eitaa logo
کانون مداحان
25.6هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سپاه، عامل سیل شیراز! هر چند بغض و کینه ضد انقلاب های وطن فروش و خائن به این انقلاب و سپاه ، رهبری بر همگان ثابت شده و با وقاحت هر دروغی علیه سپاه منتشر میکنند که تخریب کنند و حتی اینقدر خبیث شدن که حادثه هایی که در غرب میفته را ربط به سپاه ایران میدن! اما بار دیگر از شایعه تا واقعیت سیل شیراز را در تصاویر هوایی این مستند ببینید تا مهر رسوایی شود بر پیشانی بی شرف های منافق وطن فروش
سلام ودرود انشاالله فردایکشنبه ازساعت۳صبح تاپاسی ازشب ۱۴پاتیل سمنوبه نیت ۱۴معصوم علیه السلام. درامامزاده شاهرضاابن موسی ابن جعفرعلیه السلام پخت میشودوروزدوشنبه۱۲فروردین توضیع میشود. چشم انتظارقدوم پاکتان هستیم. لطف کنیداطلاع رسانی کنید. ممنون.التماسدعافراوان. یاعلی مدد
🍃آیت الله جوادی آملی: پایین ترین درجه صله رحم،بازدید از خویشاوندان است،واصلی ترین مرحله آن بر طرف کردن حوائج آنهاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلمات قصار دکتر *: - تا تاریخ تاریخ است، است! - ابر نگاه میکنه به پایینش وقتی میبینه کویره خب برای چی بباره! - زخم به نمک مردم نپاشیم! - انفجار خط آهن هیچ تاثیری برای سیل آق قلا نداشت! - میخواهند در پیاده‌رو، خیابان بکشند! ‌ *دانش آموخته دانشگاه گلاسگو اسکاتلند!🎥
اعضای گروه تبلیغی بقیه الله در حال تخلیه آب از منازل مردم گمیشان روستای خواجه نفس فعالیت شبانه ادامه دارد
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوا _ نوحهٔ شهادت موسی بن جعفر علیهماالسلام ازغمی سربسته گویم. یاعلی موسی الر ضا بانوای خسته گویم. یا علی موسی الرضا سیدی وقت عزای. موسی جعفر شده بادل بشکسته گویم. یاعلی موسی ال ضا شهر بغداد. گشته غم آباد آتش این غصه منجلی بود(۲) زهر جیوه. اجرمولائی است که زاولاد پاک علی بود(۲) هستی شد پریشان. ای شاه خراسان(۲) باکه گویم ماه زهرا. چهره اش نیلی شده اجر و مزد یاعلیش. ضربت سیلی شده(۲) این علی گو ازتبار. فاتح خیبر بود ای یهودی پور حیدر وارث لیلی شده خلق و خویش. عطر دلجویش گلشن رویش مانند زهراست«(۲) زهر نمد ضرب لگد هرچه کردی او. فرزند زهراست« سوزد ازغمش جان. ای شاه خراسان(۲) هرچه با جسمش شداما حلقش از خون ترنبود برگلوی نازنینش. تیزی خنجرنبود(۲) پیکرش بعدازشهادت. برزمین عریان نماند نقش سم اسب روی جسم آن سرور نبود دفنش کردند کفنش کردند ماتم اوداغ عالمین است غریبانه گرچه جان داده گریه اش بهر غربت حسین است ریزد اشگ باران ای شاه خراسان(۲) سلام الله علیهم اجمعین «مصطفی نظری طهرانی» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحهٔ چارپاره غریبان شام غریبان غم فزای موسی بن جعفر شد خزان ظلم سقیفه یک یاس دیگر از باغ حیدر شد عزاداران روضه خوان این داغ جان فرسا فاطمه باشد بزن برسر سر برهنه در این غم جانفرسا پیمبرشد درحرم امشب نوحه می خوانم ای رضا جانم از رضا جانم(۲) کجادر شام غریبانش آتش و دود و قتل و غارت بود کجا آواره عزیزانش در بیابانها باحقارت بود کجا در برکرده طفلانش معجرخاکی دامن پاره کجا مثل زینب و کلثوم در بیابانها گشته آواره ازغم امشب سینه سوزانم ای رضا جانم ای رضاجانم(۲) غم جانسوزدگرامشب شمع جانهارا کرده خاکستر بنال ای مرغ دل خسته از غم پرواز اباالحیدر رضا گریان مرتضی نالان در غم بابا سینه میکوبند امیر بطحا سفرکرده بی کس و یاور گشته پیغمبر هم پریشان هم دیده گریانم ای رضا جانم ای رضا جانم(۲) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم‌الله الرحمن الرحیم شهادت موسی بن جعفر علیهماالسلام افتاده است روی زمین درد میکشد پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها با تازیانه روزه ی خود باز می کند مردی که مانده بین حصار شکنجه ها کنج سیاه چاله به این فکر می کند معصومه ام میان مدینه چه می کند؟ دردی شدید سوی دو پهلوش می رود وقتی که یاد فاطمه و کوچه می کند لحظه به لحظه چهره ی او زرد میشود جسمش به زیر بار بلا تیر می کشد با دستهای بسته ی خود روی خاک ها تصویر یک جراحت زنجیر می کشد گر چه میان مَحبس تاریک مانده بود اما چه خوب شد که کنارش کسی نبود با یاد عمه زینب خود زار می زند وقتی که دست بسته کنارش سکینه بود «سلام الله علیهم اجمعین» محمدحسن بیات لو ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کسی آیا از آن چاه و از آن یوسف خبر دارد تمام شهر شد یعقوب و چشم از اشک، تر دارد چنان هر حلقه زنجیرش فرو در استخوان رفته که خون‌هایی که می‌ریزد ز پا، راه از جگر دارد تو ای بغداد! ننگت باد و تختت واژگون هارون! امام بحر و بر، تابوت از یک تخته در دارد برد آثار جرم خصم، نزد مادرش زهرا مباد از پای او کس حلقۀ زنجیر بردارد نه در تشییع او خیل ملائک اشک می‌بارند که جبریل امین هم در غمش آتش به پر دارد پی تشییع او بغداد تعطیل عمومی شد ز غم هر دیده اشک و هر دلی در خود شرر دارد_ سلام الله علیهما علی انسانی📚 گلاب و گل ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): امام_موسی‌بن‌جعفر_علیهما_السلام به پای آینه زنجیری از سیاهی بود چراغ عاطفه‌ها خسته از تباهی بود در آن فضای نفس‌کُش، تلاوت فریاد اسیر کوچۀ دلتنگ بی‌پناهی بود اگر به خندۀ شبنم گلی وضو می‌کرد کنار آینۀ باغ گاه‌گاهی بود چه روزگار غریبی که با طلایۀ نور بیان رابطۀ دوستی شفاهی بود امیر قافلۀ صبح پشت صخرۀ شب اسیر سلطۀ بیداد پادشاهی بود به حبس کوه اگر ماند آفتاب امید گناه او به خداوند بی‌گناهی بود اگر کسی به غمستان خلوتش می‌رفت نسیم زمزمۀ دشت صبح‌ گاهی بود حضور زهر به رگ‌های هیئت خورشید در آن غروب سفر بهترین گواهی بود غلامرضا شکوهی 📚 سرمه در چشم غزل ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مثنوی شهادت موسی بن جعفر علیهماالسلام عجب شوری فتاده برسرمن شده کانون اخگرپیکرمن دلی که داغ غم بُد داغترشد فَلک با فُلک محنت همسفرشد زدست دل ندیده باد فریاد که مارا می برد تاشهر بغداد چه بغدادی که غم دریاد٬دارم از اینجا خاطری ناشاد دارم دراین غمخانه زندانی نموراست هواداران هوایش سوت و کور است در اینجا آفتاب افتاده در چاه درون ابرغربت خفته یک ماه نوای یارب او سوزناک است گمانم بستراودست خاک است برایش روز و شب فرقی ندارد رخ نیلوفری برخاک دارد الهی انتظاراو سرآمد صدای پائی از پشت درآمد ملاقاتی برای اورسیده به دستی تازیان دستی کشیده چه شد که یاس این بستان خزان شد چه پیش آمد که برگردون فغان شد الهی دیده اش از گریه ترشد عزیز فاطمه پاره جگرشد دلی خون و تنی بی تاب دارد نوای یاحسین با آب دارد قَدَر در دست و پا بست قضا بود ولی حق به حکم حق رضا بود گل نیلوفری روئیده درباغ دمیکه داغ آمد برسر داغ دوباره برسما بانگ و خروش است الهی صحبت سیلی و گوش است دوباره رد خون برخاک جاری است سخن از ضرب پا و جان سپاری است دمیکه خاک و خون باهم درآمیخت جگر شد پاره و روی زمین ریخت دوباره خاطرش ازغم حزین شد بسان فاطمه نقش زمین شد رضا آمد ولی باحال خسته بگیرد بوسه از دستان بسته پسرلب برلب بابا گذارد پدر نای سخن گفتن ندارد گریبان چاک از بی تابی اوست غمینِ صورت مهتابی اوست صبا قصدخبرداری نماید یکی معصومه را یاری نماید خبرداراست و اماخوش خبرنیست درخت باور او بارور نیست خزان گلشن امیدواری است رضاجان خواهرت محتاج یاری است بیادر موج غمها یاورش