eitaa logo
مداح امام زمان
84 دنبال‌کننده
56 عکس
92 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
امام برهه ی تزویرهای بسیاری به‌وقت‌رفتن‌مسجد،زره‌به تن داری كریم شهر مدینه غریب افتادم به جان مادرت آقا،برس به فریادم خدا انشاالله برا هیچکی پیش نیاره، انشاالله هیچ وقت جلو چشمت... بزار اینجوری بگم.. وای مادرم.. دیگه از امروز به بعد عادت کن به این کلمه و ذکر...وای مادرم... خبر دادن به پیغمبر: یا رسول الله وحشی اومده مسلمان بشه؛ وحشی یکی از کفاره، قاتل حمزه سیدالشهدا است، حضرت فرمود: دین ما دین رحمت، هر کی می خواد به اسلام ملحق بشه ما سد نداریم، می تونه بیاد شهادتین بگه؛ بعد دیدن حضرت مکث کرد، فرمود: ولی بگید جلو چشم من نیاد، پرسیدند: یا رسوالله چرا نیاد؟ آخه وقتی می بینمش یاد بدن پاره پاره عموم می افتم، اون قاتل عمو جانم، من برا اون آقایی بمیرم که هی تو کوچه ها را می رفت.... 🔳اللهی بشکند دست مقیره 🔳که بین کوچه ها بی مادرم کرد امروز نشست کنار جنازه داداشش حسین یک طرف، عباس یک طرف،  هفتاد چوبه تیر به بدن امام مجتبی و به تابوت زدند.. تا قبل از شهادت بی بی تابوت عرب دیواره نداشته، اما مادرش یه رسمی گذاشت نمی دونم شاید به فکر حسنش بود، گفت: علی یه تابوتی بساز که حجم بدنم معلوم نباشه، خدا کنه تابوت حسنش هم دیواره داشته باشه، اگه دیواره داشته باشه شدت تیرها رو میگیره، اگه دیواره نداشته باشه این تیرها کفن پاره میکنه، بدن سوراخ کرد.. ابی عبدالله تیرها رو بیرون کشید، صدا زد دیگه لباس نو نمی پوشم، دیگه محاسنم خضاب نمی کنم، غارت زده منم... ابی عبدالله امروز از بدن برادرش تیر بیرون کشید.. این بار آخر حسین نبود که از یه بدن تیر می کشه.. کربلا یه تیر از گلوی علی اصغر، اومد کنار علقمه یه تیر از چشم عباس، اما این دو تا تیر یه طرف، چرا؟ این دو تا تیر از همون موضعی که زدند ابی عبدالله کشید بیرون، اما یه تیر سه شعبه خورد وسط قلب حسین هر کاری کرد تیر از مقابل در بیاره، خم شد...حسین..
امام حسن مجتبی علیه السلام بند🌹 نور می گوید حسن منشور می گوید حسن پیکر من در میان گور می گوید حسن شب می گوید حسن هر لب می گوید حسن قبل خطبه های خود زینب می گوید حسن دَر می گوید حسن مادر می گوید حسن محسنِ حججیِ بی سر می گوید حسن 📿 یا حسن یا حسن 📿 بند🌹🌹 یل می گوید حسن مشعل می گوید حسن مرتضی به رزم تو ایول می گوید حسن مرد می گوید حسن پر درد می گوید حسن آن که امان نامه را رَد کرد می گوید حسن جام می گوید حسن در دام می گوید حسن فاطمه هر صبح و ظهر و شام می گوید حسن 📿 یا حسن یا حسن 📿 بند🌹🌹🌹 صبر می گوید حسن بی صبر می گوید حسن قطره قطره بارش هر ابر می گوید حسن جان می گوید حسن جانان می گوید حسن عندلیب قلب با ایمان می گوید حسن تاج می گوید حسن معراج می گوید حسن صد هزار قارون به تو محتاج می گوید حسن 📿 یا حسن یا حسن📿 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به کهکشان هدایت ستاره ای دارد  هر آنكه مِهر حَسَن را چراغ راه کند   اگر که عکس جمالش به آب چاه افتد دوباره یوسف مصری هوای چاه کند   سلام بر حَسن ابن علی که از حُسنش همان كه خدا تمام وقت به رويِ مَهَش نگاه كند   *يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ... امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*   در پیچ کوچه بود که ولگردِ  لعنتی سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی    دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی   *زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... واي مادرم...*    خط و نشان برای زنی خسته می کشی !؟ لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!   *امام صادق فرمود: ما يه پرده اي روي دلهاي شما مي كِشيم كه شما مصيبت هاي مارو درك نكنيد، وَ اِلا در دَم جون ميداديد... زينب جان! نبودي من رفتم جلو، گفتم: برو عقب، مگه نمي بيني دختر پيغمبر اينجا ايستاده...