فتاده ای از پای همچو مادر مگر زمین خوردی؟ چهره ات گردو خاکی است ای وای آینه دار حضرت حیدر مرد بی باک ، مالک افلاک از چه رو بین حجره افتادی شکمت را نهاده ای بر خاک نهمین دفعه است ، بعد نبی لرزه بر عرش کبریا افتاد سر و وضعت غروب عاشوراست پدر! عمامه ات کجا افتاد؟؟ تا سرت را بغل گرفتم من یاد طفل سه ساله افتادم در خرابه چه ها گذشت آن شب از دو غم من به ناله افتادم   عماد بهرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تجلیگه توحید ای آن که حریم تو گلستان بهشت است این باغ پراز لاله وریحان بهشت است ازباد خزان گراثری نیست در این مُلک گلزار توباغی زگلستان بهشت است آئینه درآئینه پراز نور خدایی است گنجینۀ اسرار فراوان بهشت است صحن حرم توست تجلی گه توحید ایوان پراز نورتو، ایوان بهشت است برروضه ی مینوی تو افتاده نگاهش خورشید اگر واله وحیران بهشت است تا آن که نصیبی برد از خدمت این باغ شوق حرمت برسر رضوان بهشت است آهو نه همین گشت پناهنده به لطفت آهوی حریمت زغزالان بهشت است قهر تو بود نامه ی سربسته ی دوزخ مهرتو کلید در بستان بهشت است هرکس که نهد سربه غبار حرم تو پیداست که آسوده به دامان بهشت است آن قدر رئوفی تو که از حسن مرامت هرکس شده مهمان تو، مهمان بهشت است درصحن وسرای حرمت دیده ی گریان پیش نظرم غنچه ی خندان بهشت است دراین حرم قدس«وفایی » همۀ عمر مهمان کرمخانه ی الوان بهشت است # حاج سید_هاشم_ وفایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
تقدیم به شهدای به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان بگو واسه چی دلت تنگ شده بود چی شد از خاک تنتو بیرون زدی؟ چه نیازی داشتی برگردی آخه؟ دیدی حالمون خرابه اومدی؟! وقتی می‌رسی توو ذوقت نخوره انقلابی حرف تازه می‌زنه ماسکه روی صورتا، شک نکنی واسه شیمیاییای دشمنه یاد گرفتی پای مکتب بمونی واسه اعتقادت احساسی بشی ما باید اراده‌مون عوض بشه تو اراده کردی بلباسی بشی تو هنوز همون لباسا تن‌ته ولی ما لباسامون عوض شده کاشکی چشماتو ببندی پهلوون نبینی که دنیامون عوض شده کاش منو به آرزوهام ببری کاش هنوز قرارمون حرم باشه شونه‌های دلمو تکون بده شاید این تلقین آخرم باشه من میگم خواسته دخترت بوده دخترا بابایی‌ان خیلی زیاد اینو حضرت رقیه شاهده دخترا صدا کنن بابا میاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شکسته پشت غم از بار غصه های رباب از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب به سوز سینه ی گهواره داغ غم زده است شرار زخم دل خون لای لای رباب و تار صوتی آتش گرفته می فهمد که آمده چه بلایی سر صدای رباب برای کودکش آنقدر آه و ناله نکرد که چشم مشک پر از اشک شد بجای رباب به جان گریه ی شش ماهه روی دست حسین کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب قنوت صبر گرفته برای حلق علی خدا کند به اجابت رسد دعای رباب میان هلهله ی چنگ و های و هوی رباب سه شعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب و ناگهان پر و بال فرشته ها تر شد به خون کشته ی مظلوم کربلای رباب "رقیه" آمده از یک فرشته می پرسد پیام تسلیت آورده ای برای رباب؟ و فکر می کنم آب فرات گِل شده است که ریخته به سرش خاک، در عزای رباب خدا به داد دل خاطرات او برسد چه می کشند خیالات انزوای رباب ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تویی امیر جمل، وارث رشادت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نشستم گوشه ای از سفرهء همواره رنگینت چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت به عابر ها تعارف می کنی دار و ندارت را تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت کرم یک ذره از سرشار ، سرشارِ صفت هایت حسن یک دانه از بسیار ، بسیارِ عناوینت دهان وا می کند عالم به تشویق حسین اما دهانِ رحمه للعالمین واشد به تحسینت تو دینِ تازه ای آورده ای از دیدِ این مردم که با یک گل کنیزی می شود آزاد در دینت معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون که می چینند مضمون آسمان ها از مضامینت بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمی گشتند فراخوانده خدا جبراییل هایش را به تمکینت بگو تاتیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند: چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت تو غم های بزرگی در میان کوچه ها دیدی که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت به تابوتِ تو حتی زهر خود را کینه خواهد ریخت چه می شد مثل مادر نیمهء شب بود تدفینت صدایت می زند اینک یتیمت از دل خیمه که اورا راهی میدان کنی با دست آمینت هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟ نمک نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت دعا کن زخم غم هایت بسوزاند مرا یک عمر نصیبم کن نمک از سفرهء همواره رنگینت ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نيست ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پلک هاى کبود خود وا کرد دور تا دور خود تماشا کرد اشک از گوشه دو چشمش ريخت گريه بر گريه زهرا کرد زير لب يادى از خديجه نمود صحبت از آن انيس غم ها کرد پير مرد عصا به دست حجاز بر دعا دست خويش بالا کرد ثقلين اين دو پايه ی دين را در نظام وجود ابقا کرد نور او در زمان جهل و کفر چهره ی اين زمانه زيبا کرد حرمت دختران زنده به گور خون دل خورد تا که احيا کرد تا بگويد على امام شماست فکر يک دست خط و امضا کرد يک نفر گفت ((الرجل يهجر)) آتش فتنه را مهيا کرد لحظه ی آخر اين رسول غريب محشرى را ز گريه بر پا کرد نگران غرور زهرا بود نظرى بر على تنها کرد دست و بازوى فاطمه بوسيد بعد هم توصيه به مولا کرد گفت زهرا امانت است على جمله اش را عجيب معنا کرد پرده از روضه ها کنار کشيد رازهاى نگفته افشا کرد گفت بايد على تو صبر کنى صحبت از ماجراى فردا کرد گفت گويا به چشم ميبينم لگدى درب خانه را وا کرد ميخ در بين سينه جا خوش کرد زير در فاطمه چه آوا کرد فضه آمد ميان آتش و خون جسم پا مال گشته پيدا کرد بار شيشه به پشت در افتاد بايد اين روضه را معما کرد بعد از آن گفت تازه :وای حسين روضه هايش ادامه پيدا کرد صحبت از آن بريدن حنجر تشنه لب در کنار دريا کرد صحبت از نيزه و لبان حسين صحبت نحر آن گلو را کرد شمر با لشگرى که ترسيده سر ذبح حسين دعوا کرد ضربه هاىی که پشت گردن خورد قامت دختر مرا تا کرد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