باش دوباره سایهء روی سرش باش دلش آب غمی شد که شنیده اگرچه جسم بابا را ندیده ندیده پای در زنجیربسته ندیده ساقهٔ یاس شکسته ندیده ماه را درقاب نیلی ندیده نقش قالی عکس سیلی گریبان را ندیده می زند چاک ندیده برسر خود میکند خاک چگویم حال آن دختر که دیده تن صد پاره و حلق دریده «سلام الله علیهم اجمعین» « مصطفی نظری طهرانی» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحهٔ شهادت آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام سبک سنتی شهرمشهد شده دوباره دارالعزا داغدار پدر گشته امام رضا می رود کاظمین تا کند شور وشین با نالهٔ جانکاه علی ولی الله (۲) ####### بهر دیدار او گوشهٔ زندان رود لحظه‌ای کز تن شریف او جان رود روی نیلی او جای سیلی او دیدو کشیده آه علی ولی الله(۲) ####### جرم او این بود که زادهٔ حیدراست باغ نیلوفری سراسر پیکراست عاشق حیدراست وارث مادراست ای شیعهٔ آگاه علی ولی الله (۲) ######## بعد قتلش نصیبش شده چندین کفن زیر خروار گل نهان شده آن بدن جد او بی کفن نیزه ها در بدن آمد به قربانگاه علی ولی الله (۲) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی ۹۸/۱/۱۰ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهر مشهد شده دوباره دارالعزا داغدار پدر گشته امام رضا می رود کاظمین تا کند شور وشین با نالهٔ جانکاه علی ولی الله (۲) ####### بهر دیدار او گوشهٔ زندان رود لحظه‌ای کز تن شریف او جان رود روی نیلی او جای سیلی او دیدو کشیده آه علی ولی الله(۲) ####### جرم او این بود که زادهٔ حیدراست باغ نیلوفری سراسر پیکراست عاشق حیدراست وارث مادراست ای شیعهٔ آگاه علی ولی الله (۲) ######## بعد قتلش نصیبش شده چندین کفن زیر خروار گل نهان شده آن بدن جد او بی کفن نیزه ها در بدن آمد به قربانگاه علی ولی الله (۲) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی ۹۸/۱/۱۰ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه امام کاظم علیه السلام گرچه تو بر شجرِ ظلم و سِتَم تیشه ای زندانیِ ظُلم هارونِ سِتَم پیشه ای خیمهٔ دین را تو قائم نور چشمِ بني هاشم ای غریبِ شهرِ بغداد سَیّدي امامِ کاظم سَیّدي امامِ کاظم... بر لب تو یا مُخَلِّصَ الشَّجَر هر زمان به عرش حق فاطمه از غم تو نوحه خوان سِندی ملعونِ بی دین داشت ظلمی بی کرانه یاد مادر اوفتادی چون تو را زد تازیانه سَیّدي امامِ کاظم... زهر جفا گرده پرپر گل جان تو را ولی نشد تشنه لب از تن تو سر جدا میسِزد آتش بگیرد دل به یاد داغ گودال از غم رأسِ به نیزه وانِ تَنِ گردیده پامال سَیّدي امامِ کاظم... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سبزی جسم تو تاراج زمستان میشد بودنت فیض کثیر شب زندان میشد اشک شبهای مناجات تو در خلوت ها بر سر مردم قحطی زده باران میشد دل تاریک اگر حرف تو را میفهمید پا برهنه همه عمر پریشان میشد هر کسی سجده طولانی تان را میدید زن بدکاره اگر بود مسلمان میشد یا من ارجوه تو در خلوت زندان هایت بارها باعث تغییر نگهبان میشد چارده سال ز شرمندگی ات ای خورشید افتاب از افق چشم تو پنهان میشد جای یک قوم غم و درد و مصیبت دیدی پیری ات قیمت ازادی انسان میشد درد ناگفتنی مردم بی پشت و پناه از همان گوشه زندان تو درمان میشد به کدامین گنه ای مظهر صبر ملکوت گاه و بی گاه تنت طعمه طوفان میشد دست تاراج یهودی به تنت افتاده مثل یک تکه عبایی بدنت افتاده زخم ها روی تنت جلوه نمایی میکرد سلسله بر بدنت جلوه نمایی میکرد دست و پای پر دردت به تنت بند نبود سال ها بود که خون بدنت بند نبود افتابی و سیه چال سزاوارت نیست پاره پیرهن این حال سزاوارت نیست پسرت حسرت اغوش شما را دارد صبح و شب روی لبش ذکر خدایا دارد دخترت چشم به راه است کجایی اقا؟ روز او بی تو سیاه است کجایی اقا؟ بی تو در قلب پر اهش هیجانی شده است نیستی تا که ببینی چه جوانی شده است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سبزی جسم تو تاراج زمستان می شد بودنت فیض کثیر شب زندان می شد یا من ارجوه تو در خلوت زندان هایت بارها باعث تغییر نگهبان می شد