*    خونت حلالِ خشم حسن می شود، برو خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی   *زينب جان! با كمال خونسردي، مي دونست قد من بهش نميرسه، دستش رو بلند كرد، جلو چشماي من...*   دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند  با مادرم چه کرد بي دردِ لعنتی   *يا امام حسن! ميدونم ناموست بوده، مي دونم بي ادبي كرده، اما هر چي بوده يه زن بوده، كجا بودي كربلا، حسين از بالاي نيزه نگاه مي كرد، هر كدوم از دخترا از يه طرف فرار مي كردن، اين دامن ها آتش گرفته بود، با تازيانه و كعب ني...*   كودكِ بي تاب را هم مي زدن طفلكِ در خواب را هم مي زدن
391.4K
(ع) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ کجایی خواهرم دیگه رسید لحظه های آخرم بیا بزار روی زانوهات سرم کجایی خواهرم میلرزه دست و پام میریزه خونابه از کنج لبام داره کم کم بسته میشه این چشام میلرزه دست و پام ..... جون میدم با دلی زار و حزین راحت شدم با زهر کین شام غم هام دیگه شده سحر غربتم رو ببین خواهر امون از غم غربت ....... بند2⃣ میسوزه این دلم آتیش زهر میسوزونه حاصلم میمیرم و ولی زهر نیست قاتلم میسوزه این دلم زهر فقط بهونس قاتل من سیلی بی بهونس قاتل من کبودیه رو گونس زهر فقط بهونس ....... بی حیا توکوچه راهمون و بست یه جور زد گوشواره شکست تاکه مادرافتاد خیلی بد زد محکم به پهلوش لگد زد امون از غم غربت 💠💠💠💠💠💠 به قلم:
ع حلالمون کن آقا، به روی ما نیاری ما رو ببخش اگر که؛ هنوز حرم نداری ای روزگار؛ فاطمه و پسرش بی‌حرمند ای روزگار؛ مظلومن اما محترمند میاد زیارت و هنوزم، از مدینه دلخوره زهرا از خاک بقیع دوباره، خاکی میشه چادر زهرا ای روزگار؛ ای روزگار .............. امون از این زمونه، چه سختیا کشیدی هیشکی ندید تُو عالم، غمی رو که تو دیدی ای روزگار؛ روضۀ کوچه کُشت آقای منو ای روزگار؛ غریب گیر آوردی امام‌حسنو خاطره‌های بد همیشه، تُو ذهن بچه‌ها می‌مونه گوشوارۀ خونی رو خاکا، خونِ رو میخِ درِ خونه ای روزگار؛ ای روزگار .............. گفتی همه شنیدن؛ غمت آه حسینه بزرگترین مصیبت، قتلگاه حسینه ای روزگار؛ تشنه عزیز ما رو سر می‌بُرَن ای روزگار؛ جلو چشاش مرکبا آب می‌خورَن یوسف فاطمه رو خاکه، دورش پر از لشکر گرگا تُو خیمه بچه‌کوچیکا رو، هی می‌زنن آدم‌بزرگا ای روزگار؛ ای روزگار
enc_16315619213709085913013.mp3
3.22M
🎤 #️⃣ ع غصه اش که یکی دو تا نیست غربت از حسن جدا نیست خیلی خیلی غریبه هیچکی شبیه مجتبی نیست وای بی یار و بی حبیبی وای تو خونه ات هم غریبی شده خنده رو لبات بیاد مگه میشه کسی تو رو نخواهد الهی من فدات بشم حسن آقا دوست دارم خیلی زیاد بخون ای گریه کن بخون ای سینه زن غریب یعنی حسین کریم یعنی حسن وای بی یار و بی حبیبی وای تو خونه ات هم غریبی بخون ای گریه کن بخون ای سینه زن غریب یعنی حسین کریم یعنی حسن
187.4K
. علیه السلام زین جهان راهی بسوی حی سبحان شد حسن تیرباران شد حسن۲ جان پاکش در ره اسلام قربان شد حسن تیرباران شد حسن۲
السلام ای‌سامون زندگیم آقا با تو چقدر شیرینه بندگیم آقا اینکه می‌تونیم به شما بگیم آقا ای‌کریم آقا(۲) سفره‌ داری و تکیه‌گاه ایتامی عزت مایی اقتدار اسلامی نجل بلافصل علیِ خوشنامی ای‌کریم آقا(۲) مثل علی آره بی‌مثلی تو دلیر و یَلی حسن صبر و وقارت کرده جاهلا رو هدایت سکوتت بسته راه بر اهالی بدعت افتاد از کار تو بنی‌امیه به ذلت به هرکسی هم‌فکر با معاویه لعنت حسن مولا(۲) با نفوذ چشماشو هیمنه داره زور چندتا لشکر رو یک تنه داره اسمشم عالم‌گیره طمطنه داره میگه به پیکارت روح‌الامین جانم مولا میگه از شوقت آفرین جانم شتر فتنه می‌خوره زمین جانم ای حسن‌جانم وقت نبرد، کارو یک سره کرد اینه معنی مرد، حسن موقع تار و مار لشکر امویه ختم قائله دست توعه نه دستِ بقیعه مونده خیره به میدون محمد حنفیه مونده این حسنه یا پیمبره یا علیه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️