eitaa logo
کانون مداحان
27.4هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
23.1هزار ویدیو
220 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حضرت عباس علیه السلام (تاسوعا) 🔻محمد حسین رحیمیان ⚫️ واحد سنتی تاسوعا (ای ساقی لب تشنگان) ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا علیه السلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آه دلم به آینه زنگار می‌زند پیراهن وصال تنش زار می‌زند عمرم، جوانی‌ام، همه خرج گناه شد این گریه‌ها زیان مرا جار می‌زند دیگر چرا اجل، به خدا که همین فراق عکس مرا به سینه‌ی دیوار می‌زند حالم شبیه حالِ بد مجرمی‌ست که سیلی نخورده دست به اقرار می‌زند چون ورشکسته‌ای شده‌ام که به هستی‌اش چوب حراج از سرِ اجبار می‌زند بر روی من حساب نکن جمعه‌ی ظهور سنگت به سینه، نوکر غم‌خوار می‌زند خون هزار عاشق این شهر پای توست خال لب تو دست به کشتار می‌زند با اینکه رو به قبله شدم، دل‌خوشم هنوز گاهی سری طبیب به بیمار می‌زند شرمنده‌ام نمرده‌ام از رنج روضه‌ها خیلی بد است کارگر از کار می‌زند لعنت به نانجیب مدینه که بی‌هوا سیلی به پابه‌ماه عزادار می‌زند چون روز روشن است از امروز کوچه‌اش فردا سه‌ساله را سر بازار می‌زند پنجاه سال بعد به اسم سه‌شعبه‌ای مسمار را به چشم علمدار می‌زند شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ساقی اهل حرم ساقی اهل حرم بی کس و تنها شده بود وسط هلهله ها علقمه غوغا شده بود لشکر کوفه بهم ریخت عجب منظره ای نیزه ی شمر و سنان تشنه سقا شده بود تا زمانی که رجز روی لب سقا بود عزت و غیرت و ایثار معنا شده بود دست او از بدن افتاد و حرم بر سر زد غم دنیا به دل زاده ی زهرا شده بود حرمله آمد و زانو زد و فریاد کشید در دل خون خدا محشر کبری شده بود چشم عباس پر از خون شد و می گفت رباب تیر تیزی وسط دیده ی او جا شده بود با عمودی که به فرق سر او زد دشمن غارت پیکر عباس محیا شده بود نیزه و خنجر و شمشیر که هم دست شدند همه پیکر او زینت صحرا شده بود همه دیدند علمدار به خاک افتاده همه اهل حرم محو تماشا شده بود هر کسی آمده خنجر به رخ ماه کشید نیزه ها بین سر و صورت او تا شده بود روی زیبای عمو ریخت بهم واویلا سنگها زائر آن صورت زیبا شده بود شمر می گفت به لشکر که سرش را ببرید بر سر جسم علمدار دعوا شده بود ماه تابان بنی هاشمیان پر پر شد لحظه ذبح گلو همهمه بر پا شده بود سر جدا شد ز بدن تا که به نی ها برسد حلق عباس پر از نیزه اعدا شده بود سعید مرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آخر امام شیعیان می آیی از راه ای ماهِ از دیده نهان می آیی از راه از این سفر محض دعای بی قراران ای مهدیِ صاحب زمان می آیی از راه تا که بخوانی بر فرازِ بام کعبه نام علی را در اذان می آیی از راه در هیبتت از حیدر و در چهره ی خود از مادرت داری نشان می آیی از راه تا که بگیری انتقام عمه ات را از کوفیان و شامیان می آیی از راه با ذوالفقار از پای کعبه سمتِ شامات پای ضریح عمه جان می آیی از راه تو وعده دادی که بیایی حتم دارم روزِ قرارِ عاشقان می آیی از راه آقا کجایی تا کمی روضه بخوانی؟ یک صبح جمعه روضه خوان می آیی از راه حس می کنم با نوحۀ معروفِ عباس : ... " ای ساقیِ لب تشنگان " می آیی از راه شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با قدي مثل كوه با قدی مثل کوه از سر زین قمر از عرش خورد روی زمین تیر در چشم و دست هم که نبود چه کشید، آه ،آن غریب ترین او زمین خورده و کسی از ترس یک قدم سوی او نمی آمد تا که آن مردک جسور لعین به سرش با عمود آهن زد حمله ی گرگ ها شروع شده بود هر که یک تکه از قمر می برد بخت بد هرچه نیزه می آمد به شکاف عمیق سر می خورد هر که شمشیر داشت با شمشیر هر که هم نیزه داشت بد می زد وآنکه نیزه نداشت یا شمشیر چکمه پوشیده با لگد می زد زیر آماج ضربه ها سقا فکر لب های خشک طفلان بود زخم بسیار دیده بود اما او برای رقیه”س” گریان بود شاه عالم چو دید اوضاع را بر سر او دوان دوان آمد سوی نهر از خیام با عجله با شتاب و نفس زنان آمد شاه با گریه اینچنین می گفت: خیمه ها منتظر به راه تو اند کودکان آب هم نمی خواهند همگی تشنه ی نگاه تو اند خیز و بنگر میان گریه ی من خنده های پلید لشگر را ای علمدار من، بگو تو به من جه دهم من جواب اصغر”ع” را خواستم تا تو را به خیمه برم پیکرت ریخت در برابر من... کاش اصلا تکان نمی دادم نامرتب شدی برادر من... بس که شمشیر خورده بر بدنت شده ای مثل یک گل پرپر اختلافی نمانده ای سقا بین قد تو و علی اصغر”ع”...  محمد هاشم مصطفوی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ابوفاضل این آبها شبیه تو دریا ندیده‌اند مانند دستهای تو سقا ندیده‌اند سرنیزه‌ها به قدِ رشیدت نظر زدند حق داشتند خوش قد و بالا ندیده‌اند این تیر را که خورده به چشمت حلال کن این تیرها که چشمِ دل آرا ندیده‌اند برخیز و تا به خیمه مرا با خودت ببر طفلان من شکستن بابا ندیده‌اند پُشتم شکسته ، زوتر از من حرم برو نامحرمان هنوز حرم را ندیده‌اند داری چرا شبیه حسن گریه می‌کنی چشمان تو که کوچه‌‌‌ی زهرا ندیده‌اند سر را به پام خاطر ام‌البنین مکش اینقدر پیش فاطمه پا را زمین مکش حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نوشته سردر کرسی و سردر لاهوت دعا برای فرج کن سحرزمان قنوت بدون لذت همسایگیِ حضرت دوست چه فرق میکند اصلاً بهشت با برهوت سپید گشت دو چشمش ز گریه چون یعقوب جوان منتظری که ز هجر شد فرتوت برای شستن روحت به دوست عرضه بدار تبرکاً برسان قطره ای ز آب وضوت ** میان روضه ی عباس، چشم مان به در است که گفته است می‌آید بدون شرط و شروط همیشه یاد ابالفضل کن در این دنیا چه در زمان صعود و چه در زمان سقوط چه قدر نیزه به تشییع پیکرش آمد به عزت و شرفِ ؟ نه ! به خنده و کف و سوت امان گریه برید از غم امان نامه نداشت شمر حیا پیش صاحب جبروت به ساحتی که ندارد در او تحیر راه چه شد که شد ز تماشای جسم او مبهوت برای خاطره اش، زنده کرد چوبه ی تیر دوباره یاد تنی را که دوخت برتابوت شعر از گروه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پناه حرم برای اینکه نمیریم دم ابالفضل است برای زنده شدن بازدم ابالفضل است چگونه قرص نباشد دل حسین آنجا که تکیه گاه و پناه حرم اباالفضل است چه احتیاج به لشکر چه حاجتی به زره در آن میانه که صاحب علم ابالفضل