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا موسی ابن جعفر علیه السلام -(کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت) یا موسی ابن جعفر علیه السلام کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت دلتنگی‌اش برایِ رضا سینه سوز بود قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت با دستهای بسته فقط ناسزا شنید زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت دیشب صدای سرفه‌ی او تا سحر رسید زنجیر بِینِ حلقه‌ی خود یک مریض داشت زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت او روی در شکسته و مادر به پشتِ در تشییع او به روضه‌ی زهرا گریز داشت بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت... شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ماجرای تو انتهای غم است تو بگو از کجا شروع کنم بعد یک رخصت از امام رضا باید این روضه را شروع کنم   روضه های تو فرق دارد با روضه های ائمّه‌ی دیگر پای هر روضه غیر کرب و بلا باید از حجره گفت و یک بستر   قصّه‌ی عمر هیچ خورشیدی به غم انگیزی زوال تو نیست غصّه‌ی هیچ حجره ای قدرِ گوشۀ آن سیاه چال تو نیست   آه... موسای خانوادهٔ نور کوه طوری شده است زندانت مثل بغضی که در گلو حبس است مانده بین گلوی تو جانت   از تنت یک خیال مانده فقط بسکه لاغر شدی نحیف شدی خوب شد نیستند دخترهات که ببینند چه ضعیف شدی   آه.. خلوت نشینِ ظلمت غم! خلوتت هم نَمور هم سرد است پا نشو چون که زود می افتی این اثرهای استخوانْ درد است   تازه این حال و روز قبلاً توست دو قدم راه را تنت می برد آن زمان ساق پات سالم بود حال اما شکسته، زخمی، خرد   روی دست چهارتا برده بدن تو چه می کند آقا؟ ! غل و زنجیرهای زندانت بر تن تو چه می کند آقا   غصه ها در پی تو می آیند آن یهودی بد دهان هم هست ظاهرا غیر از این سه چار نفر خانمی با قد کمان هم هست   پیکر تو سه روز بر پل شهر مرقد شهر کاظمین شده و از اینجا به بعد مرثیه ام نوبت روضه حسین شده   وای از آن پیکری که بی سر بود وای از آن پیکری که بی سر ماند وای از آن مادری که در گودال روضه های غریب مادر خواند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 1️⃣ بند اول هميشه دردو دلامو ، گفتم با باب الحوائج وقت گرفتاري توو خلوت ، گفتم يا باب الحوائج باب الحوائج ... با دست بسته ... دستگير عالمي دلت شكسته ... ولي توو زندون ... مثه كوه محكمي باب الحوائج... باب الحوائج دستمو بگير جان پسرت امام رضا از توو كاظمين مارو برسون تا كربلا 2️⃣ بند دوم فداي غربتت آقا ، قلبت از زمونه خونه يه عمرِ گوشه ي زندون ، از حال تو كي ميدونه ...؟ با تنِ بي جون ... توو غل و زنجير ... با هر بهونه اي يه جوري ميزد ... ناله زدي با ... هر تازيونه اي برات بميرم ... برات بميرم روي خاكي و ياد مادرت توو كوچه ها روضه ي عطش ، خوندي تو براي كربلا ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بازو،کمر،سر ،هرکجایم ضربه دیده بدتر زهرجا ساقِ پایم ضربه دیده جا باز کرده حلقه ها زیرِ گلویم با هر تکان ،راهِ صدایم ضربه دیده با پا مرا روی زمین مالید و رد شد چون چادر خاکی عبایم ضربه دیده در جایِ گودی مثل جدم گیر کردم باضربِ سنگین دنده هایم ضربه دیده سر بسته گویم بی ادب حرف بدی زد شخصیت درد آشنایم ضربه دیده با پا زدو واشد ترک های لبانم ارثیة کرب وبلایم ضربه دیده بر رویِ تخته پاره یادِ بوریایم از بسکه اعضایِ جدایم ضربه دیده در پیش زینب ار قفا سررا بریدند پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): گوشه ی زندان درغل وزنجیر ناله ها می زد ازشرارزهر او غریبانه دست وپا می زد شده بسته بال وپرش.