eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: غروب بود که از سوز دل دعا کردم گریستم، طلب مرگ از خدا کردم به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم مدینه روز قیامت گواه باش که من به حفظ جان علی جان خود فدا کردم علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم برای حفظ علی بین آن همه دشمن چهار کودک معصوم را رها کردم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: امروز که جز عشق تو پندار ندارم جز جان به قدوم تو سزاوار ندارم اى دلبر من غیر تو دلدار ندارم با غیر تو اى شیر خدا کار ندارم من فاطمه‏ ام واهمه از نار ندارم امروز به سر چون که تو دستار ندارى با حکم نبى فرصت گفتار ندارى لیکن تو مپندار که یک یار ندارى یا اینکه غریب استى و دلدار نداری من فاطمه‏ ام مانع گفتار ندارم فریاد که بردند ز من بوالحسنم را گم کرده‏ام امروز خدایا وطنم را پامال نمودند الهى چمنم را وا می کنم امروز به نفرین دهنم را در راه تو از نعره زدن عار ندارم خون در دلم از داغ تو اندوخته بهتر در محفل من شمع تو افروخته بهتر آن سینه که شد محرم تو دوخته بهتر مویى که به کارم نخورد سوخته بهتر من حوصله ی این همه آزار ندارم چون پاى تو آید به میان مادّه ی شیرم گردست دهد در وسط کوچه بمیرم عالم همه فهمید به عشق تو اسیرم با نام تو در نار بگویم که مجیرم من خود شررم واهمه از نار ندارم جان می دهم امروز که دلدار بماند بر صفحه جان نقش تو اى یار بماند زهراى تو بین در و دیوار بماند قدرى ز لباسم نوک مسمار بماند من وحشتى از لطمه ی مسمار ندارم تبدار شده در تب و تاب تو تن من بیمار شده از غم عشقت بدن من بشنو تو در این لحظه على جان سخن من اینگونه مبین سرخ شده پیرهن من و اللَّه که من جامه ی گل‏دار ندارم اکنون که عدو دست یداللهى توبست اینگونه مپندار که زهراى تو بنشست بر معجر خود گر بنهد فاطمه‏ ات دست از جاى درآرد به خدا هر چه ستون است صد حیف که من رخصت پیکار ندارم رفتند بنى هاشم و درد است به سینه تکذیب شده فاطمه از فرقه ی کینه حیدر شده محزون چو من زار و حزینه امّید مدد در همه ی شهر مدینه جز حمزه و جز جعفر طیار ندارم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: غروب بود که از سوز دل دعا کردم گریستم، طلب مرگ از خدا کردم به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم مدینه روز قیامت گواه باش که من به حفظ جان علی جان خود فدا کردم علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم برای حفظ علی بین آن همه دشمن چهار کودک معصوم را رها کردم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: ای اذانِ اشهد انُّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین “با ” ، ای نقطه ی در “فا” ی من یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من صبح تا حالا نشستم چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم چرا هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من دست تو وا شد خدا را شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد اسمای من بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی اگر کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: من بيمار، مداوا نكند خوشنودم غم طبيبم شده و مرگ شده بهبودم هيچ كس نيست كه بارى ز دلم بردارد عاقبت داغ و غم و درد كند نابودم اشك بس ريخته ام، هركه ببيند گويد سرو بشكسته خم گشته كنار رودم! گه ز حق، مرگْ طلب مى كنم و گه گويم كاش مى بودم و غمخوار على مى بودم زير اين چرخ، على دوست تر از فاطمه نيست سند مستندم، بازوى خون آلودم! من نفس مى زدم و او كف افسوس به هم من چه سان گويم و او چون شِنَود بدرودم اى اجل پا به سر من ز محبّت بگذار جز تو كس نيست كه از لطف كند خوشنودم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: فاطمه بعد از پیمبر دائمأ سردرد داشت دستمالی بر سرش می بست دیگر ؛ درد داشت غصه اسلام را می خورد جای نان شب انحراف دین برایش خیلی آخر درد داشت شهر پیغمبر! چرا دخت پیمبر را زدند؟ شهر پیغمبر! چرا دخت پیمبر درد داشت؟ خاک عالم بر دهانم در به پهلویش گرفت خاک عالم بر دهانم ضربهء در درد داشت بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت صبح تا شب زخم برمیداشت ، شب تا صبح درد آه ، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت یک نفر از بچه ها هم سمت آغوشش نرفت بچه ها هر وقت می دیدند ... مادر درد داشت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: امروز که جز عشق تو پندار ندارم جز جان به قدوم تو سزاوار ندارم اى دلبر من غیر تو دلدار ندارم با غیر تو اى شیر خدا کار ندارم من فاطمه‏ ام واهمه از نار ندارم امروز به سر چون که تو دستار ندارى با حکم نبى فرصت گفتار ندارى لیکن تو مپندار که یک یار ندارى یا اینکه غریب استى و دلدار نداری من فاطمه‏ ام مانع گفتار ندارم فریاد که بردند ز من بوالحسنم را گم کرده‏ام امروز خدایا وطنم را پامال نمودند الهى چمنم را وا می کنم امروز به نفرین دهنم را در راه تو از نعره زدن عار ندارم خون در دلم از داغ تو اندوخته بهتر در محفل من شمع تو افروخته بهتر آن سینه که شد محرم تو دوخته بهتر مویى که به کارم نخورد سوخته بهتر من حوصله ی این همه آزار ندارم چون پاى تو آید به میان مادّه ی شیرم گردست دهد در وسط کوچه بمیرم عالم همه فهمید به عشق تو اسیرم با نام تو در نار بگویم که مجیرم من خود شررم واهمه از نار ندارم جان می دهم امروز که دلدار بماند بر صفحه جان نقش تو اى یار بماند زهراى تو بین در و دیوار بماند قدرى ز لباسم نوک مسمار بماند من وحشتى از لطمه ی مسمار ندارم تبدار شده در تب و تاب تو تن من بیمار شده از غم عشقت بدن من بشنو تو در این لحظه على جان سخن من اینگونه مبین سرخ شده پیرهن من و اللَّه که من جامه ی گل‏دار ندارم اکنون که عدو دست یداللهى توبست اینگونه مپندار که زهراى تو بنشست بر معجر خود گر بنهد فاطمه‏ ات دست از جاى درآرد به خدا هر چه ستون است صد حیف که من رخصت پیکار ندارم رفتند بنى هاشم و درد است به سینه تکذیب شده فاطمه از فرقه ی کینه حیدر شده محزون چو من زار و حزینه امّید مدد در همه ی شهر مدینه جز حمزه و جز جعفر طیار ندارم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: هنوز وقتِ نمازت پرِ تو می‌اُفتد به رویِ شانه‌یِ زینب سَرِ تو می‌اُفتد بگیر چهره ولی عاقبت که می‌دانم نگاهِ من به دو پلکِ ترِ تو می‌اُفتد حسین پا شُد و یک دفعه پیشِ تو اُفتاد از آن به بعد ببین دخترِ تو می‌اُفتد کَمر خمیده‌یِ این خانواده پا نَشَوی... که باز ساقه‌یِ نیلوفرِ تو می‌اُفتد بخواب سُرفه برایَت بَد است می‌شِکنی تَرَک به هر طرفِ پیکرِ تو می‌اُفتد تو خنده میکُنی و شهر هم که میخندد نگاهِ جمع که بر شوهرِ تو می‌اُفتد حواسِ من به درِ خانه بود می‌گفتم اگر که در شِکَنَد بر سرِ تو می‌اُفتد شکسته شد در و از آن به بعد میبینم هنوز خون رویِ بسترِ تو می‌اُفتد نبود باورم اینکه مقابلم آنجا که ردِ شعله رویِ معجر تو می‌اُفتد فقط سفارشِ پیراهن است و زیرِ گلو همینکه چشمِ تو بر دخترِ تو می‌اُفتد حسین را تو بغل میکنی و میخوانی چقدر لطمه به انگشترِ تو می‌اُفتد عزیزِ من به زمین می‌خوری و می‌بینی درست پیشِ سَرَت مادرِ تو می‌اُفتد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: مانند شمعی از مصائب آب می شد زینب برای وضع او بی تاب می شد منظورم از این بیت صارت کالْخیال ست این آخری چون گوهری نایاب می شد همسایه ها کینه از او در دل گرفتند با آن که از شادی شان شاداب می شد از لکه های روی ماه آن روز گفتند : هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد آتش به جان خانه می زد با چه رویی شخصی که اسماً جزوی از اصحاب می شد آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز آتش میان این جماعت باب می شد تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد دیوار محکم بود و در اسباب می شد از داغ زهرا مرتضی با کار هایش آماده ی رفتن سوی محراب می شد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟ ابری سیاه مانده به روی قمر چرا از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا حرف دهان مردم شهر اینچنین شده حیدر خودش نیامده در پشت در چرا شش ماه انتظار من و تو به باد رفت افتاده از درخت وجودت ثمر چرا دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن خود را زدی عزیز علی در خطر چرا شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت در پیش من زدند تو را بیشتر چرا آخر برای مُردنم این روضه کافی است مادر زدن کنار نگاه پسر چرا ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: ازناله های هرسحرت گریه میکنم بر زندگی مختصرت گریه میکنم دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام از بس برای چشم ترت گریه میکنم پا میشوی ز جای خودت آه میکشی از دستِ دست برکمرت گریه میکنم بال و پرشکسته خود را تکان مده از درد زخم بال وپرت گریه میکنم قامت کمان وخسته و پهلو شکسته ای ازاین همه بلا به سرت گریه میکنم پلکی نمی زنی، نفست بند آمده بر حال و روز محتضرت گریه میکنم جارو به دست میشوی و کار میکنی از حالتِ خمِ کمرت گریه میکنم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: این که دارد میرود از خانه ، سامان من است بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است نیست دیگر هیچ امیدی برمداوای دلم اینکه افتاده به جانش درد،درمان من است گریه هایش گریه درد است،درد بی کسی فاطمه گریان پهلو نیست ، گریان من است بازهم ازحق کعبه برنخواهد داشت دست فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است اینکه بین دنده یک دنده گیر افتاده است ظاهرا آه تو اما باطنا جان من است میهمان سرزده خوب است ، لیک اینگونه نه چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟ چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه گیسوان سوخته حالا پریشان من است آی مردم در جوانی آخر کارم شده اول این زندگی گرم ، پایان من است بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن خانه آباد را با رفتنت ویران نکن ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: حرفی بزن سکوت دوای تن تو نیست اینجابه کنج خانه که جای تن تو نیست خیلی تنت ضعیف شده فکر می کنم شاید که این لباس برای تن تو نیست هنگام باز کردن در میخوری زمین ای وای از قدم که عصای تن تو نیست حوریه ی بهشت به غیر از حریر یاس سوگند میخورم که سزای تن تو نیست من نذر روزه میکنم امشب سر نماز من حاجتم به غیر شفای تن تو نیست زخمی و قد خمیده و تبدار و خسته ای تغییر کرده این که نمای تن تو نیست ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: نور زهرا عین ظلمت را درخشان می‌کند نور حق را از دل ناحق نمایان می‌کند کیست این بانو که هر شب وحی می آید بر او؟ حضرت جبرییل را در خانه مهمان می‌کند با همان پای ورم کرده به محراب دعا پایه‌های ظلم را با خاک یکسان می‌کند چون که فرزندان او جمع‌اند در این مملکت فاطمه لطف فراوانی به ایران می‌کند هرکسی کاری علیه مردم ایران کند فاطمه او را از این کرده پشیمان می‌کند خواهرم! با چادرت اسلام را ترویج کن چادر زهرا یهودی را مسلمان می‌کند در دفاع از حق حیدر از کلام الله گفت حرف‌های فاطمه تکیه به قرآن می‌کند گفت اگر با مرد من نامردها کاری کنند سرور زن‌های عالم مو پریشان می‌کند فاطمه قدر است پس شان نزولش مخفی است بوتراب او را میان خاک پنهان می‌کند تا در دوزخ برای دوستانش می‌رود حضرت زهرا جهنم را گلستان می‌کند پس چرا پشت در خانه پرش آتش گرفت؟ پای دینش ماند گرچه معجرش آتش گرفت سوخت و از فتنه ها دین خدا را حفظ کرد فاطمه جان داد جان مرتضی را حفظ کرد یک تنه در جنگ کردن با چهل تن ایستاد روی در روی چهل نامرد یک زن ایستاد نور، محبوس است در دست پلید سایه‌ها خانه حیدر در آتش سوخت ای همسایه‌ها مردم نامرد! مرد شهر را یاری کنید لااقل در عالم همسایگی کاری کنید داغ سنگینی امیرالمومنین را پیر کرد فاطمه بین در و دیوار خانه گیر کرد فاطمه در بین بستر بود و دیگر برنخاست از همان روزی که او افتاد حیدر برنخاست از میان بسترش پاشد ولی از پا نشست رفت استقبال حیدر، پشت در اما نشست در میان کوچه وقتی بسته شد دست خدا دست شیطان بر رخ انسیه حورا نشست وای از آن ضربه که آمد جای زینب را گرفت وای از آن ضربه که آمد پهلوی زهرا نشست رفت بنشیند کنار مادرش اما نشد لاجرم زینب به روی دامن اسما نشست گوشوار فاطمه در کوچه از وقتی شکست مجتبی در گوشه خانه تک و تنها نشست تیغِ در بین غلافی که به زهرا لطمه زد چند سال بعد بر فرق سر مولا نشست اهل بیتش را به دور بستر خود جمع کرد بچه ها پایین پا و مرتضی بالا نشست گفت غسل و دفن من در نیمه شب بهتر است وقت دفنم فضه باشد پیش زینب بهتر است بعد هجده سال حالا چشم کوثر بسته شد چشمه فیض خدا تا روز محشر بسته شد هم‌دم و هم‌راه حیدر با علی حرفی بزن برنمیخیزی اگر از جا ولی حرفی بزن چشم های خویش را ای نور دیده باز کن روح من! من را ببین و بعد از آن پرواز کن کل هستی امیر المومنینی فاطمه قرة عین محمد! کلّمینی فاطمه سهم فرزندانمان بعد از تو تیغ و دشنه