است همیشه وقت بلا ذکر اوست بر لبها چرا که کاشف هر هم‌و غم ابالفضل است غمی نمانده مرا چون مرید عباسم که ذکر جود و سخا و کرم ابالفضل است به گوشهای پر از پنبه ی طبیب بخوان که مرهم دل درمانده ام ابالفضل است مهدی کبیری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عباس من میخواستی زیباترین شق القمر باشی مثل همیشه نازنین باید که سر باشی خیلی هیاهوی نگاه دشمنان سخت است باید کنارم بعد اینها بیشتر باشی اصلا نرو ،آرامش اشک علی با من دلخوش ترند این بچه ها اینجا اگر باشی حتما نباشی خیمه را از هم بپاشاند چشمی که میخواهد تو با چشمان تر باشی `من را به کی ها می سپاری به سنان و زجر” باید بمانی و کنارم همسفر باشی دارد برایت نقشه میریزد کمانداری انگار باید طعمه ی تیری سه پر باشی غارتگران کوفه خیلی منتظر هستند خولی سپرده که تو حتما در نظر باشی تکّه پرانی های خولی اذیتم کرده باید به فکر خواهر خونین جگر باشی احمد شاکری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا قمرالعشیره(ع) تا اینکه دعایت بکند مادرِ عباس (ع) آقایِ جهان باش و گدای در عباس فرزند علی بوده و فرزند ادب بود این دو شده بر شانهٔ او گوهر عباس تا ، کرببلا را شده او میر و نگهبان درگاهِ امام است همان محضر عباس بازنده ، امان نامه شد و شمر چنین گفت دیدم که حسین است فقط رهبر عباس بر اهل حرم لشکر بی باک اگر بود مشک است برای خود او لشکر عباس یک کوفه برای زدنش آمده بودند افتاد کنار پسرش مادر عباس از شرمِ خودش آب شد و علتش این شد سهم همهٔ دشت شده پیکر عباس سختیِ عمودی که گرفته سر او را در ماندنِ در علقمه شد یاور عباس ای آب که در هر طرف دشت روانی تا خیمه برو ، بهر دل مضطر عباس  حامد آقایی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عباس من صدایت را شنیدم‌ گریه کردم بسوی تو دویدم گریه کردم تمام‌ پیکرت تیر سه پر بود تنت را تا که دیدم گریه کردم رکاب‌ انگار‌ بر‌ پای تو پیچید میان خیمه آوای تو پیچید رباب و خواهرت را هم‌ زمین زد عمودی که به موهای تو‌پیچید به پای ناله ادرک اخایت دلم‌ لرزید از سوز صدایت نبوس این دستهایم را عزیزم خجالت میکشم از دستهایت ببین‌ پایم دگر قوت ندارد برادر مرده جز غربت ندارد به تو سربسته میگویم اباالفضل حرم بعد از تو امنیت ندارد سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سقای دشت کربلا آمده تا علقمه اما تنش نا هم نداشت نه علمداری نه یاری بلکه سقا هم نداشت روبرو با صحنه ای شد که شکست از او کمر بعد از این دیگر حرم خوش قد و بالا هم نداشت دست هایش روی دستش بود تن روی زمین دست هایش جای خود سقای او پا هم نداشت پیکر سقا پر از تیر و سنان و نیزه بود پیکرش دیگر برای تیر یک جا هم نداشت چشمی از او را سه شعبه چشم دیگر خاک و خون دیده ای تا که کند من را تماشا هم نداشت گر چه مشکش خالی از آب است بر روی زمین آبروئی را که مشکش داشت دریا هم نداشت او پناهم بود دیگر بی پناهم بعد از این تکیه گاهی اینچنین را شخص موسی هم نداشت باز کن خلخال و زینت،زینب از اهل حرم بعد از او دیگر کسی از ظلم پروا هم نداشت... محسن صرامی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*