پاره پاره شد جگرش غذای هرشب او سیلی رویش چوفاطمه شد نیلی خلصنی یارب زیرشلاق سندی شاهک جان او برلب گریه می کرده بر اسیری و غربت زینب دیگه افتاده زنفس.بال وپر زد کنج قفس تنش ضعیف وخسته گشته زغم دلش شکسته گشته خلصنی یارب دشمن از روی کینه ی بی حد داده آزارش ضربه ی سیلی تهمت ودشنام گشته افطارش گوشه ی زندان بلا.زیرلب میگه به خدا خلاصم ازغم دنیا کن تو همجواره با زهرا کن خلصنی یارب (بهار) ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): كنج زندان بلا تا كه ز پا افتادم ناخودآگاه فقط ياد رضا افتادم دشمنم كرد گمان تا كه ببندد دستم ديگر از مرحمت و جود و عطا افتادم آنقدر بزم مناجات مرا ريخت بهم با وجودى كه كليمم ز دعا افتادم وسط سجده چنان ضربه به پهلويم زد صورتم خورد زمين و ز نوا افتادم بعد از آنى كه ز سيلى دهنم پر خون شد مثل بانوى مدينه ز صدا افتادم بسكه پيچيده بهم ساق دو پايم، هربار خواستم تا كه بمانم سرِ پا افتادم تا كه سنگينى پا را به تنم حس كردم ياد گودال و شهِ كرببلا افتادم دست و پا مى زنم اما بخدا خوشحالم دخترم نيست ببيند كه كجا افتادم تا كه عمّامه كشيد از سرم آن پست يهود ياد معجركشى شام بلا افتادم جسر بغداد هم از غربت من مى گريد در مسير گذر شاه و گدا افتادم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام علیکم ضمن عرض تبریک سال جدید خدمت مداحان اهل بیت علیهم السلام مداحان عزیزی که برای شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام دسته عزاداری برگزار می کنند. برای گرفتن پرچم جلو دسته و کمک هزینه برگزاری هیئت به آدرس ذیل مراجعه کنید. ستاد فاطمیه اصفهان: ۱. خیابان ولی عصر کوچه شماره ۵ جنب مسجد خان. دارالزهرا علیهاسلام. ۲. احمداباد کوچه شماره ۱۸ جنب مسجد خان. دارالزهرا علیهاسلام. ساعت مراجعه: صبح ساعت ۱۰ إلی ۱۴ تلفن هماهنگی ۰۳۱۳۲۲۵۲۵۰۵ 09371833824 باقریان
حکمت 122 : 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔻عبرت از مرگ ياران(اخلاقى، اجتماعى) 💎وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ الَّذِى نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ . 🔻درود خدا بر او : (در پى جنازه اى مى رفت و شنيد كه مردى مى خندد.) فرمود : گويى مرگ بر غير ما نوشته شده ، و حق بر غير ما واجب گرديد ، و گويا اين مردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مى گردند ، در حالى كه بدن هايشان را به گورها مى سپاريم ، و ميراثشان را مى خوريم . گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه ايم !!! آيا چنين است ، كه اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى كنيم و در حالى كه نشانة تيرهاى بلا و آفات قرار گرفته ايم ؟ 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 ✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام: https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خیبر خیبر یا صهیون، جیش محمد قادمون ♦️مداحی مهدی رسولی برای دست و پا زدن های و ♦️امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،خانه پوشالی صهیونیست های امروز هم طبق وعده صادق ولی امر کمتر از 25 سال دیگر فرو خواهد ریخت،این‌بار به دست پیروان امیرالمؤمنین علیه السلام 🔴