است نیستی در ظهر عاشورا حسینت تشنه است نیستی روزی که زینب را اسارت می‌برند دستبافت را حرامی ها به غارت می‌برند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: خدا مرا بکشد تو سه ماهه پیر شدی چه آمده به سرت از زمانه سیر شدی توان حرف زدن هم نمانده در بدنت چه قدر فاطمه جانم تو گوشه گیر شدی تمام زندگی ام زیر و رو شد از وقتی که بین آتش و دیوار و در اسیر شدی مغیره هر چه تو را زد ز پا نیفتادی تو بار شیشه سپر کردی و دلیر شدی زنی نرفته به جنگ چهل نفر جز تو دوباره مثل همیشه چه بی نظیر شدی خدا مرا بکشد لاله از زمین رویید همین که با قد خم رد ز هر مسیر شدی مسیح پرور عالم تو هستی و حالا میان زخم و جراحت چنین اسیر شدی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای بال و پرشکسته مکش پر ز لانه ام با رفتنت مکن تو عزاخانه - خانه ام دیدم به موی زینب مان شانه میزنی با لرزش دو دست تو لرزید شانه ام چون خنده میکنی به رخم خنده میکنم ورنه برای گریه پیِ یک بهانه ام در سیل اشک بیکسی ام غرق میشوم شرمنده از وقوع غمی بی کرانه ام دستت شکسته اشک مرا پاک میکنی من روضه خوان ضربت آن تازیانه ام ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
"باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شاخه های ثمرت خورده به دیوار گلم ناله های جگرت خورده به دیوار گلم هر زمان از در این خانه گذشتم گفتم: که همینجا پسرت خورده به دیوار گلم گریه بر محسن شش ماهه ی مظلوم کنی هر زمان که نظرت خورده به دیوار گلم بوسه می زد به رخ و سینه و دستت هر روز بوسه گاه پدرت خورده به دیوار گلم خم شدی، تا شده ای، مثل رکوعی زهرا استخوان کمرت خورده به دیوار گلم اثر کوچه از این حال خرابت پیداست به گمانم که پرت خورده به دیوار گلم تازه فهمیدم از این روی گرفتن انگار گوشه ی پلک ترت خورده به دیوار گلم همه ی صورت و موی سر تو سوخته است معجر شعله ورت خورده به دیوار گلم این کبودی رخت جای فقط سیلی نیست آه، قرص قمرت خورده به دیوار گلم پهلو و بازو و این روی کبودت یعنی همه ی برگ و برت خورده به دیوار گلم ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مانند شمعی از مصائب آب می شد زینب برای وضع او بی تاب می شد منظورم از این بیت صارت کالْخیال ست این آخری چون گوهری نایاب می شد همسایه ها کینه از او در دل گرفتند با آن که از شادی شان شاداب می شد از لکه های روی ماه آن روز گفتند : هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد آتش به جان خانه می زد با چه رویی شخصی که اسماً جزوی از اصحاب می شد آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز آتش میان این جماعت باب می شد تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد دیوار محکم بود و در اسباب می شد از داغ زهرا مرتضی با کار هایش آماده ی رفتن سوی محراب می شد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
حرفی بزن سکوت دوای تن تو نیست اینجابه کنج خانه که جای تن تو نیست خیلی تنت ضعیف شده فکر می کنم شاید که این لباس برای تن تو نیست هنگام باز کردن در میخوری زمین ای وای از قدم که عصای تن تو نیست حوریه ی بهشت به غیر از حریر یاس سوگند میخورم که سزای تن تو نیست من نذر روزه میکنم امشب سر نماز من حاجتم به غیر شفای تن تو نیست زخمی و قد خمیده و تبدار و خسته ای تغییر کرده این که نمای تن تو نیست ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
این که دارد میرود از خانه ، سامان من است بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است نیست دیگر هیچ امیدی برمداوای دلم اینکه افتاده به جانش درد،درمان من است گریه هایش گریه درد است،درد بی کسی فاطمه گریان پهلو نیست ، گریان من است بازهم ازحق کعبه برنخواهد داشت دست فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است اینکه بین دنده یک دنده گیر افتاده است ظاهرا آه تو اما باطنا جان من است میهمان سرزده خوب است ، لیک اینگونه نه چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟ چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه گیسوان سوخته حالا پریشان من است آی مردم در جوانی آخر کارم شده اول این زندگی گرم ، پایان من است بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن خانه آباد را با رفتنت ویران نکن ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